اقتصاد۲۴-از چالشهای اصلی پیش روی ایران، پیری و سالمندی جمعیت است. برخی از آن به عنوان بحران سالمندی یاد میکنند و برخی هم آن را ابربحران سالمندی مینامند. ابربحرانی که دامن حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را میگیرد.
عواملی مانند کاهش ازدواج و فرزندآوری، افزایش طلاق، کاهش بعد خانوار و تجرد قطعی موجب میشوند که سالمندی در ایران بیشتر مورد توجه قرار گیرد؛ به عبارتی مدیریت این بحران را سختتر میکند. حتی قوانین سفت و سختی که در قالب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تصویب و اجرایی شد، نتوانست گرهی از این بحران باز کند.
بودجه کلانی که برای افزایش جمعیت در نظر گرفته شد هم تاکنون نتوانسته تغییر چشمگیری در افزایش آمار ازدواج و فرزندآوری داشته باشد. دادههای رسمی مرکز آمار ایران نیز این ادعا را تائید میکند.
بنا بر دادههای مرکز آمار ایران، در سال ۱۴۰۰ تعداد ولادتهای ثبتشده یک میلیون و ۱۱۶ هزار و ۲۱۲ نفر و تعداد ازدواجهای ثبتشده نیز ۵۷۲ هزار و ۱۱ مورد بود. یعنی سالی که طرح جوانی جمعیت از شورای نگهبان تائید و قانون آن از سوی ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم ابلاغ شد. برای این قانون با در نظر گرفتن محدودیتها، ممنوعیتها و امتیازات در حوزههای مختلف از استخدام گرفته تا وامهای تشویقی، ۱۲ هزار میلیارد تومان بودجه اختصاص یافت.
بیشتر بخوانید:نرخ جمعیت سالمندان کشور ۲ برابر شد
یک سال بعد از ابلاغ قانون جوانی جمعیت، اما تعداد ازدواجها و ولادتهای ثبتشده نهتنها افزایش نیافت، بلکه مسیر کاهشی خود را ادامه داد. بنا بر دادههای مرکز آمار ایران، تعداد ازدواجهای ثبتشده در سال گذشته ۵۲۴ هزار و ۱۳۹ مورد و تعداد ولادتهای ثبتشده نیز یک میلیون و ۷۵ هزار و ۲۳۱ نفر بود. به عبارتی آمار ازدواج و فرزندآوری در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال قبل از آن، به ترتیب حدود ۸.۴ درصد و حدود ۳.۷ درصد کاهش یافت.
در حال حاضر حدود ۱۰ میلیون سالمند در کشور داریم و هر ساله تعداد آنها بیشتر هم میشود. کسانی که توانایی ایفای نقش پررنگ در اقتصاد و اشتغال را ندارند و گاه به مراقبتهای ویژه از سوی خانواده و مراکز نگهداری هم دارند.
حالا سالمندانی را در نظر بگیرید که یا مجرد هستند یا خانوادهای برای حمایت و مراقبت در دوران پیری ندارند. در این صورت دولت باید برای مراقبت از آنها و تامین هزینههای نگهداری و بهداشتی آنها نیز فکری کند.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به وضعیت بحرانی سالمندی در ایران پرداخته است. در این گزارش آمده که سرشماریها در سالهای اخیر نشان میدهد جمعیت سالمند ایران در حال افزایش است. تعداد سالمندان در چهار دهه گذشته از پنج به ۱۰ درصد افزایش یافته است و پیشبینی میشود که این رقم در سال ۱۴۲۰ به ۲۰ درصد برسد.
در ادامه این گزارش آمده که در حال حاضر حدود ۶ درصد از جمعیت کشور بالای ۶۰ سال و حدود ۶ درصد جمعیت بالای ۶۵ سال و بیشتر است؛ بنابراین سالمندی و سالخوردگی جمعیت از چالشهای اساسی پیش روی کشور است که در پیش گرفتن تمهیداتی برای فراهم آوردن بستر مناسبی جهت سالمندی کمآسیب و گذران این دوره با رفاه و سلامتی الزامی سیاستی است.
در ایران وزارت کار، وزارت بهداشت، سازمان تامین اجتماعی، سازمان بهزیستی، کانون بازنشستگی، کمیته امداد و برخی از موسسات خیریه خصوصی رسیدگی به امور سالمندان را بر عهده دارند. مرکز پژوهشهای مجلس در این مورد نوشته است که خدمات ارائهشده از سوی این مراجع به هیچ وجه جامع، هماهنگ، در دسترس و کیفی نیست. این در حالی است که تا سال ۱۴۳۰ جمعیت سالمندان در ایران سه برابر خواهد شد.
با توجه به جمعیت فعلی سالمندان در کشور، سه برابر شدن جمعیت آنها تا سال ۱۴۳۰ به این معنی است که تعداد آنها به ۳۰ میلیون نفر خواهد رسید.
بازوی پژوهشی مجلس نوشته که بر مبنای فرض رشد حد متوسط، در سال ۱۴۳۰ حدود ۲۵ درصد از جمعیت ایران در گروههای سنی بالای ۶۰ سال خواهد بود که بسیار بیشتر از میانگین جهانی است.
در ادامه این گزارش آمده است، جمعیت سالمندان ایران از سال ۱۴۱۹ رشد سریعتری نسبت به سایر کشورهای جهان میگیرد. تا سال ۱۴۲۴ میانگین رشد سالمندان ایران از میانگین جهانی سبقت میگیرد و پنج سال بعد حتی از رشد آسیا هم پیشی میگیرد.
سوی دیگر بحران سالمندی در ایران، بُعدِ اقتصادی آن است. همین حالا هم هر چند وقت یکبار در برخی از شهرهای ایران، بازنشستگان برای وضعیت حقوق و دریافتی خود تجمع میکنند. حالا گروههای جدید بازنشستگی را در نظر بگیرید که به جمعیت فعلی اضافه میشوند.
پیش از این احمد دلبری، رئیس مرکز تحقیقات سالمندی به ایسنا گفت: «ابر بحران سالمندی را در راه داریم و برای مدیریت این ابربحران نیاز به یک عزم حاکمیتی داریم. مشکلات سالمندی که تنها بحث بهداشت و درمان نیست. ما در حوزه بازنشستگی و سالمندی چالشهای بسیار فراتر از بهداشت و درمان داریم.»
رئیس مرکز تحقیقات سالمندی ادامه داد: «۶۰ درصد منابع بیمهای کشور برای بازنشستگان هزینه میشود. این در حالی است که جمعیت بازنشستگان اکنون درصد است. ولی آیا در سال ۱۴۲۰ هم همه صندوقها میتوانند از پس پرداخت این هزینهها برآیند؟ باید عزم ملی برای برطرف کردن چالشهای سالمندی ایجاد شود.»