اقتصاد۲۴-سال ۱۳۵۲ سینمایی در خیابان لالهزار و در کوچۀ باربد (ملی) به دلیل نمایش سه فیلم با یک بلیت، اعتراض بسیاری از سینماداران را برانگیخت؛ چرا که در آن زمان سینماها حداکثر دو فیلم را با یک بلیت نمایش میدادند. نام این سینما «نادر» بود که بعدها شد آخرین سینمای فعال خیابان لالهزار. اما در سال ۱۳۸۸ سینما نادر هم به دستور «محمدحسین صفار هرندی» وزیر ارشاد وقت، برای همیشه تعطیل شد و تعطیل ماند تا دیروز که زمزمههای تخریب آن با مجوز میراث فرهنگی به گوش رسید.
در آستانۀ ۲۱ شهریورماه و روز سینما، خبر تخریب سینما «نادر» یکی از سینماهای لالهزار در رسانهها دستبهدست میشود. ماجرای تغییر کاربری آن، اما برای امروز و دیروز نیست و سال ۱۳۹۰ مالک این سینما از این اتفاق خبر داده بود. اما روز هفدهم شهریورماه امسال، وبسایت «سفرنویس» با اعلام این خبر نوشت، مجوز تخریب سینما نادر در حالی صادر شده است که قبلاً میراث اعلام کرده بود این اثر ارزشمند و واجد ارزش است و نباید تخریب شود.
«داود قهردار» عکاس و نویسندۀ کتاب «سینماهای تهران؛ مروری بر تاریخچۀ سالنهای سینما از قاجار تا امروز»، دربارۀ تاریخچۀ این سینما به «پیام ما» میگوید، این سینما در سال ۱۳۱۲ افتتاح شده و این سال مصادف است با اکران اولین فیلمهای ناطق ایرانی و خارجی: «در ابتدا نام سینما «رویال» بوده و بعد از مدتی به سینما «ملی» تغییر نام پیدا کرد. سینما در آن سالها در اختیار داود شوحیط بود.»
اسکندر مختاری: درست است که شهرداری تهران باید مانع تغییر کاربریها شود و میراث فرهنگی دربارۀ حفظ ارزش تاریخی این بناها باید پیشگام باشد، اما این اقدامات بهتنهایی کفایت نمیکند؛ حتی اصناف هم باید به کمک بیایند و راهحل ارائه دهند
به گفتۀ قهردار، این سینما تا سال ۱۳۳۸ با هزار و دویست صندلی فعال بود و سینمای درجه دو تهران محسوب میشد: «در سال ۱۳۴۲، «منصور مجدبیگدلی» و «امیرحسین ذوالفقاری» این سینما را اجاره و بازسازی کردند و نام آن را به سینما «نادر» تغییر دادند. این سینما در همین سال با فیلم برادران امیدوار افتتاح شد. در سال ۱۳۴۳ «ناصر مجدبیگدلی»، «منصور مجدبیگدلی» و «امیرحسین ذوالفقاری» ملک سینما را از «شاهرخ قدیری» خریداری کردند و آن را بهطور کل در اختیار گرفتند. در سال ۵۴ هم منصور سهم خود را به ناصر فروخت و سینما در اختیار او قرار گرفت.»
بیشتر بخوانید:مصوبه جدید شورای عالی فرهنگی زیر ذره بین؛ آیا این کت تن ارشاد میشود؟
او میگوید یکی از اقدامات مهم این سینما این بود که در سال ۵۲، سه فیلم را با یک بلیت نمایش میداد: «این موضوع اعتراض بسیاری از سینماداران را برانگیخت؛ چرا که در آن زمان سینماها حداکثر دو فیلم را با یک بلیت نمایش میدادند.» به گفتۀ او، نکتۀ مهم دیگر دربارۀ این سینما، وجود دفتر تولید فیلم و دفتر گروه سینماهای متحد بود که کارگردانانی، چون «خسرو پرویزی»، «ساموئل خاچیکیان» و «صابر رهبر» به این سینما رفتوآمد داشتند. این دفتر در سال ۱۳۴۱ تشکیل و تبدیل به یکی از گروههای مهم در کشور شد.
