اقتصاد۲۴- جنگ روسیه و اوکراین بازیهای پیچیدهای در بازار انرژی جهان رقم زده است؛ بازی پیچیدهای که شاید بیراه نباشد اگر عنوان جنگ سرد بلوک غرب و شرق در بازار انرژی جهان نام بگیرد. در این میان به جز قدرتهای بلوک غرب و شرق، دو بازیگر مهم در این بازار قد علم کردهاند و آن ترکیه و عربستان هستند و جالب آنکه ترکیه در شرایطی به عنوان یک گزینه مهم در این بازار وارد شده که نه تولیدکننده و نه صادرکننده مهم انرژی در جهان است!
جنگ روسیه و اوکراین بازیهای پیچیدهای در بازار انرژی جهان رقم زده است. بلافاصله پس از شروع جنگ، قیمت هر بشکه نفت تا مرز ۱۳۰ دلار در بازارهای جهانی جهش کرد و درآمد سرشاری به جیب کشورهای نفتی و روسیه سرازیر کرد.
بلوک غرب یعنی اروپا و آمریکا که خواستار کاهش درآمدهای روسیه مهاجم بوده و واردات انرژی از این کشور را با تحمیل بهای گزافی به خود تحریم کرده بودند، این بار با چالش صعود قیمت انرژی مواجه شدند که از یک طرف نه تنها مانع هدفگذاری کاهش درآمد روسیه بود که از سوی دیگر به ثبت رکوردهای تورمی کمسابقه در اروپا و آمریکا منجر شد. آمریکا تابستان سال گذشته با نرخ تورم ۹.۷ درصد رکورد تورم ۴۰ ساله را شکست و اقتصادهای بزرگ اروپا نظیر انگلیس، تورم دورقمی را تجربه کردند و آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد اتحادیه اروپا اعلام کرد که نرخ تورم این کشور از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون بیسابقه بوده است. صعود تورم در کشورهای بلوک غرب که به دلیل جهش قیمت انرژی و غذا رخ داده بود پس از مدتی با برگشت تعادل به بازار انرژی و غذا و سیاستهای پولی و بانکی این کشورها تا حدی مهار شد، اما این وضعیت، حالا با نگرانیهای تازه برای بازار انرژی شکننده به نظر میرسد.
بیشتر بخوانید:وزیر نفت: ایران از سهمش در میدان آرش نمیگذرد
پس از بازگشت تعادل به بازار انرژی، قیمت گاز به نرخهای پیش از جنگ روسیه و اوکراین برگشت و بهای نفت تقریبا به نصف و تا بشکهای ۷۰ دلار کاهش یافت. این موضوع واکنش کشورهای نفتی را به دنبال داشت و کشورهای عضو اوپک و اوپکپلاس به سردمداری عربستان و روسیه تصمیم گرفتند تولید نفت را کاهش داده تا قیمتها افزایش داشته باشد.
این اقدام اوپک و اوپکپلاس نسبتا موفقیتآمیز بود و توانست قیمت نفت را بشکهای ۹۰ دلار افزایش دهد و حالا عربستان اعلام کرده که به دنبال افزایش قیمت نفت به بشکهای بالای ۱۰۰ دلار است. در مقابل بلوک غرب که نگران صعودیشدن تورم است شروع به مقابله با این تصمیم اوپک و اوپکپلاس کرد. جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا که این روزها در آستانه انتخابات ریاستجمهوری قریبالوقوع ایالات متحده آمریکاست، نگران افزایش تورم آمریکا و رشد نرخ بنزین است و به همین دلیل ظاهرا تصمیم گرفته است که تحریم نفتی ایران را سبکتر کند تا عرضه در بازار انرژی افزایش داشته باشد.
ایران از کمترین میزان تولید نفت در دوران ترامپ یعنی ۲.۱ میلیون بشکه در روز، اکنون به طور پیوسته ۱.۱ میلیون بشکه دیگر به تولید خود اضافه کرده است و هنوز هم کارهای بیشتری میتواند انجام دهد. بالاترین میزان تولید نفت ایران در سال ۲۰۱۷ بود، یک سال قبل از اعمال تحریمهای ترامپ، که روزانه ۴.۸ میلیون بشکه تولید میکرد. هرچند اطمینانی وجود ندارد که به آن سطح بازگردد و ایران برای تولید نفت بیشتر، باید در حفاری و زیرساختهای نفتی سرمایهگذاری کند، اما حالا رویترز گزارش داده است که ایران در حال حاضر بین ۳.۱ تا ۳.۲ میلیون بشکه در روز تولید میکنند، در مقابل میانگین ۲.۹ میلیون بشکه در جولای یا تیر ماه امسال. چشمبستن بر تحریم نفتی ایران در شرایطی است که چشمانداز احیای برجام و روابط ایران و غرب مبهم است.
