اقتصاد۲۴- میرا قربانی فر - مساله فروش نفت ایران و تخفیفهای نجومی آن بار دیگر در روزهای اخیر و پس از گفتگوی یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به محل بحثهای جدی تبدیل شده است. به خصوص اینکه این گفتگوی جنجالی در دوران مبارزات انتخاباتی و مرحله دوم انتخابات منتشر شده و یکی از کاندیداهای این انتخابات نیز اتفاقا از حامیان همین روشی است که در افشاگری تازه مشخص شده رسما تبدیل به حراج منابع زیرزمینی کشور شده است.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیرا خبر داده است: «یک گروهی به نام دور زدن تحریم میگویند جاده را باز نکنید، ما جاده فرعی میبریم. روزانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت میبرند.» او همچنین گفت: «حداقل روزی ۲۶ میلیون دلار از پول مردم ایران به خریدار انحصاری نفت تخفیف میدهند!» مجید انصاری در ادامه نیز با افشاگری درباره پشت پرده افزایش فروش نفت در سالهای اخیر گفت: «بین ۱۵ تا ۳۰ دلار روی هر بشکه نفت ایران دارند تخفیف میدهند!»
مجید انصاری در نشستی خبری اظهار داشت: «افتخار میکنند روزی یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت میفروشند. حال سوال من به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام این است که چه کسانی نفت میفروشند؟ اسامی را اعلام کنید، میگویند اگر بگوییم دشمن متوجه میشود، به چه کسانی نفت را میفروشید؟ میگویند؛ اگر بگوییم مشتری منصرف میشود، زیرا آمریکا اینها را رصد میکند.»
انصاری همچنین گفت: «وقتی سوال میکنیم نفت را با چه قیمتی میفروشند؛ میگویند اینها محرمانه است، پول به کدام حساب واریز میشود؟ میگویند آمریکا بانک را تحریم کرده، اما پولها برمیگردد. از چه طریقی برمیگردد؟ میگویند: صرافیها؛ صرافیها متعلق به چه کسانی است؟ محرمانه است. بخش عمده پول کجاست؟ همه در یک کشور است. آن کشور پول را میدهد؟ خیر، فقط میتوانیم کالا وارد کنیم. کالا را چه کسی وارد میکند؟ بازهم نمیگویند.»
به گزارش اقتصاد ۲۴، آنچه مجید انصاری از وضعیت فروش نفت ایران میگوید زمانی ترسناکتر میشود که بدانیم، سعید جلیلی، یکی از دو نامزد انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری که اکنون در حال مبارزه انتخاباتی با مسعود پزشکیان است نه تنها هیچ باوری به رفع تحریمها و مذاکره با جهان ندارد بلکه به نظر میرسد در دوران زمامداری وی به فرض پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری با تشدید این روش و غارت بیشتر منابع نفتی کشور رو به رو شویم.
مساله این است که آمارهای وزارت نفت گویای افزایش صادرات نفتی ایران به چین است، اما با وجود این افزایش صادرات و وضعیت بودجه به نظر نمیرسد این افزایش واقعی یا به سود بودجه بوده باشد. از سوی دیگر زیان ایران در انباشت سرمایه نفتی در کشورهای مقصد صادرات از جمله چین و عراق و محدودیتهای تحریمی که منجر به کاهش ارزش سرمایه پس از تبدیل به دلار میشود.
البته اخطار مشابه سخنان انصاری یک بار دیگر نیز در فرودین سال گذشته توسط حمید حسینی رئیس اتحادیه صادرکنندگان نفت و گاز و پتروشیمی، داده شده بود. سید حمید حسینی، در آن زمان درباره تخفیف ۱۵ دلاری ایران در بازار چین برای رقابت با روسیه گفته بود: «این که کشورهایی مانند روسیه و ایران و ونزوئلا در شرایط تحریم مجبور هستند تخفیف دهند شکی نیست. خریدار هم در شرایطی از ما نفت میخرد که منافع خاصی داشته باشد لذا اینکه ما ۱۵ درصد تخفیف دهیم رقم بالایی نیست.»
در آبان ماه سال گذشته یعنی سال ۱۴۰۲ نیز این رویترز بود که دست به افشاگری عجیب دیگری زد. در این تاریخ رویترز در گزارشی اعلام کرد که ایران طی ۹ ماه اخیر (یعنی از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا همان زمان گزارش) معادل ۴.۲ میلیارد دلار تخفیف نفتی به چین ارائه داده است.
رقم اعلام شده توسط رویترز در آن افشاگری بنا به گزارش تجارت نیوز، فقط کمی پایینتر از پولهای بلوکهشده ایران در کشورهایی نظیر کره جنوبی، قطر یا عراق به حساب میآید که دولت بارها با آن سعی در کشیدن ترمز بازار ارز داشته و در مقایسهای دیگر، این رقم حدود سه برابر میزان صادرات ایران به هند طی ۹ ماه تخمین زده میشود.
