اقتصاد ۲۴- انتخابات و وعدههای انتخاباتی در خصوص مسکن درست با فصل نقل و انتقال مستاجرانی همزمان شده که احتمالا دیگر قادر به پرداخت هزینههای رهن و اجاره خود نیستند و به ناچار در خانهای کوچکتر و یا محلهای حاشیهایتر رانده شدهاند. آن هم در زمانی که به گواه بنگاه داران افراد از خرید و فروش ملک خودداری میکنند و بازار آن در رکود فرو رفته است.
اما همه اینها باعث نشده که برخی کاندیداها از وعدههای تکراری و گاهی بزرگتر از توانشان دست بردارند و پیوسته در حال فروش امید هستند. غیر از مسعود پزشکیان که خود از منتقدان سیاستهای دولت سیزدهم در حوزه مسکن است، سعید جلیلی به تکرار آزمونی که در سه سال گذشته امتحان خود را پس داده روی آورده است. ساخت یک میلیون مسکن در سال و ادامه نهضت ملی مسکن با تکیه بر تسهیلات بانکی مهمترین برنامه این نامزد اصولگراست که حتی در نشستی که روز ۱۰ آبان ۱۴۰۰ با عنوان «نشست مشورتی جمعی از کارشناسان حوزه مسکن و شهرسازی به منظور ارائه مشورت به وزارت راه جهت اجرای بهتر قانون جهش تولید مسکن» در دفتر او در مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد، آن را دنبال میکرد، برنامه و عدهای که با رویکرد اقتصادی او احتمالا شاهد یک تجربه شکست خورده دیگر در این حوزه باشیم.
«بیتالله ستاریان» کارشناس حوزه مسکن در گفتگو با اقتصاد ۲۴ در پاسخ به دیدگاههای سعید جلیلی در حوزه مسکن چند پرسش را مطرح کرد. او عنوان میکند: تقریبا همه کاندیداها و بعضا همه دولتهای قبل از مسئله مسکن شناخت کافی نداشتند. هر کسی آمد حرفهایی زد و طرحهایی را ارائه کرد. ازطرح ویژه و طرح اجتماعی گرفته تا طرح اجاره به شرط تملیک و مسکن مهر و ملی. اینها طرحهایی نیست که بتواند به سرانجام برسد و هیچ وقت هم نرسیده است.
او با انتقاد از این وضعیت توضیح میدهد: مدام میگویند در حال تحویل زمین هستیم و یا فلان قدر واحد در حال ساخت است و... متاسفانه نیت دادن زمین را هم در آمار مسکن آوردهاند؛ در حالی که ما سالی یک میلیون باید تمام کنیم نه این که صرفا شروع بکنیم. سالی یک میلیون واحد مسکونی تحویل بدهیم تا بتوانیم پاسخگوی جامعه باشیم. وقتی کسی از نظر اقتصادی از نظر محاسبات مسلط باشد متوجه میشود که این چه معنایی دارد و چه اقتصادی میخواهد که بتواند این کار را بکند.
ستاریان تصریح میکند: میگفتند یک میلیون واحد مسکونی باید در طول سال بسازیم و تحویل مردم بدهیم، احتمالا یا یک میلیون را نمیشناسند یا مسکن را. اگرچه سالی یک میلیون مسکن نیاز محاسباتی ماست. این هر سال اضافه میشود تا جایی که نمودار قیمت مسکن به صورت فزاینده و با یک خیز شروع به رشد میکند. اگر الان میبینیم که که بازار مسکن در رکود بسر میبرد به این دلیل نیست که مسکن ما کافی است، بلکه توان خرید وجود ندارد و یک رکود تورمی در آن حاکم است.
سعید جلیلی مدعی است که مسکن ربطی به تحریم ندارد و این بهانهای برای خلف وعده دولتهاست، موضوعی که ستاریان در پاسخ به آن میگوید: بله مسکن لوکال و منطقهای است. حداکثر ۱۰ تا ۲۰ درصد مسکن وابسته به ارز است. ولی به هر حال برای رسیدن به هدف ساخت یک میلیون مسکن باید ساختار تولید مسکن را عوض کنید، مثل چین یا کشورهای اروپایی.
