تاریخ انتشار: ۲۰:۰۴ - ۲۱ دی ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۱ نظر

روایتی عجیب از خانواده هاشمی رفسنجانی

فاطمه هاشمی، دختر آیت‌الله هاشمی با روزنامه اعتماد درباره پدرش گفت‌وگو کرده است. او در بخشی از این گفت‌وگو مسائل مهمی از روزهای پیش از فوت آیت‌الله هاشمی مطرح می‌کند.

فاطمه هاشمی

اقتصاد۲۴- این بخش از گفتگو را در ادامه می‌خوانید‌:

حال و وضع ایشان در روز فوت چگونه بود؟

خیلی خوب بود. من شنبه (روز قبل از فوت) تمام مدت کنار بابا بودم. شب هم وقتی ایشان راهی منزل شد من به خانه خودم رفتم و کار‌هایی که داشتم را انجام دادم و دوباره به خانه ایشان رفتم. بابا معمولا ساعت ۱۰ و نیم می‌خوابید و تا زمانی که خوابید آنجا بودم و بعدش به منزل خودم برگشتم. روز یکشنبه هم از صبح ۳-۴ مرتبه با ایشان تلفنی صحبت کردم که خودشان هم به من زنگ زد و گفت که من دارم به استخر می‌روم. من احساس می‌کنم شاید ایشان خودش یک چیز‌هایی فهمیده بود، چون هیچ وقت روز یکشنبه خودش تماس نمی‌گرفت که تو و مادرت به آنجا (استخر) بیایید. هیچ وقت یکشنبه تماس نمی‌گرفت. من گفتم که مامان ناهار میهمان است، اما تماس می‌گیرم که ببینم می‌آید یا خیر؛ چون منزل دخترخاله‌ام میهمان بود. با مادرم تماس گرفتم و گفت که تا ۵-۶ عصر آنجا هستم. بعد بابا به من گفت که خودت بیا؛‌ای کاش رفته بودم (گریه می‌کند) گفتم من وقت دندانپزشکی دارم؛ بیایم؟ گفت نه دیگر دکتر داری. من فیلم آن روز بابا را دارم که جلسه کمیسیون انرژی را در مجمع برگزار کرد. همه می‌گفتند آقای هاشمی چند بار این پله‌ها را بالا و پایین رفت. ما خیلی هم پیگیری کردیم، ولی آقای شمخانی ادامه نداد.

چرا پیگیری‌ها را ادامه نداد؟

آخرین جلسه‌ای که آقای شمخانی ما را به شورای عالی امنیت ملی دعوت کرد، به ما گفت که من دیگر بیشتر از این نمی‌توانم موضوع را ادامه دهم و به من می‌گویند که تو می‌خواهی آقای هاشمی را شهید اعلام کنی! جمله‌ای بود که ایشان به ما گفت در حالی که ما شواهد زیادی داریم.

