اقتصاد۲۴- با وجود اینکه دولت حسن روحانی و وزیر امور خارجهاش محمدجواد ظریف موفق شدند در سهماهه نخست دولت به توافق موقت ژنو در زمینه چارچوب گفتوگوها دست پیدا کنند و برای نخستین دستاورد مبالغی از پولهای بلوکهشده ایران را آزاد کرده و راه تنفسی برای اقتصاد تحت تحریم ایران باز کنند، اما دست یافتن به توافق نهایی سخت و دشوار بود و نزدیک به دو سال به طول انجامید؛ دوسالی که برای دولت روحانی که در انتظار این توافق بود بسیار طولانی گذشت.
دستیابی به توافق برجام دستاورد بزرگ حقوقی برای دولت روحانی بود که ضمن حفظ حقوق هستهای، ایران را از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج کرد و در عین حال دستکم برای دوسال تحریمهای بینالمللی علیه ایران را دچار وقفه کرد. خروج یکطرفه آمریکا منجر به بازگشت تحریمهای آمریکا شد و واشنگتن با کمک توان اقتصادی و حقوقی خود سایر دولتها و شرکتها را وادار به تبعیت عملی از خود کرد و هرچند ظاهراً تحریمهای بینالمللی ناشی از قطعنامههای شورای امنیت براساس برجام لغو شده، اما ایران نتوانست از مزایای آن بهرهمند شود و اکنون نیز با بازگشت ترامپ به کاخ سفید باید منتظر ماند و دید آیا او برای دستیابی به توافقی دیگر با ایران تلاش خواهد کرد یا سیاست پیشین فشار حداکثری را علیه ایران پیش خواهد گرفت.
مذاکرات مخفی میان ایران و آمریکا با اجازه رهبری و با هدایت علیاکبر صالحی در دولت محمود احمدینژاد و با وجود عدم رضایت رئیسجمهور آغاز شده بود. آمریکا و ایران مذاکراتی را به وساطت عمان و به رهبری ویلیام برنز و جیک سالیوان از سوی آمریکا و علیاصغر خاجی معاون وزارت امور خارجه ایران آغاز کردند. چند ماه پیش از انتخابات ریاستجمهوری مذاکرات به حالت تعلیق درآمد و با انتخاب حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور ایران امید بیشتری به آن دمیده شد. حسن روحانی سه روز پس از مراسم تحلیف ریاستجمهوری، خواستار ادامه مذاکرات با ۱+۵ شد.
در شهریور ۱۳۹۲ در اتفاقی نادر که هرگز تکرار نشد روحانی به صورت تلفنی با همتای آمریکایی خود باراک اوباما گفتوگو کرد که اولین و آخرین تماس در سطح بالا بین رهبران ایالات متحده و ایران از زمان وقوع انقلاب اسلامی بود و اینچنین مسیر برای محمدجواد ظریف باز شد تا بتواند مذاکرات دوجانبه را با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا پیش ببرد و این چنین بود که مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا هم علنی شد و هم به بالاترین سطح ممکن یعنی گفتوگوی وزیران امور خارجه رسید.
درست است که مذاکرات هستهای میان ایران و شش قدرت جهانی در جریان بود، اما به اذعان همه طرفین توافق هستهای بدون مذاکرات مستقیم در سطح وزیران بین ایران و ایالات متحده نمیتوانست به نتیجه برسد. پس از انقلاب اسلامی، این اولین مورد از مذاکرات مستقیم در سطح عالی بین ایران و ایالات متحده در مورد یکی از بحرانیترین موضوعات مورد مناقشه با حضور وزرای خارجه و رؤسای سازمانهای انرژی اتمی هر دو کشور بود. بنابراین، شواهد قابل توجهی نشان میدهد که موفقیت مذاکرات در گرو گفتوگوهای مستقیم بین ایران و ایالات متحده بود. درحالیکه ایران و اروپا در طول سالیان درگیر مذاکرات طولانی بودند، هیچ نتیجه قابل توجهی در رابطه با موضوع هستهای نداشتند و همین نکته ضرورت گفتوگوی رودرروی ایران و آمریکا را عیان کرده بود.
