اقتصاد۲۴ - بعد از روی کارآمدن جو بایدن در بهمن ۱۳۹۹، تلاش دولت دوازدهم برای احیای برجام به مذاکرات وین ۶ منتهی شد. این مذاکرات که عباس عراقچی در سِمت معاون سیاسی وقت وزارت خارجه مدیریت میکرد، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ با مانع جدی از سوی جریانهای سیاسی منتقد دولت روحانی مواجه شد.
آن زمان ایده توقف مذاکرات و واگذاری آن به دولت سیزدهم، از سوی حامیان ابراهیم رئیسی که مهمترین گزینه اصولگرایان برای تصدی پُست ریاست جمهوری بود، مطرح شد و علیرغم آنکه مذاکرات عباس عراقچی با بدست آوردن امتیازات قابل توجه از امریکاییها به نتیجه رسیده بود و طرفین آماده امضای سند احیای برجام بودند، مذاکرات تا بعد از انتخابات متوقف شد تا دولت جدید، با دست بالاتر به مذاکرات بازگردد. ایدهای که از نظر بسیاری از کارشناسان، رها کردن امتیازات نقد و امید بستن به امتیازات نسیهای بود که عملا چشم اندازی برای تحقق آن وجود نداشت.
یک منبع آگاه به خبرآنلاین گفت که «بعد از انتخابات ۱۴۰۰، سید ابراهیم رئیسی به امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه و معاونش علی باقری کنی گفته بود باید امتیازاتی فراتر از آنچه عراقچی از آمریکاییها گرفته، از طرف مقابل بگیرند. اما پس از مذاکره دیپلماتهای ایرانی با دیپلماتهای روسیه و چین بر سر چگونگی دریافت امتیاز از طرف امریکایی، سرانجام مذاکرات غیرمستقیم با واسطه روسیه انجام شد و بعد از چند ماه، تیم مذاکره کننده به شهید رئیسی گفت بیشتر از آنچه عراقچی امتیاز گرفته بود نمیتوانیم امتیاز بگیریم.»
بیشتر بخوانید: احمد شرع و آزمون دشوار حکمرانی؛ رهبران شورشی سوریه چگونه کشور را کنترل خواهند کرد؟
موضوعی که برای تحقق آن دست کم شش ماه لازم بود تا دیپلماتهای مدعی اخذ امتیاز بیشتر از امریکاییها از آسمان به زمین واقعیت بیایند. همزمان با تحولات جهانی، مذاکره علی باقری معاون سیاسی دولت سیزدهم با اروپایی ها، در آبان ۱۴۰۰ علیرغم حاکمیت یکدست اصولگرایان، تعدد مراکز تصمیم گیر و نفوذ گروههای فشار در سایه، خواستههای نامعقولی را بر تیم مذاکره کننده تحمیل کردند. کسب امتیاز بیشتر از امریکاییها به تلهای تبدیل شد تا مخالفان مذاکره و حل و فصل تخاصم در داخل کشور از آن برای فشار به دولت رئیسی استفاده کنند.
چه آنکه رئیسی تقریبا بعد از یکسال از توقف مذاکرات وین ۶، نتوانست مذاکره با امریکا را با تیم جدید خودش به سرپرستی علی باقری به نتیجه برساند. از این رو مذاکرات ایران و امریکا که با واسطه گری روسیه در حال انجام بود، با جنگ روسیه علیه اوکراین و تغییر آرایش نظام بین الملل متوقف ماند و پس از آن با آغاز جنگ در غزه به مُحاق رفت.
این در حالی بود که تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۰، عباس عراقچی توانسته بود امتیازات قابل توجهی را از دولت بایدن دریافت کند. امتیازاتی که در بیست ودومین و آخرین گزارش وزارت خارجه به مجلس شورای اسلامی درباره برجام بازتاب داشت. نکته مورد توجه در این گزارش، واگذاری مذاکرات و احیای توافق به دولت بعدی بود و محمدجواد ظریف که آن زمان وزیر وقت خارجه بود، با شرح جزییاتی از مذاکرات وین ۶ درباره احیای برجام ابراز امیدواری کرد «آنچه تاکنون امکان تحقق آن فراهم شده» در دولت ابراهیم رئیسی «تکمیل شود».
