اقتصاد۲۴- مریم آیتی: قرن ۲۱ اغلب بهعنوان قرن آسیایی شناخته میشود. بر اساس گزارش مک کینزی، آسیا میتواند بیش از ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تا اواسط قرن بیست و یکم به عهده بگیرد.
همچنین به نقل از یاهو، آسیا با نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود در سراسر جهان بهعنوان یک قدرت جهانی مهم در عصر مدرن ظهور کرده است. آسیا بهعنوان بزرگترین قاره جهان که بیش از ۶۰ درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده دارای سریعترین رشد اقتصادی است و اکنون آماده است تا نقش مهم فزایندهای در شکل دادن آینده جهان ایفا کند.
یکی از مهمترین راههای تعریف آسیا از قرن بیست و یکم، قدرت اقتصادی آن است. این منطقه در دهههای اخیر رشد اقتصادی بیسابقهای را تجربه کرده است که توسط کشورهایی مانند چین، هند، ژاپن و کره جنوبی هدایت میشود.
از بسیاری جهات، آسیا به قطب تولید جهان تبدیل شده است، زیرا کشورهایی مانند چین، ویتنام و تایوان بیشترین سهم را در تولید جهانی دارند. در بخش تولید، بزرگترین مزیت رقابتی آسیا در صنعت نیمه هادیهاست که این منطقه ۷۵ درصد از صنایع تولید تراشه در جهان را به خود اختصاص داده است. شرکت تولید نیمه هادی تایوان (TSMC) به تنهایی بر صنعت ریختهگری جهانی تسلط دارد، با سهم بازار ۶۰ درصد در سه ماهه آخر سال ۲۰۲۲ که آسیا را در مرکز صحنه جهانی قرار میدهد.
از نظر قدرت نظامی، آسیا چهار کشور از پنج ارتش قدرتمند جهان را در خود جای داده است که سه مورد از آنها قدرتهای هستهای هستند. علاوه بر این، دو عضو از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل با حق وتو نیز آسیایی هستند و قدرت سیاسی قابل توجهی را در این قاره متمرکز میکنند.
آسیا همچنین از نظر فرهنگی قوی است و خانه بسیاری از غذاهای محبوب، هنرها و فلسفههای جهانی است. چین بهخاطر آیین کنفوسیوس و تائوئیسم، دو تا از فلسفههای باستانی که بهطور گسترده در جهان مورد توجه قرار گرفتهاند، شناخته شده است.
غذاهای چینی با غذاهایی مانند Manchurian و Chow Mein نیز در منوی رستورانهای سراسر جهان یافت میشود. هند، مانند چین، از طریق سینمای محبوب بالیوود، فلسفههای باستانی مانند بودیسم و غذاهای هندی، از قدرت نرم قابل توجهی در سراسر جهان برخوردار است.
چین
چین با رتبهبندی تولید ناخالص داخلی: یک
رتبهبندی شاخص جهانی قدرت آتش: دو
رتبهبندی شاخص جهانی مدیرعامل: یک
میانگین رتبه: ۱.۳
چین، دومین کشور قدرتمند جهان پس از آمریکا و قدرتمندترین کشور در آسیاست. این کشور دارای بزرگترین اندازه تولید ناخالص داخلی در منطقه است و بهعنوان قطب تولیدی جهان در نظر گرفته میشود. سهم چین در تولید صنایع مبتنی بر دانش و فناوری جهانی تا سال ۲۰۱۹، ۲۵ درصد بود که این کشور را در صحنه جهانی از نظر پیشرفت فناوری بسیار مهم میکند. از نظر داراییهای نظامی، ارتش چین نزدیک به ۵۰۰۰ تانک، ۳۸۸ کشتی نیروی دریایی شامل دو ناو هواپیمابر و سه ناو هلیکوپتربر و بیش از ۳۰۰۰ هواپیما را در اختیار دارد که جنگندهها کمی بیش از ۱۰۰۰ فروند از آنها را تشکیل میدهند. چین یکی دیگر از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل با حق وتو است. علاوه بر این، یکی از اعضای تاثیرگذار بریکس (مخفف پنج اقتصاد پیشرو در حال ظهور است؛ برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) است.
