اقتصاد۲۴- درحالی که نرخ دلار در روزهای اخیر کانال ۵۴ و ۵۵ هزار تومان را هم رد کرده و همه بازارها را هم تحت تاثیر قرار داده است، اما بورس نه تنها رشدی نداشته، بلکه روندی نزولی هم به خود گرفته است، از ابتدای بهمن ماه بازار سرمایه روندی کاهشی به خود گرفته به گونهای که روز یکشنبه اول بهمن ماه ۱۴۰۲ شاخص کل بورس با کاهش ۱۳ هزار و ۷۴۱ واحدی به سطح ۲ میلیون و ۱۵۳ هزار رسید، روز دوشنبه ۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ شاخص کل بورس با کاهش ۶ هزار و ۶۵۶ واحدی به سطح ۲ میلیون و ۱۴۶ هزار واحدی رسید و در روز سهشنبه ۳ بهمن ماه شاخص کل بورس تهران با ۲۶ هزار و ۵۲۷ واحد افت، وارد کانال ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار و ۳۵ واحدی شد، اما در آخرین روز معاملاتی هفته شاخص کل بورس با رشد ۳ هزار و ۴۱۶ واحدی، معادل ۰.۱۶ درصد بالا رفت و به ارتفاع ۲ میلیون و ۱۲۳ هزار و ۴۶۴ واحد رسید، رشدی که البته در برابر ریزشهای پیاپی هفته گذشته، بسیار اندک و غیرملموس بود.
ابوذر مشایخی، کارشناس بازار سرمایه در مورد کاهش مکرر شاخصهای بورس به «اعتماد» گفت: در طول دو، سه ماه گذشته شاهد اتفاقات سیاسی و نظامی در منطقه بودیم که کشور ما هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر این موضوع شد و همین مساله باعث شد بورس هم تحتتاثیر عوامل امنیتی قرار گیرد. این کارشناس بازار سرمایه در ادامه با اشاره به افزایش نرخ دلار و عدم تاثیرپذیری بورس از این رشد افزود: بازارهای دارایی معمولا با یک فاصلهای نسبت به یکدیگر واکنش نشان میدهند به عنوان مثال؛ در چشماندازهای تورمی که در کشور ایجاد میشود هر بازاری با یک فاصله زمانی به این تورم واکنش نشان میدهد که معمولا اولین بازاری که این رشد تورم در آن دیده میشود، بازار طلاست، پس از آن بازار مسکن و در آخر هم بورس قرار دارد.
مشایخی ادامه داد: در صورتی که نگاهی به تغییرات نرخ دلار و بورس داشته باشیم، میبینیم که همیشه بازار سرمایه با یک فاصله زمانی به این تغییرها واکنش نشان میدهد به عنوان مثال؛ در اوایل دهه ۹۰ با افزایش سه برابری نرخ دلار روبهرو بودیم و پس از آن با یک فاصله چند ماهه این تغییر در بورس ایجاد شد و تجربه دیگر در سال ۱۳۹۲ و پس از آن در سال ۱۳۹۷ رخ داد و سال ۱۴۰۱ هم نرخ ارز اواخر پاییز رشد کرد، اما رشد شاخصهای بورس از اواخر زمستان و اوایل بهار آغاز شد. این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: البته این روزها صنایع با ریسکهای زیادی روبهرو هستند و از نرخ خوراک گرفته تا نرخ انرژی (گاز و برق) به خصوص در صنایع فولادی این سیگنال را به بازار بدهد که کمبود برق و گاز شدت گرفته است و در نتیجه این قبیل از صنایع رشدی نخواهند داشت و دولت برای جبران این ناترازیها چارهای جز کاهش تولید یا سهمیهبندی انرژی صنایع تولیدی ندارد.
بیشتر بخوانید: روند قیمتگذاری سهام شرکتهای بورسی متعلق به بانکهای دولتی
مشایخی خاطرنشان کرد: آنچه مسلم است بورس در انتظار تثبیت شرایط سیاسی و بهبود اوضاع امنیتی است و در مورد نرخ ارز هم باید دید واکنش دولت در مورد این نرخهای جدید چیست؟ در طول یکسال گذشته دولت تنها یک سیاست را پیگیری کرده و آن هم تثبیت قیمت ارز و کنترل آن بوده، اما متاسفانه با وجود این مدل از سیاستگذاری بازهم رشد تورم مهار نشده است. این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه باید در انتظار سیاستهای جدید ارزی در سال جدید بود، تصریح کرد: به نظر میرسد اولین برخورد دولت برای کنترل نرخ ارز سهمیهبندی و تخصیص محدود ارز به صنایع و ارز متقاضی باشد، ضمن آنکه بر اساس آمارها ما با ناترازی ارزی ۵ تا ۸ میلیارد دلاری روبهرو هستیم که این ناترازی ارزی را میتوان در درآمد شرکتها مشاهده کرد و اینکه بخش بزرگی از شرکتهای بورسی ما صادرکننده کامودیتیها و مواد اولیه هستند که این منابع ارزی برای این شرکتها محدود شده و راهی جز سهمیهبندی باقی نمیماند. او افزود: تنها راهکاری که میتوان برای بهبود شرایط بورس درنظر گرفت، ثبات اقتصادی و امنیتی و در کنار آن اتخاذ تصمیمات صحیح از سوی مسوولان است و چشمانداز بورس در سال جدید هم وابستگی شدیدی به شرایط امنیتی و سیاسی منطقه دارد
وحید شقاقیشهری، اقتصاددان نیز در مورد ریزشهای اخیر بورس به «اعتماد» گفت: بازار سرمایه ایران دارای ایرادات اساسی است و هر چند بورس از نرخ دلار تبعیت میکند، اما این تبعیت بیشتر از نرخ مرکز مبادلات ارزی است و نه نرخ بازار آزاد، اما مساله این روزهای بازار سرمایه فراتر از نرخ دلار رفته و به نظر میرسد بازار سرمایه این روزها رها شده و هیچ متولی هم ندارد، این درحالی است که این بازار نیازمند یک متولی مقتدر است. این اقتصاددان با اشاره به دستورالعملهای غیرمنتظرهای که برای بورس ابلاغ میشود، افزود: این مدل از سیاستگذاریها امکان تحلیل را از کارشناسان گرفته است، به عنوان نمونه اخیرا یک مصوبهای ابلاغ شد که به شدت بر صورتهای مالی و سودآوری پالایشگاهها اثرگذار بود، در کنار این مساله قیمتگذارهای دستوری و نگرشبخشی بر این بازار باعث شده تا هر یکی از وزارتخانهها یا یک دستگاهی بدون اینکه یک نگرش کلان داشته باشد از زاویه نگاه خودش دستورالعملهایی را ابلاغ کند که بر کلیت بازار سرمایه اثرات منفی دارد.
