اقتصاد۲۴- در مجموع ۱۶۷ کارشناس بینش خود را در مورد اینکه ژئوپولیتیک، تغییرات آب و هوایی، اختلالات فناوری، اقتصاد جهانی، جنبشهای اجتماعی و سیاسی و سایر حوزهها در یک دهه آینده چگونه به نظر میرسند با آن نشریه به اشتراک گذاشته اند.
به گزارش فرارو و به نقل از اندیشکده شورای آتلانتیک، اکنون باید پرسید جهان در سال ۲۰۳۳ میلادی چگونه خواهد بود؟ در ادامه به نه یافته از بزرگترین و مهمترین یافتهها از این نظرسنجی از کارشناسان خواهیم پرداخت:
اکثر کارشناسان به احتمال فروپاشی روسیه در یک دهه آینده اشاره کردند که نشان میداد جنگ کرملین علیه اوکراین میتواند تحولی عظیم را در قدرتی بزرگ با بزرگترین زرادخانه تسلیحات هستهای در این سیاره ایجاد کند.
نزدیک به نیمی از آنان (۴۶ درصد) انتظار دارند روسیه تا سال ۲۰۳۳ میلادی یا تبدیل به یک کشور شکست خورده و یا تجزیه شود. بیش از یک پنجم (۲۱ درصد) روسیه را محتملترین کشور برای تبدیل شدن به یک کشور شکست خورده در ده سال آینده میدانند.
نکته جالب آن که ۴۰ درصد از پاسخ دهندگان انتظار دارند روسیه تا سال ۲۰۳۳ میلادی به دلیل انقلاب، جنگ داخلی، تجزیه سیاسی یا دلایل دیگر از هم پاشیده شود. اروپاییها به ویژه نسبت به تجزیه روسیه بدبین هستند: چهل و نه درصد از آنان چنین رویدادی را پیش بینی میکنند در حالی که این رقم برای آمریکاییها ۳۶ درصد است.
۱۴ درصد از پاسخ دهندگان معتقدند که روسیه احتمالا در ده سال آینده از سلاح هستهای استفاده خواهد کرد. در میان افرادی که انتظار دارند روسیه در یک دهه آینده به کشوری با دولتی شکست خورده و از هم پاشیده تبدیل شود ۲۲ درصد نگران کننده معتقدند که استفاده از سلاحهای هستهای بخشی از تاریخ ده سال بعد خواهد بود.
تقریبا یک نفر از هر هشت پاسخ دهنده (۱۳ درصد) اظهار داشتند که هیچ کشور دیگری در دهه آینده به سلاح هستهای دست نخواهد یافت و بیش از سه چهارم کشور خاصی را نام بردند که انتظار داشتند در این دوره به کشور دارای سلاح هستهای تبدیل شود: ایران.
بیش از ۶۸ درصد پاسخ دهندگان باور داشتند که ایران احتمالا کشور دارنده سلاح هستهای تا سال ۲۰۳۳ میلادی خواهد بود. ۳۲ درصد پاسخ دهندگان معتقد بودند عربستان سعودی و به ترتیب ۱۹ و ۱۴ درصد از آنان باور داشتند کره جنوبی و ژاپن به تسلیحات هستهای دست خواهند یافت.
نکته مثبت این است که اکثریت شرکت کنندگان در نظرسنجی (۵۸ درصد) بر این باورند که تسلیحات هستهای در ده سال آینده بلا استفاده باقی خواهند ماند. با این وجود، از جنبه منفی تقریبا یک سوم پاسخ دهندگان (۳۱ درصد) انتظار دارند دهه آینده اولین استفاده از سلاحهای هستهای از زمان جنگ جهانی دوم را شامل شود.
پاسخهای کسانی که استفاده از هستهای را پیش بینی میکنند نشان میدهد که این تسلیحات ممکن است در یک درگیری منطقهای به جای منازعهای جهانی مورد استفاده قرار گیرند. ۱۴ درصد از کل پاسخ دهندگان بیشترین احتمال استفاده از تسلیحات هستهای تا سال ۲۰۳۳ میلادی را از سوی روسیه دانستند. با این وجود، از بین کسانی که انتظار دارند آن کشور این کار را انجام دهد تنها یک سوم بر این باورند که روسیه در این دوره زمانی با ناتو وارد جنگ خواهد شد.
