
اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: عمرو لیث صفاری برادر و جانشین یعقوب لیث صفاری و دومین فرمانروای سلسله صفاریان بود. او پس از مرگ برادرش در سال ۸۷۹ میلادی به حکومت رسید و تلاش کرد تا قدرت صفاریان را حفظ کند. در دوران حکومت او، صفاریان همچنان یکی از قدرتهای اصلی ایران بودند، اما در نهایت، با شکست از سامانیان، حکومت او به پایان رسید.
عمر لیث صفاری در دوران کودکی و نوجوانی در سیستان که زادگاهش بود، زندگی میکرد. اطلاعات زیادی درباره دوران کودکی او در منابع تاریخی وجود ندارد، اما آنچه مشخص است، عمر لیث در خانوادهای از طبقه پایین اجتماع، احتمالاً پیشهور یا آهنگر، متولد شد و از همان دوران جوانی به مشاغل سادهای مانند رویگری (مسگری) پرداخت. عمرو لیث همزمان با یعقوب زندگی روستایی در قرنین را ترک کرد. پس از به قدرت رسیدن یعقوب، او را به امارت خراسان گماشت. عمرو در بیشتر سفرهای جنگی یعقوب او را همراهی میکرد. در جنگی که بین یعقوب و محمد بن واصل درگرفت، غنائم زیادی به یعقوب رسید، در تقسیم این غنائم بین عمرو و یعقوب کدورتی به وجود آمد و عمرو رنجیدهخاطر به سیستان رفت.
یعقوب از این اتفاق وحشتزده شد، زیرا تصور میکرد که عمرو سر به طغیان برداشته است. این کدورت تا نبرد «دیرالعاقول» ادامه داشت. یعقوب زمانی که در این جنگ شکست خورد، نامهای برای دلجویی به برادر نوشت. سرانجام عمرو با بازگشت به خوزستان یعقوب را در آخرین روزهای عمرش خشنود ساخت.
پس از مرگ یعقوب لیث در سال ۸۷۹ میلادی، برادرش عمرو لیث به عنوان جانشین او بر تخت نشست. برخلاف یعقوب که یک فرمانده جنگجو و مبارز بود، عمرو سیاستمدارتر و دیپلماتیکتر بود و تلاش کرد روابط خود را با خلفای عباسی بهبود ببخشد. در ابتدا، خلیفه المعتمد عباسی حکومت او را به رسمیت شناخت و او را بهعنوان والی خراسان، اصفهان، سیستان، سند و کرمان منصوب کرد. او شش سال بدینگونه حکومت کرد و آنگاه روابطش با معتمد تیره شد و خلیفه او را از امارتی که بدو تفویض کرده بود عزل کرد. عمرو از پذیرش فرمان عزل خودداری کرد و خلیفه سپاهی بهسوی او فرستاد و عمرو شکست خورد و به کرمان عقب نشست. سپس با سپاه خلیفه (که الموفق عباسی برادر خلیفه، فرمانده آن بود) نبرد کرد و الموفق از کرمان و سیستان عقب نشست.
هنگامی که معتضد خلیفه شد، دوباره عمرو را امیر خراسان کرد و ولایت ری را نیز در سال ۸۹۷ میلادی به او سپرد. عمرو در مقابل، هدایای گرانبها و اموال بسیاری برای معتضد فرستاد و بدینگونه، موقعیت والایی نزد او یافت، لذا عمرو از او خواست امارت ماوراءالنهر را نیز بدو بسپارد، معتضد نیز چنین کرد. اسماعیل سامانی امیر ماوراءالنهر با عمرو به نزاع برخاست و میان آنان نبردهایی درگرفت که به اسارت عمرو بن لیث انجامید.
عمرو در سیستان بود که به او خبر دادند والی فارس، محمد بن لیث بن روح، مبلغ مقرر وجه نقد، هدایا و… را که باید برای خلیفه میفرستاد، نفرستاده و احمد بن عبدالعزیز عامل خراج نیز با او همکاری کردهاست، در همان زمان وزیر خلیفه معتمد، صاعد بن مخلد، نامهای به عمرو نوشت و خواستار دریافت مالیات فارس شد. عمرو در جواب نوشت که بهخاطر شورش خجستانی نتوانسته به امور فارس رسیدگی کند، پس از فرستادن نامه، پسرش محمد را بهنیابت از خویش در سیستان گماشت و بهسمت فارس حرکت کرد. عمرو پس از رسیدن به فارس دو تن از سردارانش را مسئول دفع شورش و جنگ با محمد بن لیث و محمد بن عبدالله کرد (محمد بن عبدالله از امرای شورشی سپاه یعقوب لیث بود). سرداران شورشیان را سرکوب کرده، رؤسای آنان را اسیر کردند. محمد بن لیث و احمد بن عبدالعزیز از پیروزیهای عمرو ترسیدند و فارس را ترک کردند.
عمرو لیث که به دنبال گسترش قلمرو خود بود، با سامانیان که بر ماوراءالنهر حکومت میکردند، وارد جنگ شد. در سال ۹۰۰ میلادی، در نبردی بزرگ در نزدیکی بلخ، سپاه عمرو لیث شکست سختی از اسماعیل سامانی خورد. این شکست نقطه برجستهای در تاریخ صفاریان بود، زیرا باعث ضعف شدید حکومت صفاریان و قدرتگیری سامانیان شد.
پس از شکست در بلخ، عمرو لیث توسط نیروهای سامانی دستگیر شد. اسماعیل اسیر خود را نزد خلیفه فرستاد و عمرو در حالی که بر شتری دو کوهانه به غل و زنجیر بسته شده و چهرهاش بر اثر رنج راه دگرگون و زشت شده بود، وارد بغداد شد. شاعر ناظر به این منظره، قطعه ذیل را سرود: آیا نمیبینی حوادث روزگار چه سان گاه آسان و گاهی دشوار است؟! همین حکایت، تو را بس که عمرو بن لیث در حالی که امیر بود و سرافرازانه میان سپاهیان خود در حرکت بود، به خلیفه شترانی تقدیم کرد و خود نمیدانست روزی او را در حالی که اسیر و دست و پایش در غل است، بر یکی از آن شتران به حرکت در خواهند آورد. درنهایت در سال ۹۰۱ میلادی، عمرو لیث در زندان عباسیان به قتل رسید.
• تلاش برای حفظ استقلال ایران: او تلاش کرد تا مسیر برادرش، یعقوب لیث، را ادامه دهد و قدرت صفاریان را حفظ کند.
• حکومتداری دیپلماتیکتر: برخلاف یعقوب، که بر جنگ و فتوحات تمرکز داشت، عمرو سعی کرد از طریق دیپلماسی و اتحاد با خلفای عباسی موقعیت خود را تقویت کند.
• شکست از سامانیان: این شکست باعث تضعیف قدرت صفاریان شد و راه را برای قدرتگیری سامانیان باز کرد.
نتیجهگیری
عمرو لیث صفاری دومین فرمانروای صفاریان بود که تلاش کرد قدرت این سلسله را حفظ کند، اما با شکست از سامانیان، دوران اوج صفاریان به پایان رسید. او به عنوان یک حکمران سیاستمدار و فرماندهای شجاع در تاریخ ایران شناخته میشود، اما سرنوشت او نشان داد که بدون حمایت گسترده مردمی و ارتش قوی، حفظ استقلال در برابر قدرتهای بزرگ مانند عباسیان و سامانیان دشوار است.