
اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: در زمان حکومت رضاشاه فعالان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی افکار خود را مطرح میکردند، اما به خاطر دیکتاتوری رضاخان و نفوذ بیگانگان و رقابت شدید میان آنان در زمینههای مختلف، رشوهخواری و الگو برداری از سیستمهای اصلاح و توسعه جوامع غربی، هرگز تحقق نیافت و همچنین هزینه هنگفت دولت کشور را دائما در رکود نگاه میداشت. از سیاستهای اقتصادی رضاشاه میتوان به چهار بخش صنعت نفت، صنایع و امور مالی، ارتباطات و حمل و نقل و کشاورزی اشاره کرد.

در سال ۱۳۱۰ دولت با افت شدید درآمد نفت، «قرارداد دارسی» را لغو و قرارداد جدید ۱۹۳۳ میلادی را منعقد کرد؛ اما برخلاف جوسازیها، این قرارداد به مراتب زیانبارتر از قرارداد قبل بود. دولت مجبور به تامین منابع دیگری برای درآمد شد؛ اما نفت، نقش ویژهای داشت و بخشی از بودجه کشور را تشکیل میداد.
به دلیل اینکه هزینههای دولت از اعتبارات بیشتر بود، سهم نفت در تامین مخارج، بیش از این مقدار بود و چون درآمد نفت به ارز پرداخت میشد، حساب جاری و ترازِ پرداختها نیز مازاد نشان میداد؛ از اینرو دولت، جدا از اقتصاد سیاسی داخلی، درآمد ارزی قابل توجهی در اختیار داشت که نه به مالیاتهای مردم و نه صادرات وابسته بود.
با بررسی چگونگی تخصیص بودجه سالیانه، روند فعالیتهای کلان اقتصادی دولت را نمایان میشود که از افزایش رو به رشدِ هزینههای دولت حکایت میکند؛ اما درصد اختصاص آن به وزارتخانهها ناهمگون بود. همچنین مشارکت نداشتن بخش خصوصی در صنعتی کردن کشور، سبب فربه شدن نظام بوروکراتیک و افزایش هزینههای دولت شد و این علاوه بر هزینه سنگین ایجاد ارتش و تجهیزات نظامی بود که تا حدود ۴۰ درصد از اعتبارات دولت را به خود اختصاص میداد؛ از اینرو انحصار درآمد نفت در اختیار دولت نیز نتوانست توسعه صنعتی و اقتصادی را در ایران به وجود آورد.

در این دوره (۱۳۰۰ـ۱۳۲۰ شمسی) رشد کلی تولید و درآمد بالا بود؛ اما اقشار مرفه تهران و چند شهر عمده برندگان اصلی بودند. بیشترین سود را اقشار بالای بوروکراسی دولتی بردند و بخش خصوصی صنعت به دلیل بیثباتی اقتصادی و هراس از مصادره اموال و یا ضعف مالی قادر به فعالیت نبود. دولت، خود راساً سرمایهگذاری در صنایع را در اختیار داشت که غالباً این صنایع، مصرفی بود. ایجاد و توسعه صنایع نساجی، غذایی و ساختمانی (سیمان و آجر)، محور فعالیتهای این دوره بود.
بیشتر بخوانید: سلیمی نمین به زیباکلام: میخواهید رضاخان را عنصری مثبت جلوه دهید و او را تطهیر کنید؟
اولین کارخانه آردسازی در سال ۱۲۹۹ و نخستین کارخانه بافندگی نخ و ابریشم در ۱۳۰۴ راهاندازی شد. از ۱۳۱۰ به بعد، در پی توسعه تولید کالاهای مصرفی، وزارتخانهای به نام وزارت اقتصاد ملی تاسیس شد. دو هدف عمده سیاست توسعه صنعتی، تامین نیازمندیهای مردم از طریق صنایع مصرفی، بهویژه صنایع غذایی و تامین نیازمندیهای ارتش از قبیل: گلیسیرین، صابون، کنسرو، مس، سرب، پارچه، ماسک ضد گاز و... بود.
از مهمترین و استراژیکترین امور کشورداری همین نظم دادن به سامانه حمل و نقل و ارتباطات بود. لازمه توسعه تجاری و یکپارچگی بازار ملی، ایجاد ارتباط میان سه بخش ویژه، یعنی مراکز تولید کالاهای کشاورزی (روستاها) با مراکز تولید صنعتی (شهرها) و مراکز توزیع کالاهای وارداتی است.
