تاریخ انتشار: ۱۷:۳۰ - ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲

پدری، پسرش را به جرم اعتیاد کشت!

متهم گفت: پسرم بسیار پاک و با ناموس و درست بود، تنها مشکلش مصرف مواد مخدر بود. او را کشتم، چون بعد از من چه کسی می‌خواست مخارج وی و موادش را بدهد.

قاتل
اقتصاد۲۴- پدر تبریزی در اعتراض به رفتار‌های افیونی پسر ۱۷ ساله‌اش، او را جلوی چشم همسایه‌ها به قتل رساند.

ساعت ۱۱ ظهر ۲۳ آبان ماه سال ۱۴۰۰ بود که گزارش قتل دردناک پسری جوان به تیم جنایی پلیس آگاهی تبریز گزارش شد و تیمی از مأموران برای بررسی صحنه جرم و کشف رمز و راز این جنایت هولناک به همراه بازپرس ویژه قتل به محل حادثه اعزام شدند.

کارآگاهان به محض رسیدن به کوچه، با انبوهی از جمعیت مواجه شدند که مات و مبهوت وسط کوچه حلقه زده بودند و وسط این حلقه مملو از جمعیت، جسم بی‌جان پسری جوان افتاده و مادرش بالای سرش شیون و گریه سر می‌داد؛ گریه‌ای که دل هر شنونده‌ای را به درد می‌آورد.

در جایی دور از این جمعیت و در گوشه‌ای خلوت، پدر این جوان روی زمین نشسته و سرش را میان دستانش گرفته بود. طوری که انگار کل دنیا روی سرش خراب شده است. همسایه‌ها به محض مشاهده پلیس به سمت آنان حرکت کرده و پرده از راز این جنایت برداشتند و گفتند: پدر این جوان، وی را کشان‌کشان از خانه به کوچه آورد و با استفاده از روسری خفه‌اش کرد.

با اظهارات همسایگان و شاهدان ماجرا، کارآگاهان پدر مقتول را دستگیر کردند و پدر در همان بازجویی اولیه به جرم خود اعتراف کرد.

گفتگو با پدری که قاتل پسرش شد

چند سال است که ازدواج کرده‌ای؟

۳۴ سال قبل، وقتی ۲۱ ساله بودم با دختر مورد علاقه‌ام ازدواج کردم. دختری که همه زندگی‌ام است و جانم را برایش می‌دهم. حاصل این ازدواج ۲ پسر و یک دختر بود، فرزندانی که با تولد هرکدام خداوند را هزاران بار شکر می‌گفتیم.


بیشتر بخوانید:  حسین غول اعدام شد


* از پسرتان برایمان بگویید.

پسرم علی، فرزند آخرمان بود؛ روی چشمان‌مان بزرگش کردیم. برایش برنامه‌ها و آرزو‌ها داشتیم، اما وقتی ۱۲ ساله شد رفت و آمد وی با دوستان ناباب آغاز شد. دوستانی که هرچه می‌کشیدیم از دست آنان بود، دوستانی که زندگی من، پسرم و خانواده‌ام را نابود کردند، دوستانی که ما را به خاک سیاه نشاندند. از وقتی با دوستان ناباب رفت و آمد کرد، به مصرف مشروبات الکلی و مواد افیونی روی آورد.

از دست کار‌های علی، روزگار من و مادرش همیشه سیاه بود، حتی یک روز خوش هم نداشتیم. همه تلاش خود را برای ترک کردنش انجام دادیم. حتی با صاحب کارخانه‌ای که خودم در آن مشغول به کار بودم، صحبت کردم و دست علی را در آنجا بند کردم، اما بعد از مدتی با بهانه‌گیری‌های مختلف دیگر سرکار نرفت.

*چگونه متوجه اعتیاد علی شدید؟

همیشه سرگردان و بیکار بود و با گردن کلفتی، از مادرش پول می‌گرفت. ساعت ۲ شب به خانه می‌آمد و تا ظهر می‌خوابید. اما در کمال تعجب متوجه شدیم علی چند روزی است که صبح‌ها برخلاف روز‌های گذشته اول وقت بیدار می‌شود. با توجه به غیرعادی بودن مسأله، با همسرم تصمیم گرفتیم وی را تعقیب کنیم.

در حین تعقیب با صحنه‌ای مواجه شدیم که در آن لحظه، کل دنیا روی سرمان آوار شد، صحنه‌ای که با دیدن آن، هزاران بار آرزوی مرگ کردیم، صحنه‌ای که کمرمان را شکست و از کل دنیا ناامیدمان کرد، صحنه‌ای که دیدن آن، برای هر پدر و مادری زجرآور است. آن صحنه چیزی جز لحظه «گل» کشیدن جگرگوشه‌مان روی صندلی پارک نبود. دیدیم علی روی صندلی پارک نشسته و در حالت کاملاً خماری قرار دارد. فقط خدا می‌داند آن لحظه من و مادرش چه حالی داشتیم.