قهردار میگوید بعد از انقلاب و در خرداد ۱۳۵۹، اموال فیلم ناصر مجدبیگدلی توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد. در این سال یک بمب در سینما منفجر و منجر به خسارت شد، اما بعد از بازسازی سینما دوباره بازگشایی شد. او دربارۀ چرایی روبهتعطیلیرفتن سینما توضیح میدهد: «در سال ۱۳۸۶ وزارت فرهنگ و ارشاد به دلیل ناهنجاریهای اجتماعی که در سینما اتفاق میافتاد، از جمله اینکه تبدیل به محل تجمع معتادان شده بود، از سینمادار تقاضای تعطیلی سینما را کرد. اما مجدبیگدلی نپذیرفت و پس از آن وزارت ارشاد تصمیم گرفت سینما را از رده خارج کند. اولین اقدامی که کردند این بود که فیلمهای روز را به آن نداد. بعد از مدتی باز هم ارشاد تقاضای تعطیلی سینما را کرد، اما پاسخ مجدبیگدلی این بود: «وقتی هنوز این سینما مشتری دارد، چرا آن را ببندم؟» در مرحلۀ بعدی گاز سینما را قطع کردند و باز هم آنقدر فشارها زیاد شد که مجدبیگدلی به ناچار سینما را در سال ۱۳۸۸ با ظرفیت ۶۸۴ صندلی تعطیل کرد.» این عکاس و نویسنده معتقد است که اگر قرار نیست این سینما بازسازی شود، باید تبدیل به یک مکان فرهنگی شود تا مورد استفادۀ دوباره قرار گیرد: «فکر میکنم اگر این سینما از بین برود، سینماهای دیگری، چون «کریستال» نیز در معرض تخریب قرار میگیرند.»
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در گزارشی با عنوان «واکاوی مسئلۀ تغییر کاربری سالنهای نمایش فیلم» (منتشرشده در سال ۱۴۰۱)، منابع حقوقی تغییر کاربری سالنها را اینطور شرح داده است:
«۱- تغییر کاربری ســینمایی که زمین آن از سوی دولت یا نهادهای عمومی غیردولتی برای ســالنهای نمایش تأمین شده باشد، مطابق تبصرۀ مادۀ ۵ «آییننامۀ ایجاد، ســاماندهی و نظارت بر ســالنهای نمایش فیلم» (مصوب ۱۷/۱۲/۱۳۹۹ هیئت وزیران) مجاز نیست.
۲- در مادۀ ۲۰ همین آییننامه بهصورت غیرمستقیم امکانی برای تغییر کاربری سالنهای نمایش فراهم شده است. بر مبنای آن، سازمان سینمایی موظف شده وضعیت و اطلس پراکندگی منطقهای سالنهای نمایش در کلیۀ استانهای کشور را هر پنج سال یکبار مورد بررسی قرار دهد و دســتورالعمل تغییرات مورد نیاز را به تناســب چگونگی توزیع سالنها و بر مبنای تغییرات شــکلگرفته در پراکندگی سالنها مورد بازنگری قرار دهد.
۳- بر مبنای آییننامۀ فوقالذکر، مصوبــۀ «ضوابط و مقررات انحلال ســالنهای نمایش فیلم» (مصوب ۱۴۰۱/۰۴/۱۵ توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) برای سالنهای نمایش فیلم و تغییر کاربری آنها تدوین شده که بنابر شرایط زیر، انحلال سالن ســینما بهصورت رسمی اعلام خواهد شد و متقاضی برای تغییر کاربری به کمیسیون مادۀ ۵ قانون ۳ واقع در شهرداریها، تأسیس شورایعالی شهرسازی و معماری ایران رجوع میکند:
الف) سالنهای نمایش فیلم با عمر بیشتر از ۴۰ سال که از عدم فعالیت آنها حداقل یک سال گذشته باشد.
