اقتصاد۲۴- نتایج یک بررسی علمی نشان میدهد بهدلیل تحولات فضای اقتصاد کلان ظرف چند سال گذشته، عمده تقاضا در بازار مسکن برای مصرف نیست، بلکه عمده معاملات در شهرهای بزرگ با هدف حفظ قدرت خرید پول انجام میشود. طبق این بررسی، افزایش شدید قیمت مسکن موجب شده مصرفکنندهها بهدلیل کمبود نقدینگی و ضعف سیستم اعتباردهی بهناچار از بازار خارج شوند، در نتیجه مسکن به یک کالای سرمایهای تبدیل شده است.
بازار مسکن در طول چند دهه گذشته چالشهای مختلفی را پشت سر گذاشته است با این حال از سال۱۳۹۷ تاکنون بازار مسکن با فرازونشیبهای مختلفی مواجه شده و در این دوره قیمت مسکن به قدری افزایش یافته که خرید خانه برای بسیاری از مردم بهرؤیا تبدیل شده است. در چنین شرایطی یک مؤسسه مالی با همکاری منصور شاکریان، و تحت نظارت حسین عبدهتبریزی و فخرالدین زاوه از کارشناسان مطرح بازارهای سرمایه و مسکن به بررسی وضع بازار پرداخته و نتیجه گرفته مسکن بیش از گذشته به یک کالای سرمایهای تبدیل شده است.
بررسیهای گروه مالی دانایان پارس از وضع بازار مسکن نشان میدهد در شرایط فعلی، ضعف تقاضای مصرفی اصلیترین مشکل بازار مسکن است. عمده متقاضیان مصرفی بهدلیل نبود اعتبار و ضعف درآمد، به ناچار از بازار خرید مسکن خارج شدهاند. بنابراین، سرمایهگذاری برای مصرف انجام نمیشود، بلکه عمده معاملات در شهرهای بزرگ با هدف حفظ قدرت خرید پول صورت میگیرد. ادامه ساخت واحدهای مسکونی بزرگ و افزایش سهم هزینه مسکن دهکهای بالای درآمدی بهمعنای تشدید شکاف درآمد و ثروت در ایران است که خود آثار اجتماعی عمیقی خواهد داشت.
طبق این بررسی احاطه سفتهبازان در بازار مسکن، رفتار این بازار را در سالهای اخیر تغییر داده است بهطوری که بازار مسکن بلافاصله به تحولات اقتصاد کلان و نااطمینانیها واکنش نشان میدهد و این رفتار بازار در آینده نیز تداوم خواهد یافت.
در چنین شرایطی محتملترین گزینه برای بازار مسکن حفظ روندهای فعلی است و برگ برنده بازار مسکن، ریسک کمتر نسبت به سایر داراییها است. همچنین انتظار میرود تمایل به سرمایهگذاری در بازار مسکن با هدف حفظ ارزش خرید پول، به رشد قیمتها در محدوده تورم منجر شود. درواقع در آینده همچنان تورم تعیین کنندهترین عامل در قیمت مسکن خواهد بود و قیمت مسکن متناسب با تورم عمومی رشد خواهد کرد.
نکته قابل توجه این است که تقریبا در هیچیک از سناریوهای موجود امیدی به بازگشت تقاضای مصرفی به بازار در آینده نزدیک وجود ندارد. همچنین از آنجا که منابعی برای تامین مسکن اجتماعی وجود ندارد، با افزایش نرخ اجاره، بیمسکن و بد مسکن نیز تشدید خواهد شد. در عین حال انتظار میرود بهدلیل نبود طرح آمایش سرزمین و توزیع نامناسب ظرفیتهای تولیدی و درآمدی در فلات ایران، فرصتهای سفتهبازانه پدید آمده در اطراف چند شهر بزرگ در میانمدت ادامه یابد. کمبود عرضه مسکن نیز در سالهای پیش رو بیشتر احساس خواهد شد، چون واحدهای کمتری ساخته میشود.
بیشتر بخوانید: وضعیت قیمت مسکن در سال ۱۴۰۲ چگونه خواهد بود؟
هنگامی که تقاضای مصرفی با افزایش درآمد و تعدیل قیمتها بهتدریج به بازار بازگردد، این کمبود عرضه میتواند فشار مضاعفی برای بالا ماندن قیمتها ایجاد کند؛ این بهویژه در واحدهای با متراژ متوسط و کوچک که بیشتر مورد توجه قشر متوسط است، صادق خواهد بود.
