اقتصاد۲۴-ایران چند سالی است که با بحران شدید آب مواجه است که با تغییرات اقلیمی، سوء مدیریت منابع آبی و برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی تشدید شده است. کاهش بارندگی و افزایش دما منجر به شرایط خشکسالی در بسیاری از مناطق شده و طبق گزارشهای منتشر شده حدود ۹۷ درصد از منابع آبی ایران به صورت ناپایدار استفاده میشوند. این وضعیت به چالشهای مهمی منجر شده است، رودخانهها و دریاچههای اصلی خشک یا کوچک شدهاند که بر کشاورزی و منابع آب آشامیدنی اثر گذاشته است.
کمبود آب به اعتراض در شهرهای مختلف و آسیب به کشاورزی منجر شده که به شدت به دسترسی به آب متکی است و منجر به ناامنی غذایی و بیثباتی اقتصادی میشود. بحران جاری آب تهدیدی بلندمدت برای جمعیت تهران است. اگر وضعیت بدون مداخله مؤثر ادامه یابد، منجر به مهاجرتهای گسترده به تهران میشود که در آن کمبود آب غیرقابل کنترل میشود.
کشور ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی که در آن قرار دارد، یکی از مناطق پرتنش و مخاطرهخیز به لحاظ تغییرات اقلیمی و فشارهای محیـط زیستی به شمار میرود. به طور کلی، ۸۲ درصد از مساحت کشور را مناطق خشک و نیمهخشک تشکیل میدهد. میانگین بارش کشور در حدود ۲۵۰ میلیمتر است که این میزان کمتر از یک سوم میانگین بارش جهانی است. اما با این حال وقوع سیل همـواره مناطق زیادی از کشور را درگیر میکند.
ایران یکی از کشورهای مخاطرهخیز جهان است که در طول سالیان گذشته همواره شـاهد بلایای طبیعی متعددی از جمله رانش زمین، سیل و خشکسـالی بوده است. از سوی دیگر، در طـول یک قرن گذشـته، ایران شاهد افزایش دمای هوا بوده است؛ به طوری که در مقایسه با ۱۰۰ سال گذشته دمای آن، یک درجـه سانتیگراد افزایش یافته است و بر اساس سناریوهای تغییر اقلیم تا سال ۲۰۵۰، تعـداد روزهای گرم به ۳۰ تـا ۹۰ روز افزایـش مییابد. درجه هوا، طوفانهای شن به لحاظ فراوانی و شدت وقوع در آینده افزایش خواهد یافت.
در کنار اینها، شهر تهران با تمرکز جمعیتی بالا به جشنوارهای از مخاطرات تبدیل شده است و برای بار دیگر موضوع انتقال پایتخت در دستور کار دولتمردان قرار گرفته است. به گفته دکتر زارع استاد تمام پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در یک پایتخت جدید ایجاد زیرساختهای تابآور که شامل شبکههای توزیع کارآمد آب و نفت و گاز و برق برای به حداقل رساندن نشت و تلفات در مناطق شهری باشد، برای اطمینان از دسترسی مطمئن حیاتی خواهد بود.
وی تاکید میکند که هنگام طراحی یک پایتخت جدید، گنجاندن تابآوری لرزهای در برنامهریزی شهری ضروری است و ادامه میدهد: اجرای قوانین پهنهبندی، ساختوساز با تراکم بالا را در مناطق پرخطر، محدود میکند و ساختمانهای کممرتبه را که برای تاب آوری در برابر زلزله طراحی شدهاند، سامان میدهند. اجرای قوانین سختگیرانه ساختمانی که تمام ساخت و سازهای جدید را ملزم به رعایت استانداردهای لرزهای مدرن میکند، بسیار مهم است.
بیشتر بخوانید: فرو نشست پارکینگ مسکونی در محله دارآباد
همچنین در پایتخت جدید توسعه طرحهای جامع واکنش اضطراری که به طور خاص برای سناریوهای زلزله طراحی شده است، ساکنان را برای سوانحی احتمالی آماده میکند. این شامل مانورهای منظم، آموزش عمومی در مورد مسیرهای تخلیه و ایجاد تیمهای واکنش جامعه است. پیادهسازی سامانههای پیشرفته پایش لرزهای میتواند هشدارهای پیش هنگام زلزله را قبل از وقوع زلزله ارائه کند و به ساکنان این امکان را میدهد تا در صورت لزوم؛ پناهگیری یا تخلیه کنند.
دکتر مهدی زارع استاد تمام زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، با اشاره به عوامل مؤثر برای تصمیم گیری در انتقال پایتخت، گفت: تهران مرکز اداری، اقتصادی و فرهنگی کشور و همچنین قطب بزرگ صنعتی و حمل و نقل منطقه است. این شهر در دامنههای رشتهکوه البرز و در ارتفاع ۱۱۷۳ متری تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا واقع شده است.
وی افزود: جمعیت تهران در سال ۱۴۰۳ حدود ۹.۸ میلیون نفر برآورد شده است و با احتساب کلان شهر تهران بزرگ، مجموع جمعیت استان تهران حدود ۱۴.۵ میلیون نفر و با در نظر گرفتن جمعیت استان البرز با یک مجموعه جمعیتی حدود ۱۷.۵ میلیون نفری در پیرامون تهران مواجهیم که آن را به بزرگترین شهر ایران و غرب آسیا و دومین کلان شهر بزرگ خاورمیانه پس از قاهره تبدیل میکند.
