اقتصاد۲۴- در میان فرزندان مرحوم هاشمی رفسنجانی دختر دوم او فائزه بیش از دیگران به سیاست علاقه دارد و درواقع در میان فرزندان شبیهترین فرد به آیتالله رفسنجانی فائزه است. چهرهای علاقهمند به سیاست که اغلب نامش در رسانهها مطرح میشود.
فائزه هاشمی زاده ۱۷ دی ماه ۱۳۴۱ در قم است. او فرزند سوم اکبر هاشمی رفسنجانی و عفت مرعشیست.
فائزه با وجود اینکه دوست داشت به تحصیل ادامه بدهد، چند سال پشت کنکور ماند تا اینکه با تأسیس دانشگاه آزاد که با تصمیم هاشمی رفسنجانی تاسیس شد، با ورود به این دانشگاه دوران دانشجویی را شروع کرد. وی دارای مدرک دکترا در رشته حقوق بشر از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و دو لیسانس در رشتههای مدیریت از دانشگاه الزهرا و علوم سیاسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز است.
فائزه هنگامیکه تنها ۱۶ سال داشت با حمید لاهوتی، پسر آیتالله لاهوتی ازدواج کرد.
فائزه دو فرزند به نام مونا و حسن دارد. حسن ساکن انگلستان است و در سال ۱۳۹۰ هنگام بازگشت به ایران مدتی بازداشت شد. مونا لاهوتی ازدواج کرده است، ولی اطلاعاتی درباره همسر او در دست نیست. سالها پیش شایعهای درباره جدایی این زوج شنیده شد که البته فائزه در مصاحبهای در سال ۱۳۹۲ این شایعات را تکذیب کرد.
فائزه در میان فرزندان آیت الله هاشمی بیشترین تحرک را در فضای سیاسی و اجتماعی دارد و البته اظهاراتش در بخشهای مختلف غالباً اظهارنظرهایی صریح و بیپرده است که بخشهایی از سخنانش در زیر میآید:
«اگر امیرانتظام را نماد مظلومیت بدانیم، اصلاً نمیتوانیم امام حسین (ع) را در چارچوب مظلومیت مطرح کنیم. جریان عاشورا حداکثر ۱۰ روز بود، کشته شدن امام در میدان جنگ بوده و فرصت دفاع هم وجود داشته و یک چیز متقابل بوده است. اما امیرانتظام ۴۰ سال در زندان مورد ظلم قرار داشت»
«برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود، ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رای نمیدادم. به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد»
«تنها راه بازگشت سپاه به پادگانها این است که در لیست تحریمها باقی بماند!»
«در سال ۹۲ بابا را رد صلاحیت کردند، اما چند روز بعد بابا رئیس جمهوری تعیین کرد»
«باورتان میشود، استقلال و پرسپولیس تیم دختران ندارند؟ همه جا مردها خطا میکنند، دخترها حذف میشوند»
«تعدادی دهه نودی در شیراز در اعتراض به سرود سلام فرمانده آمدند بیرون، خیلی حرکت قشنگی بود»
«دخترهای ما که بی حجاب میان بیرون خیلی حرکت ارزشمندیه، من به اونها میگم خیلی شیر زنید»
فائزه هاشمی در اعتراض به تغییر مصاحبهاش گفت: «هرگز به خمینی، امام و به خامنهای مقام معظم رهبری نمیگویم و اصلاً قبول ندارم که آقای هاشمی، یار آقای خمینی بودند؛ بلکه میگم همراه آقای خمینی بودن و به ایشون کمک کردند.»
«من تا حالا نشنیدهام، اصلاح طلبان بروند سخنرانی اصولگراها را به هم بزنند»
«از کارهایی که مسیح علی نژاد برای حقوق خانمها انجام میدهد، خوشم میآید»
«پیامبر پولهای حضرت خدیجه را حرام کرد».
فائزه هاشمی را در بین فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی باید پرحاشیهترین و البته باهوشترین فرد به لحاظ شم سیاسی دانست. از این جهت تقریباً به پدرش نزدیک است. فائزه معمولاً به خاطر بیپروایی و فعالیتهایش محبوبتر از برادران و خواهرش است. حتی کسانی که علاقه چندانی به خانواده هاشمی ندارند، به هر حال قبول دارند که فائزه کمی با دیگران تفاوت دارد. البته او به طور قطع پدرش را اسطوره میداند و همیشه با علاقه زیادی از پدر حرف میزند. محبوبیت او منجر شده است که صدای او در فضای سیاسی کشور گاه به گاه شنیده شود.
