اقتصاد۲۴- موضوع حقوق بشر در سال گذشته بر دو محور دیگر یعنی جنگ اوکراین و بحث پهپاد و نیز وضعیت پرونده هستهای و اختلافهای پادمانی، سایه انداخت و این مقوله (حقوق بشر) به یک ضلع و پارامتر سوم برای فشار بر ایران تبدیل شد.
اگرچه در ادوار مختلف همواره حقوق بشر مورد تأکید همه کشورها بوده است، اما چه شد که سال گذشته حساسیتها در اینباره بیشتر شد؟ آیا صرفا مرگ مهسا امینی حقوق بشر را به اولویت دیپلماتیک جهانی بدل کرد تا آنجا که همه پروسههای دیپلماتیک با ایران تعطیل شد و غرب هم دیگر تمایلی به ادامه مذاکرات ندارد یا پای موضوعات دیگری هم در میان است؟
از همین رو، بررسی تأثیرات موضوع حقوق بشر بر سیاست، دیپلماسی و امنیت ایران در سالی که گذشت و نیز ارزیابی این موضوع در سال جدید و اینکه آیا حقوق بشر کماکان محور تأثیرگذاری بر دیپلماسی و سیاست خارجی خواهد بود یا از شدت تأثیراتش کاسته خواهد شد؟
محور گفتوگوی ویژنامه نوروزی روزنامه شرق با مصطفی اعلایی، سفیر اسبق ایران در ونزوئلا، دیپلمات سابق ایران در نمایندگیهای ایران در سازمان ملل، عضو پیشین ایران در کمیسیون مقام زن سازمان ملل، دبیر اسبق جنبش عدم تعهد و تحلیلگر ارشد حوزه حقوق بشر و مسائل بین الملل قرار گرفت.
مشروح گفتگو را در ادامه بخوانید.
همانگونه که عنوان کردید، موضوع حقوق بشر از همان ابتدا ماهیتی سیاسی داشته است تا جایی که از همان زمان که سازمان ملل تأسیس شد، حقوق بشر بهعنوان یک ابزار سیاسی و دیپلماتیک از سوی قدرتهایی که صاحب نفوذ هستند، مورد استفاده قرار گرفته است. پس ما یک موضوع حقوق بشر بماهو حقوق بشر داریم. اما زمانی که این حقوق بشر در سازمانهای بینالدولی سازمان ملل مانند شورای حقوق بشر یا مجمع عمومی یا شورای امنیت مطرح میشود، اینجا مناسبات قدرت است که در موضوع حقوق بشر خودنمایی بیشتری دارد؛ یعنی هر کشوری به هراندازه که دارای قدرت و نفوذ بیشتری در این سازمانها باشد، به همان اندازه میتواند در موضوع حقوق بشر اثرگذار باشد و فرایندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری در این زمینه را به سود منافع خود تمام کند و قطعنامهها و مصوبات را در این رابطه تنظیم و تصویب کند. این یک اصل و تجربه ۷۰ ساله در سازمان ملل است.
خیر، اینگونه نیست، اما مناسبات قدرت در تعیین مرزهای حقوق بشر اثرگذار بودهاند. با این حال، کشورهای دارای قدرت مانند آمریکا هم همواره در موضوع حقوق بشر و ریلگذاری آن براساس منافع خود، موفق نبودهاند. مثلا پیشتر در کمیسیون حقوق بشر که به شورای حقوق بشر تغییر نام داد، مصوبات و قطعنامههایی ضد منافع آمریکا مطرح شده است. در این زمینه، کشورهای جهان سوم در مواردی توانستند قطعنامههایی را به نظامهای سیاسی غرب تحمیل کنند.
کنار گذاشتن آپارتاید، مبارزه با تبعیض نژادی، مبارزه و آزادی نلسون ماندلا یکی از این موارد است. من بهیاد دارم زمانیکه در مجمع عمومی سازمان ملل فعالیت میکردم، قطعنامههای متعددی برای آزادی نلسون ماندلا تصویب میشد و اکثریت کشورهای دنیا به آن رأی میدادند. این یکی از مواردی بود که کشورهای جهان سوم و کشورهای در حال توسعه با اقتدار بسیار زیاد توانستند قطعنامههایی را به کشورها و نظام غرب تحمیل کنند. نمونه دیگر به قطعنامههای متعدد و متکثر در سازمان ملل، مجمع عمومی، شورای امنیت و شورای حقوق بشر درباره جنایات رژیم صهیونیستی بازمیگردد که ایالات متحده نتوانست درخصوص آن کاری انجام دهد. اگرچه قطعنامه نتوانستند اسرائیل را محدود یا آن را پاسخگو کنند، اما به هر حال نظام قدرت نتوانست مانع از تصویب این قطعنامهها در سازمانهای بینالدولی شود.
بله، من هم منکر آن نیستم. به همین دلیل است که من در ابتدا عنوان کردم موضوع حقوق بشر از همان ابتدای تأسیس سازمان ملل، یک ماهیت و اهرم سیاسی و دیپلماتیک داشته است.
