اقتصاد۲۴- در ۲۴ ساعت گذشته بسیاری از رسانهها مدعی شده اند که ارتش ایالات متحده در این حملات از بمب افکنهای بی-۱ لنسر استفاده کرده است. اما این بمب افکن غول پیکر چه ویژگیهایی دارد؟
در دسامبر ۱۹۹۸، هفت سال پس از پایان جنگ خلیج فارس، خلبانان آمریکایی بار دیگر خود را در حال پرواز بر فراز عراق یافتند. در حالی که تنها بمب افکن سنگین مافوق صوت ایالات متحده در طول جنگ خلیج فارس کنار مانده بود، این ماموریت جدید که عملیات روباه صحرا نامیده میشد، اولین ماموریت رزمی بمب افکن B-۱B Lancer بود.
این بمب افکن بال متحرک یک شاهکار تکنولوژیکی بود که قادر به حمل وزنی بیش از دو اتوبوس مدرسه مواد منفجره با سرعتی بیشتر از سرعت صوت بود در حالی که کمتر از یک درصد از فضای رادار دشمن را در مقایسه با B-۵۲ Stratofortress اشغال میکرد. پس از دههها توقف و ادامه توسعه و سیزده سال دیگر کنار ماندن، بالاخره زمان آن رسیده بود که ببینیم Bone (به معنای استخوان، نامی که خدمه بمب افکن بی-۱ لنسر برای آن انتخاب کرده بودند) چه کاری میتواند انجام دهد.
در ۱۷ دسامبر، دو فروند B – ۱ B به همراه اسکورتهای نیروی دریایی، کمی پس از ساعت ۱ صبح به وقت محلی از مرز عراق گذشتند و با سرعتی نزدیک به ۸۸۰ کیلومتمر بر ساعت به مسیر خود ادامه دادند. آنها از وجود حداقل سه پایگاه موشکی زمین به هوای عراق در مسیر پرواز خود آگاه بودند و از طریق اطلاعات دیجیتالی خود آنها را زیر نظر داشتند.
سرهنگ دوم گوردون گرینی، اپراتور سیستمهای تسلیحاتی صندلی عقب در یکی از بمب افکن ها، به یاد میآورد: «آن شب، شکست از گزینهها نبود».
رگههای نارنجی سوخته آتش ضدهوایی در آسمان پدیدار شدند و سعی کردند سوراخهایی در بدنه هواپیمای در حال حرکت ایجاد کنند. هنگامی که بمب افکنها به اهداف خود رسیدند، آنها دریچههای مخازن خود را باز کردند و دهها بمب ۲۵۰ کیلوگرمی ” گنگ ” را قبل از اجرای یک چرخش شیب دار ۳ G به سمت خانه رها کردند. تنها روز بعد بود که خلبانان متوجه شدند ماموریت آنها موفقیت آمیز بوده است.
این آغاز عصر جدیدی برای لنسر B – ۱ B بود – نه فقط به عنوان یک هواپیمای عملیاتی برای رزم، بلکه به عنوان سکویی که میتوانست بسیار بیشتر از استفاده مورد نظر خود برای جنگ سرد به عنوان یک هواپیمای جنگی هستهای عمل کند.
بی -۱ لنسرهای اولیه که در اصل قرار بود به عنوان جایگزینی با سرعت و ارتفاع پروازی بالا برای بی -۵۲های قدیمی عمل کنند، با انتقاد سیاستمداران و مقامات دفاعی مواجه شدند، موضوعی که منجر به لغو این برنامه نه یک بار بلکه دو بار شد.
استراتژی لغو شده روی کاغذ ساده بود: طراحی بال چرخشی که توسط بمب افکن میان برد موفق F – ۱۱۱ مورد استفاده قرار میگرفت را برای ایجاد یک بمب افکن سنگین وزن که میتوانست دفاع شوروی را از طریق قدرت بالایش شکست دهد، افزایش دهید. ۲۴۰ B – ۱ که در ابتدا برای نیروی هوایی در نظر گرفته شده بود، با قدرت زیاد و حتی سوخت بیشتر به جنگ میرفت و با سرعت مافوق صوت از پدافند هوایی شوروی عبور میکرد.