همچنین تسریع فرایند انباشت سرمایه و گسترش حیطه اقتدار دولت، بدون وجود راههای ارتباطی اعم از راههای زمینی، هوایی و دریایی امکانپذیر نیست؛ اما مجموعه خطوط راهآهن که در شمال، شمال غرب، جنوب و جنوب شرقی احداث شد، نه برای تامین موارد مذکور، بلکه برای اهداف استراتژیک و اقتصادی خود شاه اجرا شد. مسیر شمالی راهآهن از تهران تا بندرشاه، تهران را به مازندران، زادگاه شاه و املاک وسیع و بادآوردهاش متصل میکرد.
اقدامهای اقتصادی رضاشاه در دوران بیست ساله، تنها حیات جامعه شهری را متحول کرد. درک نادرست از مسائل روستایی و محوری بودن نیازهای نظامی و استراتژیک حکومت، کشاورزی را در همان وضعیتی باقی گذاشت که قرنها دچارش بود.
دامنه تبعیض مداوم و همهجانبهای که علیه روستاییان اعمال شد، تنها در تمرکز سرمایهگذاری دولت در بخش صنایع نبود. دولت تنها خریدار و توزیعکننده محصولات عمده کشاورزی، شامل گندم و جو در پایینترین قیمت بود و هدف آن کاهشِ مصرف دهقانان و اختصاص یارانه به معدودی از شهرها بود.
این سیاستهای ناعادلانه، روستاها را از همه طرف زیر فشار قرار میداد. همچنین روابط «ارباب ـ رعیتی» به دلیل تثبیت مالکیتهای بزرگ به اوج خود رسید. مجموعه برنامههای توسعه صنعتی در سالهای ۱۳۱۰-۱۳۲۰ شمسی و اختصاص سهم فزاینده نفت به آن، سهم تولیدات کشاورزی را در تولید ناخالصی ملی از ۸۰-۹۰ درصد به ۵۰ درصد کاهش داد و کشاورزی در حد کشورهای عقب مانده باقی ماند.

مناسب بودن وضع معیشت و رفاه مردم ایران در عصر حاکمیت رضاخان، توصیفی است که از سوی خاندان پهلوی و طرفدران آن رژیم، در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار تکرار شده و در ذهن برخی به صورت واقعیت تاریخی درآمده است. اما واقعیتهای انکارناپذیر تاریخی، سیمایی دیگر از ایران آن روزها ترسیم میکند.
اوضاع نامناسب رفاهی در دوران حاکمیت پهلوی اول، قشر کارگر را به شدت آسیبپذیر کرده بود. بر اساس نوشتههای تاریخی با وجود اینکه دستمزد کارگران در این دوران ناچیز بود، اما همین دستمزد ناچیز، سروقت به کارگر پرداخت نمیشد و کارگران مجبور میشدند از کسبه و اهل محل برای گذران روزانه زندگی قرض کنند و، چون به صورت نسیه مصرف روزانه را خرید میکردند گرانتر به کارگر فروخته میشد و کارگران مقروض باقی میماندند.
در سال ۱۳۰۸ همزمان با چهارمین سال پادشاهی رضاخان، کارگران مناطق نفت خیز جنوب به علت اوضاع بد معیشتی دست به اعتصاب گستردهای زدند. تاریخنگاران فقدان مسکن و دستمزد کم و نیز هجوم مهاجرین برای تحصیل کار در نوروز ۱۳۰۸ را دلیل اصلی این اعتصاب میدانند.

اوضاع بد معیشتی دوران پهلوی اول، زندگی کشاورزان را هم تحت تأثیر قرار داده بود. به طوری که تاریخنگاران معتقدند این قشر مولد در این دوره غالبا گرسنه بودند. جان فوران، استاد دانشگاه کالیفرنیای آمریکا، در مورد سطح زندگی و معیشت این گروه که اکثریت ایرانیان را شامل شده و ۶۹.۵ درصد از کل جمعیت ایران بوده است، مینویسد: سطح زندگی دهقانان ایرانی رضایتبخش نبود. به اعتقاد بسیاری از ناظران در اواخر سلطنت رضاشاه این وضع بدتر شد... روستاییان در فقر به سر میبردند و اغلب به دلیل کمبود بهداشت، گرفتار بیماریهای متعدد میشدند و چون اغلب از پرداخت هزینه درمان نیز ناتوان بودند، کودکانشان را در برابر چشمشان از دست میدادند.