ب) سالنهای نمایش فیلم ناایمن، که امکان ایمنسازی آن به تشخیص مراجع ذیصالح وجود ندارد.
ج) سالنهای نمایش فیلم که به دلایل مســتدل مانند تغییر موقعیت شهری متأثر از ساختوسازهای منطقه، عدم تناسب با بافت جمعیتی، تغییر در مســیرهای دسترســی به دلیل تغییر نظام ترافیکی منطقه، قرارگیری در یک پهنۀ نامناسب شهری در گذر زمان و سایر موارد مشابه به تشخیص شورا، امکان ادامۀ فعالیت ندارند. در همین مصوبه تأکید شده که انحلال سالنهای نمایش فیلم دارای مالکیت دولتی یــا بخش عمومی غیردولتی، مشــروط به تأمین همان میزان ظرفیت نمایشی در محل مناسب به تأیید شورای بررسی انحلال سالنهای نمایش فیلم در سازمان سینمایی است.».
اما حتی با وجود قوانین، به دلیل اینکه جدارۀ غربی سینما «نادر» با دو اثر ثبتشده در فهرست آثار ملی کشور مشترک است و «گراند هتل تهران» و مجموعۀ «تئاتر نصر» هر دو در فهرست آثار ملی ثبت شدهاند، بیم فرونشست یا ریزش گراند هتل تهران و تئاتر نصر در زمان گودبرداری میرود.
به دنبال انتشار اخبار مربوط به تخریب این سینما، ادارۀ میراث فرهنگی استان تهران جوابیهای منتشر کرده است. در این متن آمده است: «سینما نادر، با وجود قدمت و جایگاه خود در تاریخ سینمای ایران، بر اساس مستندات و نقشههای میراث فرهنگی تهران، بهعنوان بنای دارای ارزش تاریخی یا فرهنگی ثبت و لکهگذاری نشده و این بدین معنا است که این سینما جزو آثار ثبتی و واجد ارزش تاریخی در محدودۀ لالهزار قرار نگرفته و از نگاه کارشناسی، از منظر میراث فرهنگی شرایط لازم را برای ثبت بهعنوان بنای میراثی نداشته است.»
در ادامه گفته شده: «در سال ۱۳۹۳ و در دورۀ مدیریت قبلی، بر اساس بررسیهای فنی و حقوقی صورتگرفته، ادارۀ کل میراث فرهنگی تهران طی مکاتبهای رسمی با شهرداری منطقۀ ۱۲، وضعیت سینما نادر را از نظر امکان تخریب و نوسازی بررسی و اعلام کرد که تخریب و نوسازی این بنا از نظر میراث فرهنگی بلامانع است.»
ادارۀ میراث فرهنگی استان تهران: پروانۀ فعالیت سینما نادر در سال ۱۳۸۸ توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابطال شده است و از آن زمان تاکنون، سینما نادر فاقد هرگونه کاربری عملی بوده و عملاً به دلیل تعطیلی، فعالیت فرهنگی یا سینمایی در آن صورت نمیگرفته
ادارۀ میراث فرهنگی استان تهران با بیان اینکه پروانۀ فعالیت سینما نادر در سال ۱۳۸۸ توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابطال شده، یادآور شده: «از آن زمان تاکنون، سینما نادر فاقد هرگونه کاربری عملی بوده و عملاً به دلیل تعطیلی، فعالیت فرهنگی یا سینمایی در آن صورت نمیگرفته است.»