بیشتر بخوانید: آیا آشوب در خاورمیانه گسترده میشود؟
زمانی که رونالد ریگان به قدرت رسید، تکنولوژی شوروی بار دیگر آمریکاییها را مجبور به ارزیابی مجدد فلسفه بمب افکنی کرد. میگ -۳۱ شوروی، جنگندهای که برای شکار SR – ۷۱ بلک برد بسیار سریع ساخته شده بود، همراه با معرفی موشک زمین به هوای جدید SA – ۱۰ و اولین سیستمهای هشدار و کنترل اولیه هوابرد شوروی (AWACS) همگی به این معنی بودند که نرخ بقای پیش بینی شده برای بمب افکنهای آمریکایی در فضای هوایی شوروی در حال کاهش است.
پس از دههها تکیه بر سرعت و ارتفاع برای ایجاد مانع حفاظتی بین هواپیماهای آمریکایی و سلاحهای شوروی، نیروی هوایی اکنون باید راه جدیدی برای حمله به اهداف در عمق خاک دشمن پیدا میکرد – و آن را در برنامه دو بار کنسل شده B – ۱ یافتند.
ریگان بار دیگر بمب افکن مرده را احیا کرد، این بار با کمی تغییر در طراحی و استفاده از آن. در حالی که هواپیماهای قدیمیتر به سادگی با سرعت بالای خود پدافند شوروی زنده مانده بودند، B – ۱ جدید به طور کلی از شناسایی اجتناب میکرد و با پرواز در ارتفاع پایین به قلمرو دشمن نفوذ میکرد، جایی که رادار در تشخیص آن از عوارض زمین دچار مشکل میشد.
بمب افکن لنسر B – ۱ B جدید، بدون شک تهدیدی بزرگ برای اتحاد جماهیر شوروی بود. لنسر با شعاع رزمی ۴،۸۰۰ کیلومتری بدون نیاز به سوخت گیری، توانایی سوخت گیری در میانه پرواز و ظرفیت حمل بار ۵۶.۷ تنی، میتواند محمولههای هستهای را به هر نقطه از کره زمین برساند. تنها مشکل این بود که اتحاد جماهیر شوروی و تهدید به جنگ هستهای هر دو تا اوایل دهه ۱۹۹۰ از بین رفته بودند. بمب افکن B – ۱ B با قابلیت هستهای بالاخره راه خود را به خدمت پیدا کرده بود، اما اکنون ماموریتی نداشت.
با امضای پیمان کاهش تسلیحات راهبردی (START) در سال ۱۹۹۵، تمام بمب افکنهای B – ۱ B در ناوگان هوایی ایالات متحده، غیر هستهای شدند. مخزن بمبهای این بمب افکن به دو بخش تقسیم شدند، نقاط اتصال بیرونی برداشته شدند و نرم افزارها برای تبدیل هواپیما به یک پلتفرم معمولی تغییر کرد. با وجود آغاز این روند از بیش از ۲۰ سال پیش، بسیاری از کشورها و رسانههای خبری در سراسر جهان هنوز B – ۱ B را بمب افکنی هستهای میدانند.
نقش هستهای قدیمی بمب افکن بی-۱ لنسر، این بمب افکن را مجبور کرده بود که در اوایل دهه ۱۹۹۰ از جنگ خلیج فارس خارج شود، اما حذف بمب افکنهای هستهای B – ۱ B به این معنی بود که این پلتفرم اکنون یک بمب افکن معمولی است.
بیشتر بخوانید: حملههای آمریکا و پیامهای غیرمستقیم برای ایران / گمانهزنیهای چندگانه درباره حملات شبانه
اضافه شدن علاف هدفگیری پیشرفته اسنایپر (Sniper Advanced Targeting Pod) ساخت لاکهید مارتین به زودی به این بمب افکن مافوق صوت اجازه داد تا هدایت تسلیحاتی دقیقی را به نسلهای جدید مهماتی هوشمند ارائه دهد. بر خلاف “بمبهای گنگ”ی که بی-۱ با موفقیت در عملیات روباه صحرا وارد نبرد کرده بود، لنسر اکنون میتوانست مهمات را به قدری دقیق پرتاب کند که این هواپیما به عنوان یک هواپیمای پشتیبانی هوایی نزدیک جان تازهای پیدا کند.
انبارهای سوخت عظیم B – ۱ B و ظرفیت بالای بار، آن را به یک قهرمان در عملیاتهای جنگی از عراق تا سوریه تبدیل کرده است. این پرنده میتواند ساعتها روی یک هدف پرسه بزند و به صورت بلادرنگ هم برای مقر فرماندهی و هم برای نیروهای زمینی شناسایی انجام دهد و این دقیقا تا زمانی است که نبرد آغاز شود. در هنگام درگیری، B – ۱ B میتواند از دادههای هدف گیری رله شده نیروهای زمینی یا غلاف اسنایپر خود برای انداختن دقیق هزاران کیلورم مهمات روی مواضع دشمن استفاده کند.
