اقتصاد24- اقتصاد ایران در شرایط کنونی با مجموعهای از بحرانها و مسائل اقتصادی شناخته شده دست و پنجه نرم میکند که مشکلات موجود در سطوح داخلی کشور نیز بر شدت آن افزوده است و در مسائلی همچون فقر، بیکاری، کاهش قدرت خرید و مشکلات فرهنگی و اجتماعی متبلور شده است.
کاهش درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت، کسری اجتنابناپذیر دولت، فقدان سرمایهگذاری خارجی و عدم توانایی دولت در تامین مواد اولیه و واسطهای موردنیاز کارخانجات و تولیدکنندگان، کاهش تولید و به واسطه آن کاهش درآمدهای مالیاتی، مجموعه پیامدهایی است که همگی ریشه در توقف صادرات نفت ایران دارد.با وجود ادعای مسوولان دولتی مبنی بر توان اداره کشور بدون نفت، به نظر میرسد کاهش صادرات نفت تمامی حوزههای اقتصادی کشور را به زانو درآورده و نشان میدهد که نفت تا چه میزان در تاروپود اقتصادی کشور ریشه دوانده است.در این شرایط دولت از یک طرف قادر به انجام کار تولیدی و زیرساختی نیست و از سوی دیگر ناگزیر به پایین آوردن سطح توقعات مردمی و کاهش هزینه فعالیتهای دولتی است تا بتواند کمربندهای اقتصادیاش را برای عبور از گردنههای سخت اقتصادی محکمتر ببندد اما آیا ادامه چنین شرایطی در بلندمدت ممکن خواهد شد؟به نظر میرسد ترسیم مسیر توسعه اقتصادی کشور نه با سیاستهای مقطعی که با سیاستهای جامعنگر و همهجانبه ممکن خواهد شد.
به این ترتیب اگر کسری بودجه وبال گردن دولت میشود، باید بدانیم که هزینههای ناشی از آن تنها در مقطع کوتاهی بروز نخواهد کرد و در بلندمدت بر کل سطوح اقتصادی نمایان خواهد شد.این دست از مسائل در کنار تحریمهای بینالمللی شرایط نامطلوبی از بازار اقتصادی کشور به تصویر میکشد که سیاستگذار به جای ارائه راهحلهای جامع برای مشکلات، تنها به ارائه راهحل مقطعی برای مقابله با مشکلات میپردازد.اگر سیاستگذار به دنبال رهایی از شرایط تحمیل شده کنونی بر اقتصاد است لازم است تفکر بلندمدت و استراتژیک داشته باشد و تلاش خود را به کار گیرد تا بتواند امکان مشارکت خود در سطوح بینالمللی را فراهم کند. چه آنکه الزام مردم به مقاومت در برابر هجمههای اقتصادی و اتخاذ سیاستهایی که بتواند وی را در فروش و صادرات نفت به صورت قاچاق یاری کند مطلوب اقتصاد کشور در بلندمدت نخواهد بود.هنر سیاستگذار نه اتخاذ سیاستهایی برای تامین منافع خود، که اتخاذ سیاستهایی برای بالا بردن منافع مردم، کاهش فقر و کاهش بیکاری است تا بتواند منافع کشور را برای نسلهای آینده نیز حفظ کند.
به نظر میرسد مسائلی چون عقبماندگی اقتصاد از تحولات تکنولوژیکی جهانی و عقب ماندن اقتصاد از دیگر کشورهای جهان در بلندمدت که از دید عموم مردم پنهان میماند به مراتب دردناکتر از مسائلی همچون فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای اعمال شده در مقطع کنونی است.مجموعه مشکلاتی که اقتصاد کشور را درگیر کرده، به بحرانی میماند که در خلال آن چارهاندیشی برای کسری بودجه نمیتواند رهیافتی برای عبور از گردنههای سخت اقتصادی باشد. به این ترتیب در اقتصاد ناسالم ایران که با بیماریهای متعددی دست و پنجه نرم میکند، مشکلات وسیعی در اقتصاد وجود دارد و فکر کردن به این موضوع که کسری بودجه اصلیترین مشکل امروز اقتصاد ایران است راه به جایی نخواهد برد.
* اقتصاددان
منبع: جهان صنعت