اقتصاد۲۴- اسماء ۵۱ ساله میگوید: «ما خوشحال بودیم که از جنگ، مرگ و ویرانی گریختیم، اما از نظر روانی این فرار به این معناست که شما میروید و ممکن است دیگر هرگز برنگردید. ما آمبولانسهای زیادی را دیدیم که حامل افرادی بودند که در وضعیت وحشتناکی به سر میبردند. خدا را شکر که ما خوب هستیم.»
عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر چندین بار گفته است که ورود به مصر بههیچوجه راهحل مردم محاصرهشده، گرسنه و آوارهی غزه نیست. در اجلاس صلح قاهره در اکتبر گذشته، وی با ایراد یک سخنرانی، موضع خود را به صراحت بیان کرد و گفت: حل مسئله فلسطین بدون در نظر گرفتن راهحل عادلانه اتفاق نمیافتد و این راهحل تحت هیچ شرایطی قرار نیست به ضرر مصر باشد.»
او در ۲۴ مارس پس از عیادت از مجروحان فلسطینی در بیمارستان عمومی آریش به همراه آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، این حرف خود را تکرار کرد. سیسی در بیانیهای به نقل از روزنامه دولتی الاهرام گفت که مخالفت وی با اسکان آوارگان فلسطینی غزه در مصر «صریح و قاطعانه» است.
اما وضعیت میدانی در غزه وخیم است. با ادامه جنگ، سازمان ملل و سازمانهای مختلف امدادرسان تخمین میزنند که حداقل ۱/۷ میلیون نفر یا ۸۵ درصد از جمعیت غزه، از خانههای خود آواره شدهاند. شمال غزه که ارتباطش با کامیونهای کمکرسانی قطع شده، در آستانه قحطی است. وزارت بهداشت غزه تخمین میزند که حداقل ۳۴ هزار فلسطینی کشته شده و نزدیک به ۸۰ هزار نفر زخمی شدهاند. کسانی که منابع مالی برای پرداخت هزینههای نجومی دریافت مجوز عبور از مرز را دارند، با در نظر گرفتن احتمال واقعی مرگ بر اثر گرسنگی و یا حملات هوایی اسرائیل، تلاش میکنند به مصر بگریزند درحالیکه میدانند اسرائیل ممکن است هرگز اجازه بازگشتشان به غزه را ندهد.
سخنگویان کابینه اسرائیل در گفتگو با رسانههای بینالمللی بارها تاکید کردهاند که جنگ غزه علیه حماس است نه علیه مردم غیرنظامی. آنها میگویند که اسرائیل تمام تلاش خود را میکند تا از آسیب رساندن به غیرنظامیان جلوگیری کند. با این وجود، اسرائیل مرزهای خود را به روی غیرنظامیان غزه که در یک منطقه جنگی گرفتار شدهاند، بسته است. به استثنای اقلیت کوچکی از مردم غزه که تابعیت اسرائیلی دارند، تنها گزینه برای غیرنظامیانی که میخواهند غزه را ترک کنند این است که از طریق رفح به سمت مصر حرکت کنند. دیاباللوح، سفیر فلسطین در مصر، در یک کنفرانس مطبوعاتی در قاهره گفت که نزدیک به ۸۵ هزار فلسطینی از ۷ اکتبر تا پایان ماه مارس وارد مصر شدهاند. او گفت که روزانه بهطور متوسط ۷۰۰ فلسطینی از رفح به سمت مصر عبور میکنند.
کسانی که وارد قاهره شدهاند میگویند که شکل وحشیانه جنگ فعلی با تهاجمات نظامی قبلی اسرائیل قابل مقایسه نیست. آنها آسیب دیدهاند و اغلب پس از هزینه کردن پسانداز خود برای خرید مجوز عبور، فقیر شدهاند و بدون دارایی، بدون شغل و بدون هیچ چشماندازی از آینده وارد مصر میشوند. تنها چیزی که به دوش میکشند بار نگرانی برای عزیزانشان و خانههایی است که ترکشان کردهاند.
