اقتصاد۲۴- براساس آمارهای بینالمللی، طی سال ۲۰۲۱ در سطح جهان حدود ۱۵۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب گاز تحت عنوان فلرینگ (سوزاندن گازها توسط مشعل) به مواد آلاینده تبدیل شده است. نکته قابل تامل اینکه از این مقدار، سهم ایران ۱۸.۵ میلیارد مترمکعب (معادل ۱۲ درصد از کل فلرینگ جهان) بوده است.
به گزارش فرهیختگان ، مقدار قابل توجه هدررفت گاز ایران، کشورمان را در سطح جهان در رتبه دوم قرار داده است، بهطوریکه کشورمان هم از لحاظ حجمی دوم بوده و هم نسبت فلرینگ ایران به تولید گاز طبیعی کشور در جهان نیز دوم است. اما ابعاد فاجعه فقط به اینجا ختم نشده و گاز هدر رفته در مشعلها طی سال گذشته از مصرف یکسال جمعیت ۹ میلیونی شهر تهران نیز بیشتر بوده است. این موضوع حالا هم از نظر اقتصادی باعث عدمالنفع ۵ تا ۶ میلیارد دلاری ایران شده و مهمتر از آن، مشعلسوزی مخاطرات زیستمحیطی نیز برای کشورمان به همراه دارد.
در فرآیند استخراج نفت همواره مقداری آب و گاز طبیعی هم که در لایههای زیرین وجود دارند که همراه نفت از چاه خارج میشوند. جدا از گازی که همراه نفت از چاه بالا آمده، وقتی نفت به سطح زمین و فشار اتمسفر میرسد هیدروکربنهای سبکتر موجود در نفت هم تبخیر میشوند و بهشکل گاز در میآیند. مجموعه این گازها را که هنگام استخراج از میادین نفتی محصول جانبی نفت محسوب میشوند گاز همراه نفت مینامند. در بسیاری از موارد جمعآوری آنها -که از لحاظ ارزش حرارتی بسیار غنی هم هستند- دشوار است یا از لحاظ اقتصادی بهصرفه تشخیص داده نمیشوند، درنتیجه به دلایلی، چون حفظ ایمنی منطقه، ترشی بیش از حد و قابلاستفاده نبودن دوری محل استخراج از خشکی، دشواری انتقال گاز و... در محل تولید سوزانده (فلر) میشوند. درمجموع باید پذیرفت که گاز همراه یک محصول جانبی است و تولید نفت همواره نسبت به تولید گاز اولویت بیشتری داشته و دارد. به مجموعه این گازهای سوزاندهشده در بخشهای بالادستی نفت و گازهای سوزاندهشده در پالایشگاهها، صنایع شیمیایی و برخی کارخانهها (مانند ککسازیها)، گاز مشعل گفته میشود. در تمام این موارد هدف اصلی از سوزاندن گاز از بین بردن هیدروکربنهای گازی و ترکیبات ارگانیک فرار و وارد کردن محصولات احتراق به اتمسفر است. مشعلهای با ارتفاع زیاد برای جریان زیاد گاز و مشعلهای با ارتفاع کم همراه با محفظه احتراق مانند زبالهسوزها جهت سوزاندن گازهای غیرسمی استفاده میشوند.
علاوهبر گاز همراه سوزاندهشده در بخش بالادستی نفت، نوع دیگری از عملیات مشعل نیز در پالایشگاهها و پتروشیمیها وجود دارد که ممکن است بهطور مستمر و پیوسته یا موقت و ناپیوسته اتفاق بیفتد. در این واحدها مشعل جزئی از سیستم ایمنی بهشمار میرود و برای امنیت پرسنل مجموعه موردنظر و نیز حفاظت از اجزای مختلف سیستمها طراحی میشود. در اکثر فرآیندهای پالایشگاهی و پتروشیمی طراحی مشعل بهگونهای است که سوزاندن گازهای زائد از بروز خطرها، آتشسوزیها، انفجار و صدمه دیدن کارکنان جلوگیری میکند و با تبدیل مواد قابل اشتعال سمی و بخارات خورنده به ترکیبات کمضرر، آنها را به اتمسفر تخلیه میکند. از آنجا که گازهای سوزاندهشده در واحدهای مذکور میتواند از رویدادهای مختلفی ناشی شده باشد، بنابراین ترکیبات موجود در گاز مشعل صنایع پاییندستی یکنواخت نبوده و حجم و مدت زمان عملیات مشعل معمولا منظم و قابلپیشبینی نیست. (از مقاله پژوهشی امیر وهابپور و همکاران- بررسی آثار زیستمحیطی مشعلسوزی، سال ۱۳۹۷)
یکی از مواردی که میتواند خسارتبار بودن حجم قابلتوجه مشعلسوزی گاز در ایران را نشان دهد، مقایسه حجم مشعلسوزی ایران با بزرگترین تولیدکنندگان گاز و کشورهای همسایه است. براساس آمارهای شرکت بینالمللی بریتیش پترولیوم (BP) طی سال ۲۰۲۱ کل گازهای سوزاندهشده در جهان ۱۵۷ میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب بوده که ایران با سوزاندن ۱۸.۵ میلیارد مترمکعبی خود، سهم بیش از ۱۲ درصد از کل گازهای سوزاندهشده جهان دارد. طبق این آمارها، ایران پس از روسیه که ۲۶.۴ میلیارد مترمکعب گاز سوزانده، با سوزاندن ۱۸.۵ میلیارد مترمکعب، دومین کشور با بیشترین مشعلسوزی در جهان بوده است. عراق با ۱۷.۷ میلیارد مترمکعب سوم، آمریکا با ۹.۷ میلیارد مترمکعب چهارم، ونزوئلا با ۹.۲، الجزایر با ۸.۱، مکزیک با ۷.۸، نیجریه با ۶.۵، لیبی با ۵.۹ و عربستان با ۲.۸ میلیارد مترمکعب به ترتیب در رتبههای پنجم تا دهم قرار دارند.
