اقتصاد۲۴- آرامکوی سعودی این روزها عنوان شرکت «نفتی» را با شرکت «انرژی» جایگزین کرده تا از تولید سوخت فسیلی وارد پروژههای بزرگ و مدرن تولید انرژی شود. قطر پترولیوم بعد از قراردادهای بزرگ و خبرساز با آلمان، چین و کره جنوبی حالا با غول گازی جهان یعنی آمریکا وارد شراکتهای متعدد شده است. ادنوک امارات هم با توسعه پارک صنعتی الرویس و تجمیع مجتمعهای بزرگی از شرکتهای پالایشی و پتروشیمی در این مجموعه تلاش گستردهای برای توسعه صنایع پاییندستی پتروشیمی در پیش گرفته است، اما بنا بر گزارشهای رسمی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران که هفته گذشته برای افتتاح یک دستگاه سیتیاسکن در بیمارستان خارک حضور پیدا کرد و عملا این دستگاه بیمارستانی را افتتاح کرد و به بهرهبرداری رساند، حال میتوان سؤال پرسید که رقبای خجستهمهر در عربستان و امارات و قطر و عراق چه میکنند؟
به گزارش شرق، اینکه این روزها مدیران نفتی ایران در چه حالی و مشغول چه کارهایی هستند و رقیبان منطقهای آنها مشغول چه کاری هستند؟ این سوژه میتواند سؤالی مستمر برای خبرنگاران نفتی باشد که با بررسی برنامههای مدیران نفتی هر کشور و هر شرکت چشمانداز توسعه و پیشرفت آن شرکت را بررسی کنند.
آرامکوی سعودی رقیب سنتی و همیشگی شرکت نفت ایران، چند سالی است که اسم خود را از شرکتی صرفا نفتی به شرکت انرژی تغییر داده است. یکی از جالبترین طرحهای غیرنفتی این شرکت، پیادهسازی و اجرای فناوری «هیدروژن سبز» است که طبق پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی در سال ۲۰۳۰ به مصرف ۳۰ میلیون تن در سال خواهد رسید، این در حالی است که مدیران انرژی و نفتی ایران اصلا نسبت به این فاکتور تازه عرصه انرژی هیچگونه ذهنیتی ندارند و در برنامههای پنج سال آیندهشان هیچجایی حتی به عنوان شعار هم نمیتوان از این موارد یافت، اما مدیران انرژی سعودی و امارات و قطر دنبال این هستند که در آینده جهان نیازهای جهانی به انرژی را پاسخگو باشند. از سویی دیگر مدیران نفتی عربستان دنبال برنامه توسعه یکی از بزرگترین میادین گازی بکر جهان هستند؛ میدان گازی جفوره.
آرامکو این مذاکرات را با ساینوپک چین و توتال فرانسه دنبال میکند که شاید به سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیاردی در این میدان گازی برای توسعه پایانههای الانجی ختم شود. فقط با این دو شرکت هم نه که بر اساس گزارش بلومبرگ آرامکو با سایر صندوقهای بزرگ سرمایهگذاری تماس گرفته و عرصه سهمی در داراییهایی مانند پروژههای جذب و ذخیرهسازی کربن، خطوط لوله و تأسیسات هیدروژن را به آنها پیشنهاد کرده است.
بنا بر این گزارش مؤسسه سرمایهگذاری آمریکایی اورکور به آرامکو در این زمینه مشاوره میدهد. مشغولیات این روزهای امین ناصر، مدیرعامل آرامکو، چنین است که شرکتش را از صرفا بزرگترین غول نفتی جهان به بازیگری در عرصه گاز و دیگر وجوه انرژی بدل کند.
دیگر رقیب ایران، قطر پترولیوم این روزها پروژههای مختلفی را پیشروی خود تعریف کرده است. قرارداد با چین و آلمان و کره جنوبی که در ماههای گذشته بسیار خبرساز شد از آن جمله است، اما با اینکه آمریکا در سالهای اخیر در بازار گاز رشد عجیبی از خود نشان داد و صادرکننده جدی شد، قطر فکر شراکت با آمریکا را اجرائی کرد و پروژههایی به میان کشید. از جمله اینکه پروژهای مشترک با اکسونموبیل تعریف کرده، کارخانه الانجی در تگزاس آمریکا توسعه دهند که سال ۲۰۲۴ به ارزش ۱۰ میلیارد دلار به بهرهبرداری میرسد. ظرفیت تولید این کارخانه ۱۶ میلیون تن است که قطر را وارد بازار آمریکا میکند. این در حالی است که در ایران ۲۲ سال است مدیران برای ساخت یک پروژه الانجی اندر خم یک کوچه ماندهاند و حالا این روزها هم اولویت خجستهمهر، راهاندازی دستگاه سیتیاسکن بیمارستان خارک است.
