اقتصاد۲۴-در کتاب آمده است:
وقتی روسیه حق قانونی انضمام مناطقی را که از پیش متصرف شده بود، (تاشکند، سمرقند، خیوه، و منطقهای تا قسمت پایین رودخانه آمودریا، با امضای قرارداد آخال، در ۳۰ آذر ۱۲۶۰ به دست آورد.
مناطق خراسان و استرآباد در برابر روسیه بی دفاع ماند. طبق این قرارداد، مرز جدید از مصب رودخانه آخال در دریای خزر (خلیج حسن قلی) تا چات، و در مسیر خط ناهمواری از چات تا بابادورموز امتداد داشت. اما در ناحیه سرخس به سمت شرق، منطقهای به عرض یکصد مایل (حدود ۱۶۰ کیلومتر) بدون تعیین مرز باقی ماند.
در این منطقه روسها مرو را در بهمن ۱۲۶۲ و سرخس کهنه (در ساحل راست رودخانه تجن) را نیز در اردیبهشت سال بعد تصرف کردند.
بیشتر بخوانید:روزنامه دولت: چرا به ما میگویید روسوفیل؟
به دنبال آن کشف دو سری اسناد محرمانه روسیه در سال ۱۸۸۶ میلادی که ژنرال کروپاکتین تنظیم کرده بود، قصد روسیه را برای انضمام نه تنها خراسان، که گیلان و مازندران و نیز آذربایجان هم به خاک خود برملا کرد.
آنچه برای بریتانیا اهمیت زیادی داشت این بود که نگذارد روسها سرزمینهایی را که تصرف کرده بودند، به عنوان سکوی پرش به هند قرار دهند. در نتیجه بریتانیاییها تلاش میکردند یا برای همکاری مشترک در استعمار ایران، با روسها به گونهای به توافق برسند، «یا قدرتشان را درجنوب، به وسعتی همسان با افزایش سلطه روسها در شمال به نمایش گذارند.»
روسها از موضع جدید و مساعد خود، مستقیما یا از طریق ایلات ترکمن که از آنها حمایت میکردند، به پیشروی به روستاها و شهرهای مرزی خراسان و استراباد ادامه میدادند. قرارداد مرزی آخال که میان روسیه و ایران منعقد شده بود، مرز جدید بین سرزمین ماورای خزر و خراسان را بر اساس فتوحات همان سال تعریف کرده بود. یک ششم آب رودخانه اترک به سرخس ایران، و پنج ششم بقیه به روسها اختصاص داده شده بود. ژنرال چارلز مکلین و سرهنگ چارلز استیوارت، که در ۱۸ اردیبهشت ۱۲۷۰ از سوی دولت بریتانیا برای کسب اطلاعات از فعالیتهای روسها به منطقه اعزام شده بودند، گزارش دادند که به حاکم روسی سرخس دستور داده شده است تمام آب رودخانه اترک را به سرزمین روسیه منحرف کند تا دولت ایران به تقاضاهای روسیه برای نه دهم آب تن بدهد.
چارلز پیت که در سال ۱۲۷۴ همراه هنری ناپیر در مسیر خود از هند به مشهد برای تحویل گرفتن مقام جنرال کنسولی از منطقه دیدن کرده است، خاطرنشان میسازد که برای کشت و زرع در اطراف ایران آبی وجود ندارد و یا بسیار اندک است در حالی که در طرف روسها علاوه بر این که همه چیز تغییر کرده کشت و زرع هم فراوان است. به این ترتیب دشت وسیع و حاصلخیز سرخس لخت و متروک باقی ماند.