اقتصاد۲۴- بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، چشم پزشکی است که به یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال جنجالیترین رهبران خاورمیانه تبدیل شد. مرگ غیرمنتظره برادرش او را به جانشین پدر و سپس به سکانداری حکومت سوریه بدل کرد. با گذشت نزدیک به دو دهه از قدرت، وعدههای اصلاحاتی او جای خود را به بحرانهای انسانی و جنگی ویرانگر داد و سوریه را به یکی بیثباتترین کشورهای منطقه تبدیل کرد. شایعاتی درباره خروج او به همراه تحولات اخیر این کشور و تحرکات نظامی گروهی تحت عنوان تحریرالشام، آینده سیاسی این رهبر مناقشهبرانگیز را در هالهای از ابهام فرو برد.
بشار حافظ اسد در ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۵ در دمشق در خانوادهای برجسته از اقلیت علوی متولد شد. پدر او، حافظ اسد، یکی از مهمترین چهرههای نظامی و سیاسی سوریه بود که از سال ۱۹۷۱ تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۰ بر این کشور حکمرانی کرد. مادر او، انیسه مخلوف، نیز از خانوادهای بانفوذ در سوریه بود و در تربیت فرزندان نقشی برجسته داشت.
بشار دوران کودکی و نوجوانی خود را در محیطی آمیخته با قدرت، سیاست و حضور در ارتش گذراند. با این وجود، او به نسبت برادر بزرگترش، باسل، فردی آرام و به دور از توجهات عمومی به شمار میرفت. قرار نبود او جانشین حافظ اسد باشد. باسل، که بهعنوان جانشین پدر شناخته میشد، از کودکی برای رهبری آموزش دیده بود، اما بشار به تحصیلات آکادمیک علاقهمند بود اما در نهایت وقایع به گونه ای رقم خورد که او رئیس جمهور سوریه شد.
بشار اسد در دمشق تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را به پایان رساند. او در سال ۱۹۸۲ وارد دانشگاه دمشق شد و در رشته پزشکی به تحصیل پرداخت. پس از اتمام تحصیل، او در سال ۱۹۸۸ به بریتانیا رفت و در بیمارستان سنت ماری لندن، در زمینه چشمپزشکی تخصص گرفت.
این دوران، زمانی متفاوت در زندگی بشار بود. او با زندگی در غرب، تحت تأثیر فرهنگ و اندیشههای مدرن قرار گرفت و بهعنوان فردی علمی و آرام شناخته میشد. این مسیر زندگی، تا زمان مرگ برادرش باسل در سال ۱۹۹۴ ادامه داشت.
مرگ ناگهانی باسل اسد در یک تصادف رانندگی، نقطه عطفی در زندگی بشار بود. پس از این حادثه، حافظ اسد تصمیم گرفت بشار را برای جانشینی آماده کند. بشار به سوریه بازگشت و وارد دانشکده نظامی حمص شد، جایی که آموزشهای نظامی خود را آغاز کرد.
در طول این دوره، او تحت نظارت مستقیم پدرش قرار داشت و به تدریج در ساختارهای حکومتی و نظامی سوریه نفوذ پیدا کرد. بشار اسد همچنین مسئولیتهایی را در زمینه اصلاحات اقتصادی و نظارت بر اینترنت و فناوری اطلاعات در سوریه بر عهده گرفت.
پس از مرگ ناگهانی حافظ اسد، رئیسجمهور پیشین سوریه، در سال ۲۰۰۰، بشار اسد که در آن زمان به عنوان جانشین بالقوه در نظر گرفته میشد، بهسرعت با حمایت حزب بعث و نهادهای نظامی کشور، به قدرت رسید. با توجه به اینکه بشار اسد هیچگونه تجربه سیاسی یا نظامی برجستهای نداشت، بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقد بودند که او فقط یک مهره در دست ساختارهای قدرتمند حاکم است
انتخابات ریاستجمهوری که در آن سال برگزار شد، یک فرآیند تشریفاتی و بدون رقابت واقعی بود و بشار توانست بهطور رسمی کرسی ریاست جمهوری را بهدست آورد. بشار اسددر ابتدای حکومت خود، وعدههای تحقق اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مطرح کرد.