چه جور شواهدی دارید؟

در آبان ماه یعنی دو ماه قبل از فوت بابا، دو نفر آقا به دانشگاه آمدند که من آن‌ها را نمی‌شناختم. من بین کلاس‌ها که یک ربع زمان بود، بیرون نمی‌آمدم و با بچه‌ها صحبت می‌کردم. گفتند این دو فرد آمده‌اند و در دفتر منتظر من هستند. هیچ وقت ملاقاتی نداشتم. بالاخره رفتم و دیدم دو نفر آقا با سن حدود ۶۰ سال و مو‌های جوگندمی نشسته‌اند. گفتم که من کلاس دارم و باید بروم. گفتند چند دقیقه بنشینید تا ما حرف‌های‌مان را بگوییم و برویم. قرار شد بیشتر از ۵ دقیقه صحبت نکنند تا به کلاس برسم. آن‌ها از کربلای ۴ و کربلای ۵ صحبت کردند و من هم گفتم که این حرف‌ها چه ارتباطی به من دارد؛ صحبت‌های‌تان را بگویید، چون کلاس دارم. گفتند این‌ها را می‌گوییم که وقتی شما خواستی برای پدرت توضیح بدهی، ایشان بداند که ما آدم‌های الکی نیستیم و کسانی هستیم که در جبهه و از نزدیکان ایشان بودیم. اسمی هم گفتند که البته اسامی‌شان را که درست نمی‌گویند! گفتم خب بعد؛ گفتند ما آمده‌ایم که بگوییم، می‌خواهند پدر شما را بکشند و طوری پدر شما را می‌کشند که خود شما هم فکر می‌کنید به مرگ طبیعی فوت کرده است. گفتم چرا پدر من را بکشند؟ گفتند برای اینکه آن‌ها نگران بعد از آقای خامنه‌ای هستند. در ضمن سه انتخابات را هم از دست داده‌اند؛ ریاست‌جمهوری ۹۲، مجلس و خبرگان ۹۴ بوده و لیستی که آقای هاشمی حمایت کرده، رای آورده است و این‌ها نگران انتخابات‌های بعدی هستند؛ یکی سال ۹۶ که البته در مقابل انتخابات خبرگان بعدی اهمیت زیادی ندارد. انتخابات خبرگان برای‌شان مهم است. من هم خندیدم و گفتم بابای من که ۵ سال از آقای خامنه‌ای بزرگ‌تر است. اگر هم بنا بر سن باشد، پدر من زودتر فوت می‌کند. گفتند که نه؛ در جلسات خصوصی‌شان می‌گویند آقای هاشمی سالم و قبراق است و از این خیلی نگرانی دارند. شب که به منزل بابا رفتم خیلی گریه کردم و برایش ماجرا را گفتم. خیلی اصرار کردم که مراقب باش می‌خواهند تو را بکشند. گفت که این چه حرفی است که می‌گویی! به هیچ کس این حرف را نگو؛ حتی به مادرت، چون نگران می‌شود. اتفاقات دیگری هم می‌افتاد. مثلا این اواخر حفاظت بابا خوب نبود. به ایشان هم گفتم که ما وقتی می‌آییم اصلا نمی‌پرسند چه کسی است و با ریموت در را باز می‌کنند. چند اتفاق دیگری هم از ناحیه رییس تیم حفاظت افتاده بود. بابا محافظینش را خیلی دوست داشت و تا حرفی می‌زدیم به ما تندی می‌کرد که این‌ها خیلی زحمت می‌کشند و این حرف‌ها را نگویید.

محافظین تغییر کرده بودند؟

مرتب در حال بازنشسته شدن بودند و بابا هم چند بار خواسته بود که این‌ها را اجازه دهید، بمانند. اما آن‌ها عوض می‌شدند. رییس تیم حفاظت هم عوض شد که البته رییس تیم جدید از بچه‌های قدیمی محافظین بابا بود. این اواخر خیلی مسائل را رعایت نمی‌کردند. بابا اصلا توجهی نداشت و می‌گفت همین است و هر چه که شد! تا اینکه این اتفاق افتاد. من هر چه به رییس تیم حفاظت گفتم برویم دوربین‌های استخر را ببینیم؛ به من می‌گفت تو به من شک داری؟ من گفتم بحثم شما نیستی، اما برویم ببینیم چه اتفاقی افتاده است. اول اجازه نمی‌داد؛ بعد گفت آنجا را پلمب کردند و اجازه نمی‌دهند. او باید هماهنگ می‌کرد که ما فیلم دوربین‌ها را ببینیم و هماهنگ نمی‌کرد. تا اینکه یک روز به او خیلی تند شدیم و گفتیم لابد خودت حرکتی کردی که اجازه نمی‌دهی فیلم‌ها را ببینیم. نهایتا برادرانم رفته بودند که باز هم فیلم‌ها را نشان ندادند و گفتند ما بلد نیستیم روشن کنیم! آن‌ها هم یک دوری آنجا زدند و برگشتند! همان ماه اول بعد از فوت، به یکی از محافظین گفتم، می‌شود فیلم‌های دوربین‌های مجمع، از یکی، دو روز قبل تا یکی، دو روز بعد از فوت بابا را به من بدهید. اول گفت که می‌دهیم، اما بعد از دو هفته گفت که همه فیلم‌ها پاک شده است! متوجه نشدیم که چطور در عرض دو هفته پاک شدند. بعد معلوم شد که رییس تیم با در اختیار گذاشتن فیلم‌ها به ما، مخالفت کرده بود؛ این محافظ بعدش به ما گفت که رییس تیم به او گفته که خودش فیلم‌ها را به ما خواهد داد؛ او می‌گوید که حتی ۴ عدد سی‌دی هم از من گرفت و گفته خودم به خانواده می‌رسانم که نرساند.