البته این مساله که ایران نفت خود را با تخفیفهای نجومی به چین میفروشد موضوع جدیدی نبود و بلومبرگ روز ۱۷ فروردین سال ۱۴۰۲ در گزارشی با استناد به دادههای شرکتهای کشتیرانی خبر داد که ایران هر بشکه نفت را ۱۲ دلار کمتر از نفت شاخص برنت به چین تحویل داده است و این در حالی بود که روسیه برای نفت شاخص اورال خود که بسیار شبیه به نوع نفت تولیدی ایران است، بیشتر از ۱۰ دلار تخفیف نمیدهد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، همین گزارش بلومبرگ نشان میدهد که ایران حتی بیش از روسیه که در شرایط جنگی قرار دارد در فروش نفت خود تخفیف میداده است و البته درباره این میزان فروش نفت نیز برخی از کارشناسان اعتقاد داشتند که ایران و آمریکا به توافقی نانوشته دست یافتهاند و آمریکا برای نقشآفرینی در بازار نفت و پاتک به روسیه و عربستان تا حدودی روی تحریمهای نفتی ایران چشم بسته است.
از سوی دیگر، در حالی دولت سیزدهم از فروش روزانه ۱.۵ میلیون بشکه نفت بهعنوان دستاورد یاد میکرد که حتی به فرض صحت آن، این رقم فروش نفت در نهایت ۱.۳ میلیون بشکه کمتر از صادرات نفت ایران در زمان اجرای برجام بوده است و فروش نفت ایران در زمان برجام تا مرز دو میلیون و هشتصد هزار بشکه پیش رفته بود.
عجیب تر، اما این بود که درست درزمانی که غولهای نفتی جهان درآمد بینظیری را پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین کسب کرده بودند، ایران تبدیل به کشوری شد که در گوشهای از دنیا نفت خود را با تخفیف بالا به مشتریان چینی خود میفروخت؛ آن هم در شرایطی که در اسفند ۱۴۰۰ بود که روسیه به اوکراین یورش برد و موجب شد تا قیمت نفت پس از ۷ سال، سهرقمی شود.
در همین زمان که کشورهای نفتی و گازی همچون امارات و عربستان و قطر در بهترین شرایط فروش نفت و گاز خود بودند تنها بازار نفتی که ایران میتواند نفت خود را به فروش برساند، بازار چین است با این تبصره که شرکتهای دولتی حق معامله با ایران را ندارند و همه نفتی که به شرق آسیا میرود، توسط پالایشگاههای کوچک و خصوصی خریداری میشود آنهم به اسم نفت مالزی!
به گزارش اقتصاد ۲۴، میز نفت در همان زمان در گزارشی خبر داده بود که زمانی که بهای نفت افزایش یافت، شرایط برای احیای برجام و لغو تحریمها مساعد بود، اما دولت به طمع زمستان سخت اروپا به معاهده نهایی تن نداد؛ نتیجه آن شد که فروش نفت ایران روی عدد یک میلیون بشکه فریز ماند با این تفاوت که تخفیفهای نفتی دیگر مثل قبل نبود.
با توجه به تحریم نفت روسیه، نفت خرسها راهی بازار چین شد آنهم با تخفیفهای کلان؛ همین موضوع کافی بود تا نفت ایران در معرض کاهش سهم قرار گیرد پس دولت، مجبور شد تخفیف خود را افزایش دهد تا بتواند سهم خود را حفظ کند. همین نیز شد، ایران سهمش را ثابت نگه داشت، اما با هزینه بیشتر و در این میان، چینیها منتفع اصلی بودند.
گرچه ارقام مختلفی درباره تخفیفهای نفتی ایران به چین شنیده شد، اما بیشتر ارقام میان ۱۲ تا ۱۵ دلار متغیر بود. اگر میانگین صادرات نفتی ایران به چین را بنا به ادعای دولتیها ۱.۲ میلیون بشکه در نظر بگیریم، با عدد ۱۲ دلار بیش از ۹ میلیارد دلار و با عدد ۱۵ دلار تخفیف بیش از ۱۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور، به چین هدیه شده است.
اما اگر کمی جلوتر بیاییم، به ارقام ترسناک دیگری میرسیم. به گزارش اقتصاد ۲۴، حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی در فرودین سال جاری به خبرآنلاین گفته بود: «خوشبختانه ایران به خاطر مسائل جهانی توانست نفت خود را به چینیها بفروشد. اگر از ۴ دلار تا ۲۰ دلاری که میگویند تخفیف داده میشود میانگین بگیریم، روزانه حداقل هزار میلیارد تومان به چین تخفیف داده میشود.»