او به عنوان یک چهره مدرن و جوان، تلاش کرد تا تصوری از تغییر و نوآوری در سوریه ارائه کند. در این راستا، به باز کردن فضا برای بحثهای سیاسی و اقتصادی، ایجاد برخی تغییرات در قانونگذاری، و بهوجودآوردن بسترهای اقتصادی جدید اشاره کرد.
بشار اسد تلاش داشت با استفاده از رسانهها و روابط عمومی، خود را یک رهبر مردمی معرفی کند که میخواهد کشور را به سوی پیشرفت و دموکراسی سوق دهد. با این حال، این وعدهها پس از گذشت زمان و افزایش فشارهای داخلی و بینالمللی رنگ باخت. ناتوانی در تحقق اصلاحات واقعی و برخوردهای خشن با مخالفان سیاسی، بهویژه در دوران اوج اعتراضات در سال ۲۰۱۱، نشان داد که حکومت بشار اسد به جای اصلاحات، به سمت سرکوب مخالفان و کنترل شدید جامعه حرکت کرده است. سیاستهای او در عرصههای مختلف، از جمله آزادیهای فردی و رسانهای، به تدریج چهرهای مستبد و بسته از حکومت اسد را به نمایش گذاشت.
بشار اسد در سال ۲۰۰۰ با اسماء الاخرس(اسماء اسد)، یک تحصیلکرده رشته اقتصاد و زنی بانفوذ در زمینه تجارت و اقتصاد، ازدواج کرد. اسماء که در لندن متولد و بزرگ شده بود، تحصیلات خود را در رشته علوم کامپیوتر و سرمایهگذاری بانکی با تخصص سرمایهگذاری در دارو بیوتکنولژیک و بانکداری بینالمللی در دانشگاههای بریتانیا به پایان رسانده و پیش از ازدواج با بشار اسد، در شرکتهای بینالمللی فعالیت میکرد. این ازدواج که در ابتدا برای بسیاری شگفتانگیز به نظر میرسید، بهعنوان نمادی از تلفیق سنت و مدرنیته در سوریه معرفی شد. اسماء که با خانوادهای از طبقه بالای سوریه و در محیطی غربی رشد کرده بود، بهسرعت در محافل سیاسی و اجتماعی سوریه شناخته شد و بهعنوان فردی تأثیرگذار در جنبههای مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور ظاهر شد.
این زوج سه فرزند به نامهای حافظ، زین، و کریم دارند که هر کدام دور از چشمان رسانهها رشد کردهاند. رسانههای دولتی سوریه معمولاً تلاش میکنند تا زندگی خانوادگی بشار و اسماء را بهعنوان نمونهای از یک خانواده موفق و پایدار به نمایش بگذارند، این در حالی است که در واقعیت، فشارهای سیاسی و جنگهای داخلی، سایه سنگینی بر زندگی این خانواده انداخته است. با این حال، خانواده اسد اغلب در کنار هم در مناسبتهای عمومی و بهویژه در رسانهها ظاهر میشوند تا تصویری از استحکام و ثبات را به جامعه منتقل کنند. این تصویر که بهعنوان نمادی از یک «خانواده دموکراتیک» و «سوریه نوین» در رسانهها بهنمایش درآمده است، در تضاد با واقعیتهای سیاسی و اجتماعی در کشور قرار دارد.
بیشتر بخوانید: مقتدی صدر کیست؟/ چهره معاصر اثرگذار عراق را بشناسید
در سال ۲۰۱۱، همزمان با موج بهار عربی که کشورهای گوناگون خاورمیانه و شمال آفریقا را درگیر اعتراضات گسترده کرد، سوریه نیز شاهد تظاهرات مردمی بود. در ابتدا اعتراضات به صورت مسالمتآمیز و با خواستههایی همچون آزادیهای بیشتر، پایان فساد دولتی و اصلاحات سیاسی آغاز شد. اما واکنش حکومت بشار اسد، که شامل استفاده از نیروهای نظامی و امنیتی برای مقابله با معترضان بود، باعث تشدید خشونتها شد و کشور را به سمت یک بحران گسترده سوق داد.
با گذشت زمان، اعتراضات به شورشهای مسلحانه تبدیل شدند و جنگ داخلی به یکی از شدیدترین و طولانیترین درگیریهای منطقهای بدل شد.