وصیتنامه اصلی آقای هاشمی سرانجام به کجا رسید؟ آیا توانستید آن را پیدا کنید؟

آن شبی که بابا فوت شد، محسن دنبال وصیتنامه می‌گشت؛ چون من بیشتر در خانه با بابا و در جریان کارهایش بودم، به من گفت که وصیتنامه در گاوصندوق و چمدان کوچکی که بابا داشت، نیست. گفتم به مجمع برویم، چون بابا یک گاو صندوق و دو تا کشو هم در مجمع داشت که کلید‌های کشو‌ها همیشه دست خودش بود. ولی کلید گاوصندوق نه؛ آن را خود محافظین بلد بودند که باز کنند. وقتی به مجمع رفتند، آنجا چیزی نبود. خیلی چیز‌ها را برده بودند و کشو‌ها خالی بوده است.

یعنی در ساعات اولیه تخلیه شده بود؟

بابا وقتی که به عراق می‌رفت، وصیتنامه‌اش را نوشت؛ اما دو بار وصیتنامه‌اش را از نو نوشت. این وصیتنامه هم که محسن خواند، مربوط به ۲۰ سال پیش بود! آن آخرین وصیتنامه نبود و نفهمیدیم کجا رفت و هنوز هم پیدا نشده است. اگر شما کاری سر آقای هاشمی نیاورده‌اید، چرا به دفتر کارش رفته‌اید؟

متوجه نشدید که چه کسی یا کسانی رفته‌اند؟

خیر، یک بار از بچه‌های حفاظت فیزیکی مجمع سراغ من آمد و گفت زمانی که ما هنوز نمی‌دانستیم ایشان فوت کرده و همان موقع دو نفر آمدند و به اتاق حاج‌آقا رفته‌اند.


بیشتر بخوانید: فائزه هاشمی: پدرم فتنه نبود!


یعنی قبل از اینکه خبر فوت اعلام شود؟

نمی‌دانم، چون این‌ها بر سر پست هستند و شاید اعلام شده بوده و این‌ها متوجه نشده بودند. بابا ساعت ۴ عصر از مجمع بیرون آمده بود. بعد هم خودشان گفتند رادیواکتیو بوده که فکر کنم ما را سر کار گذاشتند، چون رادیواکتیو بلافاصله کسی را نمی‌کشد و زمان می‌برد. به آقای شمخانی گفتم که این رادیواکتیو از کجا وارد بدن مادرم شده است؟

شما هم داشتید.

الکی گفتند؛ مادرم را مدام این دکتر و آن دکتر بردم؛ حتی در منزل دستگاه نصب کردند و از این بازی‌ها! بعد گفتند آلودگی رادیواکتیو مامان ۳ درصد بیشتر از حد معمول است و من هم یک درصد. پرسیدند چه کسی با بابا بیشتر غذا می‌خورده است؟ گفتم من و مادرم با بابا غذا می‌خوردیم؛ همه‌مان با ایشان غذا می‌خوردیم؛ حتی محافظین با بابا غذا می‌خوردند یا از همان غذایی که بابا می‌خورده، می‌خورده‌اند. اما از آن‌ها تست نگرفتند. من، مادرم را به خارج از کشور بردم که این آزمایش‌ها را انجام دهند و گفتند که هیچ آلودگی ندارد. این میزانی که وجود دارد مربوط می‌شود به مسائل محیطی و ... که همه همین‌ها را دارند. گزارش آزمایش‌های ما را که ابتدا نمی‌دادند؛ بعد گفتیم که می‌خواهیم بدانیم اگر مادرمان هم آلوده است یک کاری کنیم. به زور گزارش را گرفتیم و گفتند به هیچ کس نباید نشان دهید. من گزارش را که در خارج از کشور نشان دادم، گفتند اصلا این اعداد بی‌ربط هستند!