خانواده شالایل در ۱۱ اکتبر خانه خود را در شهر غزه ترک کردند. آنها فقط پاسپورت و تعدادی لباس برداشتند و معتقد بودند که بهزودی باز خواهند گشت. اما بعداً متوجه شدند که ساختمان آپارتمانشان با خاک یکسان شده است. در طول هفته اول جنگ، آنها پنج بار نقلمکان کردند. اول به خانیونس و در نهایت به مدرسهای در رفح؛ جایی که تمام خانواده در اتاقی به مساحت ۱۲ مترمربع زندگی میکردند.
قبل از جنگ، رجایی ۶۰ ساله، متخصص پوست و صاحب زمین کشاورزی بود. اسماء در مدیریت پروژه با سازمانهای غیردولتی کار میکرد. پسر آنها «عمر» که ۲۷ سال دارد، هنرمند دیجیتال بود و بهتازگی استودیوی خود را تاسیس کرده بود. «برا» ۲۴ساله، از دانشگاه ویرانشدهی الازهر در غزه فارغالتحصیل شده بود و قرار بود در ۷ اکتبر اولین قرارداد کاری رسمی خود را بهعنوان مترجم امضا کند. «آیا» ۱۷ ساله و «عبدالرحمن» ۱۴ ساله دانشآموزان دبیرستان و پیانیستهای بااستعدادی بودند. خانواده تصمیم گرفتند غزه را ترک کنند، زیرا رجایی یک بیماری مزمن پزشکی دارد و عمر در سال ۲۰۲۰ به سرطان مبتلا شده بود، بنابراین هر دو به مراقبتهای پزشکی و داروی تخصصی نیاز داشتند.
اسماء با توضیح اینکه جنگ تمام داراییهای مالی آنها از جمله خانه و زمین آنها را نابود کرده است، گفت: «تصمیم دشواری بود. رفتن به تبعید، ناامنی مالی وحشتناکی را به همراه خواهد داشت. به این دلیل که آنها باید ۳۲ هزار و ۵۰۰ دلار برای پرداخت هزینههای مجوز عبور از رفح و ورود به مصر جمع میکردند. یعنی ۵ هزار دلار برای هر یک از اعضای خانواده بالای ۱۶ سال و ۲ هزار و ۵۰۰ دلار برای عبدالرحمن ۱۴ساله. این خانواده خوششانس بود که دوستانی داشتند که قبل از آنها به مصر آمده بودند و توانستند به آنها کمک کنند تا یک آپارتمان مبله در منطقه شهرک پنجم قاهره پیدا کنند. رجایی گفت: «ما از بزرگی قاهره شوکه شدیم. شهر غزه نصف شهرک پنجم است.»
«عبدالرحمن» و «آیا» اکنون با ابتکاری که توسط تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری راهاندازی شده است، بهصورت آنلاین به مدرسه میروند. عمر توانسته است برخی از کارهای دیجیتال را از راه دور انجام دهد. اسماء و رجایی در تلاشند تا بفهمند که چه کاری میتوانند انجام دهند. آنها در حال بررسی راهاندازی یک کسب و کار تهیه غذا برای تامین هزینههای زندگی هستند.
فلسطینیانی که در مصر هستند تحت نظارت کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل قرار ندارند. در همین حال، آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک فقط در اردن، لبنان، سوریه، غزه، کرانه باختری و اورشلیم شرقی فعالیت میکند نه در مصر. سحر الجبوری، رئیس دفتر نمایندگی آنروا در قاهره میگوید: «ما در مصر مأموریتی نداریم. بدون کمک یک آژانس بینالمللی یا دولت مصر، فلسطینیهای غزه که در مصر هستند، اغلب برای حمایت مالی به افراد، مؤسسات خیریه خصوصی و سازمانهای مردمی وابسته هستند. حتی مراقبتهای پزشکی آنها اغلب توسط حامیان مالی فردی و شرکتی پوشش داده میشود.»
جامعه مدنی مصر برای پر کردن این خلأ وارد عمل شده است. یکی از این ابتکارات «شبکه فلسطین» است. این ابتکار شامل گروهی از مادران قاهرهای آمریکایی، فلسطینی و مراکشی است. این شبکه در ماه ژانویه برای جمعآوری کمکهای مالی و ارتباط نیازمندان با حامیان مالی راهاندازی شده است. آنها مرکز لباس را در یک واحد آپارتمانی در حومه قاهره برای خانوادههای آواره غزه افتتاح کردند تا از بین لباسها و کفشهای اهدایی انتخاب کنند.