کافیست یک سر به سایت بانک جهانی بزنی و مقایسه کنی هنگامیکه رتبه ۱۶۰ شاخصه توسعه انسانی داشتیم و هم رتبه کشورهای آفریقایی و پایین تر از کشورهای منطقه اعم از سوریه عربستان امارات قطر
در صورتیکه دانشگاه بانک جاده راه آهن شاخص کارآمدیست که کل دوره پهلوی در این موارد ب گرد پای جمهوری اسلامی نخواهد رسید برید با سایتهای خارجی دستاوردهای عمرانی رو با دوره حکومت وحشت و نکبت که غالب جمعیت با فقر مطلق دست و پنجه نرم میکرد مقایسه کنید اکر حقیقتا کرو کور متعصب نیستید
ی نمونه فناوری بومی از آن دوره نام ببر فقط ی دونه
رضاشاه یه خدمتگزار واقعی بود
اگه چیزی می دونید به ما هم بگید، چون مقتدا و الگو ما شمایید.
و ما هم نمی تونیم در حرف شما شک به دل سیاهمون راه بدیم.
مقاله خوبی بود.
دوران محمدرضا شاه رو هم بگذارین.
اون دوران با تمام خوبی ها و بدی هاش گذشته.
هیچ نظری راجع پهلوی و تاریخ ندارم.
اوضاع بعد انقلاب باید خیلی بهتر باشه.
متاسفانه تزویر و دروغ بیداد می کنه
البته گول تبلیغات و سیاه نمایی های انگلیسی ها رو خیلی نخورید چون در دوره احمدشاه که البته دیگه دولت مستقل مثلاً وجود داشت و شاه فقط ناظر قانون اساسی بود حقوق یک کارمند با سواد ۵۰ تومان بود که با حقوق هر ماهش میتونست یک خونه بزرگ با تمام امکانات در یک روستا بخره و طبیعتاً با چند تا حقوقش میتونست کمتر از یکسال یک خونه تو شهر بخره و حقوق کارمند بیسواد و خدماتی ۱۰ تومان بود که بیشترش رو می تونست پس انداز کنه چون ارزانی اجناس باعث میشد خرج زیادی در کار نبود ولی در زمان رضا خان نان و گوشت زمانی کوپنی و سهمیه بندی شد چون اقتصاد یک دفعه از هم پاشید و ضمناً تمام چیزهایی که شما به حساب اقدامات رضاخان می گذارید قبل از او در کشور وجود داشته مثل دانشگاه که دارالفنون یا پلی تکنیک بوده و مدارس عالی طب و حقوق و علوم سیاسی و صنایع مستظرفه و خط آهن و تلگراف و تلفن و خرید ناو های جنگی پرسپولیس توسط ناصرالدین شاه از آلمان به قصد مقابله با انگلیس در خلیج فارس و ایجاد نظام اداری و سیاسی در کشور و تعیین حدود و مرزها ولی این سیاه نمایی قاجاریه توسط کی انجام شد؟ توسط انگلیس وقتی که در قرارداد مجمل فتحعلیشاه انگلیس که سالها جنوب و بنادر ایران را در تصرف داشت مجبور به اخراج از خلیج فارس کرد و حتی به پرداخت عوارض گمرکی برای عبور از ایران ملزم کرد و یا لغو قراردادهای تالبوت و رویتر و رژی بنا به درخواست علما و مردم توسط ناصرالدین شاه و خشم انگلیس از این کار او که به احترام خواست مردم انجام داده بود و توجه ایران به سایر کشورهای اروپایی مثل هلند و اتریش و بلژیک و آلمان و امثال آنها که داد انگلیس و روس را در آورد و سر آخر با کمک خائنینی چون سید ضیا و رضاخان و امثال ایشان حکومت قانونی ایران را حدف کردند و یک حکومت دست نشانده گذاشتند که دوباره اهداف مشروطه به محاق فراموشی رفت و دیکتاتوری دوباره به کشور بازگشت.ضمناً یادتان باشد هر موقع خواستید بانی دانشگاه را در ایران رضاخان نام ببرید یادتان باشد که سال تاسیس آن ۱۳۱۳ بوده یعنی ما مجموعاً ۹۰ سال است که در کشور دانشگاه و تمدن داریم آن هم از صدقه سر انگلیس که یک شاه دست نشانده برای ما آورد و قبل از آن ما ملت بی فرهنگ و تمدنی بودیم که قبل از او هیچ مرکز علمی نداشتیم در حالی که دارالفنون که اولین دانشگاه امروزی کشور حساب میشود در سال ۱۲۳۰ شمسی تاسیس شد یعنی ۸۳ سال قبل از دانشگاه تهران که البته مدارس عالی طب و حقوق و علوم سیاسی و دانشکده های دارالفنون در آن جمع آوری شده بود نه اینکه دانشگاه جدیدی باشد ضمن اینکه وقتی ما دارالفنون داشتیم ۱۶ سال بعد تازه در ژاپن اولین دانشگاه تاسیس شده بود یعنی در کل آسیا دانشگاه مدرن امروزی را فقط ایران داشت پس اجازه ندهید انگلیس خبیث ما را به این حقارت و خود کم بینی وادارد که تمام پیشرفتمان را مدیون او و برای همین چند دهه اخیر بدانیم و کمی با مطالعه و تحقیق مجددِ تاریخ و البته با در نظر گرفتن شرایط زمانه افراد و حکومت ها را قضاوت کنیم.