آقای روحانی چطور؟ ایشان هم پیگیری کرد؟

من که خودم با آقای روحانی صحبت نکردم، اما گزارشی که آقای شمخانی برای آقای روحانی فرستاد را آقای روحانی قبول نکرده است. زیرش پاراف کرده و فقط می‌دانیم که قبول نکرده‌اند و گویا سوالی مطرح کرده‌اند. آقای شمخانی هم مستقیم گفتند که ادامه نمی‌دهم. اول گفتند ادرارش آلوده بوده و بعد گفتند حوله‌اش هم آلوده بوده است. گفتم حتما وقتی در بیمارستان سوند زدند و درآوردند، حوله را زیرش گذاشته بودند و از این طریق آلوده شده است؛ بعد از جلسه با عمویم و پزشکانی که آنجا بودند، تماس گرفتم و پرسیدم که آیا زیر پای بابا حوله‌ای وجود داشت که گفتند هیچ حوله‌ای نبوده است. همیشه یک چیزی شبیه اسپیکر (یا اف‌اف) بود که با آن به بیرون زنگ می‌زد، اما همان روز آن را هم جمع کرده بودند و گفتند که خود حاج‌آقا گفتند جمعش کنید!

آخر دوربین‌های استخر روشن بوده؟ یا خاموش بوده؟ یا اصلا خراب بوده؟

خودشان می‌گویند دوربین‌ها روشن بوده است. دوربین‌ها را شورای عالی امنیت ملی گرفته بوده که بابا چه زمانی داخل می‌رود؛ چقدر طول می‌کشد؛ چه زمانی بیرون می‌آید؛ مثلا بعد از اینکه محافظین بابا را از آب بیرون آوردند، ۱۲ دقیقه آنجا نگه داشته بودند تا بیمارستان برسانند ۱۱ دقیقه طول کشیده بود. در صورتی که از آنجا تا بیمارستان ۲ دقیقه هم نیست. خودشان می‌گویند به اورژانس آدرس اشتباه داده شده بوده است. می‌خواهم بگویم که برای‌مان شبهات زیاد است.

منبع: روزنامه اعتماد
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
0
0
پنجشنبه ۰۳ خرداد ۱۴۰۳
در زمان مرگ هاشمی رفسنجانی آقای حسن روحانی در مقام رئیس جمهور کشور بودند و آقای علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی کشور بود که با تشخیص و امضای حسن روحانی به سمت گمارده شده بود ، بقول فاطمه هاشمی دختر هاشمی رفسنجانی فیلم دوربین های منزل و استخر را که آقای هاشمی رفسنجانی را کنترل میکرد شورای امنیت ملی تحویل گرفت برد ، سئوال اینجاست ۱- چرا آقای حسن روحانی که از بدو انقلاب در کنار و به نوعی شاگرد و دست پرورده آقای هاشمی رفسنجانی بوده گزارش مکتوب علت مرگ آقای رفسنجانی را از آقای علی شمخانی تحویل نگرفت ؟ ۲- چرا آقای شمخانی به سئوال آقای روحانی در مقام رئیس جمهور جواب نداد و سکوت کرد ؟ چه بلایی بر سر فیلم دوربین ها آمد ؟ سئوال های بعدی فراوان است ،
ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

صفحه اول روزنامه‌های سیاسی امروز

قیمت انواع دستگاه ماینر امروز + جدول

پیش‌بینی هواشناسی تهران و ایران امروز + جدول

قیمت لیر ترکیه امروز در بازار + جزئیات

وضعیت هواشناسی امروز

قیمت دینار عراق امروز در بازار + جزئیات

قیمت انواع لپ تاپ ایسوس امروز + جدول

قیمت سکه و طلا امروز پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ + جدول

عربستان ۲۰۲۵؛ از میانجی گری میان ایران و آمریکا تا حل بحران اوکراین/ در عربستان انقلاب نخواهد شد، چون جوانان بن سلمان را دوست دارند/ پادشاهی سعودی مانند کره جنوبی مدرنیزه می‌شود

عکس/ استوری عاشقانه آیسان آقاخانی و رضا گلزار حسابی سروصدا کرد

عکس/ سارا و نیکا در آغوش محسن تنابنده

عکس/ حال و هوای مردم تهران در اسفند ۲۳ سال پیش

عکس/ استایل طاووسی شبنم قلی‌خانی با جواهر گران قیمت

عکس/ قابی ماندگار و دیدنی از کتایون ریاحی در کنار نوه محمدعلی فردین

عکس/ نمایی از خرم آباد ۹۳ سال پیش با خانه‌های کاهگلی

عکس/ تیپ گنگ مهسا حجازی در حال خرید عید با کلاه گپ چند میلیونی

عکس/ تیپ کژوال لیندا کیانی با کیف و گوشواره یاقوتی

حال و هوای مراسم قاشق‌زنی چهارشنبه سوری در قزوین

عکس/ نمایی از سیل مرگبار ۹۰ سال پیش در خیابان امام تبریز

عکس/ بنر‌های عجیب در سراسر شهر تهران جلب توجه کرد

خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار

فیلم/ آغاز اجرای قانون حجاب البته بی سروصدا!