روسیه
روسیه با رتبهبندی تولید ناخالص داخلی: پنج
رتبهبندی شاخص جهانی قدرت آتش: یک
رتبهبندی شاخص جهانی مدیر عامل: دو
میانگین رتبه: ۲.۶
اگر روسیه را به خاطر جغرافیایی که دارد، یک کشور آسیایی منظور کنیم، باید بگوییم قویترین ارتش در قاره آسیا و پنجمین تولید ناخالص داخلی را در منطقه در اختیار دارد. این کشور همچنین یکی از پیشرفتهترین کشورها در زمینه امنیت سایبری تهاجمی است. علاوه بر این، روسیه یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد با حق وتو است که به این کشور اجازه میدهد تا در امور جهانی نقش مهمی داشته باشد. روسیه نیز یکی از اعضای مهم بریکس است.
هند
هند با رتبهبندی تولید ناخالص داخلی: سه
رتبهبندی شاخص جهانی قدرت آتش: سه
رتبهبندی شاخص جهانی مدیرعامل: چهار
میانگین رتبه: ۳.۳
هند، سومین کشور قدرتمند آسیاست که دارای ترکیبی از قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی است. از سال ۲۰۲۳، ارتش هند با ۲۲۱۰ هواپیما، از جمله ۵۷۷ جت جنگنده، نزدیک به ۵۰۰۰ تانک و ۲۰۰ کشتی نیروی دریایی، از جمله دو ناو هواپیمابر اداره میشود که به این کشور امکان میدهد تا قدرت خود را در اقیانوس هند به نمایش بگذارد. از نظر قدرت سیاسی، هند یکی از اعضای مهم بریکس و QUAD (گفتگوی چهارجانبه امنیتی که به عنوان چهارجانبه شناخته میشود، یک گفتگوی امنیتی راهبردی بین استرالیا، هند، ژاپن و ایالاتمتحده است که با مذاکرات بین کشورهای عضو حفظ میشود) است. هند همچنین دارای بخش خدمات بسیار توسعهیافتهای است که ۴۷.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد. همانطور که توسط بانک رابو ذکر شده است، در سال ۲۰۱۹، هند ۳درصد از سهم از دست رفته چین در صادرات ایالاتمتحده را دریافت کرد.
ژاپن
ژاپن با رتبهبندی تولید ناخالص داخلی: دو
رتبهبندی جهانی قدرت آتش: شش
رتبهبندی شاخص جهانی مدیرعامل: سه
میانگین رتبه: ۳.۶
ژاپن، سومین اقتصاد بزرگ جهان و دومین اقتصاد بزرگ در آسیاست. با این حال، رشد اقتصادی آن در طول سالها از زمان سقوط حباب قیمت داراییها در اوایل دهه ۹۰، کند باقی مانده است. با این حال، ژاپن بهدلیل قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی خود همچنان یک بازیگر کلیدی در امور جهانی است. ارتش ژاپن ۱۴۵۱ هواپیما را اداره میکند که ۲۱۷ فروند آن جتهای جنگنده، شامل ناوگان نسل پنجم F ۳۵، بیش از ۱۰۰۰ فروند تانک و ۷۷ کشتی نیروی دریایی از جمله چهار ناو هلیکوپتربر هستند. ژاپن همچنین یکی از اعضای گروه ۱۰ است که به این کشور امکان اعمال قدرت قابل توجهی در امور اقتصادی جهانی میدهد.
کره جنوبی
کره جنوبی با رتبهبندی تولید ناخالص داخلی: چهار
رتبهبندی شاخص جهانی قدرت آتش: چهار
رتبهبندی شاخص جهانی مدیر عامل: هفت
میانگین رتبه: پنج
کره جنوبی، یکی از قدرتمندترین کشورهای آسیا در سال ۲۰۲۳ است، مانند تایوان، کره جنوبی نیز با شرکتهایی مانند سامسونگ بر صنعت تراشه تسلط دارد. کره جنوبی علاوه بر داشتن یک اقتصاد عظیم، ارتش قدرتمندی نیز دارد، با بیش از ۱۶۰۰ هواپیما، از جمله ۴۰۲ جنگنده، که بیش از ۴۰ جنگنده رادار گریز نسل پنجم F ۳۵، ۲۳۳۱ تانک و ۹۷ کشتی دریایی، از جمله دو هلیکوپتربر هستند.
