اقتصاد۲۴-چهرههایی چون، مسعود پزشکیان، اسحاق جهانگیری، محمد شریعتمداری، عباس آخوندی، حمیده زرآبادی، محمود صادقی، محمد علی وکیلی و مصطفی کواکبیان از جریان اصلاحطلب و نامهایی، چون محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی، سعید جلیلی، مهرداد بذرپاش، علی زاکانی، محمد مهدی اسماعیلی، سید صولت مرتضوی و محمود احمدینژاد از جریان اصولگرا ۱۶ چهرهای هستند که در سوی منتهاالیه این دو جریان، بیشترین توجهها را به خود معطوف داشتهاند. این روزها در سطح شبکههای اجتماعی و فضای مجازی دامنه وسیعی از نظرسنجیها، بحثها، تحلیلها و گمانهزنیها در خصوص اینکه نهایتا کاندیداهای هر کدام از جریانات سیاسی کدام افراد و اسامی هستند، جریان دارد. در بطن جناح راست، اما انشقاق موج میزند. طیفهای مختلف اصولگرا در حال تنازعی پایانناپذیر بر سر جانشینی هستند.
حضور نامزدهای متکثر از درون دولت سیزدهم، اما ابهامات بسیاری را در خصوص نحوه صفکشی جناح راست ایجاد کرده است. تعداد افرادی که ادعا میکنند میراث ابراهیم رییسی را حمل میکنند و پس از او شایسته پوشیدن ردای ریاستجمهوری هستند به اندازهای زیاد شده که میتوان آنها را ذیل یک جریان خاص دسته بندی کرد! ابتدا محمدمهدی اسماعیلی با همراهی میثم نیلی و منصوری معاون اجرایی رییسجمهور راهی وزارت کشور شد و برگههای ثبتنام را پر کرد. پس از ثبت نام اسماعیلی زمزمههایی از وقوع دلخوریها و تنازعاتی میان سیدصولت مرتضوی و اسماعیلی به گوش رسید.
نزدیکان مرتضوی ادعا میکردند با توجه به اینکه او رییس ستاد انتخاباتی ابراهیم رییسی در سال ۱۴۰۰ بوده پس بیشتر از هر چهره دیگری، شایسته جانشینی اوست! اما ماجرا به همین اسامی ختم نشد و پس از این دو چهره، مهرداد بذرپاش هم علم جانشینی رییسی را برافراشت و در انتخابات ثبت نام کرد. امیر حسین قاضیزادههاشمی، معاون رییسجمهور و رییس بنیاد شهید و زاکانی شهردار تهران دیگر چهرههایی بودند که از بطن کابینه برای ثبت نام اقدام کردند. در نهایت هر کدام از این افراد هم در زمان ثبت نام، اعلام کردند راه رییسی باید ادامه پیدا کند و آنها قرار است این مسیر را به سرانجام برسانند. جدا از این اسامی برخی اسامی دیگر مانند علی نیکزاد نماینده پارلمان هم گفتمان خود را مبتنی بر جایگزینی رییسی تنظیم کردند تا لیست بلندبالای افراد مدعی جانشینی ابراهیم رییسی هر روز بیشتر از قبل شود.
«اعتماد» در راستای ارزیابیهای قبلی در این گزارش نوری به ابعاد آخرین تحرکات هر کدام از این نامزدها میتاباند تا مخاطبان بیشتر در جریان اخبار پشت پرده و تحرکات نامزدها قرار گیرند.
همزمان با مطرح شدن نام مسعود پزشکیان توپخانههای جریان راست، بیشترین دامنه تخریبها را با محوریت این چهره برنامهریزی کرد. رویکردی که نشاندهنده ظرفیتهای پزشکیان در جلب افکار عمومی است. دیروز، اما خبر رسید که مسعود پزشکیان توانسته به عنوان یکی از ۳ نامزد نهایی جبهه اصلاحات معرفی شود. وضعیتی که نشاندهنده ظرفیتهای بالای او در اجماعسازی است.
بیشتر بخوانید:تبلیغات سنگین جلیلی در پیامرسانهای داخلی !