اما این آمار هرچند نگرانکننده است، بااینحال نمیتواند قضاوت صحیحی از میزان فاجعه اقتصادی و زیستمحیطی مشعلسوزی را ترسیم کند. برای این منظور نیاز است نشان داده شود که میزان مشعلسوزی چه سهمی از تولید کشورهاست؛ چراکه حجم مشعلسوزی میتواند با افزایش تولید کشورها بیشتر شود، اما زمانی که مقدار آن از کل تولید سنجیده شود، میتوان قضاوت کرد که این نسبت در چه کشورهایی بیشتر است.
طبق آخرین آمارهای بینالمللی، مصرف گاز کشور در سال ۲۰۲۱ بیش از ۲۴۱ میلیارد مترمکعب بوده است. البته آنطور که مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران میگوید در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۳۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در کشور مصرف شده است. نکته قابلتامل اینکه، میزان گاز سوزاندهشده کشور در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱۸.۵ میلیارد مترمکعب رسیده است.
طبق آمارهای شرکت بینالمللی بریتیش پترولیوم طی سال ۲۰۲۱ با در نظر گرفتن مقدار تولید و میزان مشعلسوزی، ایران پس از الجزایر دومین کشور با بالاترین مشعلسوزی در بین ۱۵ تولیدکننده بزرگ جهان است. طبق این آمارها پس از الجزایر که گازهای سوزاندهشده سهم ۸.۱ درصدی از کل تولید این کشور را دارد، ایران با ۷.۲ درصد در رتبه دوم قرار دارد. در روسیه میزان گازهای سوزاندهشده در مشعلها بهاندازه ۳.۸ درصد کل تولید این کشور است. در عربستان این مقدار ۲.۴ درصد، در امارات ۱.۷ درصد، در ترکمنستان ۱.۵ درصد، در چین ۱.۳ درصد و در کشورهای ازبکستان، قطر، کانادا، استرالیا و نروژ این مقدار معادل کمتر از یک درصد از کل تولید است.
برای تصور حجم قابلتوجه مشعلسوزی در ایران، کافی است حجم آن را با کل صادرات سالانه گاز طبیعی کشور مقایسه کنیم. در این زمینه طبق گزارش بانک مرکزی در سال ۱۳۹۹ و سال ۱۴۰۰ سالانه حدود ۱۷ میلیارد مترمکعب و طی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ درمجموع بالغبر ۱۲۴ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به کشورهای مختلف صادر شده است. بهعبارتی طی سال گذشته حجم گاز هدررفته در مشعلها بیش از حجم گاز صادراتی ایران بوده است.
اما آمار نگرانکننده دیگر، مقایسه حجم فلرینگ با میزان مصرف سالانه گاز طبیعی شهر تهران است. در این زمینه آمارهای ارائهشده از سوی شرکت گاز ایران نشان میدهد میزان مصرف سالانه گاز طبیعی در شهر تهران از ۸.۷ میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۸۰ به ۱۵.۲ میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۹۹ و به ۱۴.۷ میلیارد مترمکعب در سال ۱۴۰۰ رسیده است. اما در همین مدت گاز سوزاندهشده در مشعلها نیز از ۱۳.۲ میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۸۰ به ۱۸.۵ میلیارد مترمکعب در سال ۱۴۰۰ رسیده است. بهعبارتی در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ مقدار گاز سوزاندهشده در مشعلها بیشتر از کل مصرف سالانه شهر تهران با جمعیت ۹ میلیون نفری است. این موضوع از این منظر حائز اهمیت است که در قطعی گاز که طی هفته گذشته رخ داد، شاید تعداد خانوارهایی که گازشان قطع شده بهاندازه ۱۰۰ هزار نفر نیز نبودهاند. همچنین گرچه با تشدید مصرف گاز، گاز خانوارها قطع نشده، اما دولت این مازاد تقاضا را با قطع گاز صنایع جبران کرده که ضرر و زیان آن هم دامنگیر بخش تولید است و هم آسیب آن در قالب افزایش قیمتها و هزینههای تولید، به خانوارها و کشور میرسد.