ایران در جمع کشورهای قدرتمند آسیا چه رتبهای دارد؟
لازم به ذکر است که ایران در این رتبهبندی در جایگاه سیزدهم آسیا قرار گرفته است.
ایران با رتبه تولید ناخالص داخلی: نوزده
رتبهبندی جهانی قدرت آتش: نه
رتبهبندی شاخص جهانی مدیر عامل: یک
میانگین رتبه: ۱۴
ایران، در جنوب غربی آسیا واقع شده و از سال ۲۰۲۳ یکی از قدرتمندترین کشورهای آسیایی بهویژه از نظر قدرت نظامی و نفوذ سیاسی در منطقه خاورمیانه است. اقتصاد ایران بیشتر مبتنی بر تولید نفت است و این کشور ۱۲ درصد از ذخایر جهانی نفت را به خود اختصاص داده است. ایران همچنین دارای دوازدهمین ارتش بزرگ جهان است. ارتش این کشور دارای ۳۰۰۰ موشک راهبردی است که برخی از موشکهای بالستیک قارهپیما دارای برد حداکثری ۲۰۰۰ کیلومتر هستند. برخی دیگر از داراییهای نظامی آن شامل بیش از ۴۰۰۰ تانک، ۵۴۱ هواپیما، از جمله ۱۹۶ جنگنده، و ۴۲ کشتی نیروی دریایی است.
لازم به ذکر است که آسیا، لقب بیشترین رونق اقتصادی را به دوش میکشد، چرا که دو محرک اساسی فراوانی معادن و تولید مواد ناخالص، همواره به رشد اقتصادی این منطقه کمک میکنند.
توضیحاتی درباره اقتصاد قاره آسیا
ظهور رونق اقتصاد قاره آسیا در سال ۱۹۹۰ میلادی در ژاپن آغاز شد، به طوری که این کشور تا سالیان سال، در حوزه رشد اقتصادی در صدر جدول قرار داشت. پس از آن چین به میدان آمد، این شکوفایی از سال ۱۹۷۸ آغاز، و تا سال ۲۰۱۳ ادامه داشت. اما روند تغییر شکل کشورهایی مانند ویتنام، فیلیپین، تایلند، مالزی و اندونزی کمی با این چرخه تفاوت داشتند، به طوری که از سال ۱۹۹۱ تا به امروز، در مدار رشد اقتصادی قرار دارند.
دو معیار داشتن حکومت و تاریخچه متفاوت در نقاط مختلف آسیا، سبب شده است که سرمایه بیشمار این منطقه، به طور مساوی در مناطق مختلف پراکنده نباشد. از این رو برخی از کشورهای جای گرفته در این قاره، از شفافیت اقتصادی بسیار کمتری به نسبت همسایگان خود برخوردار هستند. یکی از اصلیترین منبعهای درآمدی آسیا، کشاورزی است، این قاره میتواند به تنهایی ۹۰ درصد تقاضای جهانی را در تولید برنج پاسخگو باشد.
از آنجایی که کشورهای جای گرفته در آسیا هر کدام دارای فرهنگ دیرینهای هستند، میتوانند محصولات اختصاری خود را اعم از صنایع دستی، محصولات خوراکی، کالاهای ساختمانی و ... را به دیگر کشورها صادر کنند، در واقع صادرات و واردات یک محصول علاوه بر رفع نیازهای ایجاد شده، میتواند تاثیر مثبتی بر شکوفایی اقتصادی کشورهای مختلف داشته باشد. چین و امارات، از جمله کشورهای صدرنشین عرصه تجارت هستند، یافتن واسطهای ایمن در این راستا، میتواند شگفتیهای اقتصادی بسیاری را برای افراد خواستار آن به دنبال داشته باشد.
اگر قصد دارید واردات و صادرات از طریق دو کشور چین و امارات را در عرصه کاری خود قرار دهید، مجموعه بزرگ وانیکس میتواند در این تصمیم شما را همراهی کند، چرا که شروع، تداوم و رشد کسب و کارهای این چنینی، از جمله تخصصهای برتر این شرکت به شمار میروند.