از یک سو خبر انتقال منابع بلوکه ایران به قطر و عمان و تبادل زندانی بین ایران و آمریکا به گوش میرسد و از سوی دیگر خبر اخراج بازرسان آژانس جهانی انرژی اتمی از ایران به گوش میرسد. نکته دیگر اینکه با کاهش فشار آمریکا روی تحریم نفتی ایران، برنامه عربستان و روسیه در بازار نفت به هم خورده است و به نظر میرسد که راهکار بلوک غرب برای حل این دوگانه متناقض، تشویق عربستان به عادیسازی روابط با اسرائیل است که ریاض را ناچار میکند با تهران روابط خود را متوازن نگه دارد و ایران را به عنوان عضو اوپک دچار چالش نکند.
این معادلات پیچیده بازار انرژی سوی دیگری هم دارد؛ ترکیه. ترکیه که سهم و نقش چندانی در بازار انرژی ندارد سخت به دنبال آن است که از موقعیت استراتژیک خود استفاده کرده و نقش هاب ترانزیت انرژی به اروپا را بر عهده بگیرد و به نوعی دروازه صادرات انرژی به اروپا شود.
پس از جنگ روسیه و اوکراین اروپا واردات نفت و گاز از روسیه را تحریم کرد، اما تصمیم اروپا برای قطع وابستگی بزرگ خود به گاز روسیه تصمیم سادهای نیست.
روسیه تا پیش از جنگ اوکراین عددی به بزرگی صد تا ۱۲۰ میلیارد مترمکعب گاز به کشورهای اروپایی صادر میکرد و حالا این رقم به حدود نصف کاهش یافته، اما تا همینجا هم اروپا ریسک بزرگی با اقتصاد خود کرده است.
هرچند اروپا با ترفندهای گوناگون توانست کاهش واردات گاز از روسیه را جبران کند، اما اقتصاد اروپا در موقعیت متزلزلی از لحاظ مهار تورم قرار گرفته است.
از سویی گرچه اروپا و آمریکا مدعی هستند که میخواهند دوره گذار از سوخت فسیلی را به انرژی تجدیدپذیر یا پاک سرعت بدهند، اما این کار در عمل بسیار دشوار است.
دانیل یرگین، متخصص حوزه انرژی، نویسنده برنده جایزه پولیتزر و نایبرئیس شرکت آی اچ اس مارکیت که از برجستهترین مفسران و منتقدان این صنعت بهحساب میآید، با انتشار مقالهای در نشریه آتلانتیک توضیح داده است که دوره گذار انرژی از سوختهای فسیلی تا چه حد برای جهان مشکل است.
او توضیح میدهد که «اصطلاح «گذار انرژی» بهگونهای است که به نظر میرسد قرار است بهراحتی از یک واقعیت به واقعیتی دیگر برویم، اما واقعیت این است که این روند انتقال بسیار پیچیده خواهد بود. گذارهای انرژی در طول تاریخ بسیار پیچیده بوده اند و این یکی حتی از انتقالهای قبلی نیز چالش برانگیزتر است.
بیشتر بخوانید: افزایش صادرات نفت ایران چه تاثیری بر اوپک میگذارد؟
بهعلاوه، گذار انرژی کنونی کاملا با تغییر فازهای گذشته متفاوت است؛ چراکه قرار است یک چرخش کامل در مبنای اقتصاد انرژی ۸۶ هزار میلیارد دلاری جهان صورت گیرد؛ اقتصادی که ۸۰ درصد از انرژی موردنیاز خود را از منابع هیدروکربوری تأمین میکند. حالا به جای آن قرار است سیستمی کاملا عاری از کربن (مبتنی بر جذب کربن) جایگزین شود که میتواند تا سال۲۰۵۰ اقتصادی ۱۸۵ هزار میلیارد دلاری ایجاد کند. انجام این کار در کمتر از ۳۰ سال بسیار دشوار خواهد بود. میزان وابستگی جهان به نفت و گاز اغلب بهدرستی درک نمیشود». او تأکید میکند که ۲۰ درصد مواد بهکاررفته در خودروهای برقی، بخش قابل توجهی از لوازمی که مصرف میکنیم و حتی کاپشنها و پوشاک گرم از مواد نفتی تشکیل شدهاند و جایگزینی تمام این کالاها و زیرساختهای عظیمی که با انرژی فسیلی کار میکنند کاری بسیار دشوار و طاقتفرساست.