این ترکیب منحصر به فرد از قابلیتها به سرعت B – ۱ B را به گزینهای مناسب برای پشتیبانی هوایی نزدیک تبدیل کرده است. در واقع، بوئینگ در سال ۲۰۱۸ با ثبت اختراعی برای طراحی توپی ریلی که برای Bone در نظر گرفته شده بود، به طور موثری بمب افکن سنگین را به یک توپ جنگی مافوق صوت شبیه به هواپیمای افسانهای “اسپوکی” AC – ۱۳۰ U تبدیل کرد.
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده شاهد یک تغییر چشمگیر در استراتژی هوایی خود بوده است؛ دور شدن از سلطه بر حجم (تعداد هواپیما) و به سمت سلطه از طریق فناوری. علی رغم اینکه لنسر برای اولین بار چهل سال پیش به پرواز درآمد، بروز رسانیها و ارتقاهای متعدد آن را به یک شگفتی تکنولوژیک تبدیل کرده است.
طراحی بال متحرک متغیر B – ۱ B مانند F – ۱۴ تامکت، یکی دیگر از پلتفرمهای ساخته شده در دوران جنگ سرد که برای جنگ جهانی سومی که هرگز رخ نداد ساخته شده بود، به آن اجازه میدهد تا در باندهای کوتاه تری فرود بیاید یا بلند شود، در حالی که محمولههای سنگین تری را حمل میکند. پس از پرواز، بالها به بدنه هواپیما متصل میشوند و ظاهری تقریباً جنگنده مانند به آن میدهند.
سرگرد “کایوت” لینی، مربی خلبان B – ۱ B از اسکادران بمب افکن ۲۸اُم گفته است: «وقتی بالها را شیب دار میکنید، جت کاملاً متفاوت پرواز میکند. با بازگرداندن بالها با حالت اولیه، قدرت مانور بسیار بیشتر میشود».
البته با ظرفیت باری قابل مقایسه با بی -۵۲، جابجایی ۱۶۷.۸ تن بار در سرعت جتهای جنگنده به قدرت زیادی نیاز دارد. اینجاست که چهار موتور توربوفن جنرال الکتریک F ۱۰۱ – GE – ۱۰۲ (با پس سوز) وارد عمل میشوند.
آنها برای ارتفاعهای پایین و متوسط تنظیم شده اند، بنابراین سرعت بالاست. این شتاب همچنان ادامه دارد و به سرعت از سرعت صوت میگذرد. این سرعت در عملیاتهای پشتیبانی هوایی نزدیک امروزی نیز مفید است.
لینی در این باره میگوید: «من در افغانستان به یاد دارم که نیروهای نظامی در سراسر این کشور به کمک نیاز داشتند و من میتوانستم در تمام طول مسیر با سرعت ۱.۲ ماخ پیش بروم و هنوز سوخت کافی برای خروج از آنجا را داشته باشم، بنابراین شما میتوانید سکویی را انتخاب کنید که در سمت شرق افغانستان قرار دارد و ۱۵ یا ۲۰ دقیقه بعد، من در حالی ظاهر میشوم که هیچ کس دیگری تا چند صد کیلومتری برای کمک وجود ندارد».
لی-۱ لنسر که پیش از فراگیر شدن فناوری پنهانکاری متولد شده بود، به مواد بازتاب دهنده رادار و توانایی پرواز در ارتفاعات بسیار پایین برای شناسایی نشدن متکی است.
لینی میگوید: «یکی از دیوانه وارترین ویژگیهایی که ما در B – ۱ داریم، سیستم دنبال کردن عوارض زمین است. ما میتوانیم از رادار برای پرواز در ارتفاع پایین استفاده کنیم، جایی که جت قرار است به زمین جلوی ما نگاه کند و ورودی زمین را در اختیار ما قرار دهد تا زمین را در حالی که با سرعت ۱۴ کیلومتر در دقیقه پرواز میکنیم، نزدیک به زمین پیش برویم».
در آن ارتفاع، بیشتر سیستمهای دفاع هوایی در تشخیص B – ۱ B از عوارض زمین اطراف آن مشکل دارند، به خصوص زمانی که خلبانان مسیرهای خود را در مناطق کوهستانی برنامه ریزی میکنند.