هرکس هر کاری در این دنیا انجام داده چه خوب یا چه بد تاریخ در مورد آن قضاوت خواهد کرد
هرگز خورشید تا ابد پشت ابر نخواهد ماند همچنان که هیچ ظلمی تا ابد پایدار نخواهد ماند عصر تکنولوژی علم پیشرفت پرده از هر دروغی برخواهد داشت
در کدام منبع ذکر شده پل ورسک بی نظیر بوده آدرسشرو منتشر بفرمایید ضمنا پروژه بین المللی در راستای تامین منافع انگلیس و آلمان با کدام معیار عقلانی میشود دستاورد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بی ریایی و خلوص و خدمتگزاری هنگامیکه بزرگترین ملاک تاریخ نام گرفت و ۸۲ درصد پول نفت مستقیم به حساب همایونیشان واریز میشد
من از تمامی دوستان خواهش میکنم که حتی برای چنددقیقه هم شده تاریخ را مطالعه کنند که رضا شاه وپسرش چه خیانتهای بزرگی درحق این ملت شریف انجام دادند
۱_بخشیدن کوه های آرارات به ترکیه توسط رضا خان
۲_تشکیل ارتشی به درد نخوربا قریب به سیصد هزارنفر نیرو که درمدت چند دقیقه از انگلیس وشوروی شکست خورد
۳_غصب بیش از دوهزار روستا واملاک مردم وسند زدن به نام خودشان
۴_ قلع وقمع تمامی مخالفان اعم از بزرگانی چون میرزاده عشقی وآیت الله مدرس و فرخی یزدی و.....
۵_تبعید کمال الملک (نقاش بزرگ ایرانی )
۶_قلدری و نداشتن سوادورها کردن کشور درزمان جنگ وتسلیم شدن به قوای متفق که متاسفانه قحطی بزرگی ایجاد گردید وچندین میلیون نفر(حدودا نیمی از جمعیت کشور)از مردم بی گناه ازگرسنگی جان دادند
۷_حمله به مسجد گوهرشاد و کشتن وتبعید و......و تزریق آمپول هوا به مخالفان رضا شاه
۸_جداسازی استان بحرین وبخشیدنش به آل خلیفه توسط محمدرضا شاه
۹_کشتار مردم بی گناه در میدان ژاله وجمعه خونین
۱۰_حمله به جنبش ظفار درسال ۱۳۵۴درکشور عمان به دلایل واهی برای نشان دادن قدرت ارتش محمدرضا شاه
۱۱_برپایی جشن های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی درشیراز وخرج کردن میلیاردها دلار از پول بیت المال وبریز وبپاش های خاندان پهلوی درست زمانی که مردم دراوج فلاکت وگرسنگی وفقر وبی بهداشتی در روستا ها واقصی نقاط کشور زندگی میکردند
۱۲_خودفروختگی وسرسپردگی کامل پهلوی دوم به غربی ها علی الخصوص آمریکا
۱۳_تصویب قانون کثیف کاپیتولاسیون در مجلس ایران وزیر پا گذاشتن شرف وعزت شهروندان ایرانی
۱۴_دزدی وغارت بیت المال ونابودی گونه های نادری جانوری توسط خاندان پهلوی
۱۵_غرق شدن خاندان پهلوی علی الخصوص خود محمدرضا شاه در لجن زار فساد وفحشا و.......
۱۶_دخالت های متعدد علنی و درخفی درامور کشور و فحشا وکثافت کاری های زیاد مانندترانزیت مواد مخدر توسط اشرف پهلوی و بی تفاوتی محمدرضا شاه نسبت به این قبیل کارها
و.........
کافیه یا باز هم بگم
وخود رضا خان یک قزاق ساده بی سواد بود که استبل داری سفیر هلند را هم میکرد (عکسش دراینترنت موجود است میتوانید بایک سرچ ساده تماشا کنید )که باحمایت انگلیسها وطرح کودتایی به کمک سید ضیا الدین طباطبایی به قدرت رسید وپس از مدتی به طرف آلمان گرایش پیدا کرد وانگلیس هم نقشه عزلش را کشید وپس از اشغال کشور توسط قوای متفق به جزیره موریس تبعید وتا زمان مرگش درآنجا بود
میزان جاده اتوبان برزگراه راه آهن دانشگاه بانک و.... کلن دستاوردهای عمرانی دوره وحشت را با الان مقایسه کن تا حساب کار دستت بیاد