پزشکیان از یک طرف، سادهزیست است و هیچ نشانهای از فساد و ویژهخواری در کارنامه او وجود ندارد و از سوی دیگر، حامل گفتمان اصلاحطلب با طرح موضوعاتی، چون شایسته سالاری، تخصصگرایی، تنشزدایی، مردمسالاری، مدارا، تعامل و... است. او همچنین میتواند رای دامنه وسیعی از شهروندان آذریزبان و کردزبان کشور را نیز به نفع خود سرازیر کند. از سوی دیگر یکی از معدود نامزدهای اصلاحطلب که در رخدادهای سال ۱۴۰۱، واکنشهای شفافی در دفاع از جمعیت زنان و اعتراضات مردمی گرفت، پزشکیان است، رویکردی که باعث شده برخی تحلیلگران او را مستعد جلب رای دهه هشتادیها و نسل z معرفی کنند.
اگر راهبرد نهایی حاکمیت در انتخابات افزایش مشارکت باشد بدون تردید حضور اسحاق جهانگیری یکی از عواملی است که میتواند این شور و نشاط انتخاباتی را فراهم سازد. مرد سرد و گرم چشیده عرصه سیاست و اقتصاد کشورمان، این بار رای مثبت اکثر طیفهای اصلاحطلب را پشت خود دارد. از کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت گرفته تا حزب ندا و اعتماد ملی و... یکی از نامهای مشترک برای نامزدی نهایی اصلاحطلبان در انتخابات را جهانگیری میدانند. چهرهای که پیش از این تسلط و هنرمندی خود را در هدایت مناظرههای انتخاباتی در سال ۹۶ نشان داده و میتواند از کیان اصلاحات و مطالبات مردم حفاظت کند. تنها سد باقیمانده میان جهانگیری و جلبتوجه افکار، مقوله احراز صلاحیتهاست که اگر از میان برداشته شود، میتواند شور و شوق مناسبی در انتخابات ایجاد کند.
یکی دیگر از نامزدهای بالقوه اصلاحطلب در انتخابات، محمد شریعتمداری است. چهرهای که توانسته بخش قابل توجهی از جریان نخبگانی کشور را با خود همراه سازد. فردی که نه فقط در میان اصلاحطلبان بلکه در جمع اصولگرایان هم طرفداران بسیاری دارد. طرفداران او معتقدند که اجماع بر روی شریعتمداری، این امکان را پیش روی اصلاحطلبان قرار میدهد تا بخشی از آرای اصولگرایان میانه را نیز به سمت صندوقهای اصلاحطلب سرازیر سازد. ویژگی دیگر شریعتمداری، شانس بالای او برای تایید صلاحیت است. برخی اخبار حاکی از آن است که شریعتمداری از سوی جبهه اصلاحات برای حضور در مجمع عمومی روز جمعه این جریان دعوت شده بود، اما این دعوت را نپذیرفت تا مصطفی کواکبیان جایگزین او شود. رویکردی که نشاندهنده عزم جدی شریعتمداری برای حضور در انتخابات تا خط پایان با رویکردی فراجناحی است. در صورتی که نامزدهای جبهه اصلاحات با تیغ تیز ردصلاحیتها مواجه شوند.
گفتمان عباس آخوندی توجههای بسیاری را در جریان اصلاحات به خود جلب کرده است. برخی شنیدهها از آرای حاضران در جلسه جبهه اصلاحات ایران برای انتخابات ریاستجمهوری حاکی است که آخوندی ۲۶ رای، جهانگیری ۲۴ رای و پزشکیان رای۲۴ کسب کردهاند. البته باید توجه داشت که جهانگیری شخصا در نشست جبهه حاضر نبوده، اما عباس آخوندی خود شخصا برای تشریح برنامههایش در نشست جبهه اصلاحات حاضر شده است.
چهرهای که معتقد است زیربنای تحقق دموکراسی در جوامع از توسعه شهری آغاز میشود. عباس آخوندی توانست یکی از بلیتهای جبهه اصلاحات را به خود اختصاص دهد. هر اندازه که توجه به آخوندی در جریان چپ بیشتر شده، انتقادات از او در طیفهای رادیکال جناح راست هم افزونتر شده است. آخوندی، اما بدون توجه به این دامنه وسیع تخریبها به دنبال شکلدهی به گفتمان مد نظر خود در انتخابات پیش روست.