بزرگترین اقتصادهای جهانی در دوران وسطی متعلق به دو کشور چین و هند بود، این پیشتازی از سال ۱ تا ۱۸۰۰ میلادی ادامه داشت، در این بازه زمانی کشور چین به شکوفایی بزرگی دست پیدا کرد، به طوری که در عرصههایی همچون تولید کالا و تجارت پیشتاز شد.
وجود این مزیتهای مثبت سبب شد میزان مهاجرت به چین به طور غیرمنتظرهای افزایش پیدا کند، مواردی مانند اکتشاف و استعمار، جذب تجارتهای آمریکایی، و کشف کردن اتفاقی آمریکا به واسطهی کلمبوس در جستوجوی هند، نشانههایی از میزان حائز اهمیت بودن تاریخچه این منطقه از آسیاست.
در زمانی که جنگ جهانی دوم شکل گرفت، بسیاری از کشورها تحت سلطه آمریکا درآمدند، و تنها بخش اندکی از آنها توانستند استقلال همه جانبه خود را حفظ کنند، چین و ژاپن از جمله کشورهایی هستند که در این بازه زمانی، در دستهی مستعمرههای آمریکا قرار نگرفتند.
آغاز پروژه اصلاحات میجی (Meiji) سبب شد که ژاپن در بازه زمانی کوتاهی، به رشد و رونق اقتصادی متناسبی دسترسی پیدا کند، این رشد اقتصادی در قرن بیستم به اندازهای غیرقابل پیشبینی بود که ژاپن با بحران اساسی کمبود منابع و موارد اولیه روبه رو شد. با اعمال چنین وضعیتی در کشور، همسایگانی همچون چین و کره، با جبران کمبودهای اولیه ژاپن، این کشور صنعتی را در ادامه روند گسترش اقتصادی یاری رساندند.
بیشتر بخوانید: بهترین اقتصاد اروپا در سال ۲۰۲۳ متعلق به کدام کشور است؟
در چنین شرایطی، کشور ژاپن مثالی واضح در عرصهی ارتقای اقتصادی محسوب میشد، اما همسایگان شمالی و جنوبی آن، با اعمال وضعیتهای جدید در حوزه کسبوکار، اقدام به ارتقای سطح اقتصادی خود نمودند، برخی از این نمونهها عبارت است از:
• شناخته شدن کشور سنگاپور به واسطه تجارت به آسیا و اروپا
• شناخته شدن مالزی به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان چرخ و لاستیک
• ارتقای سطح اقتصادی اندونزی به واسطه تجارت ادویهجات و ترشیجات بخصوص
• کشف و بهرهبرداری نفت خام در ایران
سرانجام در سال ۱۹۳۰، جهان درگیر رکود اقتصادی شد، این رکود علاوه بر قاره آسیا، دیگر قارهها را هم تحت تاثیر خود قرار داد، در نهایت ژاپن با آغاز سال ۱۹۳۰ به جنوب شرقی چین و دیگر نقاط آسیا حمله کرد، پس از گذشت برخی درگیریهای داخلی و خارجی، جنگ جهانی سوم شکل گرفت.
همانطور که در مطالب فوق ذکر شد، منابع طبیعی یک منطقه جغرافیایی، در چگونگی رشد اقتصادی آن منطقه تاثیر برجستهای دارند، برخی از مهمترین منابع موجود در اقتصاد قاره آسیا عبارت است از:
• زغال سنگ
• نفت و گاز طبیعی
• اورانیم
• آهن
• فلزات پایه روغنی
• فلزات فرو آلیاژی
• فلزات پایه غیرآهنی
• فلزات گرانبها
• مواد معدنی
• منابع آبی
• منابع بیولوژیکی
• منابع گیاه شناسی
• منابع حیوانی
وجود تمامی موارد ذکر شده، میتواند علاوه بر سودمند بودن در حوزه تولیدات این قاره، بر چگونگی عملکرد کشورها در صادرات و واردات هم تاثیر داشته باشد، چرا که بسیاری از کشورها، تمامی منابع مورد نیاز خود را برای ساخت یا مصرف کالاهای گوناگون به همراه ندارند، به همین دلیل ناچارند آنها را از کشورهای همسایه خریداری کنند.
