اقتصاد۲۴- این سال، میتوانست بسیار وخیمتر باشد، اما بر لبه پرتگاه ماند و بحران هایش را به ۲۰۲۴ منتقل کرد. جهانِ پساکووید، خسته و بی پول است، اما همچنین ترسناکتر از هر زمان دیگر در این چند دهه گذشته.
آنچه بر این سال سایه افکنده، یک ابرقدرتِ پرچمدار است که در بهترین حالت، ذهنش معطوف به انتخابات ریاست جمهوری است و در بدترین حالت با منازعات صندوق رای و افراط گرایی سیاسی، خودش را چندپاره میکند. این احتمال که ایالات متحده غرقه در حوادث و مصائب خودش شود، هر ریسکی را تشدید میکند. در آن صورت، دیگر از عامل ژئوپولیتیکی واکنش آمریکا خبری نخواهد بود و در غیاب آن، جاه طلبیهای اقتدارجویانه شعله میکشند یا نظم جهانی به تندی وارونه میشود. سال ۲۰۲۴ میتواند موجب شود که سال ۲۰۲۳ به عنوان یک برهه عقلانی و خویشتندارانه به نظر آید.
نخست، مهم است خوشنود باشیم که حمله خشونت بار حماس به اسرائیل و یورش خشونت بار اسرائیل به غزه تاکنون به یک آتش منطقه ای، که بسیاری از آن هراس داشتند، تبدیل نشده است. به نظر میرسد که جنبش اسلامی تحت حمایت ایران یعنی حزب الله، تا به اینجا، دخالتش را به زد و خوردهای قابل پیش بینی و قابل کنترل در مرز لبنان و اسرائیل محدود کرده است. این نکته قابل توجهی است که گروهی، که به ظاهر، برای مقاومت در برابر اشغال اسرائیل بنیانگذاری شده، تصمیم میگیرد که بعد از کشته شدن تقریبا بیست هزار نفر از اهالی غزه – که حداکثر یک سوم آنها پیکارجو بوده اند - مداخله تمام عیار نظامی نکند.
شاید حزب الله که در یک دهه گذشته، رزمندگان مجربش را خرج سوریه و فراتر از آن کرده و این چند سال هم نقدینگی کمتری از ایران دریافت میکند، هنوز خسته باشد. شاید رهبری اش حساب کرده که درگیر شدن با اسرائیل به بمباران گسترده لبنان میانجامد و موجب میشود که این گروه در لبنان، از سوی افکار عمومی تحت فشار شدید قرار بگیرد و در آینده تضعیف شود.
شاید هم ایران که مهمترین پشتیبان حزب الله است، رغبتی به یک جنگ گسترده با اسرائیل نداشته باشد. بیشترِ تحلیلگران بر این باورند که تهران، نه دستور حمله هفتم اکتبر حماس را صادر کرد و نه از آن باخبر بوده است. ایران هنوز هم از اعتراضات داخلی که در این دههها بی سابقه بود، همچنین از آشفتگی اقتصادی و احتمالا از مرگ یک چهره نظامی بسیار برجسته اش یعنی ژنرال قاسم سلیمانی، کمر راست نکرده است.
ایران به توافق هستهای که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا آن را چندپاره کرد، پشت کرده و تا جایی که عموما روشن است، به غنی سازی اورانیوم با شتابی هشدارآور سرگرم است. بنابر ارزیابی مقامهای رسمی آمریکا، چه بسا که ایران در نقطهای است که "زمان گریز" آن برای غنی سازی اورانیوم سطح تسلیحاتی، تنها به ۱۲ روز رسیده باشد.
آیا بمب هستهای ایران، میتواند بحران بعدیای باشد که منطقه را تکان میدهد؟ آیا حزب الله برای زمانی ذخیره شده که در صورت حمله اسرائیل و آمریکا به منابع هستهای ایران، وارد عمل شود؟ یا اینکه دولتهای خودکامه خاورمیانه، آنچنان بر آرامش، اتحاد علیه ایران و همکاری اقتصادی سرگرمند که آرمان فلسطین، تنها سوژه خشم خواهد بود و نه عمل و اقدام.
