اقتصاد۲۴-توهین و تحقیر یکی از بهترین راهها برای زیر سوال بردن افراد است. طعنه زدن و به سخره گرفتن، یکی از راههایی است که شما میتوانید مخالفتتان با افرادی که نظر متفاوتی نسبت به شما دارند را ابراز کنید. راهش هم چندان پیچیده نیست، برای تحقیر افراد میتوان ویژگیهای ظاهری، مادی و سِنی آنها را به سخره گرفت. مثلا یک رسانه به بازیگر زن بگوید پیرزن، یا مثلا مجری برنامه درباره یک فوتبالیست ملی و جهانی بگوید قدش دراز است یا توپ به پایش خورده و وارد دروازه شده؛ همه این موارد مصداقهای عینی تحقیر است.
حالا کمی به قبلتر بازگردیم؛ حدود شش ماه پیش کمیتهای تحت عنوان کمیته حمایت حقوقی و قضایی از سینماگران در خانه سینما تشکیل شد. در این کمیته همایون اسعدیان، علیرضا حسینی، مهدی کوهیان، علی مردانه و نغمه دانش آشتیانی حضور داشتند. این کمیته برای حمایت حقوقی و قضایی از سینماگران که در وقایع اخیر یا قبل از آن احضار، ممنوعالخروج، ممنوعالکار و یا بازداشت و زندانی شدهاند، تشکیل شده بود و با همکاری خانه تئاتر و موسیقی لیستی ۱۰۰ نفره از هنرمندان ممنوع الخروج و بازداشتی تهیه کرده و خبر از ممنوع الخروجی اکثر بازیگران مشهور و کارگردانها میدهد. که یکی از آن افراد کتایون ریاحی بود.
معترضان روز اول
شبنم فرشادجو و کتایون ریاحی دو بازیگر سینما و تلویزیون ایران بودند که در اولین روزها تصاویر کشف حجابشان در فضای مجازی دست به دست شد. همان زمان وزیر ارشاد با انتشار تصاویر بیحجاب بازیگران گفته بود: «بازیگران زنی که کشف حجاب کردند، به این انتخاب جدید رسیدند که تابع قوانین نباشند؛ ما در حوزه فرهنگ و هنر در خدمت عزیزانی هستیم که ملزم به قانون هستند.اکثریت اهالی فرهنگ و هنر همراه با قانون هستند، اما اگر کسی اصرار دارد به قانونشکنی تجاهر کند، طبیعتا قانون نمیتواند از او حمایت لازم را داشته باشد.»
بیشتر بخوانید: هنرمندان به خاطر حمایت از مهسا امینی بازداشت میشوند؟
آبان و حمله کیهان و پیری ریاحی
کمی بعدتر و در آبان ماه روزنامه کیهان مطلبی علیه کتایون ریاحی منتشر کرد و نوشت: «آن خانم بازیگری که با وجود اثبات بیارتباط بودن مرگ افرادی مانند نیکا و سارینا و... به جریان اغتشاشات و با دامن زدن به دروغپردازی بی.بی.سی فارسی و اینترنشنال خود را مادر این افراد میخواند اکنون کجاست؟ آیا میتواند در چشمان یتیمان شهدای مدافع امنیت و بازماندگان حادثه تروریستی حرم شاهچراغ نگاه کند؟ اصلاً اجازه و اختیار این را دارد که با آنها همدردی کند؟
آن خانمی که با تحریک و تشویق جوانان از طریق تایید دروغ رسانههای ضد انقلاب درخصوص مرگ مهسا امینی و در حالی که به خیال خام خود فکر میکرد بر عکس زلیخا این بار با برداشتن حجاب، از پیری به جوانی و زیبایی میرسد این روزها سری به وجدانش زده است؟
آن آقای گل و سلطان دریبل که با سادگی یا... در بازی دشمن مقابل مردم ایران گرفتار شدند و به دشمن پاس گل دادند و خود دریبل شدند و با اظهارنظر غیر واقعی و تحریک مردم به آشوبها دامن زدند این روزها درخصوص شهدای حادثه شاهچراغ حرفی ندارند؟
چرا آنها که به دروغ یک مرگ تلخ اما طبیعی را یک قتل و جنایت جا زدند تا کشور را دچار اغتشاش کنند و آنها که از این دروغ حمایت کردند اکنون در برابر شهادت ۱۵ زن و کودک و مرد بیگناه در حادثه شاهچراغ سکوت در پیش گرفتهاند؟»
روزنامه جوان و کتایون ریاحی که منافق است
حالا این روزها بحث بر سر حجاب هنرمندان دوباره داغ شده، پس از فوت حسام محمودی و حضور جمعی از هنرمندان بدون حجاب در مراسم این هنرمند، روزنامه جوان واکنش تندش نشان داد و نوشت: «بازیگرانِ کشف حجاب کرده این روزها، بیشترشان سابقه همکاری با صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران داشتهاند یا در سینما در فیلمهایی بازی کردهاند که سرمایهگذارشان نهادهای حاکمیتیای مثل حوزه هنری و فارابی بودهاند.