پروسه خرید و فروش کالا از کشورهای دیگر، خود دارای فرایندهای پیچیدهای است و تنها وجود یک مشاور خبره میتواند موانع سبز شده در این مسیر را منحل کند. مجموعه بزرگ وانیکس، با تجربه دیرینهای که در حوزه تجارت با کشورهایی مانند امارات و چین دارد، میتواند پاسخگوی کلیه نیازهای شما در این حوزه باشد.
علاوه بر صنعت واردات و صادرات، منابع گردشگری نیز اهمیت بسیار زیادی در ارتقای سطح اقتصادی قاره آسیا دارند، چرا که این قاره، مملو از مناطق گردشگری است، منابعی که میتوانند با جذب گردشگر از سایر نقاط، موجب ارز آوری، ایجاد شغل و توسعه اقتصادی شوند، برخی از شناختهشدهترین مکانهای گردشگری آسیا عبارت است از:
• معبد لانه ببر در بوتان
• سیم ریپ در کامبوج
• خلیج هالونگ در ویتنام
• روستای رنگینکمان در تایوان
• مسجد تاجمحل در هند
• دیوار بزرگ چین
• دره مغولستان
• بالی در اندونزی
• دهوان دوآن در کره جنوبی
• دلتای رود مکونگ در ویتنام
• دریاچه Phewa در نپال
• شهر Banaue در فیلیپین
• پاگودای Shwedagon در میانمار
• جنگلهای بامبو Sagano در ژاپن
• کمپ Annapurna در نپال
• مالدیو
• بوروبودور اندونزی
• آبشار Detian در چین
• شهر کوالالامپور در مالزی
• بخش حفاظت شده Bokeo
اگر چه قاره آسیا سرشار از ثروت است،، اما این ثروت به طور منصفانهای در بخشهای مختلف آن تقسیم نشده است. همین امر سبب ظهور کشورهای غنی و فقیر میشود، برخی از ثروتمندترین کشورهای موجود در قاره آسیا عبارت است از:
• چین
• قطر
• سنگاپور
• هنگ کنگ
• ژاپن
• امارات متحده عربی
• کره جنوبی
• برونئی
• بحرین
آسیا، قاره تفاوتهاست، در حالی که بسیاری از کشورها در حال توسعه اقتصادی روزافزون هستند. برخی مناطق با وجود داشتن عنصرهایی همچون منابع طبیعی و گردشگری، در دستهبندی کشورهای فقیر آسیا قرار میگیرند. فقیرترین کشورهای آسیا از لحاظ اقتصادی عبارتند از:
• اندونزی
• هندوستان
• ازبکستان
• پاکستان
• یمن
• بنگلادش
• افغانستان
اولین منشا ادامه تنشها در این منطقه، اختلافات بزرگ اقتصادی است. این موضوع در حالتی ذکر میشود که قدرتهای بزرگ آسیایی همچون ژاپن، هند، کره جنوبی، و چین بدون وجود مانعی در مسیر خود حرکت میکنند. کشورهایی مانند سریلانکا، بنگلادش، ویتنام، تایلند، فیلیپین، مالزی و اندونزی نیز به تازگی وارد عرصه پیشرفتهای اقتصادی شدهاند. این پیشرفتها در شرایطی لحاظ میشوند که برخی از کشورهای اطراف، نه تنها پیشرفتی در حوزه اقتصادی ندارند، بلکه روز به روز فقیرتر میشوند و به طور ضروری به کمک نیاز دارند.
در نیمه قرن بیست و یکم ارزش تولید ناخالص داخلی ایران بر مبنای برابری قدرت خرید به ۲.۳۵۴ هزار میلیارد دلار میرسد و این کشور شانزدهمین اقتصاد بزرگ دنیا معرفی میشود.
کشورهای در حال توسعه به مدد سرمایههای خارجی توانستند با سرعت زیادی رشد کنند و به اقتصادهای بزرگ و برتر دنیا تبدیل شوند. اهمیت اقتصادهای در حال توسعه در ساختار کنونی اقتصاد دنیا به اندازهای زیاد است که در گزارشهای مختلف از این اقتصادها به عنوان موتور محرک اقتصاد دنیا در سالهای بحران در غرب یعنی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳ میلادی یاد شده است.