«پرواز در ارتفاع ۲۰۰ پایی بسیار دیوانه کننده است، اما ما میتوانیم این کار را در شب یا در هوایی که چیزی نمیتوانیم ببینیم، انجام دهیم. چیزی ترسناک در مورد اینکه بدانید کوههای ۲۰۰۰ یا ۳۰۰۰ فوتی در اطراف شما وجود دارند و شما در ارتفاع ۲۰۰ فوتی بین آنها پرواز میکنید. حاشیه خطا بسیار کم است».
نیروی هوایی پیش از این از قصد خود برای بازنشسته کردن لنسر B – ۱ B به نفع بمب افکن نفوذ عمیق آینده، B – ۲۱ Raider خبر داده بود، هر چند بعید به نظر میرسد که Bone به این زودیها به قبرستان برود و استفاده اخیر از بمب افکن بی-۱ لنسر به حمله به اهدافی در عراق و سوریه نشان داد که هنوز تا بازنشستگی این بمب افکن استراتژیک راه زیادی باقی است.
در آوریل ۲۰۱۸ نیز یک فروند B – ۱ B نوزده موشک کروز JASSM را با موفقیت به سمت اهدافی در سوریه پرتاب کرد. برد افزایش یافته و ویژگیهای پنهانکاری JASSM، آن را به یکی از مهمترین نقاط قوت B – ۱ B تبدیل کرده است که به آن اجازه میدهد سلاحهای خود را از فواصل دورتر و در فضای هوایی بسیار رقابتی شلیک کند. شاید حتی مهمتر از آن، LRASM یا موشک ضد کشتی دوربرد نیز در سال ۲۰۱۸ به ظرفیت عملیاتی استفاده در این بمب افکن اضافه شد.
امروزه ناوگان بمب افکن لنسر B – ۱ B درگیر مشکلات مربوط به سیستمهای صندلی ایجکت خود است، اما به نظر میرسد که این مشکلات به زودی حل خواهند شد و لنسر به بهترین حالت خود باز خواهد گشت.
برای چه مدت؟ گفتنش سخت است…، اما دو رئیس جمهور و تعداد زیادی از ضد هواییها قبلا تلاش کرده اند که بی-۱ لنسر را به خواب ببرند، و هیچ کس تاکنون نموفق به این کار نشده است.
با حمل بزرگترین محموله سلاحهای هدایت شونده و غیر هدایت شونده در فهرست نیروی هوایی ایالات متحده، B – ۱ چند منظوره، ستون فقرات نیروی بمب افکن دوربرد آمریکا است. این سلاح میتواند به سرعت مقادیر عظیمی از سلاحهای دقیق و غیر دقیق را به هر نقطه از جهان تحویل دهد.
پیکربندی ترکیبی بال / بدنه B – ۱، بالهای با هندسه متغیر و موتورهای پس سوز توربوفن، با هم ترکیب میشوند تا برد بلند، قابلیت مانور و سرعت بالا را در عین افزایش بقا برای آن فراهم کنند. از تنظیمات بال رو به جلو برای برخاستن، فرود، سوخت گیری هوایی و در برخی سناریوهای استفاده از سلاحهای ارتفاع بالا استفاده میشود. تنظیمات شیب دار بال عقب – پیکربندی اصلی رزمی بی-۱ – معمولاً در طول پرواز مادون صوت و فراصوت استفاده میشود و قابلیت مانور B – ۱ B را در سناریوهای ارتفاع پایین و بالا افزایش میدهد. سرعت و قابلیتهای هندلینگ B – ۱ به آن اجازه میدهد تا به طور بی نقص در بستههای مختلط نیرویی ادغام شود. این قابلیتها در ترکیب با محموله قابل توجه، سیستم هدف گیری راداری عالی، زمان پرسه زنی طولانی و قابلیت بقا، B – ۱ B را به عنصر کلیدی هر نیروی حمله ترکیبی تبدیل میکند.
B – ۱ یک سیستم تسلیحاتی بسیار متنوع و چند ماموریتی است. رادار دیافراگم مصنوعی B – ۱ قادر به ردیابی، هدف گیری و درگیر شدن با سیستمها در حال حرکت و همچنین حالتهای هدف گیری خودکار و تعقیب زمین است. علاوه بر این، یک سیستم ناوبری اینرسی بسیار دقیق به کمک سیستم موقعیت یاب جهانی، خدمه را قادر میسازد تا بدون کمک ناوبری زمینی حرکت کنند و همچنین با سطح بالایی از دقت با اهداف درگیر شوند. سیستمهای بی سیمی Combat Track II تا زمانی که Link – ۱۶ بر روی هواپیما نصب نشده باشد، اتصال پشت خط دید امنی را فراهم میکنند. در یک سناریو هدف گیری حساس به زمان، خدمه میتوانند از دادههای هدف گیری مرکز عملیات هوایی ترکیبی بر روی Combat Track II استفاده کنند، سپس به سرعت و به طور موثر به اهداف در حال نزدیک شدن حمله کنند.