باید به این بازیگران گفت چطور آن زمان که در مقابل دوربینِ کارگردانان تلویزیون میرفتید و پولهای خوب میگرفتید، دغدغهای نسبت به وضع حجاب نداشتید و حالا که از گود دور ماندهاید و کسی به شما نقش نمیدهد ناگهان روسری از سر برمیدارید.
کتایون ریاحی باید توضیح بدهد زمانی که در سریالی دینی و مذهبی با کارگردانی ارزشی به نام «فرجالله سلحشور» در «یوسف پیامبر» همکاری میکرد، گلایهای نسبت به وضع موجود نداشت. همان زمان مرحوم سلحشور نسبت به فساد و روابط ناسالم در سینما گله و شکایت داشت و اگر ادعای آزادگی دارید، چرا آن زمان پشت او قرار نگرفتید و نسبت به فساد در سینما معترض نشدید تا بعدها گندِ فساد در سینما را خودتان با جنبش میتو در بیاورید.
یا چرا زمانی که کتایون ریاحی در سریال مذهبی دیگری به نام «شب دهم» مقابل دوربین میرفت، دغدغه خاصی نسبت به مذهب و مسئله حجاب نداشت و حالا که دیگر پیشنهاد خاصی ندارد و میداند از قِبَلِ بازی در سریالها پولی به جیب نمیزند خودش را در قامت یک معترض نشان میدهد.
باران کوثری نیز روزگاری در سریالهای مناسبتی تلویزیون بازی میکرد و برای نقشهایش چادر بر سر میانداخت و مشکلی با این قضیه نداشت. اگر باران کوثری اعتقادی به حجاب نداشت پس چرا رفتاری ریاکارانه انجام داد و در سریالهایی بازی میکرد که مجبور باشد بر خلاف میل باطنیاش چادر بر سر کند.
هنگامه قاضیانی نیز وضعیتی مشابه همین بازیگران دارد. او در فیلمهایی با مضامین دفاع مقدس بازی کرده و تهیه کننده بعضی از این فیلمها هم نهادهای حاکمیتی مثل حوزه هنری بودهاند. قاضیانی در فیلم «دلبری» که زمان زیادی از ساختش نمیگذرد در نقش همسر یک جانباز، در چندین سکانس با پوشش چادر مقابل دوربین قرار گرفت و اعتراضی به این مسئله نکرد. شاید، چون آن زمان پولهای نهادهای حاکمیتی به آنها میرسید، چادر سر کردن مشکلی نداشت.
هانیه توسلی هم زمانی با بازی در سریالهای مناسبتی تلویزیون که در ماه رمضان پخش میشد به شهرت رسید. او در سریال «میوه ممنوعه» بازی کرد و احتمالا، چون آن زمان به خاطر مشهور شدن به بازی در سریالهای تلویزیون نیاز داشت، همکاری با دولت و حاکمیت را چیز بدی نمیدید.
شقایق دهقان و بازیگران دیگری که امروز در داخل و خارج کشور همراه با اپوزیسیون به دنبال کشف حجاب دختران ایرانی هستند، در کارنامهشان سابقه همکاری با تلویزیون را دارند و باید توضیح بدهند آن زمان که با صداوسیما همکاری داشتند چرا نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی ساکت بودند.
مردم این دوگانگی سلبریتیها را باور نمیکنند. رفتار آنها در طول این مدت ریاکارانه بوده است. آنها زمانی که منفعتشان حکم میکرده طوری رفتار میکردند و حالا که پروار شدهاند و نفعی در کار با تلویزیون ندارند، رفتارهایی خلاف عرف و شرع انجام میدهند.
در فرهنگ عمومی ما به کسانی که ظاهر و باطنشان شبیه به هم نیست منافق میگویند. منافق یعنی کسی که رفتارش در ملاعام با خلوتش تفاوت دارد. یعنی کسی که در ملاعام تظاهر به برخی کارها میکند و، چون به خلوت میرود رفتارش تغییر میکند. اگر این بازیگران به حجاب اعتقادی نداشتهاند، پس تمام این سالها با رفتاری منافقانه و ریاکارانه و برای کسب درآمد در سریالها و فیلمهای حکومتی بازی کردهاند؟
تمام این بازیگران باید توضیح بدهند چطور آن زمان که پولهای خوبی به حسابشان واریز میشد، ضدیت و مشکلی با حجاب و قوانین کشور نداشتند و حالا که همکاریشان قطع شده ناگهان به همه چیز معترض شدهاند. درکِ این رفتار دوگانه برای مردم سخت است. آنها باید به طور شفاف درباره پولهایی که گرفتهاند و رفتارهایی که داشتهاند، صحبت کنند و دست از دوگانگی در رفتارها و ریاکاریهایشان بردارند.»
چرا هنرمندان را تحقیر میکنند؟
به بهانه تمام این کشمکشها به گفتوگو با سعید معدنی، جامعه شناس پرداختیم تا درباره علت توهین مخصوصا به هنرمندان با استفاده از واژههای نامناسب صحبت کنیم که در ادامه میخوانید.