سوم آذر ۱۳۹۲ برابر با ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ ایران و ۱+۵ پس از چندین دور مذاکره، موفق شدند به چارچوب برنامه اقدام مشترک یا توافق موقت ژنو دست پیدا کنند. این توافق شامل یک کاهش و توقف کوتاهمدت تحریمهای اقتصادی و تعلیق و کاهش برخی فعالیتهای هستهای ایران تا زمان حصول توافق نهایی بود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازرسیهای خود را براساس این توافق موقت که از ۳۰ دی ۱۳۹۲ به صورت رسمی فعال شد آغاز کرد.
بیشتر بخوانید:تیم برجام در نیویورک؛ حضور رئیسجمهوری ایران همراه با ظریف، عراقچی و تختروانچی در سازمان ملل
در آن روز، گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که ایران براساس مفاد توافق موقت، غنیسازی اورانیوم را تا ۲۰ درصد متوقف کرده و شروع به رقیق کردن نیمی از اورانیوم غنیشده خود و توقف کار در راکتور آب سنگین اراک کرده است. تمرکز اصلی مذاکرات از سوی غربیها، محدودیتهای مربوط به راکتور آب سنگین IR-۴۰ اراک و کارخانه تولید آن بود. این کارخانه که در دست ساخت بود و هرگز به بهرهبرداری نرسید در صورت راهاندازی منجر به تولید پولوتونیم میشد که میتوانست کاربرد نظامی داشته باشد.
ایران و پنج بعلاوه یک در چند دور مذاکرات و تمدید چندباره آن که یکی از آنها با عنوان تفاهم هستهای لوزان روند مذاکرات را تمدید و برخی از موضوعات توافق شده را نهایی کرد، توانستند به توافق نهایی دست پیدا کنند. موانع اصلی توافق ناشی از بیاعتمادی متقابل ایران و طرفهای غربی بود که یکدیگر را به دروغگویی و پنهان کردن نیات نهایی خود متهم میکردند. تهران معتقد بود که غرب میخواهد مانع پیشرفت علمی ایران شود و در نهایت نیز برنامه سرنگونی جمهوری اسلامی را در سر دارد و غرب نیز ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای و در خطر انداختن صلح جهانی و حمایت از تروریسم متهم میکرد.
ایران قبلاً اعلام کرده بود بهعنوان یکی از امضاکنندگان معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، به دنبال ساخت سلاحهای هستهای نیست. قبل از برجام، گروه ۱+۵ سالها با ایران مذاکره میکرد و مشوقهای مختلفی را برای توقف غنیسازی اورانیوم به ایران ارائه کرد، اما تهران غنیسازی را بخشی از حقوق هستهای خود به عنوان یکی از اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی میدانست. رسیدن به توافق در پشت چنین عدم اعتمادی کار سختی بود که مذاکرهکنندگان باید به آن دست مییافتند.
هدف مذاکرهکنندگان ایرانی حفظ حقوق هستهای ایران از جمله حق غنیسازی در داخل خاک ایران و همچنین از بین بردن تحریمهای اقتصادی بینالمللی بود که اقتصاد ایران را فلج کرده بود و غربیها نیز مدعی بودند درصدد هستند مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شوند. مذاکرات پیچیده فنی و حقوقی و سیاسی برای دست یافتن به یک برنامه گام به گام و متناسب که متضمن کاهش فعالیتهای هستهای ایران به چارچوبی که از نظر غربیها با ساخت سلاح هستهای فاصله داشته باشد و همچنین رفع تحریمهای اقتصادی ایران دشوار و پیچیده بود و همین نیز موجب طولانی شدن مذاکرات شد.
در نهایت در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ ایران و شش قدرت جهانی از جمله ایالات متحده موفق شدند برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام را امضا کنند که محدودیتهای قابل توجهی بر برنامه هستهای ایران در ازای لغو تحریمها اعمال میکرد. در عین حال ایران تکنولوژی و دانش غنیسازی اورانیوم و تاسیسات اصلی خود را به شرط فعالیتهای کنترلشده و تحت نظارت و بازرسی مداوم آژانس حفظ کرد.