نتایج این بررسی انجام شده نشان میدهد میزان اجاره بهای مسکن نیز در سالهای گذشته همگام با نرخ تورم رشد کرده و نسبت قیمت به اجاره (P/R) با افزایش مواجه شده است بهطوری که در حال حاضر رقم متوسط قیمت خرید مسکن به اجاره سالانه برای واحدهای مسکونی در تهران، با دیگر شهرهای دنیا چندان فاصلهای ندارد. براساس دادههای جدید، نسبت قیمت به اجاره برای تهران در رده شهرهای پاریس، استانبول و توکیو قرار گرفته است.
نسبت قیمت خرید به هزینه اجاره سالانه یک مترمربع واحد مسکونی، شاخصی مهم برای بررسی وضعیت مسکن است. هرچه این نسبت پایینتر باشد، برای مصرفکننده مسکن، خرید واحد مسکونی به صرفهتر است؛ هرچه این نسبت بالاتر باشد، اجاره صرفه بیشتری خواهد داشت.
نشان میدهد اجاره خانه نیز همچنان در آینده پا به پای تورم عمومی رشد کند ضمن اینکه باید توجه کرد چنانچه میزان عرضه مسکن درسالهای آینده افزایش نیابد و رفتارهای سفتهبازانه در بازار مسکن ساماندهی نشود این خطر وجود دارد که بازار مسکن برای چندین سال بهسمت تعادلهای نامطلوب هدایت شود بهمعنای اینکه بازار مسکن شرایط بدتری را سپری کند.
منبع: روزنامه همشهری
من برای حل مشکل مسکن در کشور 2 شاه کلید اصلی و اساسی به دولتمردان محترم معرفی میکنم (البته اگر دولت محترم عزم و اراده جدی و واقعی برای حل مشکل مسکن داشته باشد)
1 - مدیریت خانه های خالی .
2 - مدیریت تعداد بنگاههای مشاورین املاک .
1 - با توجه به وجود تعداد بسیار زیاد خانه های خالی که بمنظور سوداگری در این حوزه ، در تملک افراد خاصی قرار گرفته و میگیرد یکی از مهمترین و اساسی ترین راهکارهای حل معضل مسکن ، رسیدگی به وضعیت این خانه های خالی و ورود آنها به چرخه مصرف (البته با قیمتهای منطقی و مناسب) میباشد .(بعنوان مثال گزارشهایی از افرادی دیده ام که یک فرد بیش از 700 یا 800 واحد خالی در تملک خود دارد!!!)
” حتی میتوانیم به جرات بگوییم که اگر خانه های خالی مدیریت شوند اصلا نیاز به ساخت و ساز هم نیست و خودبخود قیمت مصالح هم بعلت کاهش تقاضا ، کاهش خواهد یافت “.
2 - اگر دقت بفرمایید در هر خیابان قدم به قدم تابلوهای مشاوران املاک به چشم میخورد
آیا تا به حال فکر کرده اید که این همه مشاور املاک برای یک خیابان یا محله نسبتا کوچک چکار میکنند و چگونه برای این تعداد بیشمار از یک شغل صرفه اقتصادی دارد؟! و آیا فکر نمیکنید که یکی از مهمترین گروههای عامل گران شدن مسکن همین مشاوران املاک و نیز واسطه ها و دلالان مسکن هستند؟!
بنظر من افرادی که از افزایش قیمت مسکن دم میزنند خودشان از موافقان و ذینفعان تورم مسکن هستند که با این اظهار نظرها انتظارات تورمی را در ذهن سرمایه گذاران این حوزه تقویت میکنند.
با توجه به روند روبه رشد شدید هزینه های روزمره زندگی مردم به زودی به جایی خواهیم رسید که مردم به سختی بتوانند شکم خود و خانواده را سیر کنند و دیگر کسی به خرید مسکن فکر نخواهد کرد . با این حال هر چقدر هم که مسکن گران شود چون خریداری وجود نخواهد داشت در اصل سرمایه گذار ضرر خواهد کرد چراکه سرمایه خود را در جایی بلوکه کرده که هیچ استفاده ای برایش ندارد .
بنابر این من معتقدم که دوران تجارت مسکن و املاک در حال رسیدن به آخر خط میباشد و فروپاشی قیمت مسکن نزدیک است . همانگونه که در بسیاری کشورها این اتفاق در سالهای اخیر افتاده است .