
اقتصاد۲۴- میپرسد: «بچهها هم مردن؟» این سؤال خواهرزاده کوچک ششساله من است. دوست ندارم فکر کنم مادرش و مادران دیگر جواب کودکانشان را چطور میدهند. من به صحبتهایی فکر میکنم که ساعاتی قبل در بیمارستانها شنیدهام: «کودکی ۱۴ساله در بیمارستان شهید شد»، «پرنیان عباسی و برادر کوچک و خانوادهاش در همین بیمارستان شهید شدند»، «سردخانهها دستوپاهایی کوچک و بدون صاحب دارند»، «هنوز پیکر ۱۰ کودک-شهید زیر آوار مانده است»، «هر دو کودکش را از دست داده است. فرزند بزرگتر فقط هشت سال داشت.» اینها گواه جنایت متجاوز صهیونیست در این کشور است. گواهی از جنایتی که دیگر نمیشود ندید. جنایتی که تمام نمیشود و ادامه دارد. اسنادی که زیر آوارها و اتاقهای سفید بیمارستانهای تهران مانده است.
در بیمارستانهای تهران این روزها اسناد بیشماری از سند جنایات متجاوز صهیونیست وجود دارد؛ زنان، مردان و کودکانی که شبی یا نیمشبی بهجای خواب، آوار موشک و پهپادهای دشمنان میهمان چشمانشان شده است. جنایت از این هم پیشتر رفته است. متجاوز صهیونیست دست از سر بیمارستانها هم بر نمیدارد. گرچه جهان نمیخواهد چشمانش را به روی این حملات وحشیانه باز کند. ترس از حمله «زنگی مست» به بیمارستان و تلاش صهیونیست برای تداوم عداوتش با فرزندان این سرزمین باعث شده است نیروهای امنیتی کشور، بیمارستانها را بیشازپیش مراقبت کنند. همین دلیلی میشود تا ما هم متعهد شویم که این گزارش بدون نام و نشانی دقیق از بیمارستانها و مجروحان منتشر شود. اما هیچ چیزی از تلخی آنچه میبینیم و میشنویم، کم نمیکند.
حراست یکی از بیمارستانها میگوید: «شهیدی ۱۴ساله داشتیم. آوردنش بیمارستان و تمام کرد. در سردخانهها همین حالا دستها و پاهایی وجود دارد که بدون صاحباند و البته مادران و پدرانی که کودکانشان را از دست دادهاند. زنانی که شوهرانشان مرده یا مردانی که همسر و فرزندشان را از دست دادهاند.»
او ادامه میدهد: «بسیاری هم سرپایی مرخص شدند. حتماً روحیه این کودکان هم زخم برداشته است و باید برای ترمیمشان کاری کرد.»
او راهنمای ماست و ما را به بخش مجروحان راهنمایی میکند. زنی جاافتاده و خوشرو، نخستین کسی است که با او همکلام میشویم. خودش در این بیمارستان بستری است و همسرش که استاد بازنشسته دانشگاه است، در بیمارستان دیگری. دستش از بازو تا مچ بهتمامی بسته است و سوپروایزر توضیح میدهد که تحت عمل جراحی سنگین قرار گرفته است. بااینحال، بزرگترین دردش دوری از همسر است و خانهای که میگوید بهتمامی خراب شده: «وقتی کوی اساتید را زدند، تمام خانه ما خراب شد. ما را از میان آتش بیرون کشیدند. خودم چیزی به یاد نمیآورم. تمام بدنم و لباس خانهای که به تن داشتم، پر خون بود. نجاتم دادند. دستشان درد نکند. حالا خودم اینجا هستم و همسرم جای دیگری. ما تنها هستیم. وقتی چند روز دیگر از بیمارستان مرخص شویم، باید کجا برویم؟ رژیم صهیونیستی دروغ میگوید. او میخواهد ایران را نابود کند. وگرنه چرا باید تمام ساختمان ما را خراب کند که اساتید دانشگاه درآن زندگی میکنند؟»
بخش دیگری و در جای دیگری به عیادت مجروحی دیگر میرویم که او در حملات به انبار نفت شهران مجروح شده است. جانباز جنگ است و میگوید شغل آزاد دارد. میگوید: «من و امثال من باید مجروح شویم، نه مردم دیگر. ما جنگ را دیدهایم و بلدیم. این جنگ ماست. در اثر موج انفجار پرت شدم و پایم به این روز افتاد. اما مهم نیست. ما این جنگ را برنده میشویم.»
اما در میان مجروحان کسانی هستند که نمیتوان سراغشان را گرفت. نمیشود با آنان حرف زد. از مادری که دو فرزند و همسرش را در حمله صهیونیستها از دست داده است و هر لحظه از خودش میپرسد چرا خودش زنده مانده است؟ باید چه پرسید؟ فرزند بزرگش فقط هشت سال داشت و در میان همسایگانش نیز کودکان و نوجوانان زیاد دیگری شهید شدهاند. حتی نمیشود در چشمهای چنین زنی نگاه کرد. چه برسد به اینکه از شب فاجعه پرسید.
نمیشود سراغ کودکان آسیبدیده رفت و با حرف از فاجعهای که از سر گذراندهاند، نمک بر زخمی پاشید که بهجای اسباببازی نصیبشان شده است. تعدی به حقوق و جسم و جانان آنان از سوی متجاوزان به کشور رقم خورده است و حال، مگر میشود از آنان چه پرسید؟
بیشتر بخوانید: ترکیه به حالت آمادهباش درآمد
حراست یکی از بیمارستانها میگوید: «برای نجات هر مجروحی که به بیمارستان میآید، هر کاری در توان باشد، میکنیم؛ اما گاهی نمیشود. پرنیان عباسی با پدر، مادر و برادرش به بیمارستان ما آورده شدند. همه هر کاری میشد انجام دادند، اما نماندند. شهادت این شهیدان کوچک برای ما از هر چیزی دردناکتر است. این جنایتی است که جلوی چشمان ما اتفاق میافتد. جهان این را میداند، اما در برابر صهیونیست سکوت میکند.»