اما مشعلسوزی موضوع امروز ایران نیست. نگاهی به تاریخچه صنعت نفت در ایران نشان میدهد جمعآوری گازهای همراه نفت در ایران از دهه ۱۳۴۰ شمسی آغاز شده است. با وجود این تا سالهای قبل از انقلاب تنها ۲۰ درصد گازهای همراه تولیدی جمعآوری و بقیه سوزانده میشد. اما در سالهای بعد از انقلاب و با افزایش تاسیسات جمعآوری گازهای همراه بالغ بر ۸۰ درصد گازهای همراه تجمیع میشود. لازم به توضیح است که این مقدار بیانگر ظرفیت تاسیسات موجود جهت جمعآوری گازهای همراه بوده و بنا بر دلایل عملیاتی همچون از کارافتادن ماشینآلات و خطوط انتقال، تعمیرات اساسی ایستگاهها و کارخانجات گاز و گاز مایع، متناسب نبودن ظرفیت تاسیسات شرکت ملی گاز و تغییر در شرایط فرآیندی نسبت به شرایط طراحی، میزان گاز واقعی جمعآوریشده نسبت به ظرفیت تاسیسات کمتر و بیشتر میشود.
بیشتر بخوانید: انتقاد نمایندگان از افزایش شدید قبض گاز؛ از ۲۰۰ هزار تومان به ۶ میلیون تومان رسیده
در این خصوص ۱۶ فروردین سال ۱۴۰۰ و تنها ۵ ماه قبل از قبل از اتمام دوره دولت حسن روحانی، بیژن زنگنه وزیر سابق نفت در آیین امضای قرارداد ساخت ۲۴ دستگاه کمپرسور سانتریفیوژ با سازندگان داخلی و قرارداد جمعآوری گازهای همراه نفت منطقه رگ سفید به ارزش ۱۶۵ میلیون یورو، گفت «من همیشه حسرت سوختن گازهای مشعل را داشتم. نخستین بار سال ۱۳۵۱ زمان دانشجویی و در قالب تور به اهواز سفر کردم. در آن روز سوختن گازهای مشعل با اینکه از خانواده نفت بودم برایم عجیب بود، اگر خاطرات علم را خوانده باشید میبینید حتی یکی از دغدغههای همیشگی رژیم گذشته هم سوزاندن گازهای همراه نفت بوده و یکی از اختلافهای با کنسرسیوم نیز همین موضوع بوده است، اما کاری در این زمینه انجام نشد. زنگنه با بیان اینکه سوختن گازهای همراه همانند سوختن طلا و دلار است که آزار و اذیت مردم را هم به همراه دارد، میگوید یکی از اولویتهای رهبر معظم انقلاب در حوزه نفت و انرژی که به رئیسجمهوری ابلاغ شده است بر همین موضوع جمعآوری گازهای همراه متمرکز بوده است، نخستین کاری که در این حوزه انجام دادیم طرح آماک بود که گازهای اسیدی را جمع کردیم و با بخشی از آن پتروشیمی مارون ساخته شد که از سودآورترین پتروشیمیهای ایران است. وی با بیان وعده عجیبی میگوید، «برنامه ما این بود که تا پایان سال ۱۴۰۰ دیگر هیچ گاز همراهی در مشعلها نسوزد، با توجه به اقدامهایی که در دستور کار است انشاءالله این مهم تا سال ۱۴۰۱ به انجام میرسد و در پایان این سال دیگر گاز همراهی وجود ندارد که در مشعلها بسوزد.»
در اینجا باید تاکید کنیم موارد مطرحشده در این گزارش به معنی نادیده گرفتن تلاشهای دولتمردان و بهویژه تلاشهای پرسنل و مهندسان زحمتکش صنعت نفت و گاز نیست، چراکه طبق آمارهای شرکت بینالمللی بریتیش پترولیوم؛ سهم فلرینگ از کل تولید گاز ایران از حدود ۲۱ درصد در سال ۲۰۰۰ به ۷.۲ درصد در سالهای اخیر رسیده است، با این حال این آمارها وقتی با آمار فلرینگ کشورهای همسایه و بزرگترین تولیدکنندگان گاز از روسیه گرفته تا آمریکا و... مقایسه میشود آن وقت مقدار هدررفت گاز در کشور به مساله مهمی تبدیل میشود. به عبارتی با وجود تلاشهای فعالان صنعت نفت در سطح دنیا و در فضای غیرتحریمی با ورود سرمایهگذاری خارجی و تسهیل ورود فناوری و تجهیزات کنترل مشعلسوزی با سرعت بیشتری انجام شده، اما در ایران در فقدان سرمایهگذاری خارجی و محدودیتهای تحریمی این امر با زحمت فراوان و سرعت کمی انجام میشود.