از ابتدای قرن بیست و یکم تاکنون ارزش اقتصادی چین افزایش یافت و توانست به عنوان دومین اقتصاد بزرگ دنیا جایگزین ژاپن شود. این کشور در سال ۲۰۱۷ از نظر بزرگی تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید جایگاه اول دنیا را داشت و به تنهایی بالغ بر ۱۸ درصد تولید ناخالص داخلی دنیا را به خود اختصاص داد. ولی با توجه به سرعت بالای رشد اقتصادی در چین انتظار میرود ارزش تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۵۰ بیشتر از ۶۵ درصد نسبت به سال جاری رشد کند.
سرعت بالای رشد اقتصادی در هند هم زمینه را برای تبدیل شدن این کشور به یکی از ابرقدرتهای اقتصادی در دنیا فراهم کرد. هند یکی از کشورهای بسیار پرجمعیت است که اصلاحات اقتصادی انجامشده در دوره رئیسجمهوری فعلی این کشور سبب شد تا سرعت رشد اقتصادی در کشور افزایش یابد و فرصتهای شغلی زیادتری در این کشور ایجاد شود.
اما برای اینکه عملکرد اقتصادی دنیا تا پایان نیمه اول قرن بیست و یکم مشخص شود باید پیشبینیهای درستی انجام شود. سؤال اصلی این است که اقتصاد دنیا تا سال ۲۰۵۰ چه تغییری خواهد کرد و کدام کشورها میتوانند در صدر فهرست اقتصادهای برتر دنیا جای داشته باشند؟ آیا اروپا و امریکا سهم بزرگتری از اقتصاد دنیا خواهند داشت یا اینکه آسیا میتواند سهم خود را در اقتصاد دنیا افزایش دهد؟
ایندیپندنت در گزارش مفصلی ارزش تولید ناخالص داخلی کشورهای مختلف بر مبنای برابری قدرت خرید در سال ۲۰۵۰ را به نقل از صندوق بینالمللی پول اعلام کرده است.
این نشریه انگلیسی در گزارش مذکور بزرگی اقتصاد کشورهای مختلف را در سال ۲۰۱۷ با بزرگی آن در سال ۲۰۵۰ مقایسه کرد و نوشت: چین بیشترین رشد را در ارزش تولید ناخالص داخلی خود شاهد خواهد بود و همچنان از نظر برابری قدرت خرید در صدر فهرست کشورهای دنیا قرار خواهد داشت.
این نشریه در مورد دلیل استفاده از ارزش تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید نوشت: شاخص مذکور برای تعیین نرخ بهرهوری اقتصادی و ارزیابی استاندارد زندگی مردم در دورهای از زمان استفاده میشود و به همین دلیل میتواند ارزیابی درستی از وضعیت اقتصاد کشورها در سال ۲۰۵۰ ارائه دهد.
طبق این گزارش اغلب کشورهایی که هماکنون در میان ۱۵ اقتصاد برتر دنیا قرار دارند تا سال ۲۰۵۰ همچنان در صدر باقی میمانند، ولی ممکن است رتبه آنها در مقایسه با دیگر کشورهای دنیا تغییر کند. نکته مهم اینجاست که در بیست سال پایانی این دوره کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای در حال گذار به عنوان مالکان بزرگترین اقتصادهای دنیا معرفی میشوند و سهم کشورهای اروپای غربی در اقتصاد دنیا کاهش خواهد یافت.
آسیاییها در صدر
آسیا بیشترین سهم از جمعیت دنیا را در خود جای داده است، ولی تاکنون بیشتر بازار مصرف بود تا یک قطب بزرگ تولیدکننده محصولات اقتصادی. اما سرمایهگذاریهای انجامشده در اقتصادهای آسیایی در کنار تغییر دیدگاه سردمداران در زمینه مسائل اقتصادی سبب شد تا این منطقه بیش از پیش رشد کند. حال قاره آسیا نهتنها یک بازار مصرف بزرگ است بلکه از نظر ارزش تولید ناخالص داخلی هم سهم قابل توجهی در اقتصاد دنیا دارد. اما به نظر میرسد این سهم تا نیمه قرن بیست و یکم پررنگتر هم خواهد شد. در میان پنج اقتصاد بزرگ دنیا در سال ۲۰۵۰، چهار کشور در قاره آسیا واقع شدهاند و تنها آمریکا خارج از این قاره است.