ما شاهد این هستیم که در مواجهه با با زنان بیحجاب علیالخصوص آنهایی که شهرت زیادی دارند، از واژههایی مثل پیرزن استفاده میشود که در حکم طعنه و تحقیر از آن استفاده میکنند. این واکنشها برای چیست؟
یک عده تندرو هستند که به آنها افراطی میگویند. در حقیقت این افراد نوع تعامل را بلد نیستند، به همین خاطر سریعا وارد فضای میدان جنگ میشوند و در این میدان شما اجازه دارید که دشمن را تحقیر کنید، چون یکی از حربههایی که برای جنگ وجود دارد، تحقیر دشمن است. آن تفکرات تندرو در جامعه، این شهروندان ایرانی را دشمن میبیند، با همین دلیل تحقیرآمیز با آنها برخورد میکند. حتی این وضعیت درباره شخصیتی ملی مثل علی دایی هم صدق میکند، میگفتند مگر چه کار کرده؟ توپ به پایش خورده و وارد دروازه شده است، این برای تحقیر است و چنین رفتاری در گروههای تندرو بسیار وجود دارد.
هرقدر فرد در جامعه مهمتر باشد و شخصیت شناخته شدهترین داشته باشد، طبعا تحقیر، توهین و تمسخر بیشتر خواهد شد. خانم کتایون ریاحی تا کنون یکی از بهترین هنرپیشههای تلویزیونی بود، مخصوصا در سریال یوسف پیامبر، یکی از بهترین نقشهای را ایفا کرد و انتظار نداشتند که چنین شخصیتی حجاب را کنار بگذارد. اتفاقی که در این میان رخ میدهد، این است که این افراد بسیار سریع وارد فاز حمله میشوند و هیچ نوع، خود کنترلی روی رفتارشان ندارند و میخواهند فرد را سریعا حذف کنند.
به همین خاطر از یکسری الفاظ استفاده میکنند و آنها را هم توهین مینامند، الفاظی مثل پیرزن، مثل یائسه بودن جالبتر اینکه خودشان در رابطه با این مسئله دچار تناقض شدهاند.
تناقض ماجرا هم اینجاست که اگر بحث پیرزن بودن است، چه نیازی به حجاب است؟ این تندروها خودشان را در بین قانون و شرع گیر میاندازند. کاری با درست و غلطی ندارم اتفاقی در حال رخ دادن است را روایت میکنم تا ابعاد آن را بررسی کنیم. بخشی از جامعه هستند که قانون حجاب را قبول ندارند، اما نکته کجاست؟
وقتی یک خیابان تابلو ورود ممنوع دارد و همه در آن تردد میکنند، شما دیگر آن تابلو را برنمیدارید. درباره حجاب هم همین است نسلهای جدیدتر حرف دیگری دارند. بعد میگویند مسئله حجاب قانون است، عدهای میگویند رفراندوم برگزار کنیم، میگویند نه، شرعی است. در شرع هم گفتند که حجاب بر زن بالا ۵۰ سال وجود ندارد و چون نمیتوانند استدلالی برای این ماجرا بیاورند توهین میکنند.
چه اتفاقی در جامعه رخ میدهد که مردم جامعه به این سمت کشیده میشوند که برای کوچک کردن آدمها آنها را تحقیر کنند؟ این بخاطر ضعف فرهنگی است؟
ما بخاطر رفتار خودمان که میخواهیم فرد را سرکوب کنیم، در ابتدا تعدادی داده ارائه میدهیم که افکار عمومی را قانع کنیم که فرد مستحق مجازات است و تا فرد را تحقیر نکنیم نمیتوانیم علیهش مجازاتی را تعیین کنیم و در همه جا هم همینگونه است. در واقع این تحقیر پیش زمینه ابتدایی برای برخوردهای نهایی است. وقتی در کوچه دعوا میکنند اول به او فحش میدهند و تحقیرش میکنند تا این موضوع را به اطرافیان بقبولانند که این فرد مستحق کتک خوردن است.
در مسائل اجتماعی هم همینگونه است، افرادی مثلی علی دایی و کتایون ریاحی را نمیتوانند ابتدا به ساکن مجازات کنند، لذا در ابتدا پیشزمینه تحقیر را فراهم میکنند تا ذهن جامعه یک مقدار آماده شود، بعد افراد را محاکمه و مجازات میکنند. به این ترتیب میتوان گفت تحقیر کردن، مقدمهای برای شروع مجازات سنگین است و میخواهند با توهین ذهن افراد را با خود همراه کنند. به همین خاطر هم دوگانگی وجود دارد در جامعه گروهی برای کتایون ریاحی و این افراد دست میزنند و گروهی هم آنها را تحقیر میکنند.
چه اتفاقی رخ میدهد که پای رسانهها به این امر باز میشود؟
خب این گستردگی از طریق جایی مثل رسانه و ابزار ارتباط جمعی محقق میشود.