اقتصاد۲۴-کمبود گاز در کشور به قدری بحرانی است که هم صنایع و هم نیروگاهها به دلیل اختصاص نیافتن گاز موردنیاز با مشکلات متعددی روبهرو شدهاند. کمبود گاز گسترده در کشور موجب شده است که قطعیهای پی در پی برق به دلیل نبود سوخت کافی برای نیروگاههای حرارتی، کشور را در برگیرد.
کارشناسان متعددی نسبت به چرایی بروز این بحران و چگونگی برونرفت از آن، اظهارنظر کردهاند. اما نکته مورد توجه در این زمینه، بررسی گزارش دیوان محاسبات کشور از وضعیت ناترازی گاز است.
بر اساس گزارشی که دیوان محاسبات کشور در مورد ناترازی گاز انجام داده است، ناترازی گاز در سال ۱۴۰۲ به ۶۳.۹ میلیارد متر مکعب رسیده است. این در حالی است که به میزان ۱۸ میلیارد مترمکعب هدر رفت گاز مشعل یا همان فلر وجود دارد.
از سوی دیگر از مبلغ ۹.۱۸۶ میلیارد تومان قابل واریز به حساب بهینهسازی مصرف انرژی، یعنی ۵۰۰ تومان به ازای هدر رفت هر مترمکعب گاز مشعل، صرفاً مبلغ ۱.۵۹۹ میلیارد تومان به حساب مذکور واریز شده است.
در چنین شرایطی، مطابق تصمیم شورای اقتصاد، باز هم دولت دستور بر افزایش نرخ گاز به عنوان راهکار قیمتی جبران کمبود و اصرار بر صرفهجویی مردم دارد!
بر اساس گزارش دیوان محسابات کشور، بر اساس ترک فعلهای شکلگرفته، بیش از ۷.۵۸ میلیارد تومان به این حساب واریز نشده است و معلوم نیست این مبلغ کجاست!
حجم گازهای مشعل در ایران به طور متوسط بیش از ۵۰ میلیون مترمکعب در روز است. این مقدار گاز طبیعی میتواند تقاضای عمده بعضی از بخشها را به طور کامل برطرف سازد. ضمن اینکه این میزان فلر به اندازه تولید دو فاز پارس جنوبی است که برای برداشت هر ۲۵ میلیون متر مکعب، بین پنج میلیارد تا شش میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد.
بیشتر بخوانید:گزارش تفریغ بودجه بهروایت دیوان محاسبات
نکته اساسی آن جاست که توجه به جمعآوری گازهای فلر در برنامه هفتم توسعه به وضوح ذکر شده است و اگر بتوان نام این وضعیت را ترک فعل گذاشت، هفت میلیارد تومان حاصل از جمعآوری گازهای فلر برای جبران کمبود گاز سرمایهگذاری نشده است.
حال مطابق تصمیم شورای اقتصاد، دولت دستورالعملی برای رفع ناترازی گاز در ماههای سرد سال جاری تصویب کرده که از جمله آن میتوان به تعیین تعرفههای جدید، صرفهجویی، فرهنگسازی، کاهش ساعت کاری ادارات، ازسرگیری واردات گاز از ترکمنستان و مصرف نفت کوره در نیروگاهها و صنایع با تایید دادستانی استانها اشاره کرد.
جالب آن جاست که بیش از هفت میلیارد دلار بر اثر ناکارآمدی و ترک فعل مسئولان، به حساب بهینهسازی مصرف انرژی وصول نشده است و همچنین وضعیت گازهای فلر که نقش مهمی در جبران کمبود گاز دارند، مشخص نیست. در چنین شرایطی باز هم دولت دستور بر افزایش نرخ گاز به عنوان راهکار قیمتی جبران کمبود و اصرار بر صرفهجویی مردم دارد.
اگر قرار است افزایش قیمت گاز منجر به افزایش درآمدهای دولت شود تا بتواند در صنعت گاز سرمایهگذاری کند، پس چرا هفت میلیارد از منابع موجود ناگهان ناپدید میشود و برای جبران کمبود گاز سرمایهگذاری نمیشود؟ بهتر نیست مسئولان ابتدا همان منابع گمشده را برای جبران کمبود گاز به کار گیرند؟
این اتفاق در مورد کمبود برق هم رخ داد. وزارت نیرو، نرخ برق صنایع و شبکه خانگی را افزایش داد و با این اقدام هم منجر به افزایش قیمت برق و فشار بر صنایع و شبکه خانگی شد و هم بیبرقی نصیب مردم شد. مردمی که هر روز باید جدول قطعی برق منطقه خود را چک کنند تا ببینند چه قدر قرار است ضرر و زیان متحمل شوند.
چندی پیش ویدیویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که یک نانوا شکایت خود را به وزارت نیرو برده بود و از ضرر پنج میلیون تومانی در هفته به دلیل قطعی برق سخن به میان آورد. در چنین شرایطی مسئولان در مورد ناترازی برق هم مدام از صرفهجویی صحبت میکنند و روی به راهکار قیمتی آوردهاند.
باید گفت آنچه ناترازی برق نامیده میشود، مشخصا از کمبود برق نشئت میگیرد. به نظر میرسد که مسئولان در مواجهه با بحران کمبود گاز نیز مشخصا همین رویه را در پیش گرفتهاند و صحبت از افزایش نرخ گاز و صرفهجویی در مصرف گاز به میان آوردهاند.
نکته مورد توجه آن جاست که خود مسئولان گازکشی انجام دادهاند و مانع از طرح تعویض سیستمهای گرمایشی جایگزین همچون بخاریهای برقی شدند. لازم به ذکر است که زمانی که این طرح از سوی بخش خصوصی مطرح شد، ناترازی برق اندازه امروز نبود. اما اکنون آنقدر در کشور کمبود وجود دارد که کمبود برق و گاز دائم بر روی یکدیگر تاثیر منفی میگذارند.
باید گفت که طرح تعویض بخاریها، خود به جهت صرفهجویی مصرف گاز به طور منطقی و ساختاری در دستور کار قرار داشت. اما دولتها از این موضوع هم حمایت نکردند و گویا به نظرشان صرفهجویی به معنای پوشیدن لباس بیشتر در فصول سرد سال است!
در چنین شرایطی که خود مسئولان، نوع مصرف مردم را انتخاب کرده و رقم زدهاند، چطور میتوان از مردم انتظار صرفهجویی داشت؟ آن هم در شرایطی که میبینند سرمایههای کشور صرف توسعه زیرساختهای حیاتی همچون گاز نمیشود و ناگهان هفت میلیارد تومان ناپدید میشود؟