تجهیزات جنگ الکترونیکی (جمینگ) حفاظت از خود B – ۱، گیرنده هشدار راداری (ALQ-۱۶۱) و سیستم اقدامات متقابل قابل توسعه (چاف و منور) و یک سیستم طعمه انداز کششی (ALE – ۵۰) تکمیل کننده سطح مقطع راداری اندک آن برای تشکیل یک سیستم دفاعی یکپارچه و قوی است که در نفوذ به فضای هوایی دشمن به لنسر میکند.
B – ۱ B یک نسخه بهبود یافته است که توسط دولت ریگان در سال ۱۹۸۱ آغاز شد. تغییرات عمده نسبت به B-۵۲، شامل افزودن ساختار اضافی برای افزایش بار تا بیش از ۳۳.۵ تن، بهبود رادار و کاهش سطح مقطع راداری به مقدار قابل توجهی بود. ورودی هوا به عنوان بخشی از این کاهش سطح مقطع راداری به طور گستردهای اصلاح شد و کاهش حداکثر سرعت به ماخ ۱.۲ را ایجاب میکرد.
اولین بمب افکن B – ۱ تولیدی در اکتبر ۱۹۸۴ پرواز کرد و اولین B – ۱ B در ژوئن ۱۹۸۵ به پایگاه نیروی هوایی دایس در تگزاس تحویل داده شد. قابلیت عملیاتی اولیه در تاریخ ۱ اکتبر ۱۹۸۶ به دست آمد. آخرین B – ۱ B در ۲ مه ۱۹۸۸ تحویل داده شد.
B – ۱ B تقریبا ۵۰ رکورد جهانی سرعت، حمل بار، برد و زمان صعود در کلاس خود دارد.
اولین پرواز: ۲۳ دسامبر ۱۹۷۴
معرفی: ۱ اکتبر ۱۹۸۶
سالهای تولید: ۱۹۷۳-۱۹۷۴ و ۱۹۸۳-۱۹۸۸
تعداد فروندهای ساخته شده: ۱۰۴ فروند
طول: ۴۵ متر
طول بال: ۴۲ متر
ارتفاع: ۱۰ متر
وزن خالی: ۸۷،۰۹۰ کیلوگرم
حداکثر وزن هنگام بلند شدن: ۲۱۶،۳۶۴ کیلوگرم
برد: قاره پیما (۹،۴۰۰ کیلومتر با محمولهای به وزن ۱۶.۸ تن؛ حداکثر برد ۱۲،۰۰۰ کیلومتر)
برد عملیاتی: ۵،۵۴۳ کیلومتر
سقف پروازی: ۶۰،۰۰۰ پا (۱۸،۰۰۰ متر)
نرخ ارتفاع گرفتن: ۲۸.۸۴ متر بر ثانیه
ظرفیت مهمات: ۶ نقطه اتصال بیرونی برای مهمات با ظرفیت ۲۳،۰۰۰ کیلوگرم
خدمه: ۴ نفر (فرمانده، کمک خلبان، و دو افسر سیستمهای تسلیحاتی)
موتورها: ۴ موتور توربوفن General Electric F۱۰۱-GE-۱۰۲ با پس سوز
حداکثر سرعت: ۱،۴۴۰ کیلومتر بر ساعت (۱.۲۵ ماخ در سطح دریا)
تجهیزات تسلیحاتی: ۸۴ بمب ۲۲۵ کیلویی یا ۲۴ بمب ۹۰۰ کیلوگرمی همه کاره؛ بیش از ۸۴ مین دریایی ۲۲۵ کیلوگرمی Mk-۶۲ یا ۸ بمب ۹۰۰ کیلوگرمی از نوع Quick Strike؛ بیش از ۳۰ مهمات خوشهای (CBU-۸۷, -۸۹, -۹۷) یا ۳۰ پرتاب کننده مهمات تصحیح بادی (CBU-۱۰۳, -۱۰۴, -۱۰۵) ; تا ۲۴ مهمات تهاجمی هدایت مشترک ۹۰۰ کیلوگرمی یا ۱۵ مهمات ۲۲۵ کیلوگرمی از نوع GBU-۳۸؛ بیش از ۲۴ فروند موشک هوا به سطح استندآف AGM-۱۵۸A، مهمات تهاجمی هدایت لیزری GBU-۵۴