ظریف در این گزارش توضیح داده بود: «بر اساس چهارچوبی که تاکنون در مذاکرات وین به دست آمده است، در صورت حصول توافق و بازگشت آمریکا به برجام، کلیه تحریمهایی که وفق برجام رفع شده بودند، مجددا رفع خواهند شد. علاوه بر این، کلیه تحریمهای ترامپ که در صورت استمرار عضویت آمریکا در برجام، نمیتوانستند وضع شوند نیز رفع خواهند شد.»
در بخش سیزدهم گزارش وزارت خارجه از «لغو تمام تحریمهای موضوعی علیه اقتصاد ایران»، «لغو تحریم علیه دفتر رهبری» و «ابطال شناسایی سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی» به عنوان توافق محتمل برای رفع تحریمهای آمریکا اشاره شده بود.
وزارت امورخارجه در گزارش خود نوشته بود بر اساس چهارچوبی که در مذاکرات وین به دست آمده، بیش از هزار شخص حقیقی و حقوقی (فرد، نهاد، کشتی و هواپیما) از فهرست تحریمهای آمریکا خارج میشوند. به این ترتیب در صورت توافق در وین ۶، تمامی تحریمهای پیش از برجام (مالی و بانکی، بیمه، انرژی و پتروشیمی، کشتیرانی، کشتی سازی و بخش بنادر، طلا و فلزات گران بها، نرم افزار، صنعت خودرو، فروش هواپیما و خدمات مربوطه و واردات فرش و مواد غذایی) و تحریمهای بعد از برجام، زمان ترامپ (صنایع فلزات ایران، صنایع معدنی، عمران، صنایع نساجی و تولید) رفع میشد. اما برخی جریانات سیاسی با امیدواری نسبت به اینکه تیم دولت سیزدهم قادر است امتیازات بیشتری اخذ کند، احیای برجام را که عراقچی به نتیجه رسانده بود، به محاق بردند.
مذاکره غیرمستقیم که صرفا ترفندی رسانهای، برای تقویت همگرایی حامیان دولت محسوب میشد، دولت سیزدهم را برای پایبندی شبکه حامیان به خود، در این تله قرار داد و علیرغم وجود ظرفیت نخبگانی برای مذاکره مستقیم با امریکا، رئیسی ترجیح داد مذاکرات با حضور مترجم صورت گیرد. عدم تسلط مترجمان با اصطلاحات حقوقی، ناآشنایی مترجمین با روشهای مذاکره در حقوق بین الملل و عدم وجود زبان مشترک بین مذاکره کنندگان ایرانی و امریکایی و اروپایی که واسطه آنها دیپلماتهای روسی بودند، اهداف و منافع دولت رئیسی را محقق نکرد.
گره خوردن مذاکرات ایران و امریکا برای رفع تحریمها با جنگ روسیه و اوکراین، حمایت روسیه و چین از حق امارات بر جزایر سه گانه ایران در خلیج فارس، موضوع آزادسازی پولهای بلوکه شده از جمله موانعی بودند که احیای توافق را تحت تأثیر قرار دادند.
در چنین شرایطی بود که توافق در دسترس وین ۶ با امتیازات قابل توجه به امید کسب امتیازات بیشتر به متغیرهایی گره خورد که خارج از اراده سیاستمدار ایرانی بود. رخدادی که تکرار آن در کمین دولت چهاردهم است و تعلل در مذاکره بر سر موارد مناقشه ایران و غرب، با گذر زمان، منافع ایران را بیش از گذشته در مخاطره قرار خواهد داد.