در منتهاالیه جناح راست در کشتی اصولگرایان باید بیشتر از هر زمان دیگری بر وفق مراد قالیباف میوزد. فردی که رویای نشستن بر کرسی ریاستجمهوری را از سال ۸۴ با خود دارد، اما هرگز موفق به تحقق آن نشد. یک زمان، احمدینژاد در سال ۸۴، روزی حسن روحانی در سال ۹۶ و سرانجام در هنگامهای ابراهیم رییسی در سال ۱۴۰۰ او را از دستیابی به رویایش محروم ساختند. قالیباف، اما در همه این سالها در زمان نشستن بر کرسی شهرداری تهران در خیابان بهشت و نشست بر صندلی سبز ریاست مجلس در بهارستان، رویای پاستور را میدید. این بار بهترین فرصت برای قالیباف مهیا شده تا به هدف نهایی خود برسد. هرچند در این کشاکش هم چهرههای اصولگرایی، چون علی لاریجانی و جلیلی و بذرپاش قرار دارند که ممکن است میان او و رویایش فاصله بیندازند.
هر اندازه که فضا در انتخابات ۱۴۰۰ به نفع لاریجانی بود شرایط در انتخابات ۱۴۰۴ برای او پیچیده شده است. خلأ شکل گرفته در انتخابات ۱۴۰۰ باعث ایجاد شرایطی شده بود که لاریجانی در صورت تایید صلاحیت میتوانست از آن به نفع خود بهرهبرداری کند. اما این بار اصلاحطلبان اعلام کردهاند حاضر به قبول نامزد نیابتی نیستند و در جبهه اصولگرایی هم به اندازهای مدعی وجود دارد که اجماعسازی برای لاریجانی در جناح راست را دشوار (اگر نگوییم ناممکن) میکند. برخی زمزمهها هم شنیده میشود که ممکن است لاریجانی با قالیباف ائتلافی را تشکیل داده و شرایط را به کلی دگرگون سازند. به این صورت که لاریجانی به عنوان راهبرد حوزه سیاست خارجی دولت احتمالی قالیباف معرفی شود و از قالیباف حمایت کند. ائتلافی که با توجه به تنازعات دو طرف بعید به نظر میرسد.
پس از سقوط بالگرد رییسجمهور، یکی از چهرههایی که حضور قابل توجهی در صدا و سیما برای تشریح روز حادثه و سایر برنامههای دولت داشت، بذرپاش بود. از همان ایام زمزمههای حضور او در انتخابات جدی شد. بذرپاش که تصور میکرد میتواند به عنوان نامزد دولتیها راهی وزارت کشور شود، در ادامه متوجه شد که باید ابتدا در رقابت درونی دولت برای اعلام جانشینی رییسی، شرکت کند و بعد در رقابت اصولگرایی تا نهایتا فرصت حضور در رقابت نهایی انتخابات را داشته باشد. از درون دولت جدا از محمد مهدی اسماعیلی، صولت مرتضوی و قاضیزادههاشمی و البته زاکانی هم به عنوان نامزدهای کسب کرسی ریاستجمهوری در انتخابات ثبت نام کردهاند. روزنامه وطن امروز، تحت مدیریت بذرپاش، اما روز پنجشنبه لیستی از نامزدهای احتمالی منتشر کرد بدون اینکه اشارهای به اسماعیلی کرده باشد!
نامزد همیشکی جبهه پایداری که نه توجه اصولگرایان را جلب میکند و نه افکار عمومی ایرانیان را. بسیاری معتقدند حضور جلیلی در ساختارهای اجرایی به معنای قطع مذاکره با جهان، تمرکزگرایی بیش از اندازه و استفاده از یک رویکرد رادیکال فکری خواهد بود. به این دلیل است که حتی اصولگرایان هم از حضور او در پاستور میترسند و نگران آن هستند. طرفداران جلیلی این روزها تلاش میکنند او را با عنوان شهید زنده به عنوان جانشین رییسی معرفی کنند.