در این جنگ، گروههای مختلف داخلی از جمله نیروهای دولتی، گروههای مخالف مسلح، کردها و سازمانهای تروریستی مانند داعش وارد درگیری شدند. حمایتهای بینالمللی نیز بر شدت تنشها افزود؛ بشار اسد بهویژه از حمایتهای نظامی ایران و روسیه بهرهبرد، در عین حال گروههای مخالف از کمکهای مالی و تسلیحاتی کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقهای همچون قطر و عربستان سعودی برخوردار بودند. این جنگ داخلی تاکنون هزاران کشته و میلیونها آواره بهدنبال داشته است و بخش زیادی از زیرساختهای سوریه، شامل خانهها، مدارس، بیمارستانها و تأسیسات اقتصادی، به طور کامل نابود شده است.
در حالی که بشار اسد با کمک نیروهای روسی و حزبالله توانسته کنترل بخشهای مهمی از کشور را حفظ کند، مناطق گستردهای در شمال و شمالشرق سوریه همچنان در اختیار گروههای مخالف و شبهنظامیان کرد قرار دارد. این وضعیت باعث ایجاد بحران انسانی عظیمی در کشور شده است که هنوز هم آثار آن در داخل و خارج از مرزهای سوریه محسوس است.
در جریان بحران سوریه، بشار اسد توانست با حمایتهای منطقهای، بهویژه از سوی برخی کشورها و گروههای منطقهای که در سالهای گذشته روابط نزدیکتری با دمشق داشتهاند مانند ایران، به مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی حکومتش بپردازد.
این حمایتها بهویژه در عرصه نظامی و امنیتی، نقشی اساسی در حفظ وضعیت حکومت وی بازی کرد. در این میان، برخی از گروههای نظامی که پیشینهای طولانی در مقابله با تهدیدات منطقهای دارند، به ارتش سوریه در برابر گروههای مخالف کمک کردند.
این همکاریها شامل مشاورههای نظامی، آموزش نیروها و تأمین منابع انسانی و تسلیحاتی بود که به تقویت قدرت دفاعی سوریه کمک کرد. همچنین، کشورهایی که در سالهای گذشته از سوریه حمایت کردهاند، به ویژه در عرصههای سیاسی و اقتصادی، در این مسیر نقش برجستهای بازی کردند.
این حمایتها نه تنها به عرصه نظامی محدود میشد، بلکه در راستای تقویت ثبات و امنیت در منطقه، همکاریهای گستردهای در حوزههای دیگر نیز شکل گرفت. بهویژه کشورهایی که در منطقه خاورمیانه نقش محوری در حفظ امنیت و توازن قدرت دارند، همواره از دمشق حمایت کردهاند تا سوریه بتواند در برابر فشارهای داخلی و خارجی بر حکومتش تاب بیاورد.در نهایت، این همکاریها بهعنوان عاملی کلیدی در پایداری و بازسازی توان دفاعی و سیاسی سوریه شناخته میشود و نشاندهنده اهمیت روابط استراتژیک میان کشورها و گروههای مختلف در راستای حفظ ثبات در منطقه است.
در هفتههای اخیر، با افزایش درگیریها در مناطق شمالی سوریه و پیشروی گروههای مخالف حکومت سوریه موسوم به تحریرالشام، شایعاتی مبنی بر احتمال خروج بشار اسد از سوریه در عرصه سیاسی و رسانهای مطرح شده است. این ادعاها بیشتر بر اساس تحلیلهایی از وضعیت متزلزل برخی مناطق استراتژیک سوریه و فشارهای اقتصادی و سیاسی داخلی بر دولت شکل گرفتهاند. برخی منابع مدعیاند که نزدیکان اسد، از جمله خانواده او، ممکن است مکانهای امنی در خارج از سوریه آماده کرده باشند تا در صورت نیاز بهسرعت کشور را ترک کنند.
از سوی دیگر، دولت سوریه این شایعات را «توطئه رسانهای» خوانده و بر ثبات حکومت تأکید کرده است. بشار اسد نیز در سخنرانیهای اخیر خود، پیامهایی مبنی بر ادامه مقاومت و تقویت همکاری با متحدان منطقهای مانند ایران و روسیه ارسال کرده است. در عین حال، ناظران معتقدند که این شایعات میتواند نوعی جنگ روانی علیه حکومت او باشد، هرچند واقعیت وضعیت داخلی سوریه، همچنان ابهاماتی جدی را درباره آینده اسد بهوجود آورده است.