بیشتر بخوانید:نگاهی به فروش فیلمهای سینمایی در تیرماه
در این جوابیه گفته شده، ضمن «تأکید بر حفظ هویت فرهنگی منطقۀ لالهزار و تلاش برای تداوم فعالیتهای فرهنگی»، با صدور مجوزهای لازم، میراث فرهنگی تهران تلاش کرده که نوسازی این ملک در راستای احیاء کاربری فرهنگی آن صورت گیرد: «طبق این مجوزها، بخش فوقانی بنا نیز به فعالیتهای فرهنگی اختصاص یافته و هرگونه تغییر کاربری برای ایجاد فضاهای تجاری یا غیرمرتبط، خارج از چارچوبهای تعیینشده خواهد بود.»
اما پرسش این است که آیا همۀ بناهای تاریخی باید ثبت ملی و حفظ شوند و آیا فقط میراث فرهنگی متولی حفظ این بناها است؟ «اسکندر مختاری» کارشناس میراث فرهنگی، به «پیام ما» پاسخ میدهد: «به نظرم این اتفاقی است که بالاخره میافتد. با فضاهایی که کارکرد گذشته را ندارد، چه کاری میتوان کرد؟ آیا فقط باید از میراث فرهنگی تقاضا داشت که جلوی این جریانها بایستد؟ اقتصاد شهری در اینجا تعیینکننده است و حرف آخر را میزند.»
او معتقد است اگر افکار عمومی و سازمانهای مردمنهاد به دنبال این هستند که این بناها حفظ شوند، باید همگام با آن دربارۀ مدیریت آیندۀ اقتصادی این فضاها نیز بحث شود: «درست است که شهرداری تهران باید مانع تغییر کاربریها شود و میراث فرهنگی دربارۀ حفظ ارزش تاریخی این بناها باید پیشگام باشد، اما این اقدامات بهتنهایی کفایت نمیکند. حتی اصناف هم باید به کمک بیایند و راهحل ارائه دهند. اتفاقی که برای لالهزار افتاده، اتفاقی نیست که فقط بعد میراثی داشته باشد. از نظر کارکردی لالهزار اشباع شده و ظرفیت کاربری تجاری و فعالیت مربوط به صنف الکتریکی را ندارد؛ بههمیندلیل تبدیل به یک محیط ناامن شهری شده است. در لالهزار حتی به طول بیست متر نمیتوانید در یک خط مستقیم حرکت کنید. حالا در این وضعیت همۀ این سینماها میل دارند تبدیل به پاساژ شوند. آیا فضای لالهزار ظرفیت چنین تراکمی را دارد؟» او دربارۀ خطری که متوجه بناهای مجاور سینما نادر است، میگوید: «تخریب یک سینما مثل یک دومینو است و سایر فضاها نیز از بین میروند. اما فقط با ثبت آثار ملی مسئله حل نمیشود و باید بهسمت کاربریهای فرهنگی رفت. این اقدام هم نیاز به یک ارادۀ ملی دارد و همه باید همکاری کنند. حدود ۲۵ سال است که میگوییم لالهزار ظرفیت ترافیکی ندارد، اکنون هم تبدیل به بارانداز شده و ماشینها در حال خالیکردن بار یا بارگیری هستند. چرا این محله تبدیل به مرکز توزیع وسایل الکتریکی در ایران شده است؟ هیچ کجای لالهزار نه برای جمعیت شناور نه برای جمعیت ثابت آن امن نیست و برای آشفتگیاش باید تدبیری اندیشید.»
به نظر مختاری، سینما نادر جایی است که زخم خودش را نشان میدهد: «اینکه افکار عمومی مخالف تخریب سینما نادر است، صرفاً برای این سینما نیست، بلکه برای پیامدهای تخریبی نیز است. خاکبرداری باعث میشود دو اثر تاریخی دیگر در معرض خطر قرار گیرند و از طرف دیگر در این محل ظرفیت کاربری تجاری وجود ندارد. فضا زاییدۀ نیازهای شهروند است و احتیاج به مدیریت فضا داریم.»