بیشتر بخوانید: وکیل فائزه هاشمی: با آزادی مشروط موکلم موافقت نشد
فائزه هاشمی برخلاف خواهر بزرگتر، فاطمه، علاقه زیادی به سیاست و سیاستورزی دارد و این ویژگی را از پدرش به ارث برده است. بر همین اساس او در انتخابات مجلس پنجم شورای اسلامی از حوزه تهران شرکت کرد و طبق آماری که از سوی وزارت کشور وقت اعلام شد، با ۵۹۸۳۵۹ رای به عنوان منتخب دوم مردم تهران به بهارستان راه یافت. البته او خودش را منتخب اول میداند که بنا به گفته اش بر اساس مصلحت ناطق نوری به عنوان نفر اول معرفی میشود. فائزه هاشمی در این رابطه به اعتماد گفته بود: «خودمان هم نفهمیدیم. مامان معتقد است که من اول بودم و آمدند با بابا توافق کردند که نتیجه اینگونه اعلام شود؛ اما همه اینها در ابهام است و هیچچیز آن مشخص نیست. محسن که خاطرات آن دوران را میخواند میگوید ایامی هست که تو به من میگویی دارند رأی من را میخورند. من اول هستم.» فائزه از برادرانش محبوبتر است. حتا محسن هاشمی نیز آنقدر که فائزه به نظر افکار عمومی درباره خودش فکر میکند، اهمیت خاصی نمیدهد.
فائزه هاشمی در کنار سیاست، علاقهمندی زیادی برای توسعه ورزش، به ویژه ورزش زنان داشت و حتی در سال ۱۳۶۹ به سمت ریاست فدراسیون اسلامی ورزش زنان رسید. آن زمان حسن غفوری فرد رئیس سازمان ورزش و جوانان او را به این سمت منصوب کرده بود. در نهایت این مساله با مخالفت سرسخت تندروها روبرو شد. به طوریکه در خرداد ۱۳۹۰ به دفتر فائزه هاشمی در ساختمان فدراسیون اسلامی ورزش زنان، حمله شد و کمتر از دو ماه بعد، در مرداد ماه ۱۳۹۰ این فدراسیون، به دلیل تعلق نگرفتن بودجه کافی از سوی سازمان تربیت بدنی، تعطیل شد.
این تعطیلی در حالی بود که این فدراسیون همچنان فعال بود! حتی در سال ۸۴ و در حالی که چند هفته بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری نهم نمانده بود، چهارمین دوره بازیهای اسلامی زنان را در تهران برگزار کرد که در پی آن نشریه مسلم نیوز که پرتیراژترین نشریه اقلیتها در کشور انگلستان است، جایزه شایستگی در حوزه ورزش را «جایزه فائزه هاشمی» نامگذاری کرد. فائزه در این رابطه گفته است «علت این انتخاب ابتکار تأسیس فدراسیون اسلامی ورزش زنان و راه اندازی مسابقات زنان مسلمان در جهان توسط من است» با این حال تلاشهای تندروها و مخالفت شان با ورزش زنان و همچنین ضدیتی که باد فائزه هاشمی داشتند، موجب شد فدراسیون اسلامی ورزش زنان برای همیشه به کارش خاتمه بدهد.