جمهوری اسلامی ایران و حقوق بشر از سال ۱۹۸۰ میلادی در معرض این برخورد سیاسی قرار گرفت. در این رابطه، هر سال دو نوبت و گاهی سه نوبت قطعنامه وضعیت حقوق بشر برای ایران در مجمع عمومی و شورای حقوق بشر سازمان ملل مطرح میشود. پس حقوق بشر بهعنوان یک آوردگاه و میدان در رقابتهای ژئوپلیتیک مورد استفاده و سوءاستفاده قرار میگیرد. برای مثال، حدود ۲۰ سال پیش پنج قطعنامه پشت سر هم علیه چین طرح شد، اما، چون قدرت چین نسبت به ایران بیشتر بود، مانع از تصویب آنها شد. البته مشابه آن علیه کوبا و دیگر کشورهای ضد آمریکا و نظام غرب تصویب شده است. البته تنها یک سال، آن هم در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، با دیپلماسی قوی و اقتدار کامل توانستیم قطعنامه حقوق بشری ضدایرانی را شکست بدهیم؛ آن مورد اولین و آخرین بار بود که در سال ۷۸ (شمس) توانستیم اینکار را انجام دهیم.
کسی منکر این موضوع نیست. متأسفانه بهدلیل مرگ تاسفبار خانم مهسا امینی، زمینه بسیار مناسبی برای سوءاستفاده از موضوع حقوق بشر برای تسویه حسابهای ژئوپلیتیکی علیه جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و این مسئله سبب شد که موضوع حقوق بشر در کنار دو مسئله جنگ اوکراین و ارسال پهپاد و نیز موضوع پرونده فعالیتهای هستهای، یک بسته کامل فشار سیاسی را بر ایران شکل دهد. به همین دلیل، موضوع حقوق بشر امسال نسبت به سالهای گذشته بیشتر مرکز توجه و حساسیت جامعه جهانی و افکار بینالمللی قرار گرفت. من قبلا اشاره کردم که هر سال در این چهار دهه، قطعنامههای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب شده است، اما امسال اتفاقی که روی داد، تقریبا بیسابقه بود.
بیشتر بخوانید: امیرعبداللهیان: ایران برای گام نهایی برجام آماده است
مثلا برای اولین بار شورای حقوق بشر علاوه بر جلسات معمول و مداوم خود، درباره ایران دست به تشکیل جلسه فوقالعاده زد. این اقدام بسیار حائز اهمیت است؛ چون در تمام ۴۳ سال گذشته و با وجود اختلافها بین ایران و غرب در موضوع حقوق بشر، هیچگاه جلسه اضطراری و فوقالعاده یا ویژهای برای جمهوری اسلامی ایران در رابطه با حقوق بشر شکل نگرفته بود؛ چون اجلاسهای فوقالعاده و ویژه در شورای حقوق بشر برای نمونههای فوقالعاده حاد و بزرگ است که نقض حقوق بشر به صورت سیستماتیک و گسترده در حال اجراست.
مثلا برای کشتار در کشورهای آفریقایی و جنایت جنگی که بیش از ۲۰۰ هزار کشته برجای میگذاشت یا جنایات اسرائیل در قبال فلسطینیان و مسائلی از این دست شاهد برگزاری جلسه فوقالعاده در شورای حقوق بشر بودهایم. پس باید موضوع در این حد حساس، بزرگ و گسترده باشد تا جلسه فوقالعاده و ویژه در شورای حقوق بشر برگزار شود؛ بنابراین زمانی که جلسه امسال برای ایران شکل گرفت، نشان میداد که سعی شده از موضوع حقوق بشر برای تسویه حساب ژئوپلیتیکی علیه ایران استفاده شود.
با این حال، وقتی جلسه ویژه و در نهایت قطعنامهای برای تشکیل کمیته حقیقتیاب درباره بررسی تحولات ایران برگزار میشود، قطعا تبعات گسترده منفیای را برای ایران بهدنبال خواهد داشت. این نشان میدهد از موضوع حقوق بشر علیه ایران سوءاستفاده شده است و سعی کردهاند از موضوع حقوق بشر برای تسویه حساب ژئوپلیتیکی علیه ایران استفاده کنند.
اما به هر حال این جلسه فوقالعاده تشکیل و قطعنامه برای ایجاد کمیته حقیقتیاب صادر شد؛ پس نمیتوان منکر تبعات منفی گسترده آن بر سیاست خارجی و دیپلماسی ایران بود. این قطعنامهها قطعا ورقپاره نیستند و اهمیت دارند. درواقع نوعی مشروعیتزدایی با این اقدام شکل گرفت. یک نوع جوسازی و ذهنیت سازی مخرب علیه جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی جهان شکل گرفت که میتواند در روابط ایران با دیگر کشورها اختلالات جدی وارد کند.