
پدرش، امانالله جهانبانی، از شخصیتهای شناختهشده ارتش شاهنشاهی و از خانوادههای شناختهشده در دوران قاجار بود. به همین دلیل، نادر از همان ابتدا در محیطی نظامی و مذهبی رشد کرد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران به پایان رساند و پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، به آلمان رفت تا در یکی از مدارس پیشرفته نظامی این کشور، آموزشهای خلبانی خود را شروع کند.
در سال ۱۹۳۰، پس از تکمیل دورههای تحصیلی ابتدایی و متوسطه، نادر جهانبانی به ایران بازگشت و به نیروی هوایی شاهنشاهی پیوست. در سالهای بعد، او دورههای تخصصیتر و پیشرفتهتری را در زمینههای مختلف خلبانی و آکروباسی گذراند. در این مدت، نادر با بسیاری از خلبانان برجسته بینالمللی ارتباط برقرار کرد و تجربیات زیادی از آنان آموخت. یکی از ویژگیهای خاص دوران آموزشی او، آشنایی با اصول پیشرفته آکروباسی هوایی بود که در آینده تأثیر زیادی بر عملکردهایش گذاشت.
در دهه ۵۰ میلادی، نادر جهانبانی به یکی از تاثیرگذارترین و ماهرترین خلبانان نیروی هوایی ایران تبدیل شده بود. پس از آنکه مقامات بلندپایه ارتش از او خواستند تا توانمندیهای نیروی هوایی را ارتقا دهد، ایده تأسیس یک تیم آکروجت حرفهای برای نمایش مهارتهای پروازیاش را مطرح کرد. به این ترتیب، تیم آکروجت «تاج طلایی» در سال ۱۹۵۸ با همکاری تعدادی از خلبانان برجسته ایرانی و خارجی تأسیس شد. تیم تاج طلایی که به سرعت توانست به یکی از بهترین تیمهای آکروباسی هوایی جهان تبدیل شود، در طی سالها در مسابقات بینالمللی و نمایشهای مختلف شرکت کرد و دستاوردهای شایانتوجهی به دست آورد.
بیشتر بخوانید: احمد مقربی کیست؟/از ستاد ارتش پهلوی تا چوبه دار
این تیم نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهانی نیز شناخته شد و موفقیتهای چشمگیری در رقابتها و نمایشهای بینالمللی به دست آورد. در دوران اوج خود، تیم تاج طلایی در کنار تیمهای آکروجت ارتش آمریکا و بریتانیا قرار گرفت و در رقابتهای جهانی به مقامهای مختلف دست پیدا کرد. نادر جهانبانی که خود سرپرستی تیم را بر عهده داشت، در کنار دیگر اعضای تیم، به یکی از نمادهای هوانوردی ایران تبدیل شد.
نادر جهانبانی پس از دستیابی به موفقیتهای بسیار در زمینه آکروباسی، به فرماندهی نیروی هوایی ایران منصوب شد. در دوران خدمت خود، او نقش کلیدی در نوسازی و تجهیز نیروی هوایی بازی کرد و تمام تلاشش را بهکار بست تا قدرت نظامی ایران در زمینه هوایی را توسعه دهد.
جهانبانی در دورههای گوناگون در ارتش به درجات بالایی رسید. او نه تنها به عنوان یکی از خلبانان باتجربه شناخته میشد، بلکه در رهبری عملیاتهای نظامی و مشاورههای استراتژیک نیز موفق عمل کرد. با اینکه شهرت عمده او به خاطر آکروباسی هوایی بود، اما خدماتش در ارتش نیز اهمیت زیادی داشت. او به عنوان معاون فرمانده نیروی هوایی ایران در ارتش شاهنشاهی فعالیت میکرد و تأثیر فراوانی در اصلاحات و پیشرفتهای نظامی در این بخش از ارتش داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷، بسیاری از مقامات دوران شاه، از جمله نادر جهانبانی، بازداشت شدند.
پس از انقلاب، نادر جهانبانی دستگیر و در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ در زندان قصر تهران به دستور صادق خلخالی، حاکم شرع وقت، اعدام شد. اتهاماتی که علیه او مطرح شد، بیشتر مربوط به «همکاری با رژیم شاهنشاهی و فسادهای نظامی» بود، هرچند که برخی از اعضای خانواده و اطرافیان او بر این باور بودند که نادر جهانبانی بیشتر به عنوان یک نظامی وظیفهشناس و فداکار در ارتش فعالیت کرده و تمامی اقداماتش در راستای وظیفه شناسی بوده است.
انوشیروان جهانبانی درباره اینکه چرا پدرش مانند بسیاری از ارتشیان با وقوع انقلاب از ایران نرفتند، اینگونه پاسخ میدهد:
اتفاقاً آن موقع من به پدرم خیلی اصرار میکردم که از ایران خارج شود، چون هواپیما هم در دستمان بود. هم از راه ایرانایر و هم با هواپیمای خودمان میتوانستیم از ایران بیرون برویم. پدرم ولی همیشه میگفت من سرباز این وطن هستم و وظیفهام است که در اینجا بمانم. میگفت امکان ندارد مملکتم را رها کنم. حتا هنگامی هم که شاه رفت، گفتیم حالا رئیستان هم که رفت؛ گفت نه وظیفه من است در این مملکت بمانم. وی با رد این پیشنهاد گفت من کاری نکردهام که بخاطر آن بترسم و بخواهم بگریزم، و به هیچ عنوان قانع نشد که از ایران برود. فکر میکنم اگر از ایران رفته بود، هر روز زجر میکشید. جای پدرم همان مملکت خودشان بود.
استعداد و شایستگی و کارایی او بحدی بود که در سیستم نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی همه از جمله خود او منتظر بودند او فرمانده نیروی هوایی ارتش شاه بشود.
اما روزی مادر اصالتا روس او بهش گفت شاه بخاطر اینکه من روس هستم و تو مادر روسی داری تو را فرمانده نیروی هوایی نخواهد کرد. و جالب اینکه باوجودیکه شخص دیگری فرمانده نیروی هوایی شد اما عملا زمام امور در دست تیمسار جهانبانی بود. روحش شاد