فائزه هاشمی در روزهایی که بحث ورود زنان به ورزشگاهها داغ بود، اینطور نظر داد که «من کاملاً موافق هستم و این را حق ضایع شده از خانمها میدانم. ممنوعیت موجود یک موضوع کاملاً سلیقهای است و به هیچ وجه پایه دینی ندارد و ربطی به مشکل زیرساخت هم ندارد. میگویند، برای زنان نداریم. یعنی بلد نیستید ۴ تا دستشویی برای زنان بسازید؟»
فائزه در سال سوم نمایندگی تصمیم به انتشار روزنامهای ویژه برای زنان گرفت و در خرداد ماه «روزنامه زن» را در ۱۷ مرداد ماه ۱۳۷۷ با یادداشتِ «روزنامه بنا دارد با نگاه زنانه و برای زنان بنویسد» روی کیوسکهای مطبوعاتی برد. انتشار این روزنامه به سردبیری ابراهیم نبوی روی دکهها رفت. این روزنامه در ابتدای انتشار خود حاوی مطالب و مصاحبههایی از زنان و چهرههای اصلاحطلب همچون جمیله کدیور و معصومه ابتکار بود؛ اما با گذشت زمان و تغییر فضای سیاسی کشور و به تبع آن، تغییر موضع اصلاحطلبان نسبت به هاشمی رفسنجانی، رویکرد این روزنامه نسبت به جریان اصلاحطلبی تغییر کرد. «زن» همچنین در کنار مسائل سیاسی به طرح مسائل مربوط به حقوق زنان نظیر مهریه، نفقه، ازدواج مجدد، اجتهاد زنان، حضانت و طلاق میپرداخت که این هم دلیلی بر مخالفت و کارشکنی تندورها علیه این روزنامه بود و در نهایت به دلیل مسائلی پیرامون حجاب، فمنیسم، چاپ کاریکاتوری از داود احمدی مونس (آروین) پیرامون دیه زنان، و انتشار پیام تبریک نوروزی فرح پهلوی توسط جانشین مدیر تحریریه روزنامه، فرج بالافکن، ابتدا در بهمن ۱۳۷۷ به مدت دو هفته و بار دیگر در ۱۷ فروردین ۱۳۷۸ برای همیشه توقیف شد.
روزنامه زن در صفحه آخر خود کاریکاتوری از یک مرد اسلحه به دست را به چاپ رسانده بود که مرد و زنی را نشانه گرفته بود و مرد با اشاره به زن میگفت: اینو بکش دیه اش کمتره!
فائزه هاشمی در ادامه تحرکات سیاسی و اظهارنظرهای خاصش یک مصاحبه جنجالی با شهروند امروز در آبان سال ۱۳۸۷ درباره عامل مرگ پدر شوهرش حسن لاهوتی اشکوری داشت و طی آن گفت: «علت مرگ آیت الله لاهوتی مسمومیت با سم استریکنین بوده و نه سکته قلبی!» این مصاحبه، باعث توقیف «شهروند امروز» شد.
فائزه هاشمی در انتخابات ۸۸ به پیروی از مشی سیاسی پدر و همراهیای که آن روزها با اصلاح طلبان داشت، از میرحسین موسوی حمایت کرد که باید گفت، مخالفت شدید و همه جانبه با رویکرد و رفتار احمدی نژاد هم در این رفتار سیاسی او تاثیر داشت. او هم مانند خیلیهای دیگر با اعلام نتیجه انتخابات واکنشهای اعتراض آمیزی از خود نشان داد و به نتیجه اعلام شده اعتراض کرد. به طوریکه در تجمعهای آن روزهای تهران حضور فعالی داشت و در تظاهرات روز ۳۰ خرداد نیز برای مدت کوتاهی دستگیر شد. فائزه یکبار دیگر در روز اعتراضات جنبش سبز در یکم اسفند ۱۳۸۹، برای دومین بار، در خیابان، ولی عصر، بالاتر از تقاطع فاطمی بازداشت و این بار نیز پس از مدت کوتاهی، آزاد شد.
پس از انتخابات ۸۸ کشور و بهویژه تهران ملتهب بود. در این وضعیت «سعید تاجیک» در حرم عبدالعظیم اهانت به دختر هاشمی رفسنجانی را به جایی رساند که حتی از الفاظ رکیک جنسی! هم دریغ نکرد. بهگونهای که حتی این نویسنده کتاب «جنگ دوست داشتنی»، فائزه هاشمی را «فاحشه» خواند!
فائزه هاشمی پس از انتشار این فیلم در مصاحبه با «روزآنلاین» گفت: «شعبان بیمخ یک نفر بود با یک دسته اراذل، اما اینها الان شبکهای هستند و با تعداد زیاد در همه شهرها و گسترده عمل میکنند. این کارها همه سازماندهی شده هستند و خودسرانه نیستند.»
فائزه هاشمی در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ با فریبا کمالآبادی از اعضای ارشد بهائیان که برای مرخصی از زندان بیرون آمده بود، دیدار کرد. این کار واکنش بسیاری از مقامات و رسانههای نزدیک به حکومت ایران را برانگیخت. کمالآبادی در مدتی که فائزه هاشمی در زندان بود، همبندی او بود.