محدودیتهای پیشبینیشده در برجام برای برنامه هستهای ایران دارای محدودیت زمانی بود؛ بهعنوان مثال، پس از ده سال از ژانویه ۲۰۱۶، محدودیتهای تعداد سانتریفیوژ برداشته شده و پس از ۱۵ سال، محدودیتهای مربوط به میزان اورانیوم با غنای پایین ایران نیز برداشته میشد و همه محدودیتها در نهایت تا ۱۵ سال به طور کامل برطرف میشد و پس از آن با ایران به مانند یک عضو عادی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برخورد خواهد شد.
موفقیت ایران به حفظ برنامه هستهای صلحآمیزش محدود نمیشود. ایران براساس قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل ذیل مواد ۴۰ تا ۴۲ فصل هفتم منشور ملل متحد به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی شناخته شده بود و تحریمهای بینالمللی ناشی از این قطعنامهها همه کشورهای جهان را به تحریم ایران متعهد کرده بود. تقریباً هیچ یک از کشورهایی که ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار گرفته بودند بدون جنگ و ویرانی و تغییر رژیم موفق به خروج از آن نشدند و ایران بهعنوان کشوری که توانسته دستکم تاکنون از طریق مذاکره خطر تحریمهای بینالمللی ناشی از تصمیم شورای امنیت و جنگ را از سر خود واکند نمونهای موفق در دیپلماسی بینالمللی است.
توافق هستهای ایران که رسماً به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شناخته میشود، توافقی تاریخی است که بین ایران و شش قدرت جهانی از جمله ایالات متحده در ژوئیه ۲۰۱۵ برابر با تیر ۱۳۹۴ به دست آمد. بر اساس مفاد آن، ایران موافقت کرد که بخش اعظم برنامه هستهای و تاسیسات خود را برای بازرسیهای بینالمللی گستردهتر در ازای کاهش میلیاردها دلاری تحریمها باز کند.
حامیان این توافق در غرب گفتند که این توافق به جلوگیری از احیای برنامه تسلیحات هستهای ایران کمک میکند و در نتیجه چشمانداز درگیری بین ایران و رقبای منطقهای آن از جمله اسرائیل و عربستان سعودی را کاهش میدهد. برجام که در ژانویه ۲۰۱۶ اجرایی شد، محدودیتهایی را بر برنامه غنیسازی هستهای غیرنظامی ایران اعمال کرد. برخی از قدرتهای خاورمیانه، مانند عربستان سعودی، گفتند که باید با آنها مشورت میشد یا در مذاکرات شرکت داده میشدند. اسرائیل به صراحت با این توافق مخالفت کرد و آن را بسیار ملایم خواند.
توافق شروع نسبتاً آرامی داشت. آژانس در اوایل سال ۲۰۱۶ تایید کرد که ایران به تعهدات اولیه خود عمل کرده است و ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد با لغو یا تعلیق تحریمهای خود واکنش نشان دادند. مهمتر از همه، دولت باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، تحریمهای ثانویه بر بخش نفت را کنار گذاشت، که به ایران اجازه داد صادرات نفت خود را تقریباً به سطحی که قبل از تحریمها بود، افزایش دهد. ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز میلیاردها دلار داراییهای مسدودشده ایران را آزاد کردند.
بیشتر بخوانید:نگرانی اتحادیه اروپا از آینده برجام
توافق هستهای باعث شد، ایران اورانیوم بسیار غنیشده یا پلوتونیومی را که میتواند در سلاح هستهای استفاده شود تولید نکند. همچنین اقداماتی را انجام داد تا اطمینان حاصل شود که تأسیسات فردو، نطنز و اراک فقط کارهای غیرنظامی از جمله تحقیقات پزشکی و صنعتی را دنبال میکنند. این توافق تعداد و انواع سانتریفیوژهایی را که ایران میتواند کار کند، سطح غنیسازی و همچنین اندازه ذخایر اورانیوم غنیشدهاش را محدود میکرد.