اتاقهای این واحد مملو از خانوادههایی بود که اقلامی را انتخاب میکردند. برخی از داوطلبان اطلاعات افرادی را که تازه وارد شده بودند ثبت و ضبط میکردند. بیشتر داوطلبان اهل غزه هستند که در ابتدا برای کمک به خانواده خود به این مرکز مراجعه کرده بودند و حالا به کسانی که بعد از آنها آمدهاند کمک میکنند. سازماندهندگان تخمین میزنند که حدود هزار و ۲۰۰ فلسطینی از طریق این مرکز که روزانه به ۱۰ تا ۱۴ خانواده خدمات ارائه میدهد، خدمات میگیرند. استفانی هوپر، ۵۸ ساله، یکی از بنیانگذاران این شبکه میگوید: «بسیاری از مردم به اجاره، به غذا و به ملزومات دیگر نیاز دارند؛ آنها هیچ چیز ندارند. به همین دلیل ما شروع به کار کردیم. ما میخواهیم مردم بتوانند با عزت زندگی کنند.»
هوپر، یک آمریکایی است که با یک زن مصری ازدواج کرده است و از سال ۱۹۸۸ در قاهره زندگی میکند. او میگوید که این شبکه با درخواست کمک شفاهی از سوی یک خانواده آغاز به کار کرد. کار بشردوستانه فعالیت جدیدی برای او محسوب میشود. او قبلاً در مرکز تهیه غذا کار میکرد. دوستان و آشنایان مشتاق کمکرسانی بودند و این اشتیاق مدام در حال افزایش است.
داوطلبان فلسطینی خود به یک جامعه تبدیل شدهاند و تجارب مشترک خود را به اشتراک میگذارند و به زندگی بدون ساختار خود، ساختار میبخشند. تعدادی دانشجو نیز در میان داوطلبان حضور دارند. منیر اسکایک، ۲۰ ساله، که در ماه نوامبر وارد مصر شد، سال سوم خود را در رشته مهندسی نرمافزار در دانشگاه الازهر میگذراند. او اکنون در حال توسعه یک سیستم برنامه کاربردی تحت وب برای شبکه فلسطین است و در عین حال بهدنبال کار هم میگردد. داوطلب دیگر، علی نصروف، ۲۶ ساله است که سال چهارم خود را در الازهر میگذراند و بهعنوان معلم گیتار کلاسیک کار میکرد و در موسیقی درمانی پس از جنگ نیز تخصص داشت. نصروف که در ماه دسامبر وارد مصر شد، میگوید: «خیلی خوب است که داوطلب این کار شدهام».
«ابتکار سناد» نهاد متشکل از فلسطینیهای آواره است که از دیگر فلسطینیهای آواره در غزه و قاهره حمایت میکند. بنیانگذار این نهاد امل عونی، ۲۸ ساله است که دارای مدرک توسعه اجتماعی بوده و فعال سابق جوانان است. او هنگام شروع جنگ در یک سفر کاری در قاهره بود و از آن زمان نتوانسته به خانه بازگردد. عونی توضیح میدهد که «سناد» در عربی به معنای «حمایت» است، «زیرا ما از یکدیگر حمایت میکنیم.»
این گروه برای تهیه غذاهای گرم و نان به خانوادههای ساکن در پناهگاهها و چادرها در رفح پول جمعآوری میکند. در قاهره هم آنها در زمینه غذا، اجاره، درمان پزشکی، پوشاک و سایر نیازهای اولیه به خانوادهها کمک میکنند. سناد همچنین فلسطینیهای آواره را برای دریافت حمایت عاطفی و اجتماعی گردهم آورده است.
پدر و مادر عونی، هشت خواهر و برادر و نامزد او هنوز در غزه هستند. او میگوید: «وقتی والدینم از من میپرسند چه میخورم، نمیخواهم به آنها جواب بدهم. نمیتوانم وقتی آنها ناخوش هستند، خوشحال باشم.» او جواهرات خود را فروخته تا پول جمعآوری کند تا نامزدش را از غزه بیرون بیاورد، اما قیمت جواهرات برای تامین هزینههای گزاف مجوز عبور کافی نبود.