۲۶ خرداد سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد فقط در سه حمله رژیم صهیونیستی به ایران بیش از ۷۰ زن و کودک کشته شدهاند. بهگفته او، تا این تاریخ هنوز ۱۰ کودک مدفون در ساختمان مورد حمله در شهرک چمران از زیر آوار بیرون کشیده نشدهاند.
«اسماعیل بقایی»، سخنگوی وزارت امور خارجه، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به وحشیگری متجاوزان اسرائیلی نوشته بود: «رژیم متجاوز اسرائیل در تبلیغات خود طوری وانمود میکند که گویا حملاتش را با دقت و بدون حمله به مناطق مسکونی انجام میدهد. اما حقیقت چیزی دیگری است؛ فقط در سه حمله بیش از ۷۰ زن و کودک کشته شدهاند؛ هنوز ۱۰ کودک از ۲۰ کودک مدفون در ساختمان مورد حمله در شهرک چمران از زیر آوار بیرون کشیده نشدهاند. آنان بهصورت دقیق حمله میکنند: «به زنان و کودکان و این وحشیگری عادت آنان است.»
آنچه را که سخنگوی وزارت امور خارجه با عنوان «حمله دقیق» از آن نام میبرد، فقط دقایقی پس از خروج از یکی از بیمارستانهای تهران میبینیم. از در بیمارستان خارج میشویم و بهسمت خیابان در حرکتیم که با صدای پدافندها و حملاتی در اطراف بیمارستان، همراه با جمعیتی در خیابان دوباره بهسمت ورودی آن میدویم. نگهبان میگوید: «نترسید اینها عامدانه هر روز چهار طرف بیمارستان را میزنند تا حداقل کاری که میکنند، ایجاد رعب و وحشت باشد. اما بیشتر صدایی که شنیدید، صدای پدافند است. پدافند اجازه نمیدهد این حملات نتیجه دهد.»
رژیم غاصب تلاش میکند خودش را به اهدافش برساند. صبح روز دوشنبه حوالی ساعت ۹ صبح، رژیم صهیونیست به بیمارستان «فارابی» کرمانشاه و ساختمانهای اطراف حمله کرد. استاندار کرمانشاه بلافاصله بعد از وقوع این حادثه، ضمن محکومیت این اقدام غیرانسانی و جنایتکارانه، با صدور دستوری فوری به مسئولان مرتبط و تیمهای امدادی و درمانی، بر لزوم امدادرسانی و خدمترسانی سریع و بیوقفه تأکید کرد.
«منوچهر حبیبی» با اعلام آمادگی کامل ستاد مدیریت بحران، خواستار بسیج همه امکانات امدادی، درمانی و تأمین امنیت برای کنترل اوضاع، رسیدگی به مصدومان احتمالی و جلوگیری از خسارات بیشتر شد. تیمهای امدادونجات بلافاصله به محل حادثه اعزام شدهاند و عملیات بررسی و امدادرسانی در حال انجام است.
طبق اعلام دانشگاه علومپزشکی کرمانشاه، در این حادثه بخشی از تجهیزات بیمارستان آسیب دیده و موجب شکستن شیشهها و آسیب برخی بیماران بستری در بخشها شده است. بخش اورژانس این بیمارستان همچنان فعال و در حال خدمترسانی است، اما بخش مگا آیسییو بیمارستان فارابی کرمانشاه در این حمله آسیب جدی دیده است.
بیش از نیمی از زنان و کودکان جهان در کشورهایی زندگی میکنند که جنگ و درگیری را تجربه کردهاند. جامعه بینالمللی نمیتواند مصائب آنها را نادیده بگیرد. بهنظر میرسد در درگیریهای معاصر چندان به حقوق بینالملل بشردوستانه توجه نشده است. استفاده مکرر از سلاحهای شیمیایی و منفجره در مناطق شهری، خشونت جنسی، آوارگی، کشتار جمعی و… نشانه عدم پایبندی به حقوق بشر است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی با توجه به مخاصمات مسلحانه سالهای اخیر به بررسی رویکردهای حقوق بینالملل نسبت به زنان و کودکان پرداخته است و همچنین سازوکارهای حمایتی و حقوق بشری نسبت به زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه در نظام بینالملل حقوق بشردوستانه را نقد و بررسی میکند. دشمن همواره سعی دارد از طریق فشار بر افراد غیرنظامی، حریف خود را تسلیم خواستههای خود کند و در این رقابت ناعادلانه، زنان و کودکان اولین قربانیان بیدفاع و بیپناه هستند. نتایج پژوهش نشان میدهد با توجه به اصول حقوق بشردوستانه بینالمللی که بهصورت واضح در اسناد بیان شده است، لازم و ضروری است طرفین درگیر در مخاصمات مسلحانه بینالمللی و داخلی، عواملی، چون اصل کرامت انسانی، اصل محدودیت در استفاده از سلاحهای غیرمجاز و ابزارهای جنگی غیرمعمول، اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان، اصل منع درد و رنج بیشازاندازه، اصل تناسب، اصل حفظ محیطزیست، اصل ضرورت نظامی و اصل احتیاط را که از جمله اصول اساسی حقوق بشردوستانه هستند، مورد توجه و احترام قرار دهند.