اورانیوم غنی شده تا ۵ درصد در نیروگاههای هستهای استفاده میشود و در ۲۰ درصد میتوان آن را در راکتورهای تحقیقاتی یا راکتورهایی برای مقاصد پزشکی استفاده کرد. اورانیوم با غنای بالا، در حدود ۹۰ درصد، در سلاحهای هستهای استفاده میشود. ایران در نهایت موافقت کرد که پروتکلی را اجرا کند که به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ناظر هستهای سازمان ملل، دسترسی نامحدود به تاسیسات هستهای خود و احتمالاً به سایتهای اعلامنشده میدهد.
آژانس پس از بازرسیها گزارشهای فصلی به شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل درباره اجرای تعهدات هستهای ایران ارائه میکند. نهادی موسوم به کمیسیون مشترک که شامل نمایندگان همه طرفهای مذاکرهکننده است، بر اجرای توافق نظارت میکند و هرگونه اختلافی را که پیش میآید حل و فصل میکند.
اتحادیه اروپا، سازمان ملل و ایالات متحده همگی متعهد به لغو تحریمهای مرتبط با مسائل هستهای خود علیه ایران شدند. با این حال، بسیاری از تحریمهای دیگر آمریکا علیه ایران که برخی از آنها به بحران گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا بازمیگردد، همچنان به قوت خود باقی ماندند. اگرچه ایالات متحده متعهد به لغو تحریمهای خود بر صادرات نفت بود، اما محدودیتهای مبادلات مالی را حفظ کرد که مانع از تجارت بینالمللی با ایران شده است.
طرفین توافق کردند که در صورتی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید کند که ایران فقط در فعالیتهای هستهای غیرنظامی شرکت میکند، ممنوعیت موجود سازمان ملل در مورد انتقال سلاحهای متعارف و موشکهای بالستیک ایران را پس از پنج سال لغو کنند.
پیش از برجام، اقتصاد ایران سالها از رکود، کاهش ارزش پول و تورم رنج میبرد که عمدتاً به دلیل تحریمهای بخش انرژی بود. با برداشته شدن تحریمها، تورم کاهش یافت، نرخ ارز تثبیت شد و صادرات – بهویژه نفت، کالاهای کشاورزی و اقلام لوکس - با احیای مجدد شرکای تجاری ایران، بهویژه در اتحادیه اروپا، افزایش یافت. پس از اجرایی شدن برجام، ایران صادرات بیش از ۲/۱ میلیون بشکه در روز را آغاز کرد و به سطح قبل از ۲۰۱۲ نزدیک شد.
در برجام پیشبینی شده بود اگر یکی از امضاکنندگان توافق مظنون باشد که ایران این توافق را نقض میکند و یا ایران از عدم اجرای توافق شکایت کند، شورای امنیت سازمان ملل میتواند در مورد ادامه تحریمها تصمیمگیری کند. این مکانیسم «بازگشت فوری» به مدت ده سال به قوت خود باقی میماند و پس از آن قرار شد تحریمهای سازمان ملل برای همیشه حذف شوند. با این حال دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ با اطلاع از این موضوع که ایران به همه تعهدات خود عمل کرده و آمریکا نمیتواند مکانیزم ماشه را فعال کند به صورت یکطرفه از این قرارداد خارج شد.
در آوریل ۲۰۲۰، دولت ترامپ قصد خود را برای استفاده از مکانیزم ماشه یا بازگشت فوری اعلام کرد و سایر اعضای گروه ۵ با این قصد آمریکا مخالفت کردند چراکه ایالات متحده نمیتواند به طور یکجانبه این مکانیسم را اجرا کند، زیرا در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای خارج شده بود. از زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از توافق برجام خارج کرد و تحریمهای بانکی و نفتی ویرانگر را بازگرداند، این توافق نزدیک به فروپاشی بود. ترامپ گفت که این توافق نتوانسته به برنامه موشکی بالستیک ایران و جنگ نیابتی آن در منطقه رسیدگی کند و او مدعی شد که مفاد برجام ایران را قادر میسازد در آینده به دنبال سلاحهای هستهای باشد.