ابواب الخیر، یک مؤسسه خیریه است که در سال ۲۰۱۸ تأسیس شد و به دانشجویان فلسطینی که بدون منبع مالی در مصر سرگردان ماندهاند و خانوادههایی که دیگر توانایی پرداخت اجارهبها را ندارند، کمک میکند. بنیانگذار ابواب الخیر، هیثمالطبیع، روزنامهنگار مصری است که اکنون در ریاض مستقر است. او میگوید که این سازمان بهطور متوسط ماهانه ۳ هزار و ۵۰۰ پوند مصری معادل ۷۳ دلار، برای دانشجویان فلسطینی فراهم میکند و به تجهیز آپارتمان برای خانوادهها کمک میکند. او، اما معتقد است که این کمکها کافی نیست، چون تعداد خانوادهها مدام در حال افزایش است و از جایی به بعد دیگر نمیتوان به همه کمک کرد.
تلاشهای سازمانهای مردمی با فراخوانهایی برای کمک تکمیل میشود که بهطور غیررسمی و از طریق دهان به دهان اطلاعرسانی میشود. یکی از این فراخوانها تامین غذا برای ۴۰ بیمار سرطانی فلسطینی و خانوادههایشان، در بیمارستانی در منطقه پرجمعیتی در شرق قاهره در طول ماه رمضان بود. یکی دیگر برای تهیه لباس نوزاد برای یک مادر فلسطینی بود که سهقلو به دنیا آورده بود.
گروهی به نام «زنان فلسطین» فهرستی از خانوادههای فلسطینی و میزان کمکهای مالی مورد نیاز برای هر یک را منتشر میکنند. بهعنوان مثال، چهار خواهر و برادر - ۱۴، ۱۸، ۲۲ و ۲۴ ساله که والدینشان در غزه کشته شدند و دو نفر از آنها مجروح شدهاند، نیاز فوری به شهریه، لباس، کمک هزینه ماهانه و احتمالاً ۳۰ هزار دلار برای جراحی گوش داخلی دارند.
«آیا آکل»، ۴۲ ساله، نیمه مصری و نیمه فلسطینی است. او در قاهره زندگی میکند و در زمینه حمایت مالی و عاطفی از خانوادههای غزه کمک میکند. پدربزرگ فلسطینی و مادربزرگ مصری او در جریان نکبة در سال ۱۹۴۸ از بیتالمقدس آواره شدهاند. آنها زمانی که پدرش ۵ ساله بود، وارد مصر شدند. او میگوید: «برای من، کمک به فلسطینیهای غزه یک دغدغه شخصی است. من شاهد تقلای پدرم بودم.
همیشه او را میدیدم که حس میکرد از خانهاش دور است». «آیا» در مصر به دنیا آمد، اما تنها در سال ۲۰۰۴ و پس از تصویب قانونی که حسنی مبارک، رئیسجمهور وقت، که به فرزندان زنان مصری مزدوج با مردان خارجی تابعیت میداد، توانست تابعیت مصری را بگیرد. پیش از این، زنان مصری که با اتباع خارجی ازدواج میکردند نمیتوانستند تابعیت خود را به فرزندان خود منتقل کنند.
پدربزرگ «آیا» یک عمدهفروش پارچه در بیتالمقدس بود. پس از خروج او از بیتالمقدص در طول جنگ ۱۹۴۸، دولت اسرائیل کسبوکار او را مصادره کرد. تنها چیزی که توانست نگه دارد خانهاش بود. حالا افراد دیگری در آن خانه زندگی میکنند، چون اگر این خانه خالی باشد، اسرائیل آن را مصادره میکند. پدربزرگ و مادربزرگ او توانستند کسب و کار خود را در مصر دوباره راهاندازی کنند. امروز «آیا» شرکت خود به نام Aya Textiles را اداره میکند. هرچند که آنها شکرگذار وضعیت فعلی خود هستند، اما «آیا» میگوید که پدرم هنوز حس میکند که از خانهی خود نیست.»