فلاحت پیشه همچنین گفته بود: «ما دلمان برای کشور عراق میسوخت، اما ایران بدتر از آن شده است. یعنی دهان آقایان از نفت تحریم شده شیرین شده است، شرکت درست کردند و نفت را میفروشند. چه غوغاهایی بر پا شده است برای اینکه نفت ایران را با تخفیف بیشتری بفروشند، بعد میگویند تحریم نعمت است. کجا تحریم نعمت است؟»
جواد اوجی وزیر نفت البته بارها موضوع تخفیفهای فروش نفت ایران به چین را تکذیب کرده است. او اسفندماه سال گذشته در مراسم قرارداد فشارافزایی میدان گازی پارسجنوبی گفت: «میخواستند صادرات نفت ایران را متوقف کنند، امروز به هر جا بخواهیم میتوانیم نفت صادر کنیم، آن هم با کمترین تخفیفها؛ بالاترین میزان صادرات نفت را اکنون داریم و درآمدهای ارزی کشور مبین تحقق صادرات حداکثری نفت ایران است.» این سخنان اوجی در پاسخ به اظهارات حشمتالله فلاحتپیشه، رییس اسبق کمیسیون امنیت ملی، مطرح شد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، بعد از این تکذیبها بود که این بار احمد خرم وزیر دولت اصلاحات موارد میدان شد و خبر داد: «چین نه با نیت همراهی با ایرانِ تحت تحریم، بلکه به دلیل منفعتاندوزی و نوعی سوءاستفاده از ما حاضر به خرید نفت از ایران است؛ یعنی اگر تخفیف ۴ دلار تا ۲۰ دلار که در هر بشکه به چین میدهیم، صحت داشته باشد به این معنی است که در طول روز مبلغی تقریبا هزار میلیارد تومان از منابع ایران به جیب چینیها میرود که تبعات منفی این آمار برای هیچکس نمیتواند پوشیده باشد. هرچند که مسوولان دولتی درصدد تکذیب تخفیفهای آنچنانی هستند، اما نمیتوان ضربه تحریم به نفت را نادیده بگیریم.»
اما این دست خبرها و تکذیبها تا مناظرههای ریاستجمهوری ادامه داشت تا آن که محمدباقر قالیباف رسما تخفیفها را تایید کرد. قالیباف چند روز پیش گفت: «در تحریم، نفت میفروشیم و پول میگیریم و بعد تبدیل ارز میشود، در نتیجه ۳۰درصد در جابهجایی پولها حیف میشود؛ ما خودتحریمی به دلیل بیتدبیری و بیعرضگی و ناآگاهی درست کردیم.»
در واقع این بار نه یک کارشناس، مقام سابق و یا رسانه نبود که بر مساله زیانهای جدی حاصل از تحریم نفت ایران و زیان در فروش آن سخن میگفت بلکه یکی از نامزدها از تبار اصولگریان بود که این مساله را تایید میکرد.
نکته اینجاست که این بار حتی وزیر نفت نیز این سخنان را تکذیب نکرد چرا که آنچه قالیباف گفت، در مقام ریاست یک قوه و اشراف او به گزارشهای واقعی مطرح شده است و البته حالا طرح این سوال را باید جدی گرفت که با فروش روزانه یک و نیم میلیون بشکه نفت و تخفیفهای ۳۰ درصدی، ایران در حال چقدر در حال زیان روزانه از فروش نفت خود است. کما اینکه اگر درآمد نفت را ۳۵ میلیارد دلار بدانیم که گمرک برای سال گذشته اعلام کرد، این یعنی ما ۳۰ درصد از ۳۵ میلیارد دلار فروش نفت را که رقمی حدود ۱۰.۵ میلیارد دلار است را از دست داده ایم. اما آیا همه این عدد تخفیف بوده است و یا سهمی نیز برای کاسبان تحریم در درون آن مستتر است؟ آیا هزینهای که میدهیم فقط همین تحریم هاست و یا دور زنندگان تحریم و مدعیان فروش نفت ایران زیر فشار تحریم نیز سهمی از این ارقام نجومی دارند؟
البته که این سوالاتی است که حالا باید بیش از همه طیف فکری سعید جلیلی و خود او به آن پاسخ بدهد. این زیان هر روز و دائم که به ایران تحمیل میشود و حتی کاهش فروش نفت کشور را چطور قرار است جبران کنند؟ در حالی که فروش نفت ایران به صورت رسمی و قانونی و بدون تخفیفهای نجومی تا مرز دو میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسیده بود چرا اکنون با چنین بحرانهایی رو به رو شده و مهمتر از همه اینکه چرا همه حقیقت تخفیفهای نفتی و تاراج منابع زیرزمینی ایران و ریختنش در حلقوم چینیها را به طور دقیق برای شهروندان ایرانی توضیح نمیدهید تا ببینید آیا موافق این روش فروش نفت هستند یا خیر! و البته مهمترین پرسش این است، سهم و درصد دلالان و واسطهها و کاسبان تحریم در این میان چقدر است. کاش سعید جلیلی یکبار هم به این موارد پاسخ میداد.