نخستین تصمیمی که میتواند نگرانی بزرگ ۲۰۲۴ باشد، چه بسا که از دولت فوق راست افراطی اسرائیل سرچشمه بگیرد. آیا از این فرصت همبستگی نسبی داخلی و حمایت آشکار آمریکا، برای شانه زدن از همه توصیههای متحدانش استفاده و به حزب الله حمله میکند؟
بیشتر بخوانید: فیلم/ کریسمس در خیابان میرزای شیرازی تهران
شاید افکار عمومی اسرائیل که با حمله هفتم اکتبر به اندازه کافی تند و سخت شده، آمادگی هضم تلفاتی را داشته باشد که با امواج ناگزیر راکتهای حزب الله حاصل میشود. شاید آمریکا مجبور شود با توجه به نمایش عمومی همبستگی اش با اسرائیل، حمایت نظامی اش را به جریان اندازد. به هر حال، آسیب به هر دو طرف و به غیرنظامیان، آسیبی نجومی خواهد بود. این در حالی است که سیاستمداران اسرائیلی، هیچ حزم و حذری نشان نمیدهند. این درگیری احتمالی، که از زمان جنگ دو طرف در ۲۰۰۶ در حال شکل گیری بوده، با گذشت هر سال این درک روشن را موجب شده که چنین جنگی بسیار دوزخی خواهد بود و شاید بهتر باشد از آن پرهیز شود. اما اکنون، آیا این سنجش برای اسرائیل تغییر نکرده است؟
از خاورمیانه که بگذریم، یورش روسیه به اوکراین، همچنان سنگینترین بحران امنیتی جهان است. تاخیرهای آمریکا و اتحادیه اروپایی در ارسال کمک، به روحیه اوکراینیها و نیز احتمالا به امید و ارزیابی شان از آنچه میتوانند در این زمستان و بهار آینده بدست آورند، آسیب زده است. میلیاردها دلاری که ناتو صرف ضدحمله تابستانی اوکراین کرد، نتایجی را نداد که برای مقابله با دشواریهای انتخاباتی ۲۰۲۴ آمریکا، به شدت ضرورت داشت.
اکنون اوکراین در تقلای بسیج پانصدهزار نیروی نظامی دیگر برای جبران تلفاتش در میدان نبرد است، حال آنکه روسیه در حال اعزام محکومان، بسیار آموزش دیده و مجهزش به جبهه هاست که به ادعای اوکراین ها، برخی شان را با خوراندن مواد مخدر به ماموریتهای موجی انتحاری گسیل میکنند.
تاب آوری مسکو در برابر آسیب، ارزش صفری که کرملین برای جان انسانها قائل است – اکنون با خونسردی و تصمیم گیری تک قطبی اش ترکیب میشود تا جهشی را در میدانهای نبرد به وجود آورد. بعید است که ارتش روسیه، یک شبه به آن نیروی نظامیای تبدیل شود که ناتو در سال ۲۰۲۱ از آن واهمه داشت، اما میتواند شیره جان اوکراین را بکشد و سرزمینهایی را که در اوکراین از دست داده بود، پس بگیرد و در شرایطی که متحدان غربی خسته اند، پایداری خشونت باری داشته باشد.
دو هفتهای را که در خطوط جبهه اوکراین سپری کردم، روشن ساخت که کی یف اکنون با یک بحران وجودی در این زمستان دست به گریبان است و بدون کمک غرب، جان سالم به در نخواهد برد. اوکراین نمیتواند به گستره چالش هایش اذعان کند چرا که توسط جمهوریخواهان آمریکایی به عنوان بازندهای تلقی خواهد شد که ارزش هزینه کردن آمریکا را ندارد.
فرا رسیدن سال ۲۰۲۴ به این معنی نیست که ما باید در حیاط خانه هایمان پناهگاه بسازیم یا به جنوب آرژانتین مهاجرت کنیم، اما جهان را به مکانی تبدیل میکند که نسبت به هر زمان دیگری در دهههای گذشته، هراس آلودتر است. خبر خوب این است که بدترین سناریوها در سال ۲۰۲۳ رخ نداد، شاید در سال آینده هم رخ ندهد، یا هیچگاه رخ ندهد.
منبع: سی ان ان / تحریریه دیپلماسی ایرانی