«آیا» میگوید موضوع مشترکی که او را به خانوادههای غزه مرتبط میکند و باعث میشود که به آنها کمک کند این است که هیچ کدامشان نمیخواهند فلسطین را ترک کنند. یک زن فلسطینی به همراه دختران ۱ و ۷ ساله خود پس از یک حمله هوایی برای چند ساعت زیر آوار محبوس شدند. ضربه روحی آنها با تجربهای وحشتناک در بیمارستانی پر ازدحام که به سختی عملیاتی شده بود، تشدید شد. تابعیت مصری این زن مسیری برای فرار او و خانوادهاش به مصر باز کرد، اما آنها تنها به این دلیل که احساس میکردند گزینه دیگری وجود ندارد، حاضر شدند غزه را ترک کنند. شوهر این زن در بلژیک است، اما آنها نمیتوانند به او بپیوندند. اخذ ویزا تقریباً غیرممکن است. «آیا» میگوید: «من فکر میکنم اینجا شرایط برای مردم بسیار سخت خواهد بود. جمعآوری پول برای این مردم کار سادهای است، اما دادن ثبات، خانه و مدرسه بسیار سخت است.»
فلسطینیها بهویژه پس از جنگهای ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ موجموج از مصر گریختند. اما دولت مصر آنها را اتباع خارجی معرفی کرده است. اخذ مجوز اقامت مستلزم شرایط خاصی مانند ازدواج با یک مصری یا داشتن مجوز کار است. یافتن شغل نیز دشوار است، زیرا قانون کار مصر اینطور میگوید که تنها ۱۰ درصد از کارکنان یک شرکت خاص میتوانند اتباع خارجی باشند. البته به استثنای شرکتهایی که در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی تاسیس شدهاند که محدودیت برایشان ۲۵ درصد است.
بیشتر بخوانید: شکست سیاست آمریکایی؛ سایه تیره بر سرنوشت دریای سرخ
عروب العابد، مشاور پژوهشی امور پناهندگان مستقر در امان و دانشیار دانشگاه بیرزیت در کرانه باختری است که کتابش تحت عنوان «بیحفاظ: داستان فلسطینیها در مصر از سال ۱۹۴۸» براساس مصاحبههایی است که بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ با ۸۰ خانواده فلسطینی انجام شده است. او تخمین میزند که از ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار فلسطینی در حال حاضر در مصر زندگی میکنند که اکثر آنها در وضعیت عدم امنیت قانونی و اقتصادی قرار دارند. او میگوید: «آنچه در کتابم نوشتم تا همین امروز صادق است. مصر باید مسئولیتش را در قبال پناهجویانی که در سرزمینش زندگی میکنند بر عهده بگیرد.».
اما مصر در میانه یک بحران اقتصادی، با بدهی هنگفت، کمبود شدید ارز خارجی و تورم فزاینده قرار دارد. از اوایل سال ۲۰۲۲، پوند مصر بیش از دوسوم ارزش خود را در برابر دلار از دست داده است. حملات حوثیها به کشتیرانی دریای سرخ باعث شده درآمد کانال سوئز بیش از ۵۰ درصد کاهش یابد. این کشور برای حمایت و تامین نیازهای جمعیت ۱۰۶ میلیونی خود در تقلا است، چه رسد به پناهندگان فلسطینی. البته باید بیش از ۵۰۰ هزار نفری که در سال گذشته از سودان گریخته و به مصر آمدهاند را نیز به جمعیت فلسطینیها افزود.
از نظر مردم غزه، گزینهها کاملاً روشن است؛ یا باید از غزه فرار کنند و زنده بمانند یا در غزه بمانند و با تهدید دائمی مرگ براثر گرسنگی، بمبارانهای هوایی، شلیک گلوله و یا بیماری مواجه شوند. ندال العبادله، ۴۶ ساله، به دنبال دستور ارتش اسرائیل برای حرکت به سمت جنوب غزه، خانه خود را در خانیونس به همراه همسرش فدوی و چهار فرزندش ترک کرد. آنها ۸۰ روز در چادری در رفح زندگی کردند. خانه العبادله و کسب و کار او - یک مدرسه رانندگی و پنج ماشین - همه ویران شدند. او تلفنش را بیرون آورد تا عکسهایی از خانه سهطبقهاش را به من نشان دهد که اکنون تلی از آوار است.