مرگ پدر برای فائزه هاشمی بسیار سخت بود. به ویژه که مرگ اکبر هاشمی رفسنجانی به یکباره اتفاق میافتاد و همین امر نیز موجب شد خیلی از چهرههای سیاسی درباره مرگ او مطالبی را مطرح کنند. اگرچه همه حرف و حدیثها به سرعت فرونشست و در نهایت مرگ یکی از چهرههای مهم نظام جمهوری اسلامی پذیرفته و به فراموشی سپرده شد. با اینحال مرگ آیت الله هاشمی به دلیل ناگهانی بودن موجب برخی مواضع جنجالی از سوی خانواده هاشمی شده بود. فائزه هاشمی در ۲۵ آذر ماه ۱۳۹۶ که تنها چند هفته به سالگرد هاشمی رفسنجانی مانده بود، در گفتگویی با اعتمادآنلاین با بیان اینکه جلسهای با حضور همه اعضای خانواده و برخی از اعضای شورای عالی امنیت برگزار شد، گفته بود: «در این جلسه به ما اعلام کردند بررسی نشان میدهد در بدن پدر ۱۰ برابر حد مجاز رادیواکتیو بوده است. البته اعلام کردند که در بدن مادر یک برابر حد مجاز رادیواکتیو بوده است. البته به ما اعلام کردند که دلیل فوت این نبوده است.»
مصاحبه فائزه هاشمی با روزآنلاین کافی بود تا قوه قضاییه برای او پرونده قضایی تشکیل بدهد که در نهایت به زندانی شدنش منجر شد و فائزه هاشمی برابر حکم دادگاه، به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام، به شش ماه حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شد که حکم دادگاه به وی ابلاغ شد و به زندان رفت و در ۲۹ اسفند ۱۳۹۱ آزاد شد.
همچنین فائزه هاشمی که داغدار پدر بود، نزدیک به ۲ ماه بعد از درگذشت هاشمی رفسنجانی با اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی نسبت به قوه قضاییه و سپاه و همچنین سیاهنمایی علیه نظام با شکایت سپاه و قوه قضائیه به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.
فائزه هاشمی در آستانه انتخابات در کلاب هاوس در روز ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ یکبار با بیان اینکه «در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ رای نمیدهم» گفته بود: «من دلیلم برای رای ندادن به بن رسیدن اصلاحات است. رای ندادن یک استراتژی است و یک اقدام فعال است. وقتی رای دادن به نتیجه نمیرسد. حتا در صورتی که برادرم محسن هاشمی رفسنجانی کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ باشد که مدیریت او را قبول دارم، باز هم در این انتخابات شرکت نمیکنم و رای نمیدهم.»
فائزه هاشمی از همان روز نخستی که خبر مرگ مهسا امینی منتشر شد و فضای معترضانهای در کشور بهوجود آمد به این موضوع واکنش نشان داد و در پنجمین روز از مهرماه ۱۴۰۱ به دست «نهادهای امنیتی» بازداشت شد و در شرایطی که تصور بر این بود، که بتواند با عفو رهبری آزاد شود، مشمول عفو عمومی دانسته نشد و همچنان در زندان اوین به سر میبرد. ۱۵ آبان ماه عفت مرعشی به همراه خانواده به ملاقات فائزه رفت، فاطمه هاشمی درباره دیدار با خواهرش در زندان نوشت «روز یکشنبه پانزدهم آبان مجدداً، همراه مامان نگران به ملاقات فائزه و مهدی رفتیم و موفق به ملاقات شدیم. عکسالعمل مامان در مواجهه با فائزه در زندان جالب بود. وی مات و مبهوت فائزه را نگاه میکرد و چشم از او برنمیداشت. پرسیدم: خیلی خوشحالید که فائزه را میبینید؟ گفت: چه خوشحالی؟ مگر خوشحالی دارد که فائزه در زندان است؟ آیا واقعاً، جای فائزه زندان است؟!»
فائزه هاشمی، دختر مرحوم آیتالله رفسنجانی که به خاطر فعالیتهای ضدنظام و برای بار دوم از سال گذشته در زندان به سر میبرد، روایتهای عجیبی از دروغگویی، دیکتاتوری و فضای رعب و وحشتی که برخی زندانیان سیاسی در زندان به راه انداختهاند، نقل کرده است.