این کارشناس حوزه مسکن ادامه میدهد: مثلا فرض کنیم صد روز پنجاه طبقه شصت طبقه بسازیم. این نیازمند تکنولوژی و زیر ساخت است و صنعت میخواهد. آیا این به تحریم ارتباط ندارد؟ بله عمله و بنا و کارگر و خاک و سنگ و آجر ربطی به تحریم ندارد. اگر دیدشان از مسکن در همین حد است درست است، ولی ما یک میلیون واحد مسکن میخواهم تولید کنیم و جواب جامعه را بدهیم، پس نیاز است تکنولوژی ساختمان را تغییر دهیم و به سمت صنعتی سازی برویم؛ مثل سایر کالاها. آن موقع طبیعتا وقتی زیرساختهای مسکن را عوض کنیم یا آن نوع کارخانهها را در ایران وارد بکنید و پیاده سازی کنید، طبیعتا به تحریم ارتباط پیدا خواهد کرد.
ادعای عدم کمبود زمین در حالی از سوی نامزد اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری مطرح میشود که ستاریان آن را یک حرف غیرکارشناسی و ناپخته میداند.
او تصریح میکند: اولا هر ساله باید زمین مسکونی در طرحهای شهری تولید شود. ما در طرحهای شهری، زمینهای مسکونی و پهنههای متفاوت را باید ببینیم. دوما زمین مسکونی یک شرایطی دارد. همه این زمین را نمیتوانیم یک طبقه بسازیم. اگر هر کدام از اینها را ضرب در ۲۰۰ یا ۳۰۰ کنید، میدانید چه رقم وسیعی میشود؟ شهرها به چه وسعتی توسعه پیدا میکند؟ آیا شما میتوانید خدمات مورد نیاز این شهرهای وسیع را تامین کنید؟ این حرفها همه در حد تبلیغ سیاسی گفته میشود و مردم هم متوجه نمیشوند چقدر شدنی است.
وعده دادن تسهیلات بانکی با سود کم از راهکارهایی است که تیم اقتصادی سعید جلیلی بر آن تاکید کرده است. بیت الله ستاریان در گفتگو با اقتصاد ۲۴ چند پرسش را در این خصوص مطرح میکند: آیا وامهای تکلیفی را که تا به حال به بانکها داده شده را توانستند بدهند؟ ما با یک عده بانک ورشکسته طرفیم. چطور میخواهند بهرۀ کم هم بدهند؟ سوال بعدی این است که این بهره کم را چه کسی میخواهد جبران کند؟ دولتی که هرسال کسری بودجه دارد؟
به باور وی، اگر فرض را ما بر این بگیریم که بانکهای ما خیلی قوی و پولدارند و توانستند با بهره یک درصد وام بدهند، سوال این است که به چند هزار نفر میتوانند وام بدهند؟ ۱۰ هزار یا ۲۰۰ هزار تقاضا کننده؟ تسهیلات یکی از ابزارهای مالی است. این آقایان اصلا از ابزارهای مالی مسکن اطلاع ندارند. در مسکن یکی از ابزارهای مالی میتواند تسهیلات باشد. بقیه ابزارهای مالی دیگری است که گردش پول را بین خریدار، فروشنده و سرمایه گذار زیاد میکند.
این کارشناس مسکن قیمت مسکن بعد از انتخابات را اینگونه پیش بینی میکند: متاسفانه دولتها در توانشان نیست که مشکل مسکن را حل کنند. فقط موقعی میتوانند حل کنند که بیایند ساختار اقتصادی کشور را عوض کنند، یعنی از اقتصاد دولتی و بسته خارج کنند. اگر اقتصاد را باز کردند بله هر دولتی باشد میتواند حل کند. اصلا مسکن خود به خود حل میشود. ولی در این اقتصاد حتی اگر یک نابغه اقتصادی جهان روی کار بیاید و بخواهد در این ساختار اقتصادی کار کند مطلقا نمیشود کاری کرد و نمودار قیمتی همان مسیر پنجاه سال گذشته را طی میکند.