اقتصاد ۲۴، سعید شمس: «متاسفانه قریب به ۲۰ میلیون نفر در کشور در شرایط مساعدی نیستند که حدود ۳ میلیون خانوار بوده و دچار فقر مطلق هستند که این آمار در سامانه رفاه نیز مشخص است و باید به این افراد کمک جدی و اساسی شود».
این اظهارنظر بهروز محبی نجمآبادی، عضو کمیسیون تلفیق بودجه مجلس تاکیدِ موکدی بر بیشتر شدن فقرا و فاصله میان دهکهای مختلف و سقوط دهکهای ضعیف جامعه به ردههای پایینتر است.
این آمار نشان میدهد یک چهارم ایرانیان در فقر مطلق بسر میبرند که آمار بسیاری بدی برای دولت سیزدهم است که با شعارهای حمایت از مستضعفین جامعه بر سر کار آمد اما خروجی اقداماتش افزایش فقر مطلق در جامعه است.
این افزایش فقر مطلق در حالی است که بسیاری از اقتصاددانان معتقدند ظرف سالهای گذشته طبقه متوسط جامعه رو به نابودی رفته و حذف شده و به سمت طبقه ضعیف جامعه کشانده شده است و همین امر افزایش جامعه فقیر ایرانی را هشدار میدهد.
حسن صادقی، رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در گفتگو با اقتصاد ۲۴ درباره این آمار نگران کننده اظهار داشت: متاسفانه در این چند سال ریزش طبقههای مختلف اجتماعی با شدت بیشتری دنبال شده که جامعه را با خطر بزرگ عادت به فقر روبرو کرده است. با این توضیح که دلیل این وضعیت غیرقابل تحمل به طور ۱۰۰ درصد دولت است، یعنی دولت برای جبران کسری بودجه دلار را گران میکند و باطبع همه چیز به طور پررنگی گران میشود. به هرحال خلاءهای موجود باید پر شوند که همین دهک متوسط را به دهک پایین و دهک پایین را به فقر مطلق میکشاند؛ بنابراین دولت باید با در نظر گرفتن اینکه مردم جامعه به لحاظ اقتصادی ضعیف شدهاند، اصلاح سیاستهای اقتصادی را اولویت خود بداند، چرا که این انقلاب برای «دفاع از منافع ضعفا و برطرف کردن ظلم اقتصادی» برپا شد.
این فعال حوزه کارگران در ادامه گفت: این دولت با این شعار روی آمد که «ما خیزشیم» تا با تصمیمهای انقلابی ارزش پول ملی را در جامعه جهانی تثبیت کرده تا از این طریق از به هدر رفتن سرمایه مردم جلوگیری کند. اما مردم میگویند، این همه «ما خیزشیم» گفتید اما چه نتیجهای داشت؟ گرانی به قدری کمرشکن شده که آمار اصلی فقرا بیش از سه میلیون خانوار است و حدود ۴ میلیون خانوار دچار تنگدستی هستند که دولت ایجادکننده آن است.
بیشتر بخوانید: دلسوزی با حرف برای کارگران، مصداق پوپولیست است/ رئیسی بعد از تذکرات رهبری یادش آمده کارگران برای نداشتن امنیت شغلی ناراضیاند؟
وی افزود: کسری بودجه دولتی ریشه در دست و دل بازی دولت و همچنین قوانین متناقص با توسعه دارد. وقتی میانگین سن بازنشستگی لشگری ۴۷ سال، کشوری ۵۲ سال و تامین اجتماعی ۵۵ سال باشد، طبیعی است که دولت با انبوهی از بازنشستگانی روبرو میشود که باید ماه به ماه برایشان حقوق واریز کند و برای رفع نیازمندیهای زندگی آنها فکری کند و چارهای بیاندیشد. اینجاست که دولت بالاجبار در قالب فروش دلار دست به جیب مردم میبرد که این رفتار تورم خودساختهای را موجب میشود. حالا چه کسی گرفتار میشود؟ همانهایی که دولت مثلاً برای دفاع از حقوق شان این کارها را میکند.
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری تصریح کرد: همچنین نمیتوان به بزرگتر شدن بدنه دولت اشاره نکرد. شما نگاه کنید، چقدر مردم مالیات میدهند؟ عوارض میدهند و تورم حاصل از سیاستهای بانکی را به صورت پنهان از جیب شان میدهند تا دولت بتواند «خانواده اش» را اداره کند، نه کشور را! آنچه که امروز بخش عظیمی از مردم را گرفتار کرده است، چیزی جز عدم تدبیر در دولت نیست. برای مثال دولت با حذف ارز تدریجی کالاهای اساسی، مبلغ یارانهها را افزایش داد. خب! چه کسی سود برد، مردم؟ نه! این سرمایه داران و متمولین بودند که با این تصمیم منفعت بردند.
صادقی ادامه داد: فردی ۴۵۰ میلیون دلار از بانکی که متعلق به خودش بوده وام گرفته و با این پول ملک خریده است و حالا با این گرانیها ۴۵۰ میلیون دلارش ۴ میلیارد دلار شده است. این قبیل کارها در دولتی رخ میدهد که خودش را ام القرای جهان اسلام میداند. بیچاره آن پیرزنی که ۲ ریال در بانک گذاشته بود تا با سودش زندگی کند. اما ۲ ریالش صنار شد و حتی ۳۰ شاهی هم نشد، چون ارزش پول ملی روز به روز بیشتر سقوط کرد.
این فعال کارگری در پایان گفت: باید به دولت گفت، تو اقتصاد کشور را ویران کردی، تو سرمایه مردم را به یغما بری، تو قشر فقیر را حاشیه نشین کردی. امروز آدمهایی از محلههای فلاح و میدان خراسان، مجبور به سکنی گزینی در ۴۰ کیلومتر دور از تهران در اکبرآباد، بی بی سکینه و ... شدهاند.