شقاقیشهری تصریح کرد: ضمن آنکه ریسکهای بینالمللی و داخلی به شدت بر این بازار اثرگذار هستند به عنوان مثال؛ زمانی که سهامداری برای سرمایهگذاری سمت خرید سهام پتروشیمیها و پالایشیها میرود شاهد آن است که به صورت مکرر مصوبات مختلفی برای نرخ خوراک و مواد اولیه ابلاغ میشود یا برای خرید سهام بانکها با مصوباتی در مورد جریمه بانکها و عدم تبعیت از تسهیلاتدهی دستوری یا برای خرید سهام فولادیها و صنایع مس و... هم با ناترازیهای انرژی روبهرو میشوند و به نوعی همه صنایع در کشور با یکسری از موانعی روبهرو هستند که صورتهای مالی شرکتها را دستخوش تغییر میکند. او افزود: دولتها هم این اجازه را به خودشان میدهند که به راحتی در سودآوری شرکتها دست ببرند و در نتیجه امکان تحلیل بلندمدت و میانمدت هم وجود ندارد و صرفا میتوان در کوتاهمدت به سودآوری اندکی بسنده کرد و تنها یک ورود و خروج موقتی در این بازار کفایت میکند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در حال حاضر ۷۰ درصد بازار سرمایه را شبهدولتیها تشکیل میدهند که ساختار اینها به این شکل است که هر چند مالکیتشان مردمی است، اما مدیریت آنها با دولت است و این ساختار شترگاوپلنگ باعث دخالتهای مکرر دولت شده، این درحالی است که هیچ نقطهای از دنیا دولت به این شکل در بورس دخالت نمیکند. شقاقیشهری با اشاره به پیشبینیناپذیری بورس تصریح کرد: با توجه به مسائل متعدد بینالمللی و ریسکهای مختلف و بیثباتیها و عدم پیشبینیپذیری اقتصاد سرمایهگذاری در بازار سرمایه پر ریسکتر از قبل شده است. او با بیان اینکه امکان تحلیل بنیادی از بورس گرفته شده است، خاطرنشان کرد: زمانی که مدام مصوبات شرکتهای بورسی با تغییر روبهرو میشود این بازار هم قابلیت تحلیل درست را ندارد ضمن آنکه سهامداران هم از سهامداری ناامید شدهاند هر چند وعدههایی برای این بازار داده شده بود و بورس هم جزو سه اولویت اصلی آقای رییسی بود، اما پس از دو سال میبینیم نه تنها اوضاع بازار سرمایه بهتر نشده، بلکه بدتر از قبل هم شده است.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه هیچگونه ثبات یا پیشبینیپذیری بر بازار سرمایه حاکم نشده است، افزود: متاسفانه هیچ اصلاحی در این بازار صورت نگرفته است و حتی سادهترین اصلاحی که میتوانست انجام شود، ایجاد یک تشکل برای سهامداران خرد بود که بتوانند از حقوق خودشان دفاع کنند، اما هیچ کدام از این اصلاحاتی که دولت وعده آن را داده بود هم اتفاق نیفتاده است و در نتیجه مردم هم رغبتی برای سرمایهگذاری در این بازار ندارند.
او تصریح کرد: بازار سرمایه دارای ضعفهای ساختاری است مانند تقویت نهاد ناظر، شکلگیری تشکل سهامداران خرد، نهادی برای جلوگیری از رانتهای اطلاعاتی، نهادی برای ایجاد شفافیت بازار که الزام یک بازار رقابتی است، اما متاسفانه دولت بهرغم وعدههایی که داده بود هیچکدام از این نهادها را ایجاد نکرده است هر چند ابتدای سال ابلاغیهای در مورد نرخ خوراک به بازار داده شد، اما پس از یک ماه آن را منتشر کردند و یک رانت بزرگی نصیب یک گروهی از ذینفعان شد. این درحالی است که بازار سرمایه نیازمند نهادی برای شفافیت و رانتزدایی است تا اجازه دستکاری قیمتها یا رانت اطلاعاتی را از بین ببرد.
شقاقیشهری افزود: به نظر میرسد این بازار کاملا رها شده و هر روز سرمایهگذاران متضرر میشوند و اصلاحات نهادی و ساختاری برای تضمین امنیت سرمایهگذاری و کاهش ریسکهای متعدد و تقویت این بازار هنوز شکل نگرفته است.