اقتصاد۲۴- پنج روز از خبر درگذشت «سید حسین حسینی»، محیطبان استان فارس، گذشته است و هنوز همکاران و دوستانش تاب و توان صحبت از او را ندارند. او را یکی از جسورترین و خاصترین محیطبانان منطقه میدانند. کسی که فقط یک روز بعد از پایان کلاس محیطبانی و برگشت از کرج به منطقه، برای دستگیری شکارچیانی که در منطقهٔ «کُنار تخته کازرون» مشاهده شده بودند، راهی آنجا شد. اما قبل از رسیدن به منطقه در تصادف جان عزیزش از دست رفت؛ آنهم در روز ملی محیطبان. در همین روزها که همچنان تلخی از دست رفتن این محیطبان گسترده بود، خبر شلیک مستقیم به یک محیطبان دیگر در اشترانکوه لرستان به گوش رسید؛ او از ناحیهٔ دست مجروح شده بود. محیط بانان با این همه مخاطره، چگونه میتوانند به وظایف حرفهایشان عمل کنند؟
دوشنبه، ۳۱ اردیبهشت، همزمان با روز ملی محیطبان و همزمان با سقوط هلیکوپتر حامل رئیسجمهور، خبر از دست رفتن یکی از بهترین محیطبانان استان فارس منتشر شد. مردی که همه او را به شجاعت و صراحتش میشناسند. اینبار هم فقط یک روز بعد از بازگشت از کلاسهای محیطبانی در کرج و درحالیکه میتوانست در منطقه حاضر نباشد، بعد از شنیدن خبر حضور متخلفان در کوههای کُنارصندل کازرون، با ماشین شخصی راهی منطقه شد. «محسن موسوینژاد»، دوست و همکار او، ماجرا را اینطور شرح میدهد: «وقتی خبر تجاوز به منطقهٔ کنارتپه در ۴۵ کیلومتری کازرون آمد، حسین با ماشین شخصی راهی منطقه شد. قبل از آن به ماموران نیروی انتظامی هم خبر داد و آنها منتظرش بودند. اما در ۱۰ کیلومتری کنارتپه و در ساعت ۳ بعدازظهر، یک ماشین به او اصابت میکند، ماشین او را منحرف میکند و به زیر کامیون میافتد. او در حال آمدن برای مأموریت بود، اما میگویند شهید محسوب نمیشود.»
موسوینژاد غم صدایش را پنهان نمیکند و با همان صدای گرفته میگوید زیستکره ارژن-پریشان سه خودروی سازمانی دارد که دو خودرو اسقاطی است. «این منطقهٔ مهم و حفاظتشده هیچچیزی برای ما ندارد. ما با دست خالی و امکانات شخصی باید به مقابله با خطرات برویم. درنهایت هم میگویند تا با شلیک مستقیم کشته نشوی، شهید به حساب نمیآیی. ما این دردها را به که بگوییم؟ بارها برای سازمان محیطزیست و رئیسش نامه نوشتهایم، اما هیچکس پاسخگو نیست.»
او میگوید حسینی اهل منطقهٔ کوه سرخ بود؛ منطقهای خارج از ذخیرهگاه زیستکره و برای آن منطقه اهمیت و اصالت زیادی قائل بود. دوست داشت حیوانات آنجا احیا شوند و منطقه ایمن باشد.
حسینی دو سال قبل بهعنوان محیطبان استخدام شد. پیشازآن، چندسالی همیار محیطزیست و مدتی هم قرقبان بود. ویژگیهای شخصی خاصی داشت که بسیاری از کسانی که او را میشناختند، حالا با آن ویژگیها از او یاد میکنند، از جمله «ایمان ابراهیمی»، حفاظتگر و فعال محیطزیست و از دوستان حسینی. او میگوید: «حسین بینهایت شجاع بود. وقتی خبر این اتفاق آمد، افرادی که میشناختنش بیاندازه ناراحت شدند، اما طیف وسیعی متعجب نشدند. بهخاطر همین شجاعت و زدن به دل اتفاقات شاید فکر میکردند یک روزی اتفاقی برای او بیفتد. او معنای شجاعت بود و تقریباً هیچ شرایطی نبود که حسین بگوید در این شرایط نمیتوان بهدنبال متخلف رفت. هیچچیزی جلودارش نبود. اگر متوجه میشد یک گروه هشتنفرهٔ شکارچی در کوه هستند، بدون همکار و اسلحه هم به منطقه میرفت.»