بیشتر بخوانید: پاکستان گاز ترکمنستان را از راه افغانستان وارد میکند
درحالیکه دیگر رقیب او سعد الکعبی مدیرعامل قطر پترولیوم غیر از این پروژه، دو سال آینده پارس جنوبی و گنبد شمالی را پیشبینی کرده است و به دنبال حل مسئله افت فشار گاز میدان در سمت قطری میدان گازی پارس جنوبی رفته و با شرکت سایپم قرارداد بسته است.
این در شرایطی است که خجستهمهر چند باری مدعی شده است که ما در فشارافزایی از قطریها جلوتر هستیم که البته ادعای او درست به نظر نمیرسد؛ چراکه قطریها قرارداد واقعی با صاحبان تکنولوژی بستهاند و در حال اجرای آن هستند و ما با یک شرکت توربینساز خودمان یک طرح پایلوت را پیش میبریم که از سال ۹۹ شروع شده و تاکنون به نتیجه نرسیده است و مشخص نیست آیا میتوانیم توربوکمپرسورهای قدرتمند برای فشارافزایی بسازیم یا نه؟
همچنین روشن نیست، این طرح پایلوت چه زمانی به نتیجه برسد؟ بهجز این اطلاعات منتشرشده از حفاریهای اخیر در فاز ۱۱ نشان میدهد که باید نگران افت فشار گاز در زمستان پیشرو باشیم.
ادنوک امارات که شرکت ملی ابوظبی است، غیر از اینکه در ۲۲۵ کیلومتری ابوظبی پارک صنعتی الرویس را توسعه داد و مجتمعهای بزرگی از شرکتهای پالایشی و پتروشیمی را آنجا جمع کرده، به دنبال توسعه صنایع پاییندست پتروشیمی است که در آینده که تقاضا برای نفت کم میشود، با ارزش افزوده بالاتری نفت را بدل به کالا کند و در بازار بماند.
همکاریهای ادنوک با B.P انگلستان و شرکتهای بزرگ ژاپنی برای توسعه پتروشیمی امارات از برنامههای سلطان جابر، مدیرعامل ادنوک است. او احتمالا در سالهای آینده شرکتی هم برای تولید پلیمرهای ساخت تجیهزات پزشکی از جمله سیتیاسکن هم داشته باشد تا در این زمینه یارای خجستهمهر باشد.
احوالات این روزهای نفت ایران به شکلی است که نیازش به سرمایهگذاری از حد ضرورت و نیاز گذشته به یک درمان فوری و عاجل رسیده است.
جواد اوجی، وزیر نفت، در جواب مجلسیها که از سیاستهای گازی کشور انتقاد کرده بودند، نیاز به ۸۰ میلیارد سرمایهگذاری را عنوان کرده بود که البته مبنای این عدد اوجی روشن نیست و آمارهای مختلفی در این زمینه بیان شده است. برای مثال مرکز پژوهشهای مجلس این عدد را صد میلیارد دلار بیان کرده بود.
حتی به نیاز بیشتر هم میتوان رسید اگر چشمانداز را وسیعتر ببینیم، اما تحریم از یکسو و تفکر حاکم بر نفت کشور فضایی ساخته است که بیان این حرفها که نیاز شدید و مبرم کشور است، نوعی حرف روشنفکری و حرفهای آرمانی شده است.
با بررسی ادعاهای مدیران مختلف صنعت نفت ایران، اینگونه به نظر میآید که خجستهمهر و شرکا از سیاسیترین مدیران نفت در تاریخ بعد از انقلاب آن هستند. تلاش برای نمایش این ادعا که آنها بهتر از رقیبان خود عمل کردهاند، در هر مقولهای آفت کاری خجسته و رفقا شده است، غافل از اینکه با افتتاح دستگاه سیتیاسکن نمیشود با رقبای توسعهگرا رقابت کرد. مدیران وزارت نفت بهتر است هرروز برنامه کاری رقبای منطقهای را جستوجو کنند، شاید حداقل در ذهنشان مقایسهای شکل بگیرد.