* تا به حال علی بازداشت هم شده بود؟

در آن لحظه با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتیم تا بلکه با بازداشت شدنش، اندکی سرعقل بیاید. علی از پارک رفت، برگشتیم به خانه و در حین برگشت علی را در کوچه دیدیم که به سمت خانه می‌رود. سریع با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتیم و علی بازداشت شد، اما خیلی زود آزاد شد.

*بعد از آزادی رفتار علی تغییری کرده بود؟

علی بعد از بازگشت از کلانتری، همه شیشه‌های خانه و کنترل تلویزیون و... را شکست. در آن لحظه آنقدر عصبانی شدم که سیم تلویزیون را کشیدم و دور گردن علی پیچیدم. مادرش آنقدر داد و فریاد کرد که همسایه‌ها ریختند و علی را از دستم گرفتند. در همان لحظه، علی را به بیمارستان رازی برده و به مدت ۹ روز در آنجا بستری کردیم. اما بستری در بیمارستان تنها در حد چند روز تأثیرگذار بود. بعد از چند روز همان آش و همان کاسه شد؛ دوباره گل کشیدن‌ها و آزار و اذیت‌های فراوان علی شروع شد.

* آیا دوباره فکری برای استخدام و کار کردن او کردید؟

بله، با خواهش و التماس کردن، علی در کارخانه‌ای که یکی از اقوام در آن مشغول به کار بود، استخدام شد. اما اینجا هم بعد از مدت کوتاهی، با بهانه‌گیری‌های مختلف حاضر به کار نشد.

من و مادرش آنقدر از دست کار‌های علی درمانده شده بودیم که به ناچار گفتم عیب ندارد علی جان تو اصلاً کار هم نکن، من ماهیانه ۲ میلیون تومان به تو می‌دهم، ولی فقط آبرومندانه زندگی کن. ولی اصلاً گوش او به حرف‌های من بدهکار نبود.

*از جزئیات روز حادثه برایمان بگویید.

روز حادثه، طبق معمول ساعت ۶ و نیم صبح از سر کار به خانه برگشته بودم. از کمد پتو برداشتم تا بخوابم. تازه چشمانم داشت گرم خواب می‌شد که متوجه شدم علی بیدار شد. سیگار و فندک خود را از روی لباسشویی برداشت و بالای سر مادرش ایستاد و از او پول خواست. مادرش به او گفت که دیگر پول‌مان تمام شده است و چیزی نداریم به تو بدهیم. ولی علی اصلاً دست بردار نبود، از خانه بیرون رفت و کمی بعد دوباره برگشت و باز تقاضای پول کرد. این بار مادرش گفت به خدا چیزی نداریم که به تو بدهیم، ولی صبر کن ببینم می‌توانم از همسایه‌ها یا کسی پول قرض کنم و به تو بدهم.

مادرش چادر سر کرد و همراه علی از پله‌ها پایین رفتند. دیدم سر و صدایشان زیاد شد، چرا که علی اصلاً زیر بار نمی‌رفت و پافشاری می‌کرد که هر طور شده از مادرش پول بگیرد. از علی خواهش کردم ساکت شود، چون همه همسایه‌ها خواب بودند و این همه سر و صدا آن‌ها را اذیت می‌کرد.

ولی علی رو به من فحش داد. من هم گلدانی را که در راهرو بود برداشتم و به سمتش پرت کردم. علی از پله‌ها بالا آمد و کشیده‌ای به من زد. در این حین آنقدر عصبانی شدم که چادر را از سر همسرم برداشتم و دور گردن علی گره زده و او را از پله‌ها به پایین بردم. وقتی به کوچه رسیدم چندین گره محکم دور گردنش زدم و با خود کشیدم. همسرم مدام جیغ می‌زد و از همسایه‌ها تقاضای کمک می‌کرد. همه همسایه‌ها به کوچه ریختند. به کسی اجازه ندادم نزدیک شود و دخالت کند.

بعد از مرگ علی، چون شلوار خانگی پوشیده بودم به خانه برگشته و شلوار بیرون پوشیده و به کوچه رفته و از همسایه‌ها خواستم با پلیس تماس بگیرند. بعد از آمدن پلیس، خودم را تسلیم آن‌ها کردم. در آن لحظه واقعاً مغزم قفل کرده بود.