در بخشی از نامه او آمده است: «بعد از انتخابات نسبت به افراد غیرهمراه با خود و یا منتقد خود با انگهای نادرستی، چون مزدور، دارای مأموریت، آدمفروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در اینجا و ... واردشده و مشابه گروههای فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آنها کرده و بعضاً موفق هم میشوند. با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاستجمهوری اخیر شدند. از ۸ صبح تا ۱۲ شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، همبندیهایشان را پاییدند و اجازه عبور ندادند. فضا بهقدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرات باز کردن درب برای عبور رأیدهندگان را نداشتند و این ۸ نفر نتوانستند رأی بدهند!»
فائزه هاشمی در بخش دیگری از روایت خود نوشته است: «خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغهآمیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان. در فرهنگ لغات آنها، ممنوعالملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یکبار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و ... چند بار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله لبنیات و حبوبات و برنج و ... و دریافت ناهار و شام آماده بهصورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود، یعنی حمله، در صورت اعتراض به این نحوه نادرست خبررسانی، متهم میشوی به انجام مأموریت حکومتی برای عادیسازی شرایط زندان و یا شنیدن این عبارات آنچه ما میگوییم درست است و هرکسی غیرازاین، این عبارات را معنا کند ... خورده است و متعاقباً دریافت بارانی از حملات و تخریبها و تهدیدها...»
در بخش دیگری از نامه فائزه هاشمی آمده است: «برای برخی از این مبارزین زندان مکانی است که با آن شخصیت و اعتبار و شهرت کسب کرده و میکنند. فقط بودن در زندان برایشان ارزش است و عملا در تعارض با آرمانهای سابق خود روزگار سپری میکنند؛ و در خاتمه
در این زندان آموختم که ما مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم. سرود آزادی و عدالت میخوانیم و در چرخه زندگی، ستم را بازتولید میکنیم.
در این زندان آموختم سالها و حتی دههها تا نهادینه شدن دموکراسی در خود بعنوان پیش نیاز اصلاح جامعه و حکومت فاصله داریم.
در این زندان آموختم که در کنار حقیقت بودن حتی در زندان هزینه گزافی دارد؛ و بالاخره " زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد"دختر عمویم که به تعبیر خوابهایش باور جدی دارد، چندی پیش در خواب دیده که در زندان توسط همبندیها کشته میشوم. از ما گفتن بود، خود دانید.
فائزه هاشمی
شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین»
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و روزنامه نگار در کانال تلگرامی خود نوشت: فائزۀ هاشمی با انتشار نامهای از داخل زندان به موضوعاتی اشاره کرده است، که برای هر زندانکشیدۀ باتجربه و مستقلی، طنینی آشنا دارد. خانم هاشمی با نوشتن این نامه، شجاعت بیمانندی از خود نشان داده است. چنین حرکتی شجاعتی فراتر از به چالش کشیدن مخوفترین دولتها را طلب میکند و فقط کسانی ارزش و اهمیت آن را فهم میکنند که تجربهای مشابه داشته باشند.
در زندانهای دوران پهلوی هم داستان همین بوده است، اما قربانیان این شیوهها، عمدتاً از سر محافظهکاری اما با پوشش مصلحتگرایی و پیشگیری از "سوءاستفادۀ رژیم" روی مشکلات خاک میریختند و تمام بدسگالیها را به "فشار زندان" نسبت میدادند. به همین دلیل، پس از آنکه درهای زندان گشوده شد، مردم عادی، تک تک زندانیان سیاسی را بر دوشهای خود گرفتند و با شور و شوق آنان را در شهر چرخاندند، غافل از آنکه چند ماه بعد، برخی از همین "قهرمانان" از شدت جاهطلبی شخصی و گروهی، به روی هم اسلحه خواهند کشید و به جای آزادی و دمکراسی و عدالت، جامعه را غرق خشونت و خونریزی خواهند کرد.
خانم هاشمی باید منتظر تندترین حملههای لفظی از هر سو علیه خود باشد، اما شجاعت اخلاقی و سیاسی او که "صدای بیصدایان واقعی" شده است، نزد خداوند بیاجر نخواهد ماند.