دومین استفاده کننده بالقوه از تسلیحات هستهای کره شمالی (۱۰ درصد از پاسخ دهندگان) ذکر شده است و احتمالا در ابتدا از آن علیه همسایهای فاقد سلاح هستهای و نه علیه ایالات متحده دارای تسلیحات هستهای استفاده خواهد کرد.
اخیرا مقامهای امریکایی هشدار داده اند که چین میتواند از هم اکنون تا سال ۲۰۲۷ میلادی کارزاری نظامی را برای اتحاد مجدد تایوان با سرزمین اصلی چین در برنامهای سریعتر از پیش بینیهای صورت گرفته آغاز کند. نتایج نظرسنجی "شورای آتلانتیک" نیز صحت این ارزیابی وحشتناک را نشان میدهد.
۷۰ درصد از پاسخ دهندگان با این استدلال موافق بودند اگرچه تنها ۱۲ درصد با آن کاملا موافق بودند. تنها دو نفر از هر ده پاسخ دهنده باور نداشتند که بازپس گیری تایوان توسط چین با استفاده از زور و قوه قهریه صورت گیرد. با توجه به این که حمله نظامی چین به تایوان احتمالا ایالات متحده را به مداخله در حمایت از این جزیره وادار میکند و پاسخ دهندگان تمایل بیش تری داشتند که درگیری چین و تایوان را نسبت به درگیری روسیه و ناتو محتمل ببینند بزرگترین خطر قریب الوقوع جنگ بین قدرتهای بزرگ ممکن است در آسیا باشد نه اروپا.
صحبتهایی زیادی درباره جدایی یا تلاش برای جدا کردن اقتصاد امریکا و چین از یکدیگر وجود دارد. با این وجود، کارشناسان میگویند جدایی کامل بسیار بعید به نظر میرسد. علیرغم تمام تنشهای ژئوپولیتیکی و محدودیتهای تجاری متقابل بین دو کشور محتملترین نتیجه (طبق نظر تقریبا ۴۰ درصد از پاسخ دهندگان) این است که اقتصاد ایالات متحده و چین در سال ۲۰۳۳ میلادی "تا حدودی کمتر" به یکدیگر وابسته خواهند بود.
علاوه بر این، از میان کسانی که معتقدند چین علیه تایوان از زور استفاده خواهد کرد ۶۴ درصد حداقل کاهش وابستگی متقابل اقتصادی را پیش بینی میکنند. ۲۲ درصد از کسانی که انتظار استفاده از زور توسط چین علیه تایوان را دارند معتقدند که اقتصاد ایالات متحده و چین تا سال ۲۰۳۳ بیشتر به یکدیگر وابسته خواهند شد.
به طور کلی، ۵۸ درصد از پاسخ دهندگان پیش بینی کردند که تا سال ۲۰۳۳ میلادی وابستگی اقتصادی کمتری بین دو کشور وجود داشته باشد و تنها ۲۳ درصد انتظار وابستگی بیشتر را دارند.
پاسخ دهندگان به طور کلی اعتقاد به قدرتمند ماندن ایالات متحده در ده سال آینده داشتند اگرچه بسیاری تصور میکردند که امریکا در برخی از حوزههای نفوذ ملی برتر باقی خواهد ماند، اما در برخی دیگر از حوزهها این گونه نخواهد بود. از هر ده نفر هفت نفر پیش بینی کردند که ایالات متحده تا سال ۲۰۳۳ میلادی به قدرت نظامی مسلط جهان ادامه دهد که درصد قابل توجهی علیرغم نگرانیها در مورد مدرنیزاسیون نظامی چین و از دست رفتن قدرت نظامی امریکا محسوب میشود.
در حدود نیمی از آنان باور دارند که ایالات متحده تسلط خود بر عرصه فناوری را حفظ خواهد کرد. با این وجود، تنها سه نفر از هر ده معتقدند که ایالات متحده بازیگر مسلط جهان در دیپلماسی خواهد بود و تنها اندکی بیش از سه نفر از هر ده معتقدند که آن کشور قدرت اقتصادی مسلط جهان خواهد بود.
بیشتر بخوانید: پیشبینی بانک جهانی از آینده اقتصاد ایران
حدود ۱۹ درصد از پاسخ دهندگان باور داشتند ایالات متحده تا سال ۲۰۳۳ میلادی یک کشور شکست خورده و از هم پاشیده خواهد بود و یا آن که دیگر قدرت مسلط در جهان نخواهد بود. ۱۴ درصد از پاسخ دهندگان آمریکایی و ۱۷ درصد از پاسخ دهندگان اروپایی در این گروه قرار دارند.