بیشتر بخوانید:چرا محیط بان گیلانی خودکشی کرد؟
ایمان ابراهیمی، حفاظتگر: ما برای شرایط حاکم متأسفیم. چطور محیطبانی که اینقدر شجاع است و برای شغلش ارزش قائل است، باید بدون همکار و بدون امکانات حتی بدون اسلحهٔ سازمانی باشد؟
ابراهیمی میگوید چنین روحیهای در جامعهٔ محیطبانی و محیطزیست کشور کمیاب است. او متصل به ابزار سازمانی نبود. با ماشین شخصیاش به منطقه میرفت. «در کنار همهٔ این خصوصیات، بسیار خانوادهدوست بود و در این روزها بسیار به همسرش فکر میکنم که همراه و همدل او بود و حتی مانتویی با پارچهٔ محیطبانی برای خودش دوخته بود تا همیار محیطزیست شود و همراه حسین به منطقه برود.»
این فعال حوزهٔ پرندگان یکی از دوستانش را از دست داده است و در روزهای گذشته نتوانسته با سایر محیطبانان منطقه تماس بگیرد؛ این غم برای آنها بزرگ است. «ما برای شرایط حاکم متأسفیم. چطور محیطبانی که اینقدر شجاع است و برای شغلش ارزش قائل است، باید بدون همکار و بدون امکانات حتی بدون اسلحهٔ سازمانی باشد؟ سازمان محیطزیست باید از محیطبانان شجاع مراقبت کند.»
بهگفتهٔ ابراهیمی، ۹۰ درصد منطقهای که «سید حسین» در آن گشت میزد، منطقهٔ آزاد بود و جزو مناطق چهارگانه نبود. «بهغیر از میانکتل که محل نگهداری گوزن زرد ایرانی است، سایر مناطق آزاد بود. مدیریت محیطزیست به چه شکل است که محیطبانی اینقدر شجاع و با این ویژگیها در منطقهٔ آزاد خدمت میکرد؟ چرا به پارکهای ملی و یا مناطقی که با تمرکز حفاظت هستند، فرستاده نمیشد؟ چرا از ویژگیهای چنین فردی کمترین استفادهٔ ممکن یا استفادهٔ بالعکس میشد؟»
دو روز بعد از آنکه خبر تصادف و مرگ سید حسین آمد، یکی از محیطبانان اشترانکوه نیز زخمی شد. «علی سالاروند»، مدیرکل حفاظت محیطزیست لرستان، به خبرنگاران گفت: «متخلفان با شلیک مستقیم گلوله یک محیطبان را در منطقهٔ حفاظتشدهٔ اشترانکوه لرستان مجروح کردند. محیطبانان منطقهٔ حفاظتشدهٔ اشترانکوه در حال پایش منطقه بودند که با یک گروه متخلف برخورد کردند. یکی از متخلفان که بهصورت غیرقانونی در قسمت امن منطقهٔ حفاظتشدهٔ اشترانکوه بود، بهمحض مشاهدهٔ محیطبانان، شروع به تیراندازی مستقیم کرد که در این درگیری یکی از محیطبانان از ناحیهٔ دست مجروح شد.»
بهگفتهٔ او، محیطبان مجروح که از ناحیهٔ دست هدف ساچمهٔ متخلفان قرار گرفته بود، از ارتفاعات به مناطق پاییندست منتقل و بلافاصله برای درمان به بیمارستان اعزام شد.