کوچکترین پسر ندال، محمد ۱۳ساله، به بیماری دژنرتیو مبتلاست و روی ویلچر نشسته است. همسرش دیابت دارد. بدون داشتن برق در غزه، نگه داشتن انسولین همسرش در دمای مورد نیاز دشوار بود. او میگوید: «ما تصمیم گرفتیم به مصر برویم، زیرا شرایط برای همسرم و پسرم بسیار سخت بود. آنها به مراقبتهای پزشکی ویژه نیاز دارند.»
مادربزرگ ندال مصری است، بنابراین او و فرزندانش پاسپورت مصری دارند. اما آنها باز هم مجبور بودند هر کدام ۶۵۰ دلار بعلاوه هزار و ۲۰۰ دلار اضافی برای مجوزهای عبور بپردازند. آنها پول را از یکی از دوستانشان قرض گرفتند و در ۲۹ ژانویه وارد مصر شدند. در قاهره، آنها به دنبال خانه اجارهای در یک آپارتمان کوچک در خیابانی شلوغ، پرسروصدا و آسفالتنشده در محله پرجمعیت نصر سیتی به مبلغ ۱۰ هزار پوند مصری معادل ۲۱۵ دلار در ماه هستند. غیرممکن است که محمد با ویلچر خود بتواند از آپارتمان خارج شود. او نمیتواند از پلههای ساختمان آپارتمان خود پایین بیاید یا در جاده خاکی حرکت کند.
رانندگان اوبر از بردن او امتناع میکنند و میگویند ویلچر در صندوق عقب ماشین جا نمیشود. ندال میگوید: «من در تلاشم تا جای بهتری پیدا کنم، اما قیمتها بسیار بالاست. اینجا در مصر امنیت، تغذیه و سلامتی و آرامش روانی وجود دارد، اما ما برای نیازهای اولیه خود به پول نیاز داریم.» ندال بدون اجازه کار نمیتواند امرار معاش کند. نگرانی مالی او با نگرانی مداوم در مورد دوستان و خانوادهاش که هنوز در غزه هستند، تشدید میشود.
دو پسر بزرگ او، فواد ۲۲ ساله و مراد ۲۰ ساله، در حال تحصیل در رشته IT و حقوق در دانشگاه ویرانشده غزه بودند، اما نمیتوانند ریز نمرات دانشگاهی خود را دریافت کنند، بنابراین مجبورند از ابتدا تحصیلشان را شروع کنند. آنها میخواستند مدرک خود را از دانشگاهی در مصر دریافت کنند. ما امیدواریم که بتوانیم برگردیم، زیرا چگونه و چطور باید کار کنیم؟ من خانه یا شغل و گواهینامه ندارم؛ بنابراین امیدواریم که این وضعیت موقتی باشد.» با این حال، همه میدانند که بازسازی غزه ممکن است سالها طول بکشد.
برای فلسطینیها که تاریخشان در ۷۵ سال گذشته با خلع ید و تبعیدی که پس از نکبة صورت گرفت، تعریف میشود، از دست دادن همه چیز به شدت آسیبرسان است. اسماء در اردن به دنیا آمد و بزرگ شد، در امارات زندگی کرد و در سودان تحصیل کرد. شوهر او نیز در خارج از کشور، در تونس، لیبی و سودان بزرگ شد. در سال ۱۹۹۷، چهار سال پس از اولین توافق اسلو و تأسیس تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه و کرانه باختری، آنها به غزه نقل مکان کردند، خانهای خریدند و خانواده تشکیل دادند. پس از هر تهاجم نظامی اسرائیل، آنها آسیبها به خانه خود را تعمیر کردند و به زندگی خود ادامه دادند.
همه اینها در مقایسه با احساس آواره شدن ابدی از وطن، مسائلی جزئی هستند. اسماء پس از فرار از غزه در میانه جنگ فعلی میگوید: «اکنون من در حال زندگی درون کابوسی هستم که سالها پیش از آن فرار میکردم.»