ایران نیز متقابلاً آمریکا را به زیر پا گذاشتن تعهداتش متهم کرد و اروپا را به دلیل تسلیم شدن به یکجانبهگرایی آمریکا مقصر دانست. در تلاش برای زنده نگه داشتن این توافق، فرانسه، آلمان و بریتانیا یک سیستم مبادلهای موسوم به اینستکس را برای تسهیل مبادلات با ایران خارج از سیستم بانکی آمریکا راهاندازی کردند. اینستکس تنها یک بار قبل از اعلام انحلال آن توسط فرانسه و آلمان در سال ۲۰۲۳ توسط ایران استفاده شد.
پس از خروج آمریکا، چندین کشور از جمله متحدان آمریکا به واردات نفت ایران تحت معافیتهای اعطا شده توسط دولت ترامپ ادامه دادند و ایران به تعهدات خود پایبند بود. اما یک سال بعد، آمریکا با هدف توقف کامل صادرات نفت ایران به معافیتها پایان داد.
در پاسخ به اقدامات طرفهای دیگر، ایران در سال ۲۰۱۹ شروع به فراتر رفتن از محدودیتهای توافقشده برای ذخایر اورانیوم با غنای پایین خود کرد و شروع به غنیسازی اورانیوم تا غلظتهای بالاتر کرد. همچنین شروع به توسعه سانتریفیوژهای جدید برای تسریع غنیسازی اورانیوم کرد. در سال ۲۰۲۰، ایران گامهای بیشتری از تعهدات هستهای خود برداشت و به دنبال مجموعهای از حملات به منافع خود، بهویژه پس از ترور سردار قاسم سلیمانی توسط ایالات متحده، اعلام کرد که دیگر غنیسازی اورانیوم خود را محدود نخواهد کرد و شروع به ساخت یک مرکز تولید سانتریفیوژ در نطنز کرد تا جایگزین مرکزی شود که ماهها قبل در حملهای که اسرائیل آن را مقصر میدانست، ویران شده بود.
در واکنش به ترور شهید فخریزاده، مجلس قانونی را تصویب کرد که منجر به افزایش قابل توجه غنیسازی اورانیوم در فردو شد. تهران به طور فزایندهای توانایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای بازرسی از تاسیسات خود از زمان خروج واشنگتن از توافق هستهای محدود کرده است.
رهبری در نامهای که ۲۹ مهر ۱۳۹۴ خطاب به حسن روحانی نوشته بود شرایطی را برای پیگیری اجرای برجام اعلام کرده بود که در نهایت نیز با خروج آمریکا به نتیجه نرسید. آیتالله خامنهای در این نامه نوشته بود:
«اوّلاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیهی اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بهکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است.
ثانیاً: در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.
ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پروندهی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید.
رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
خامساً: معاملهی اورانیوم غنیشدهی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن دراینباره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید بهتدریج و در دفعات متعدّد باشد.
سادساً: مطابق مصوّبهی مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعهی میانمدّت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا پانزده سال و منتهی به ۱۹۰ هزار سو است، تهیّه و با دقّت در شورای عالی امنیّت ملّی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
سابعاً: سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دورهی هشتساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنیسازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
ثامناً: توجّه شود که در موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
تاسعاً: وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریبکاری در طرف مقابل بهویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیّت ملّی تعیین و تصویب شود.»
در دوران ریاستجمهوری بایدن امضاکنندگان برجام برای احیای توافق تلاش کردند که به دلیل خروج آمریکا و عدم اطمینان ایران به تعهد دوباره آمریکا به آن با شکست روبهرو شد. مذاکراتی برای بازگرداندن واشنگتن به توافق آغاز شد، اما به دلیلی پیچیدگی هرگز به نتیجه نرسید.