گروه دیگر که ۱۲ درصد از کل پاسخ دهندگان را تشکیل میدهند خوش بین هستند و معتقدند که ایالات متحده تنها قدرت مسلط در همه زمینهها خواهد بود: نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک و فناوری. در میان پاسخ دهندگان آمریکایی و اروپایی نسبت خوش بینها به ترتیب ۱۲ درصد و ۱۵ درصد تقریبا با افراد بدبین یکسان است.
یکی از نتایج قابل توجه نظرسنجی این است که چه تعداد از پاسخ دهندگان انتظار دارند جهان در دهه آینده با خطرات اقتصادی و بهداشت عمومی بیش تری روبرو باشد. ۷۶ درصد از پاسخ دهندگان پیش بینی کردند که یک بحران اقتصادی جهانی دیگر در مقیاس بحران مالی ۲۰۰۸ - ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۳۳ وجود خواهد داشت.
۱۹ درصد از پاسخ دهندگان اعلام کردند که دو یا چند بحران از این دست وجود خواهند داشت. ۴۹ درصد پیشبینی کرده بودند که پاندمی جهانی دیگری با مقیاس و تاثیر کووید-۱۹ تا سال ۲۰۳۳ میلادی رخ خواهد داد و ۱۶ درصد دیگر دو یا چند پاندمی مشابه کووید را پیش بینی کرده بودند.
پاسخ دهندگان ما در مجموع پیروزی روشنی را برای دموکراسیها یا خودکامگان در ده سال آینده پیش بینی نمیکنند. بیشتر انتظار میرود که تعداد دموکراسیها در جهان کاهش یابد (۳۷ درصد از پاسخ دهندگان) و تنها ۲۹ درصد از پاسخ دهندگان از احتمال رشد دموکراسیها گفته اند.
تقریبا تمام کارشناسان پیش بینی میکنند که هر تغییری نسبتا اندک خواهد بود. تنها ۴ درصد پیش بینی میکنند تا سال ۲۰۳۳ میلادی تعداد دموکراسیهای بسیار بیشتر یا بسیار کم تری وجود داشته باشند. سی و پنج درصد معتقدند که جهان تقریبا همان تعداد دموکراسیهای امروزی را خواهد داشت.
پاسخ دهندگان در پاسخ به سوالات باز درباره این که کدام کشورها تا سال ۲۰۳۳ میلادی به احتمال زیاد از دموکراسی به خودکامگی یا بالعکس حرکت میکنند اغلب "هیچ کدام" را انتخاب کردند. ۴۶ درصد از پاسخ دهندگان هیچ تغییری از خودکامگی به سوی دموکراسی را پیش بینی نکردند و تنها ۳۱ درصد پیش بینی کردند که هیچ کشوری در جهت دیگری حرکت نمیکند که با دیدگاه کلی پاسخ دهندگان مبنی بر این که تغییرات کلی ملایم، اما در مسیر دور شدن از دموکراسی است مطابقت دارد.
اقلیت کوچک، اما قابل توجهی از ۹ درصد از کل پاسخ دهندگان و ۱۰ درصد از پاسخ دهندگان آمریکایی ایالات متحده را به عنوان کشور دموکراتیکی انتخاب کردند که به احتمال زیاد تا سال ۲۰۳۳ میلادی ویژگیهای استبدادی در آن رشد خواهد کرد.
نظرات برخی از پاسخ دهندگان در مورد آینده دموکراسی ایالات متحده و جهانی به نظر میرسد با هم مرتبط هستند و نشان میدهد که آنان ایالات متحده را مهمترین کشور دموکراتیک و نگهبان دموکراسی جهانی قلمداد میکنند. در میان کسانی که هیچ تغییر یا کاهشی در تعداد دموکراسیها در سرتاسر جهان پیش بینی نمیکنند ۱۲ درصد انتظار دارند که ایالات متحده خودکامه شود.
دموکراسیها وارد دهه خطرناکی میشوند که در آن باید با نیروهای ملیگرا و پوپولیست و تمام چالشهای مرتبط با فناوری به سرعت در حال تحول مبارزه کنند. هنگامی که از کارشناسان پرسیده شد که انتظار دارند کدام جنبشهای اجتماعی بیشترین نفوذ سیاسی را در سراسر جهان طی ده سال آینده داشته باشند تنها ۵ درصد از پاسخ دهندگان جنبشهای طرفدار دموکراسی را انتخاب کردند در حالی که اکثریت پاسخ دهندگان جنبشهای ملی گرایانه یا پوپولیستی را انتخاب کردند.
