اقتصاد۲۴-زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سخنانی اعلام کرد که «ایران بزرگترین مصرفکننده نان در جهان است» او گفته «در ایران مردم بین ۳۷ تا ۴۰ درصد از نرم جهانی بیشتر نان مصرف میکند.» حدس و گمانها حاکی از این است که طرح این سخنان در شرایط فعلی نشانهای از تلاش برای حذف یارانه نان و سپس افزایش قیمت نان است.
این سخنان در حالی مطرح میشود که جلسات بررسی تعیین دستمزد کارگران کماکان در حال انجام است و تاکنون نتیجهای به همراه نداشته است.
اخیرا هم روزنامه اعتماد در گزارشی سبدغذایی را که از سوی وزارت بهداشت منتشر شده بود، تحلیل کرد که در آن نشان میداد میزان کالری مصرفی روزانه کارگران کاهش پیدا کرده است، از گوشت و مرغ گرفته تا میوه و سبزیجات. بعد از انتقادها به این موضوع، وزارت بهداشت با تکذیب این موضوع، اعلام کرد که جدول منتشر شده سبد غذایی قدیمی است و مبنای تعیین دستمزد این جداول سبد غذایی نخواهد بود.
حسین راغفر اقتصاددان و کارشناس حوزه فقر و آسیبهای اجتماعی در گفتگو با رویداد ۲۴، به موضوع حذف یارانه نان که قوت غالب مردم جامعه است، اشاره میکند و معتقد است بخشی از مردم اکنون حتی توان خرید نان را هم ندارند و ادامه این رویه مردم را فقیرتر میکند. بخشهای مهم این گفتگو را میخوانید.
*سالیانه ۲۰۰ هزار میلیاردتومان یارانه غلط به نان میدهند. مطالعهای بالغ بر دو دهه قبل درباره نان و اینکه چگونه میشود آن را سامان درستی داد، انجام شد، اما متاسفانه هیچ کس به این مطالعه توجهای نکرد، در حالی که هزینههای زیادی برای این بررسی صورت گرفته شده بود و نتایج خوبی هم از آن حاصل شده بود.
*بحث این است که نان در یک فرایندی از یک کاشت، داشت و برداشتی حاصل میشود و تبدیل آن به آرد و ارسال آن به نانواییها. بخش قابل توجهی تحت تاثیر فشار تولیدکنندگان نان مدرن و صنعتی در مقابل نان سنتی است. نانی که به صورت صنعتی تولید میکنند احتمالا با کیفیت بهتری هم است، اما نکته این است که بسیار گران است.
بیشتر بخوانید:اطلاعیه مهم وزارت اقتصاد درباره کارتخوان نانوایان
*نان در کشور ما به عنوان قوت غالب تعریف میشود و بخشی از مردم کالری روزانه را از این طریق دریافت میکنند. اتفاقا از آنجایی که نان برای طبقات گستردهای از جامعه یک «کالای گیفن» محسوب میشود، یعنی هرچقدر که قیمت آن افزایش پیدا میکند، تقاضا برای آن هم زیاد میشود. چرا که مردم طبقات متوسط و ضعیف جامعه، کالای جایگزینی برای نان ندارند و وقتی قیمت کالاها از جمله نان بالا میرود، آنها کالاهای دیگر که ریز مغزیها را تعیین میکند مانند گوشت، تخم مرغ، شیرو لبنیات را کم میکنند، اما نان، چون کالری ارزانتری را در اختیار آنها میگذارد را بیشتر مصرف میکنند.
*این سیاستها با توجه به اینکه فقر گستردهتر شده است، تقاضا برای نان سنتی بیشتر شده است؛ بنابراین دلایل فقر مردم ریشهیابی نشود راهحل مناسبی هم نمیتوان پیدا کرد.
*در شرایط کنونی «اینها» میخواهند تا جایی که میتوانند یارانه نان را حذف و یا کم کنند. از این جهت [این اظهارنظرها]به نظرم مقداری از آن بازیهایی است که برای کاهش یارانه نان در کشور صورت میگیرد و نمودهای آن را هم در تحویل آرد به نانواییها میتوانیم ببینیم که به هر صورت سهمیه نانواییها کمتر شده است.
*این روزها بحث تعیین دستمزد هم مطرح است، قطعا که دستمزد کارگران در سال جدید متناسب با تورم و گرانیها نخواهد بود و سالهاست که این اتفاق رخ نداده است. سیاستهای بخش عمومی موجب شده مردم فقیرتر شوند و به همین دلیل هم مردم را متهم میکنند به این که آنها زیاد نان میخورند؛ یکی از سیاستهایی که در ۳۵ سال گذشته دنبال شده است، همین سرکوب دستمزدهای نیروی کار است.
*دستمزد در تولید ناخالص داخلی کمتر و کمتر شده است و مردم از یک سو تورم بالا را تحمل میکنند و از سوی دیگر، افزایش دستمزد فقط ۲۰ درصدی است. پیامدهای این مسئله فقیرترشدن مردم و نیروی کار است. همچنین قدرت خرید مردم روزبهروز کمتر و هزینههایشان بیشتر شده و کالای نان برایشان تبدیل به کالای گیفن شده است.
*بالارفتن هزینه زندگی نیروی کار وی سلامت زندگی مردم تاثیر مستقیم و منفی گذاشته است و با پدیدههای مختلفی مانند کوتاهی قد، خمیدگی استخوانها مواجه شدیم که همه اینها ناشی از سیاستهای اقتصادی است که باعث فقیر شدن و مریض شدن مردم شده است.
*اکنون حتی در بسیاری از کلانشهرها و همین تهران، مردم توانایی خرید نان را هم ندارند و بدون حمایت مردم دیگر و خیرین نمیتوانند به نان دسترسی پیدا کنند. در همین امسال قیمت نان دوبرابر شده است. به نظرم این آقایان هم مجددا میخواهند قیمتها را بالا ببرند، هم یارانه کالاهای قوت غالب بخش قابل توجهی از مردم را کم کنند و حتما هم موفق خواهند شد، چراکه زور و قدرت در دست آنها است. مردم بیچاره که کاری نمیتوانند انجام دهند و اگر مردند هم مهم نیست تا الان هم بیخودی به دنیا آمده بودند.