اقتصاد۲۴-بنگلادش پست با انتشار گزارشی مینویسد، رویاروییها در خاورمیانه بحثهای ادعایی در مورد امکان تغییر نظم منطقهای در خاورمیانه که در ۵۰ سال گذشته مطرح بوده را برجسته کرده است. این تغییرات ممکن است بر نقش منطقهای روسیه تأثیر بگذارد؛ بازیگری که سخت تلاش میکند تا نقش خود را بهعنوان قدرتی بزرگ در خاورمیانه بازتعریف کند.
این نشریه در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، یک سال پس از شروع جنگ غزه هنوز مشخص نیست که کدام بلوک در منطقه پیروز خواهد شد: آیا اسرائیل با حمایت آمریکا و برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا دست بالا را خواهد داشت و یا بهواسطه تنشهای خودساخته در موضع ضعف قرار میگیرد و ایران بهعنوان قدرت مسلط منطقهای میتواند همصدا با متحدانش، معادلات را به نفع خود باتعریف کند.
به ادعای بنگلادش پست، اگر ایران تحتتاثیر فعل و انفعالهای منطقه قرار بگیرد، این احتمال وجود دارد تا موقعیت روسیه که از سال ۲۰۱۵ تثبیتشده با چالشهای روبهرو شود. جنگ در غزه و لبنان نیز ممکن است تعاملات مسکو را به آزمون بگذارد. تصور میشود که کرملین باوجود فشارهایی (ادعایی) اعمالی بر محور مقاومت و ایران، همچنان تعاملات خود را با تهران حفظ کرده و روابط خود را با این بازیگر بیش از هر زمان دیگر محکمتر کند.
از منظری دیگر باید گفت که روسیه نیز تحتتأثیر رویاروییهای خاورمیانه قرار گرفته و این در حالی است که مشخص نیست این رویارویی تا چه اندازه نقش روسیه را در منطقه به چالش میکشد؛ بالاخص در بازهای زمانی که مسکو بهشدت درگیر اوکراین است. با اینهمه باید به این حقیقت نیز اذعان کرد که ایالاتمتحده نیز در شرایط پیچیدهای قرار دارد. به بیانی دیگر، از آنجاییکه واشنگتن با کییف همصدا و بخش عمدهای از تجهیزات نظامیاش را در اختیار اوکراین قرار داده، حالا با پیچیدهترشدن معادلات در خاورمیانه، ممکن است با چالشهایی روبهرو شود. در همین راستا، گروهی از ناظران مدعیاند که جنگ در اوکراین فرصتی طلایی برای روسیه تعریف کرده تا با توسل بدان بتواند روابط خود با کشورهای خاورمیانه را بازتعریف کند؛ بازیگرانی که در مقطع زمانی کنونی بهدنبال آن هستند تا تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهند. از همین رو بدشان نمیآید هم در زمین روسها بازی کنند و هم در زمین آمریکاییها.
بنگلادش پست در ادامه مدعی شد، قدرتهای منطقهای شرکای کلیدی روسها در قراردادهای انرژی هستند: توافقهای اوپک پلاس از زمان جنگ اوکراین به حضور روبهرشد روسیه در منطقه از طریق «ائتلاف اقتصادی» که اساساً حول محور تسلیحاتی کردن انرژی تعریف شده، کمک کرده است. چالش نوظهور تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه و بازگشت تمرکز قدرتهای منطقه بر دو اصل پویایی و امنیت منطقهای، برخی از این پیشرفتها را با مشکل مواجه کرده است. با این حال، روسیه ممکن است در واقع برای بازیگران منطقهای از نظر دیپلماتیک و اقتصادی همچنان حیاتی باقی بماند. اگرچه بهنظر میرسد که خلاء ایجادشده بهواسطه رویکرد منفعلانه غرب، توسط روسها پر شود، اما فقدان انرژی دیپلماتیک و سیاستهای روشن در قبال جنگ غزه و لبنان ممکن است موجب شود تا کرملین فرصت بهدست آورده را از دست بدهد.
بیشتر بخوانید:آیا پوتین سیگنال حمله هسته ای فرستاد؟
به عنوان نمونه، شیخ محمد بنزاید آلنهیان، رهبر امارات در ماه سپتامبر، سه روز قبل از ترور شهید سید حسن نصر الله، دبیرکل حزبالله لبنان توسط اسرائیل، با جو بایدن در کاخسفید ملاقات کرد. آنان درباره راههای پایاندادن به درگیریها در خاورمیانه گفتگو کردند. یک ماه بعد، شیخ محمد از مسکو دیدن کرد، اما گفتگوهای او با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه حول محور اقتصادی و سرمایهگذاریهای متقابل متمرکز بود. بنابراین، نه طرف اماراتی و نه هیچ بازیگر دیگری برای رسیدگی به درگیریها در غزه و لبنان به روسیه متکی نیستند. در عوض، آنها ایالات متحده -که بهشدت از اسرائیل حمایت میکند– را بهعنوان بازیگر اصلی میدانند و درک میکنند که اگر موازنه قدرت تغییر کند، ممکن است در کنار واشنگتن قرار بگیرند.
حال پیروز کاخ سفید میتواند چالش تازهای برای کرملین باشد؛ ریاستجمهوری دونالد ترامپ در سالهای ۲۰۱۷-۲۰۲۱ زمینهساز نزدیکی پادشاهیهای خلیجفارس و ایالاتمتحده شد؛ همزمان در آن بازه زمانی توافق ابراهیم بستر را برای عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل هموار کرد. پس در شرایط کنونی، پیروزی مجدد ترامپ میتواند برای کرملین دردسرساز باشد.
بنگلادش پست در انتهای یادداشت ادعاییاش مینویسد: خاورمیانه در حال دگرگونی است؛ گزارهای که میتواتند بر موازنه قدرتهای منطقهای، موازنه قدرتهای بزرگ و مواضع بازیگران جهانی از جمله روسیه تأثیر بگذارد. روسیه نقش مهمی در منطقه دارد، اما زنگ خطرهایی برای این بازیگر به صدا در آمده است. مسکو بهواسطه جنگ در اوکراین، زمان کمتری دارد تا در باب توازن قدرت در خاورمیانه به نفع خود بیاندیشد. در تحلیل گفتمانهای مقامات روسی، تمرکز بر احتمال وقوع جنگ جهانی سوم بهعنوان پیامد درگیریهای غزه و لبنان بیش از هر زمان دیگر به چشم میخورد. با این حال، هیچکدام راهبرد روشنی در باب چگونگی تعادل قدرت در خاورمیانه، آنهم در شرایطی که روسیه درگیر جنگ در اوکراین است، ارائه نمیدهند.
به ادعای گروهی از ناظران، روسیه باید تمرکز خود را از ذهنیت "جنگ" (همیشه منتظر یک جنگ هستهای، جنگ جهانی سوم و غیره) تغییر دهد و در عوض همه تحولات منطقه را همانطور که هست در نظر بگیرد و چگونگی بهرهبرداری از رویدادها را بررسی کند. این بازیگر همچنین به یک استراتژی روشن برای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در صورت تغییر شکل قوا در خاورمیانه نیاز دارد چراکه ۵۰ سال آینده میتواند مانند ۵۰ سال گذشته حیاتی و پیچیده باشد.