یک سوم از پاسخ دهندگان با جنبشهایی همراه شدند که از موضوعات دیگری که اغلب با جوامع دموکراتیک مرتبط هستند حمایت میکردند: محیط زیست، مسائل جوانان و حقوق زنان.
مسلما ناسیونالیستها و پوپولیستها همواره از نظامهای دموکراتیک بیش از نظامهای سیاسی خودکامه حمایت نمیکنند. در میان کسانی که دموکراسیهای کم تری را در دهه آینده پیش بینی میکنند ۶۸ درصد پیشبینی میکنند که افزایش نفوذ سیاسی برای جنبشهای پوپولیستی یا ناسیونالیستی و تنها ۲ درصد افزایش نفوذ برای جنبشهای طرفدار دموکراسی خواهد بود.
روند ارتباطات جمعی و فناوریهای جدید خطرات بالقوهای را برای دموکراسیها ایجاد میکند. بیش از نیمی از پاسخ دهندگان (۵۳ درصد) پیش بینی میکنند که در پس زمینهای که بخش فناوری دستخوش دگرگونی بزرگی میشود از تلاشهای نظارتی جدید گرفته تا تحولات شرکتها در شرکتهای رسانههای اجتماعی تا راههایی که این پلتفرمها در قطب بندی سیاسی گستردهتر گرفتار شده اند رسانههای اجتماعی تا سال ۲۰۳۳ برای دموکراسیها کاملا منفی خواهند بود.
تنها ۱۵ درصد فکر میکنند که این امر کاملا مثبت خواهد بود یک تغییر قابل توجه از رویای رایج در اوایل دوران بهار عربی که رسانههای اجتماعی را به عنوان یک نیروی دموکراتیک قلمداد میکرد. هجده درصد میگویند که رسانههای اجتماعی طی ده سال آینده به قدری تکامل خواهند یافت که پاسخ دادن به این سوال را غیرممکن میسازند.
برای کسانی که کاهش تعداد دموکراسیها را در سراسر جهان پیش بینی میکنند سهم بزرگی (۶۹ درصد) انتظار دارند که رسانههای اجتماعی تاثیری کاملا منفی بر دموکراسیها داشته باشند.
حمله روسیه به اوکراین تواناییها و محدودیتهای نهادهایی که برای تقویت امنیت بین المللی طراحی شده اند را آشکار کرده است. در حالی که پاسخ دهندگان ما طیفی از چالشهای بزرگ را برای امنیت انسانی در ده سال آینده پیش بینی میکنند از درگیری بر سر تایوان گرفته تا شکنندگی دولت روسیه تا پاندمیها و بحرانهای اقتصادی، بیشتر آنان انتظار دارند که ساختار امنیتی موجود جهان عمدتا به همان شکل سابق باقی بماند.
برای مثال، ۸۲ درصد از پاسخ دهندگان بر این باورند که در یک دهه آینده ناتو به عنوان ائتلاف کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی بر اساس تضمین امنیت متقابل باقی خواهد ماند. در میان پاسخ دهندگانی که شهروندان کشورهای عضو ناتو هستند ۸۵ درصد فکر میکنند که شکل فعلی ائتلاف حفظ خواهد شد.
در میان کشورهای دیگر، ۷۱ درصد نیز همین را میگویند. پاسخها در مورد گسترش احتمالی شورای امنیت سازمان ملل متحد پیامی مشابه دارد. ۶۴ درصد از کل پاسخ دهندگان انتظار دارند تا سال ۲۰۳۳ میلادی هیچ کرسی دائمی جدیدی به قدرتمندترین نهاد سازمان ملل اضافه نشود.
پیشفرض قوی این است که اگر تعداد کرسیهای دائمی افزایش یابد هند یکی از دولتهای ذینفع خواهد بود. بیش از نیمی از کسانی که پیش بینی میکنند ژاپن، برزیل، نیجریه یا آفریقای جنوبی صاحب کرسی شوند میگویند که هند یک کرسی خواهد گرفت.
برای کسانی که آلمان را انتخاب کرده اند این رقم کمتر از نصف، اما هم چنان ۴۵ درصد است. با این وجود، اگر زمان هند به زودی فرا برسد آفریقا کم اقبال به نظر میرسد: تنها ۶ درصد از پاسخ دهندگان از نیجریه یا آفریقای جنوبی به عنوان اعضای جدید دائمی شورای امنیت در ده سال آینده یاد میکنند.