درخصوص راهکارهای کنترل مشعلسوزی موارد زیادی قابلطرح است، اما نگاهی به پژوهشهای انجامشده در این حوزه نشان میدهد:
۱- دولت و مجلس باید نسبت به تخصیص بودجه و رفع مشکلات پروژههای جلوگیری از سوزاندن گاز توجه ویژه کرده و این پروژهها از اولویت بالاتری برخوردار شوند.
۲- وجود درصد بالای گازسوزی ناشی از مشکلات عملیاتی و تعمیراتی در تاسیسات جمعآوری گاز نشان از اهمیت ریشهیابی این مشکلات و برطرفسازی آنها دارد. لازم است که شرکتهای بهرهبردار با تشکیل کمیتههای ویژه و بررسی دقیق این دلایل برنامهریزی منظم و راهکارهای مناسب را برای به حداقل رساندن میزان گاز به مشعل ناشی از دلایل عملیاتی و تعمیراتی (شامل قطع برق تعمیرات اساسی گاز پیلوت مشعلها و...) ارائه دهند.
۳- مشخص کردن میزان دقیق تولید و توزیع گازهای همراه از اهمیت فراوانی برخوردار است. با توجه به اختلافهای موجود در آمار کنونی نصب تجهیزات اندازهگیری دبی گاز در تمامی تاسیسات فرآورش نفت و گاز بهویژه در مسیرهای گاز به مشعل از اهمیت فراوانی برخوردار است.
۴- در بلندمدت توسعه طرحهای NGL و استفاده از زیرساختهای موجود در پتروشیمیها جهت فرآوری و در کوتاهمدت فروش گاز مشعل به بخش خصوصی میتواند راهکار دیگری باشد.
۵ -اساس فعالیت بسیاری از پالایشگاههای گازی دنیا، استفاده از گازهای جمعآوریشده و انتقال آن به نیروگاههاست. در این زمینه میتوان از ظرفیت بخش خصوصی کمک گرفت.
۶- نظارت دقیق بر اجرای سیاستهای محدودکننده فلرینگ و پیگیری طرحهایی مانند آماک (جمعآوری گازهای همراه) که بهصورت کامل به اجرا درنیامدهاند و انجام راهکارهای رفع مشکلات تامین مالی باعث میشود طرحهای انجیال و جمعآوری گازها و تولید برق، سرعت بگیرند و در این زمینه میتوان از ظرفیت بخش خصوصی نیز استفاده کرد؛ لذا موضوع تجمیع و استفاده از گازها بهعنوان خوراک نیروگاه و پتروشیمی یا تزریق به شبکه گازرسانی راهکارهای قابل استفاده در این مسیر هستند، کما اینکه هماکنون عربستانسعودی با جداسازی و فرآوری گازهای همراه با نفت، بهصورت روزانه در حدود ۲۴۰ میلیون مترمکعب گاز بهعنوان خوراک به شرکتهای پتروشیمی میفروشد.
۷- از دیگر راهکارهای مدیریت و کاهش مقدار گازهای سوزاندهشده، فشارافزایی و تزریق به مخزن برای افزایش بهرهوری چاههاست. ﻣﺨﺎزن ﻧﻔﺖ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺸﮑﯽ ﮐﻪ ﻗﺴﻤﺖﻫﺎی ﻋﻤﺪهای از ﮔﺎزﻫﺎی ﻫﻤﺮاه آﻧﻬﺎ ﺳﻮزاﻧﺪه ﻣﯽﺷﻮد، ﻋﻤﺪﺗﺎ در استانهای ﺧﻮزﺳﺘﺎن، اﯾﻼم، ﺑﻮﺷﻬﺮ، ﻟﺮﺳﺘﺎن و ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه ﻗﺮار دارﻧﺪ که با فشارافزایی میتوان برای تزریق به سایر چاهها از آنها استفاده کرد. اما اگر مقدار آلایندههای گاز بسیار بالا باشد و عملیات شیرینسازی و تصفیه آن صرفه اقتصادی نداشته باشد، تزریق این نوع گازها در عمق بسیار زیادی از زمین و خارج کردنشان از چرخه مطرح میشود. مخازن نفت و گاز تخلیهشده نیز گزینه مناسبی برای دفع گازهای اسیدی به شمار میروند، زیرا توانایی خود را در حفظ و نگهداری به اثبات رساندهاند.