بیشتر بخوانید:زخمی شدن محیطبانی دیگر به دست شکارچیان غیرمجاز
ماجرا در اشترانکوه مدتهاست که وخیم است. این را «حمید کاویانی»، عضو شبکهٔ تشکلهای محیطزیستی استان لرستان، به «پیام ما» میگوید و تأکید میکند محیطبانان این منطقه بارها با شرایط دشوار، کمبود نیرو و امکانات و حضور اشرار روبهرو شدهاند. همین نیز دلیلی بود تا آنها اخیراً نامهای با عنوان «مرگ دریاچهٔ گهر و نابودی منطقهٔ حفاظتشدهٔ اشترانکوه و احداث جادهٔ غیرقانونی» خطاب به «علی سلاجقه»، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست بنویسند و در آن دربارهٔ شرایط منطقه توضیح دهند. در این نامه آمده است: «در ابتدای دههٔ ۸۰ در یک اقدام غیرقانونی، جادهای در قلب منطقهٔ اشترانکوه با هدف دسترسی به دریاچهٔ گهر و بهنام جاده عشایری احداث شده که با ورود فعالان محیطزیست و نمایندهٔ وقت مردم دورود در مجلس شورای اسلامی این جاده تخریب شد.
مجددأ در غفلت ادارهکل محیطزیست لرستان این جاده از اوایل دههٔ ۹۰ تعریض و موجبات تخریب منطقهٔ امن اشترانکوه فراهم شد. این منطقه بهعلت قاچاق گستردهٔ گیاهان اندمیک و ترک فعل مدیران اسبق در ورطهٔ نابودی قرار گرفته است و از طرفی حضور گستردهٔ گردشگران از این جاده نهتنها موجبات تخریب دریاچهٔ گهر، پوشش جنگلی و آلودگی حوزهٔ آبریز دریاچه را فراهم کرده است بلکه وجود این جاده باعث ناامنی در این منطقه شده است. همچنین، طبق گزارشات حاصله در مناطقی از اشترانکوه (ارتفاعات مشرف به همین جادهٔ مخرب در اراضی ملی) که قرار است محل امن حیاتوحش باشد، تبدیل به فضایی برای کشت برخی گیاهان غیرقانونی شده است.»
در ادامهٔ نامه نیز آمده است: «در حال حاضر نیز بهعلت تعداد اندک محیطبان در منطقهٔ اشترانکوه و کمبود شدید تجهیزات و یک خودروی پیکاپ از رده خارج و موارد اشارهشده، علناً این منطقه از حالت حفاظتشده خارج شده و وعدههای مدیرکل استان نیز تحقق پیدا نکرده است.»
حمیدرضا کاویانی: محیطبانان منطقهٔ اشترانکوه که در حدود ۱۴-۱۵ نفر هستند خط مقدم مبارزه با این آسیبها هستند. بدون امکانات و بدون حمایتهای لازم باید خود را مقابل شکارچیان و متخاصمان مسلحی قرار دهند که هیچچیز برایشان مهم نیست
کاویانی میگوید پاسخی به این نامهها داده نشده و کیلومترها از منطقهٔ حفاظتشده بدون نیرو رها شده است؛ هر روز جان منطقه از ساخت جاده، برداشت غیرمجاز، کاشت غیرمجاز و سایر موارد آسیب میبیند. «در این میان محیطبانان منطقه که در حدود ۱۴-۱۵ نفر هستند، خط مقدم مبارزه با این آسیبها هستند. بدون امکانات و بدون حمایتهای لازم باید خود را مقابل شکارچیان و متخاصمان مسلحی قرار دهند که هیچچیز برایشان مهم نیست.»، اما سؤال فعالان محیطزیست این است که چرا این مسائل برای سازمان حفاظت محیطزیست مهم نیست و همچنان محیطبانان گوشت مقابل گلولهاند، کشته میشوند و آنچه برجا میماند مناطقی است که رمق خود را از دست داده است.