زارع با بیان اینکه تهران سالهاست که از ریسکهای روزافزون زلزله و کمبود آب، فرونشست خاک و آلودگی هوا رنج میبرد، اظهار کرد: همچنین مسائل دیگری مانند دفع زباله و محل دفن زباله در جنوب پایتخت نیز وجود دارد.
استاد تمام پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، اظهار کرد: یک برآورد در شهریور ۱۳۹۷ نشان داد که جمعیت تهران طی ۳۰ سال آینده ۲۰ میلیون نفر افزایش خواهد یافت و مدیریت شهری را تقریبا غیرممکن میکند. انجمن علمی اقتصاد شهری ایران بر این باور است که جمعیت شهر بیش از ۷۰ درصد از ظرفیت زیرساختی فراتر رفته است، به این معنی که از ۹ میلیون نفری که مستقیماً در پایتخت زندگی میکنند، تنها ۲.۷ میلیون نفر میتوانند از شرایط زندگی مناسب برخوردار باشند.
وی تاکید کرد: ظرفیت اکولوژیک زیستی در محدوده تهران بیش از ۴ تا ۵ میلیون نفر نیست و بنابراین اکنون بارگذاری بیش از سه برابری در مورد جمعیت پیرامون تهران رخ داده است.
زارع ادامه داد: جمعیت تهران در دهههای گذشته به دلیل خشکسالی و از بین رفتن فرصتهای شغلی در شهرستانها و هجوم مردم استانها به دنبال کار و زندگی بهتر سه برابر شده است. برآورد شده که سالانه بیش از ۴۰۰۰ نفر در تهران بر اثر بیماریهای ناشی از آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند.
این محقق حوزه مخاطرات با تاکید بر اینکه تا زمانی که تهران پایتخت ایران است، مهاجرت به تهران و تمرکز فعالیتها در این شهر و پیرامون آن ادامه خواهد یافت، یادآور شد: اینها همه عواملی است که مشکلات بی پایان اکولوژیک تهران را نشان میدهد و انتقال پایتخت فرصتی برای ایجاد یک پایتخت جدید برای کشور و همزمان و به تدریج رسیدگی به مشکلات شهر تهران برای ایران فراهم میکند.
استاد تمام پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله با بیان اینکه فرونشست زمین در تهران در بخشهای مختلف شهر در حال گسترش است، ادامه داد: به دلیل مهاجرتهای کنترل نشده تحت تأثیر عوامل مختلف اقتصادی و سیاسی و بحران آب و برداشت وسیع آب موجب شده تا فرونشست قابل توجهی بهویژه در جنوب و جنوب غرب تهران مشاهده شود.
بیشتر بخوانید: تداوم ساختوساز یک سد غیرقانونی در اصفهان + عکس
وی اضافه کرد: این گسترش تقاضا برای آب منجر به برداشت نامنظم آب از منابع زیرزمینی و در نتیجه فرونشست زمین شده است. نظارت بر این فرونشست، به ویژه اثرات آن بر زیرساختهای شهری، به یک چالش حیاتی تبدیل شده است.
زارع خاطر نشان کرد: ادامه بارگذاری جمعیتی در تهران به تداوم گسترش فرونشست میانجامد و انتقال پایتخت به توقف مهاجرت به تهران کمک میکند.
به گفته وی جابجاییهای عمودی ثابت (نشست) بهویژه در مناطقی که به شدت به آبهای زیرزمینی و چاهها وابسته هستند، در برخی از مناطق با سرعت بیش از ۲۰ سانتیمتر در سال در محدوده حاشیه تهران تجربه میشود.
زارع افزود: با توقف رشد جمعیت در تهران و مدیریت مناسب بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی برای کاهش آسیبهای احتمالی به زیرساختها و محیط زیست میتوان برنامهریزی کرد.
وی گفت: بررسی مخروط افکنهها و زهکشی سطحی و ارزیابی آبهای زیرزمینی و ژئوتکنیکی نشان میدهد که لایههای سطحی خاک با درصد بالای دانههای ریز و افت سطح آب زیرزمینی عامل اصلی فرونشست در جنوب و جنوب غرب تهران است.
این استاد حوزه زلزلهشناسی تاکید کرد: بیشترین میزان فرونشست زمین حدود ۲۲ سانتیمتر در سال در جنوب غرب شهر تهران رخ داده است. مناطق ۹ و ۱۰، ۱۱، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ که حدود ۳ میلیون نفر جمعیت تهران در سال ۱۴۰۳ در آن زندگی میکنند، تحت اثر درجات مختلفی از فرونشست هستند.
زارع خاطر نشان کرد: در مناطق شهرداری ۱۷ و ۱۸ و ۹ و ۱۰ و ۲۰ و ۲۱ تهران، آسیبپذیرترین مناطق شهری تحت اثر فرونشست در داخل مناطق شهرداری تهران هستند. برخی از زیرساختهای اصلی در معرض خطرات فرونشست از داخل یا پیرامون این نواحی عبور میکند.