این پدر در پایان سخنان خود و درحالی که اشک از چشمانش جاری می‌شد، گفت: علی پسر بسیار پاک و با ناموس و درستی بود، تنها مشکلش مصرف مواد مخدر بود. او را کشتم، چون بعد از من چه کسی می‌خواست مخارج وی و موادش را بدهد، بعد از من چه کار می‌خواست بکند؟ در این سال‌ها علی مرا خیلی اذیت کرده بود، از دست وی روز و شب و آرامش و آسایش نداشتم. همه آبرویم را در محله و کوچه برده بود. اما من او را حلال کردم و امیدوارم همیشه روحش در آرامش باشد.

بنا بر این گزارش، پرونده این پدر برای صدور رأی از شعبه ۶ دادسرای عمومی و انقلاب تبریز به شعبه اول دادگاه کیفری یک استان ارسال و قضات دادگاه رأی به ۳ سال حبس برای این پدر صادر کردند.

منبع: روزنامه ایران
ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار

عکس/ بهروز وثوقی و کهنمویی در نمایی از یک فیلم حدود ۵۰ سال پیش

پرداخت پول برای ثبت مهریه اجباری شد

عکس/ خیابان فردوسی در دوران قاجار چگونه بود؟

خبر بد برای استقلال پیش از بازی با پاختاکور

عکس/ ژست عاشقانه زن و شوهر ایرانی عهد قاجار

ارزان‌ترین سواری داخلی؛ ۴۴۵ میلیون + جدول

تصویری از مرداب زیبای بندرانزلی در دوره قاجار

فرماندار بندر انزلی برکنار شد

فیلم/ شدت تخریب زیاد حمله بامدادی اسرائیل به محله البساطه بیروت

کاری که مهدی تارتار با تراکتوری‌ها کرد

عکس/ تفریحات لاکچری مهدی قایدی در کوه‌های آلپ

بند جنجالی در قرارداد اوستون اورونوف با پرسپولیس

فیلم/ ورود سامانۀ بارشیِ جدید به کشور از فرداشب

عکس/ نمایی از بازار شهر رشت در دوران قاجار

عکس/ توییت لاریجانی درباره برجام جدید

ورود رئیس جمهور به پرونده علیرضا بیرانوند

نفت برنت افزایشی شد

چرا مولدسازی دارایی‌های دولت به بن بست خورده است؟

افزایش ۳۸ درصدی تعرفه برق خانگی از ابتدای پاییز

عکس/مجید اسکندری،کسلر سریال «پایتخت» در ۵۲ سالگی

قیمت حباب سکه بزرگ شد

عکس/ جنیفر لوپز عاشق محافظش شد!

مشخصات پهپاد ایرواستار؛ پهپاد همه فن حریف اسرائیلی

هزینه اجاره خانه کم متراژ از هفت حوض تا تهرانپارس + جدول

عکس/ اولین تصاویر هانیه توسلی بعد از رفع ممنوع‌الکاری

هشدار علی ربیعی درباره بحران نفوذ

ماجرای گروگانگیری ۵۰ هزار دلاری افغان‌ها در تهران

دلار تغییر کانال می‌دهد؟

تلویزیون ایران غوطه‌ور در بحران اعتماد و ناکارآمدی/ ۱۴۰۰ ساعت برنامه روزانه برای کدام مخاطب؟/ کیسه پر صداوسیما از بودجه و دستان خالی در برابر مخاطبان

پیش شرط برای سبزپوشی بورس در آذرماه سال ۱۴۰۳

پردرآمدترمدترین مشاغلی که می توان با لپ‌تاپ داشت

راهکار یک نماینده مجلس برای جبران کسری بودجه

مستمری مددجویان بهزیستی و کمیته امداد افزایش می‌یابد؟

اجرای قصاص همسر معاون شهردار و همدستش

قیمت طلا به پرواز در آمد

چشم‌انداز بودجه ۱۴۰۴؛ هدفگذاری رشد اقتصادی حدود ۴درصد و تورم۳۰درصد

طرح کلینیک ترک بی‌حجابی با هدف جنگ روانی

ترخیص برنج‌های دپوشده از گمرکات کشور

این سه عامل بازار دلار را گرم کردند

حریف پرسپولیس همچنان در بحران

فیلم/ همتى؛ مناطق آزاد را به دوران اوج خود می‌رسانیم

خرید خانه در تهران سخت‌تر از خرید خانه در نیویورک!

وراث منتظر واریزی سود سهام عدالت باشند

مهاجرت یک چهارم استادان دانشگاه؛ خروج ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه انسانی از کشور

یک نماینده مجلس: بورس کالا، بهترین بازار برای عرضه خودرو است

طرح ۲ فوریتی مجلس برای حذف حق ماموریت دلاری

بی‌بی و گالانت و نکاتی درباره حکم دادگاه لاهه

عادل فردوسی پور: به صدا و سیما برنمی‌گردم

درخشش مجدد طلای جهانی

محرک ایران برای تغییر دکترین هسته‌ای؛ چرا تهران در مسیر افزایش توان بازدارندگی است؟