اقتصاد۲۴- آذربایجان به اتفاق آرا از سوی کشورهای عضو سازمان ملل به عنوان میزبان «کاپ ۲۹» انتخاب شد - اجلاس مرتبط با تغییرات آب و هوا در جهان یا که در اواخر سال ۲۰۲۴ برگزار میشود. آذربایجان اولین بازیگر جدا شده از اتحادیه جماهیر شوروی و دومین کشور متعلق به گروه اروپای شرقی است که این عنوان را عهده دار شد. نکته حائز اهمیت این واقعیت است که میزبانی باکو نتیجه عینی اولین تلاش ایروان و باکو برای رسیدن به صلح است.
در بیانیه مشترک ۷ دسامبر ۲۰۲۳ ایروان بدون قید و شرط با میزبانی باکو موافقت کرد و در عین حال از سایر کشورها نیز خواست تا این شرایط حمایت کنند. در مقابل، آذربایجان موافقت کرد که از پیشنهاد ارمنستان برای تبدیل شدن به یکی از یازده عضو دفتر «کاپ» - نهاد فرعی که عمدتاً به امور مدیریت کمک میکند، حمایت کند. نکته قابل تامل این است که آذربایجان برای تصدی میزبانی «کاپ ۲۹» خیز برداشته بود، اما نامزدی ایروان که سال گذشته اعلام شد، باکو را بر آن داشت تا تابستان با تکرار چنین خواسته ای، معادلات را پیچیدهتر کند. به نوشته نشنال اینترست، انتخاب موفقیت آمیز آذربایجان برای میزبانی «کاپ ۲۹»، این ادعا را تقویت میکند آذربایجان به عنصری مهم برای تحقق جاه طلبیهای استراتژیک غرب و ترکیه (و امنیت انرژی) در اوراسیا تبدیل شده، از همین رو از این کشور تحت عنوان منطقه جاده ابریشم یاد میشود.
بیشتر بخوانید: قفقاز در یک موقعیت پیچیده؛ آیا جاهطلبی علیاف و باکو فراتر از قرهباغ است؟
زبیگنیو برژینسکی پیشتر از این در کتابش به نام صفحه شطرنج بزرگ در سال ۱۹۹۷ آورده بود که آذربایجان «چوب پنبهای در بطری حاوی ثروتهای حوضه دریای خزر و مرکز» است. دو رویداد اخیر نشانگر اهمیت فزاینده این نکته است: نخست، شرکت رئیس جمهور آذربایجان در اجلاس دوشنبه در سپتامبر ۲۰۲۳ و دومی نشست باکو؛ جایی که علی اف تاکید کرد که «آذربایجان و آسیای مرکزی یک فضای تاریخی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی واحد با اهمیت استراتژیک فزاینده است». چند روز بعد، در یک کنفرانس بزرگ با حضور شصت کارشناس اتاق فکر از سی کشور جهان که توسط دانشگاه ADA و مرکز تحلیل روابط بینالملل برگزار شد، علی اف افزود بر هم افزایی و تعامل تاکید کرد. در این میان، توافق ژوئن ۲۰۲۳ بین جمهوری آذربایجان، گرجستان و قزاقستان نیز با اهمیت است؛ توافقی که میتواند قرارداد لجستیکی و نظارتی باشد.
آذربایجان در کنار بازیگرانی، چون قزاقستان و ازبکستان به تروئیکای قدرتهای میانی منطقه جاده ابریشم یا «دولتهای کلیدی» مشهور است (این اصطلاح توسط نیکولاس گوسدف در سال ۲۰۱۵ ابداع و در سال ۲۰۲۰ اصلاح شد). همه اینها نشان دهنده واقعیت تازه ژئواستراتژیک در منطقه جاده ابریشم است. قفقاز جنوبی تنها صحنه ژئوپلیتیکی است که در آن کاخ سفید و کرملین در تقابل آشکار نیستند، گزارهای که نشان از درک ضمنی هر یک از آنها دارد و مشخص میکند منافع مربوطه در این بخش از جهان ناسازگار نیست. این بستر استراتژیک مستقیماً به روند صلح میان ارمنستان و آذربایجان کمک میکند. بالاخص به واسطه گامهای اعتمادسازی که با مبادله سربازان نظامی توسط دو طرف (سی و دو ارمنی در مقابل دو آذربایجانی) برداشته شد. بخش آخر را میتوان اینگونه معنا کرد، باکو و ایروان مزیتی برای ادامه گفتگوهای صلح به طور مستقیم، بدون واسطههای خارجی - یعنی بدون روسیه به عنوان «میانجی»، اتحادیه اروپا به عنوان «تسهیل کننده» و متحد میبینند.
این بدان معنا نیست که باکو و ایروان واسطههای خارجی را برای همیشه از روند صلح محروم کردهاند (به جز فرانسه که علیاف صراحتاً به حذف آن از روند عادیسازی اشاره کرده است). حتی اگر گاه به گاه کمک خارجی برای رسیدن به خط پایان مورد نیاز باشد (اعلامی در این زمینه ممکن است در واقع قریب الوقوع باشد)، اکنون شواهد ملموسی وجود دارد که نشان میدهد ارمنستان و آذربایجان اعتماد لازم برای تعامل با هر یک را به دست آورده اند. این گزاره نه تنها نشان دهنده نقطه عطفی دوجانبه است، بلکه بر این واقعیت تاکید دارد که قفقاز جنوبی و بقیه منطقه جاده ابریشم ممکن است در نهایت در آستانه آماده شدن برای بهترین زمان ژئوپلیتیک باشند. در پایان، اگر ایروان ارزیابی نمیکرد که تا آغاز کنفرانس جهانی به یک راه حل صلح میرسد، میزبانی «کاپ ۲۹» را به باکو واگذار نمیکرد. این به نوبه خود نشان میدهد که این احتمال صلح هرگز بالاتر از این نبوده و ارمنستان و آذربایجان رسماً به دشمنی خود پس از بیش از ۳۰ سال رویارویی نظامی، سیاسی و دیپلماتیک دردناک و پرهزینه پایان خواهند داد.