بیشتر بخوانید:سیگنالهای مذاکره با اظهارات مقامات ایران و آمریکا
در آخرین دیدار هیئت دولت حسن روحانی با مقام رهبری در ششم مرداد ۱۴۰۰ آیتالله خامنهای در رابطه با مذاکرات احیای برجام با آمریکاییها گفت: «آمریکاییها بر سر موضع عنادآمیز خودشان محکم ایستادند و یک قدم جلو نیامدند. روی کاغذ یا در مقام وعده میگویند بله، ما تحریمها را برمیداریم، [امّا]برنداشتند و برنمیدارند هم؛ شرط میگذارند؛ میگویند اگر میخواهید تحریمها برداشته بشود، باید الان در همین توافق یک جملهای را بگنجانید که این جمله به معنای آن باشد که بعداً باید دربارهی این موضوعات با شما صحبت کنیم و توافق کنیم؛ اگر چنانچه این جمله را نگنجانید ما الان با همدیگر توافقی نخواهیم داشت.
این جمله چیست؟ این جمله یک بهانهای است برای مداخلات بعدی؛ دربارهی خود برجام، تمدید برجام، دربارهی مسائل گوناگون، دربارهی موشک، دربارهی منطقه، که اگر شما بعداً گفتید که نه من در این مورد بحث نمیکنم یا مثلاً سیاست کشور اجازه نمیدهد یا مجلس اجازه نمیدهد، خواهند گفت خیلی خُب شما نقض کردید، پس هیچ، توافق بیتوافق!
یک بار توافقها را نقض کردند و کاملاً بیهزینه نقض کردند و الان هم که [به آنها]گفته میشود شما باید قول بدهید، تضمین بدهید که نقض نمیکنید، میگویند «نه»، ما تضمین نمیدهیم؛ این را الان صریح به دوستان و به دیپلماتهای ما میگویند که ما تضمین نمیدهیم نقض نکنیم؛ نمیتوانیم چنین تضمینی بدهیم.» حسن روحانی نیز در این زمینه گفته است: «من امیدوار بودم که مسئله برجام در اسفند ۹۹ یا فروردین ۱۴۰۰ حل شود تا دولتی که بر سر کار میآید، دچار این مشکل بزرگ نباشد. برای احیای برجام همه چیز تمام شده و آماده بود. حتی موفق شدیم از طرفهای مذاکره امتیاز خروج سپاه پاسداران از فهرست گروههای تروریستی و لغو تحریم دفتر رهبری و نهادهای مربوط به ایشان را بگیریم که وقتی آن را به مقام معظم رهبری گزارش دادم، ایشان خیلی خوشحال شدند. اما متاسفانه این امکان فراهم نشد.» او تلویحاً قانون مجلس را مانع احیای برجام دانست.
برخی از محدودیتهای ایران در برجام مهر ۱۴۰۲ و ده سالگی قرارداد منقضی شدند، با این حال دولت بایدن تحریمهای جدیدی را علیه برنامه موشکهای بالستیک و هواپیماهای بدون سرنشین ایران اعمال کرد و اتحادیه اروپا نیز از تعلیق یا توقف تحریمها خودداری کرد. شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان سازمان تروریستی توسط آمریکا، یکی از موانع پیوستن مجدد آمریکا به برجام بود و از سوی دیگر نیز مقامات آمریکایی گفتند پیشرفتهای هستهای بیشتر ایران میتواند بازگشت به توافق اولیه را غیرممکن کند و اکنون نیز با بازگشت دونالد ترامپ اجرای مفاد برجام با تردید جدی روبهروست.
توافق برجام هرچند به لحاظ حقوقی همچنان پابرجاست و تنها آمریکا از آن خارج شده، اما در عمل هم تهران از تعهدات هستهای خود عدول کرده و هم اروپا تحریمهای خود را لغو نکرده است و تضمینی وجود ندارد که از طرف اروپا برای فعال کردن مکانیزم ماشه اقدامی انجام نشود که در صورت وقوع، دستاوردهای حقوقی برجام را نیز با چالش جدی روبهرو خواهد کرد.