چالش‌های فنی در اجرای آتش‌بس میان روسیه و اوکراین؛ چرا صلح تحمیلی دونالد ترامپ بی‌نتیجه است؟

فیلم/ امیرحسین ثابتی در جمع متحصنین حجاب

چهار پرونده نیمه‌بازی که پزشکیان با خود به سال جدید می‌برد؛ از سد فیلترینگ تا مانع تراشی بر سر تصویب FATF و...

قیمت خودرو‌های سایپا + جدول

قیمت خودرو‌های ایران خودرو + جدول

قیمت سکه پارسیان + جدول

قیمت سکه و طلا + جدول

قیمت بیت کوین و رمزارز‌ها + جدول

قیمت دلار، یورو و سایر ارز‌ها + جدول

کفگیر دولت به ته دیگ خورد؛ مالیات بستن به حق اولاد و عائله‌مندی و مسکن/ همسویی نهاد‌های دولتی برای کوچکتر کردن سفره مردم

با دارو‌های تاریخ گذشته چه کنیم؟

خوانندگی زنان با کدام قواعد فقهی و قانونی مغایرت دارد؟

توصیه جدی وزارت بهداشت برای خرید شیرینی و آجیل

اعتراف اسکارلت جوهانسن

شیرینی پزی مخصوص عید ۱۴۰۴

مرگ هولناک دختر مدرسه‌ای در ویلای اجاره‌ای

طرز تهیه فرنی شیره انگور، افطاری گرم و مقوی

جی ۲۰ چگونه عمل می‌کند و چرا اهمیت دارد؟/ اگر G20 متحمل شکست شود چه چیزی از بین خواهد رفت؟

رسوایی با برگه آزمایش

طرز تهیه نان سیب زمینی روسی

ربودن زن جوان با قصد آزار و اذیت

چرا برخی خاطرات را فراموش می‌کنیم؟

زیدآبادی: دکتر پزشکیان! مملکت در حال فنا شدن است، می‌خواهی چه کنی؟

ایران خواستار آتش‌بس دائمی در غزه شد

محمد فاضلی: عدد دبش در تاریخ ریاضیات می‌ماند!

واتساپ با قابلیت‌های تازه به‌روز‌رسانی شد!

سرپیچی ایرلاین‌ها از ممنوعیت توزیع مواد غذایی ناسالم

توضیح سخنگوی وزارت خارجه درباره محتوای نامه ترامپ به ایران

فیلم/حافظ‌خوانی سفیر کره جنوبی در ایران

ساعت کاری کارمندان تغییر کرد

پزشکیان: امروز دیگر کسی حرف خوب بدون عمل را از ما قبول نمی‌کند

پوتین: با پیشنهاد آتش‌بس موافقیم

ماجرای شماره متفاوت آقای گل لیگ یک

CFT و پالرمو در کمیسیون تصویب شد

آمریکا وزیر نفت را تحریم کرد

جزئیات قرعه‌کشی دور حذفی لیگ نخبگان آسیا اعلام شد

الجولانی پیش‌نویس اعلامیه قانون اساسی را امضا کرد

شهرداری تهران: هیچ مجوزی برای تخریب ساختمان سینگر صادر نشده

سهمیه سوخت تغییری نخواهد کرد

عصبانیت شدید نتانیاهو از گزارش سازمان ملل درباره جنایات اسرائیل

اتحادیه اروپا: به برجام متعهد هستیم

درگاه پرداخت ریالی روی وبسایت قمار!

محمدرضا شریفی نیا کیست؟| بازیگر پرحاشیه و تأثیرگذار سینمای ایران

مرگ پرویز در ۷۰ سالگی

مهدی قایدی به شخص مورد علاقه‌اش رسید

صلح اوکراین تازه آغاز ماجراست!

عکس/ ویلا‌های لاکچری ۸۳ سال پیش در بابلسر

اینفوگرافی/ عواملی که سلامت روده‌ها را تهدید می‌کند

فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون