اقتصاد۲۴، مریم وحیدیان: یوجین اف. فاما زاده ۱۴ فوریه ۱۹۳۹ یک اقتصاددان آمریکایی است که به ویژه به خاطر کارش در زمینه تئوری پورتفوی و قیمتگذاری دارایی، چه نظری و چه تجربی، شناخته شده است. او از جمله اقتصاددانان مکتب شیکاگو به شمار میرود که در زمینه اقتصاد مالی و فاینانس فعالیت کرده است. او استاد دانشگاه شیکاگو نیز هست.
یوجین فاما در بوستون، ماساچوست متولد شد، مدرک لیسانس خود را در زبان فرانسه از دانشگاه تافتز در آمریکا دریافت کرد و مدرک کارشناسی ارشد و دکتری خود را از دانشگاه شیکاگو، در رشته اقتصاد و سپس رشته فاینانس و امور مالی دریافت کرد، جایی که او بیشتر دوران تدریس خود را نیز در آنجا گذراند.
در پایان نامه دکترای او پس از بررسی داده ها و دیتاهای موجود به این نتیجه رسید که حرکت قیمت سهام غیرقابل پیش بینی است و از حرکت تصادفی پیروی میکند. این پایاننامه در شماره ژانویه ۱۹۶۵ مجله تجارت با عنوان رفتار قیمتهای بورس منتشر شد. آن کار متعاقباً در یک مقاله کمتر فنی به نام Random Walks in Stock Market Prices بازنویسی شد که در ژورنال تحلیلگران مالی در سال ۱۹۶۶ و سرمایه گذار نهادی در سال ۱۹۶۸ منتشر شد.
شناخته شدهترین اثر او که با کنت فرنچ نوشته شد، مجموعهای از مقالات بود که عواملی را توصیف میکردند که میتوانند بازده سهام را از نظر ارزش بازار مشخص کنند.
بیشتر بخوانید: جیمز هکمن کیست؟/ اقتصاددان برتر نظریه توسعه اقتصادی از طریق توسعه انسانی
یوجین فاما تدریس را در سال ۱۹۶۳ آغاز کرد . او در سال ۲۰۱۳ موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد و بیش از ۱۰۰ مقاله تاکنون منتشر کرد.
در آن زمان ، فاما به ایدهای در حوزه امور مالی دست یافت که بسیار مورد توجه همگان قرار گرفت. فاما به همراه کنت آر فرنچ و دارتموث به ایدهای پیشگامانه که برای اولین بار در سال ۱۹۹۳ پیشنهاد کردند رسیدند. مدلی که برای اندازه گرفتن ارزش و ریسک بازار دارایی به منظور قیمت گذاری آن پیشنهاد شد و به مدل سه عامل Fama-French ، معروف شد. برای این مقاله وی موفق شد جایزه اسمیت-بریدن (با نویسنده مشترک کنت آر فرنچ) برای بهترین مقاله در مجله مالی در سال ۱۹۹۲، «مقطع بازده سهام مورد انتظار» را دریافت کند.
وی همچنین جوایز دیگری نیز داشته است که از آن جمله می توان به جایزه Fama-DFA برای بهترین مقاله منتشر شده در سال ۱۹۹۸ در مجله اقتصاد مالی در حوزه های بازار سرمایه و قیمت گذاری دارایی، "بازده بلندمدت بازدهی بازار و امور مالی رفتاری"، جایزه جنسن (مقام دوم) برای بهترین مقاله در امور مالی شرکتها و سازمانها منتشر شده در مجله اقتصاد مالی در سال ۲۰۰۱، جایزه نیکلاس مولودوفسکی از مؤسسه CFA، ۲۰۰۶، برای "مشارکت برجسته در حرفه سرمایه گذاری با اهمیتی که جهت این حرفه را تغییر داده و آن را به استانداردهای بالاتری از موفقیت ارتقا می دهد و جایزه نوآوری CME Fred Arditt24 آوریل ۲۰۰۷ اشاره کرد.
جایزه جنسن (مقام دوم) برای بهترین مقاله در امور مالی شرکتها و سازمانهای منتشر شده در مجله اقتصاد مالی در سال ۲۰۰۶. "سودآوری، سرمایه گذاری و میانگین بازده" (با کنت آر فرنچ)، و جایزه بهترین دیدگاههای گراهام و داد از مجله تحلیلگران مالی، ۲۰۱۲ از دیگر جوایز یوجین فاما بوده است.
کار فاما عمدتاً داده محور بود. وی حرکات تاریخی قیمت سهام را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و به این نتیجه رسید که قیمت سهام از "گام تصادفی(random walk)" پیروی میکند. گام تصادفی یک اصطلاح آماری است که برای توصیف یک سری داده ها استفاده می شود که میانگین و واریانس آن در طول زمان تغییر می کند و بنابراین اساساً غیرقابل پیش بینی است. یافته های او به معنای این بود که حتی برای یک سرمایهگذار حرفهای بسیار دشوار است، با تلاش برای پیش بینی حرکات قیمت سهام در کوتاه مدت حرکات آتی بازار را بفهمد. بنابراین ، بسیار بهتر است به جای شرکت در یک تلاش بیهوده سهام در یک سبد کاملاً گسترده از سهام بورسی سرمایهگذاری کنید.
فرضیه بازار کارآمد فاما منجر به انفجار تحقیق در اقتصاد و امور مالی شد. همچنین منجر به توسعه صندوقهای شاخص سهام که ابزارهای سرمایه گذاری هستند که شامل انتخاب سهام هستند که کل شاخص را تشکیل میدهند و بنابراین به عنوان ابزاری برای سرمایه گذاری در کل بازار خدمت می کنند. بسیاری از نشریات فاما شامل تئوری امور مالی (۱۹۷۲ ) ، مبانی مالی: تصمیمات نمونه کارها و قیمت اوراق بهادار (۱۹۷۶) و بیش از ۱۰۰ مقاله ژورنال دیگر است. در نظریه بازار کارآمد یوجین فاما کارایی به سه بخش قوی نیمه قوی و ضعیف تقسیم شده است.
یوجین فاما در سال ۱۹۷۰ در «بازارهای سرمایه کارآمد: مروری بر تئوری و کار تجربی»، بازاری را بهعنوان «بازار کارآمد اطلاعاتی» تعریف کرد که قیمتها در هر لحظه تمام اطلاعات موجود در مورد ارزشهای آتی را در بر گیرند. کارایی اطلاعاتی نتیجه طبیعی رقابت، ورود نسبتاً رایگان و هزینه کم اطلاعات است. اگر سیگنالی وجود داشته باشد که در قیمتهای بازار گنجانده نشده است، مبنی بر اینکه ارزشهای آتی بالا خواهند بود، معاملهگران رقابتی روی آن سیگنال خرید خواهند کرد. با انجام این کار، قیمت را تا زمانی که به طور کامل اطلاعات موجود در سیگنال را منعکس کند، پیشنهاد می دهند.
بسیاری از سردرگمی در مورد "کارایی" نشان دهنده ناآگاهی ساده از این تعریف است. فاما از یک کلمه رایج برای تعریف یک پدیده دقیق جدا از معنای عامیانه کلمه استفاده کرد. محققان اصطلاحات را همیشه به این شکل تعریف میکنند - برآوردگرهای «کارایی» در آمار، تخصیصهای «کارایی پارتو» در اقتصاد و غیره تعاریف دقیقی دارند. اما افرادی که این تعاریف را نمی دانند می توانند در مورد کار آکادمیک حرف های بیهوده بزنند و بنویسند.
یک بازار کارآمدِ اطلاعاتی نیازی به پردازش کارآمد سفارشات ندارد. یک بازار کارآمد اطلاعاتی میتواند از نظر اقتصادی دارای اختلال ناکارآمد باشد، تا زمانی که این موقعیتها قابل پیشبینی نباشند. برای گفتن "اختلال ثابت می کند بازارها ناکارآمد هستند"، بازتابی کلاسیک از این ناآگاهی است. پیشبینی اصلی فرضیه بازارهای کارآمد «ژِن» دقیقاً این است که حرکت قیمت سهام غیرقابل پیشبینی است! یک بازار کارآمد اطلاعاتی قرار نیست روشن بین باشد. سود ثابت بدون ریسک، در واقع رد واضح مسأله کارایی است. کارایی اطلاعاتی به معنای یک و تنها یک چیز است: قیمت ها منعکس کننده اطلاعات موجود هستند.
به عقیده فاما در بازارهای دارایی پیامدهای عملی این یافته که بازارها به طور شگفت انگیزی کارآمد هستند بسیار زیاد است. رشد صندوق شاخص تا حد زیادی مدیون کارایی است. بدون کارآیی، ممکن است همه ما با مدیران فعال با دستمزد بالا سرمایه گذاری کنیم که به هزینه دیگران به ما بازدهی بالاتری را وعده می دهند. رویههای استاندارد در حسابداری، مقررات و قانون در حال حاضر به طور معمول فرض میکنند که قیمت دارایی بهترین معیار ارزش است.