اقتصاد۲۴- میگویند «خط استوا» در کنایه به اعتراضات ساخته شده، آنها که فیلم را دیدهاند از چند سکانسی حرف میزنند که از نگاه آنها اعتراضات و وقایع چند وقت اخیر را زیر سوال برده، برخی، اما مثل مصطفی قاسمیان (روزنامهنگار) اعتقاد دارند که جوسازیها علیه این فیلم، کار رقبا در اکران است تا فیلم را پایین بکشند.
واکنشها هم کم کم شروع شده، روز گذشته آزاده صمدی پستی در پاسخ به انتقادات مطرح شده گذاشت و نوشت که «خط استوا» خیلی پیش از این اعتراضات اخیر تولید شده و زمان ساخت آن کسی این وقایع را پیشبینی نمیکرده، در هر صورت در زیر چند واکنش مجازی، یکی دو نقد راجع به کیفیت «خط استوا» و بخشهایی از واکنش آزاده صمدی را آوردیم:
قصه فیلم «خط استوا» با محوریت یک مدیر ورزشی روایت میشود که به عنوان شخصی کارنابلد، ریاست فدراسیون فوتبال را بر عهده میگیرد و برای مذاکره با گزینه سرمربیگری تیم ملی فوتبال و حضور در اجلاس کنفدراسیون فوتبال آسیا به شرق آسیا سفر میکند، اما با بروز اعتراضات سیاسی در کشور اندونزی، دچار مشکل میشود. او در این سفر، «عاطفی» نایب رئیس فدراسیون را نیز به همراه دارد.
بیشتر بخوانید: استوری شک برانگیز مازیار لرستانی
هنرپیشههای اصلی فیلم، فرهاد اصلانی در نقش رئیس فدراسیون و سیامک انصاری در نقش نایب رئیساند و آزاده صمدی نیز در «خط استوا» نقش پررنگی دارد. امید روحانی و رضا کریمی دیگر هنرپیشههای این اثر هستند که حضوری کوتاه دارند.
نخستین و مهمترین نکته درباره «خط استوا»، مشکل متن این اثر است. فیلمی که به نظر میرسد عملاً فیلم نامه مشخصی ندارد و سازندگان با داشتن یک طرح کلی از یک داستان کمابیش تکراری، دو کاراکتر اصلی را به شرق آسیا فرستادهاند.
فیلم در ژانر کمدی تولید شده و بالطبع قرار است بامزه باشد، اما اصلا خندهدار نیست و در طول زمان ۸۶ دقیقهای، شاید ۴-۵ بار بتواند مخاطب خود را به خنده بیندازد که از آن بین هم یکی دو مورد، مربوط به شوخیهای دوپهلوی جنسی است.
سازندگان به شکلی محسوس و در تلاشی ناموفق برای تکرار الگوی موفق آثار مسعود اطیابی، سعی کردهاند تا از بعضی مؤلفههای جذاب و رایج فیلمهای کمدی سالهای اخیر استفاده کنند که گمان میشد از عوامل موفقیت آثاری، چون «من سالوادور نیستم» و «تگزاس» است؛ مؤلفههایی، چون موسیقی با ضرب آهنگ بالا، طبیعت شرق آسیا و هنرپیشههای زن خارجی.
با این حال این وصلهها به قدری نچسب درآمدهاند که «خط استوا» را به دلیل ضعف مفرط منطق داستانی، به یک اثر غیرقابل تحمل تبدیل کرده است. تولید اثر به اندازهای سردستی است که به نظر میرسد عوامل برای فیلم برداری سریعتر و تولید ارزانتر، دست به هر کاری زدهاند. تلاش فرهاد اصلانی برای جان دادن به شخصیت پرداختنشده رئیس فدراسیون، ستودنی است، اما او نیز بهتنهایی نمیتواند فیلم را نجات دهد.
در مقابل به نظر میرسد آزاده صمدی که در آثاری چون «میخواهم زنده بمانم»، نقشآفرینی قدرتمندی دارد، همان تلاش را نیز برای این فیلم انجام نداده و اخیرا نیز طی پستی در اینستاگرام در واکنش به حواشی ایجاده شده پیرامون این فیلم نوشت: احتمالا دیگر باید اسمش را بگذارم «بخت و اقبال نارسا» و آن را بپذیرم.
در روزهای اخیر، خبر اکران نوروزی فیلم «خط استوا» در صفحات سینمایی پخش شده. با اینکه به فهم و درک شما عزیزان همیشه باور دارم ولی با توجه به نکتهها، تشرها و کجفهمیهای برخی از همراهان عزیزم، لازم است چند نکته برای روشن شدن بیشتر بنویسم: فیلم سینمایی «خط استوا» محصول نیمه اول سال ۱۳۹۸ است، یعنی تقریبا ۴ سال پیش. با توجه به توضیحم درباره تاریخ ساخت این فیلم، حتما متوجه شدید که در زمان تولید این فیلم، هنوز اتفاقی نیفتاده بود.
لازم به گفتن نیست که آگاه بودن قبل از مطرح شدن هر موضوعی، امری غیرممکن است که شامل حال من هم به عنوان یک انسان فاقد هرگونه قدرت سوپرهیرویی میشود و انتخاب زمان و نوع اکران یک فیلم در یدِ اختیار بازیگر نیست. چون مالکیت مادی و معنوی یک فیلم به لحاظ حقوقی و قانونی با اشخاصی دیگر است. این هم احتمالا به همان «بخت و اقبال نارسا»ی من برمیگردد که این اثر در چنین نوروزی اکران میشود که به قول حافظ «سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت» خرم و نیکو نیست.