در سال ۲۰۵۰ چین بزرگترین اقتصاد دنیا خواهد بود و ارزش تولید ناخالص داخلی این کشور بر مبنای برابری قدرت خرید به مرز ۳۸.۰۰۸ هزار میلیارد دلار میرسد. ارزش تولید ناخالص داخلی چین نسبت به سال ۲۰۱۷ میلادی ۶۵ درصد افزایش خواهد یافت و سطح درآمد مردم هم بیشتر خواهد شد. این رشد در شرایطی اتفاق میافتد که ارزش تولید ناخالص داخلی امریکا بر مبنای برابری قدرت خرید برابر با ۲۳.۴۷۵ هزار میلیارد دلار است و این کشور در جایگاه دوم دنیا قرار خواهد داشت.
انتظار میرود تا نیمه قرن بیست و یکم ارزش تولید ناخالص داخلی کشور هند بر مبنای برابری قدرت خرید به ۱۹.۵۱۱ هزار میلیارد دلار برسد و به همراه ژاپن و اندونزی از نظر بزرگی تولید ناخالص داخلی جایگاه سوم تا پنجم فهرست را از آن خود کنند.
در سال جاری آلمان به عنوان پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا معرفی شده است، ولی تا پایان نیمه اول اندونزی در این جایگاه خواهد بود و آلمان به عنوان هفتمین اقتصاد دنیا در ردهبندیهای جهانی معرفی میشود.
نکته مهم این است که ارزش تولید ناخالص داخلی چهار اقتصاد برتر آسیا در سال ۲۰۵۰ تقریبا سه برابر ارزش تولید ناخالص داخلی امریکا در سال ۲۰۵۰ خواهد بود و این نشان میدهد که آسیا جایگاه قدرتمندتری در تعاملات اقتصادی دنیا خواهد داشت.
قدرت بیشتر اقتصادهای آسیایی در پایان نیمه اول قرن بیست و یکم باعث میشود تا سیاستهای اقتصادی این منطقه هم تاثیرگذاری بیشتری در سطح جهانی داشته باشد. از طرف دیگر طرح پیشنهادی چین مبنی بر ایجاد جاده ابریشم مدرن هم یکی از عوامل بسیار مهم در تقویت قدرت اقتصادی آسیا محسوب میشود، زیرا کشورهایی که در مسیر این جاده ابریشم قرار دارند ۶۵ درصد از جمعیت جهان را در خود جای دادهاند و مالک دوسوم از اقتصاد دنیا هستند. با راهاندازی این مسیر تجاری مدرن است که ارزش تجارت آسیا و سهم اقتصاد آسیا در جهان بیشتر خواهد شد.
در نیمه قرن بیست و یکم ارزش تولید ناخالص داخلی ایران بر مبنای برابری قدرت خرید به ۲.۳۵۴ هزار میلیارد دلار میرسد و این کشور به عنوان شانزدهمین اقتصاد بزرگ دنیا معرفی میشود درحالیکه هماکنون ارزش تولید ناخالص داخلی ایران بر مبنای برابری قدرت خرید برابر با ۱.۵۳۶ هزار میلیارد دلار است و این کشور جایگاه هجدهم دنیا را از آن خود کرده است. ارزش تولید ناخالص داخلی ایران در فاصله سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۵۰ میلادی ۵۳ درصد رشد خواهد کرد. برداشته شدن تحریمهای اقتصادی و بازگشت ایران به اقتصاد دنیا و قرار گرفتن این کشور در مسیر جاده ابریشم مدرن که طرح پیشنهاد شده توسط چین برای توسعه اقتصاد و تجارت آسیا است، از اصلیترین دلایل رشد اقتصادی ایران و ارتقای جایگاه این کشور در معادلات اقتصادی دنیا خواهد بود.
در سال ۲۰۵۰ کشورهای عربستان سعودی، کره جنوبی و ایتالیا جایگاه سیزدهم تا پانزدهم را در میان اقتصادهای دنیا خواهند داشت و کشورهای اسپانیا و کانادا و مصر از نظر ارزش تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید هفدهمین تا نوزدهمین اقتصاد دنیا شناخته میشوند. در سال جاری عربستان هفدهمین اقتصاد دنیا است و ارزش تولید ناخالص داخلی آن بر مبنای برابری قدرت خرید برابر با ۱.۷۹ میلیارد دلار است.