گذشته از این روسیه هم بدون مشتریان اروپایی خود با چالشهای متعددی روبهرو شده است. اقتصاد روسیه تا حد زیادی وابسته به درآمدهای نفت و گاز است و سهم این وابستگی تا ۴۸ درصد میرسد که رقم بالایی است. روسیه برای صادرات گاز خود به اروپا توانسته بود با سرمایهگذاری مشترک قابلتوجهی خط لوله انتقال نورداستریم را ایجاد کند. زیرساخت عظیمی که روسیه نمیتواند بهراحتی آن را جایگزین کند و مشتریان گاز خود را تغییر دهد.
رضا پدیدار، رئیس سابق کمیسیون انرژی اتاق تهران، پیش از این به «شرق» گفته بود که «بیشتر تأسیسات گازی روسیه و زیرساختهای آن بر مبنای انتقال گاز طبیعی از طریق خطوط لوله بوده است و این کشور نه زیرساخت چندانی برای مایعکردن گاز خود و تولید LNG دارد و نه اساسا دانش فنی آن را؛ بنابراین جایگزینی زیرساخت صادرات گاز برای روسیه به این سادگی ممکن نیست و تهدید اروپا مبنی بر کاهش وابستگی به گاز روسیه، روسها را نگران کرده و درحالحاضر که روسیه گرفتار جنگ اوکراین است، در حال مصرف ذخایر ارزی خود است».
مجموع این مسائل سبب شده است که حالا ترکیه نقش جدیدی برای خود در بازار نابسامان انرژی تعریف کند و بخواهد که به عنوان واسطهای بزرگ و مهم در بازار انرژی قد علم کند. ترکیه حدود یک دهه است که برنامهریزی برای ایجاد زیرساختهای ترانزیت انرژی به اروپا را آغاز کرده است. برنامهای بلندپروازانه که بر مبنای آن تلاش میکند گاز را از کشورهای حوزه قفقاز مانند ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، منطقه کردستان عراق و حتی ایران تحویل بگیرد و به اروپا ترانزیت کند.
در همین زمینه رویترز به نقل از آلب ارسلان بایراکتار، وزیر انرژی ترکیه نوشته است که این کشور بنا دارد زیرساختهای خود را با هدف تبدیلشدن به قطب گازی منطقه توسعه دهد. او توضیح داده است که ترکیه بنا دارد تا زمینه ترانزیت انرژی به کشورهای جنوب شرق اروپا را فراهم کند.
در این میان روسیه هم امیدوار است با واسطهگری ترکیه بتواند گاز خود را به اروپا صادر کند. روسیه سال گذشته پیشنهاد کرده بود بهمنظور جایگزینکردن فروش ازدسترفته گاز خود به اروپا، یک قطب گازی در ترکیه ایجاد شود که این پیشنهاد تمایل دیرینه آنکارا برای ایفای نقشی در زمینه مبادله گاز با کشورهای محروم از انرژی را تقویت کرد، اما با وقوع زمینلرزه ویرانگر ترکیه در ماه فوریه، همچنین تمرکز این کشور بر انتخابات ماه می، مذاکرات پیشرفت چندانی نکرد. دو منبع آگاه در گفتگو با رویترز اعلام کردند که اختلافنظر درباره اینکه کدام کشور کنترل این قطب گازی را به دست گیرد هم مذاکرات را به تأخیر انداخت. براساس این گزارش، ترکیه در نظر دارد زیرساختهای گازی خود را در منطقه تراکیه واقع در شمال غربی ترکیه گسترش دهد و پایانههای LNG و تأسیسات ارتقایافته ذخیرهسازی را در بخش «سیلیوری» به یکدیگر متصل کند.
بایراکتار اخیرا هم در نشستی مطبوعاتی گفته است «گازی که از آذربایجان، ایران و روسیه با خطوط لوله میآید هم میتواند وارد این قطب گازی شده و در بورس گاز منطقهای قیمتگذاری شود».
اعلام تمایل روسیه برای ورود به هاب گازی ترکیه واکنش آمریکا را به دنبال داشته است. ایالات متحده آمریکا به ترکیه اعلام کرده که میتواند سرمایهگذاریهای گستردهای برای فراوری و مایعکردن گاز در ترکیه ایجاد کند و فناوری آن را به ترکیه انتقال دهد، اما گویا پیشنهاد روسیه برای ترکیه جذابتر است و ارزشافزوده بیشتری دارد.
با این حال مشخص نیست که اروپا در مقابل واسطهگری ترکیه برای انتقال گاز روسیه چه واکنشی نشان میدهد و آیا روسیه و ترکیه سر مالکیت این هاب گازی به توافق میرسند یا خیر؟