تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۴
تعداد نظرات: ۱ نظر

مردم برای خرید گوشت ارزان صف کشیدند

صف گوشت، فقط یک صف نیست. روایت یک جامعه است که در آن، فشار اقتصادی نه‌تنها سفره مردم که رابطه‌های انسانی را نیز لاغر کرده است.

صف خرید گوشت قرمز

اقتصاد۲۴- در شهر، بعد از طلوع خورشید، ساعت ۷ تا ۹ صبح، صف‌هایی کشیده می‌شوند که طولانی است.

مردم، زن و مرد، پیر و جوان، بازنشسته و کارمند با امیدی در دل و خستگی در چشم، پشت درِ فروشگاه‌های عرضه گوشت تنظیم بازار می‌ایستند؛ نه برای خرید فراوان، بلکه برای گرفتن سهمیه‌ای که شاید حتی تا ماه بعدی هم کافی نباشد.

گرانی گوشت در بازار آزاد، این صف‌ها را طولانی‌تر کرده است. با قیمت‌هایی که برای طبقه متوسط به بالا هم ترس‌ناک شده، برای بسیاری، تنها امید دست‌رسی به گوشت، همین توزیع دولتی است. اما آنچه توزیع می‌شود، کمتر از نیاز است. صف‌ها زیادند، گوشت کم و نارضایتی در حال جوشیدن.

در این میان، بی‌عدالتی تنها در میزان عرضه نیست. برخی فروشگاه‌ها گوشت را پنهان می‌کنند تا بعدتر گران‌تر بفروشند.

بعضی به مشتری‌های آشنا سهم بیشتری می‌دهند. بعضی دیگر، جلوی چشم همه، گوشتی را که باید در صف عرضه شود، مستقیم به پشت مغازه می‌برند.

مردمی که ساعت‌ها منتظر مانده‌اند، تنها می‌شنوند: "تمام شد". مردمی هم هستند که به سهمیه قانع نیستند. در همان صف، آرام و بی‌صدا، بار دوم ایستاده‌اند.

برخی وانمود می‌کنند برای پدر و خواهرشان می‌خواهند. برخی می‌خواهند بیشتر بگیرند، چون مطمئن نیستند فردا هم چیزی باشد. اینجا قانون، اخلاق و همبستگی، همه زیر سایه ترس از نبود، تضعیف می‌شود.

صف گوشت، فقط یک صف نیست. روایت یک جامعه است که در آن، فشار اقتصادی نه‌تنها سفره مردم که رابطه‌های انسانی را نیز لاغر کرده است.

مردمی که ناچارند برای ابتدایی‌ترین نیاز خود، ساعت‌ها در صف بایستند، انگار که سهم‌شان از زندگی فقط "ایستادن" شده؛ ایستادن در صف دارو، در صف گوشت، در صف بنزین، در صف نان.


بیشتر بخوانید:حذف ارز ترجیحی گوشت معضل کاهش مصرف را تشدید می‌کند


در چنین صحنه‌ای، سؤال این نیست که چرا گوشت کم و گران است.

سؤال این است که چرا عدالت این‌قدر کم‌رنگ شده؟ چرا باید این‌همه وقت، کرامت و امید در صف‌هایی از بین برود که می‌توانستند نباشند؟

وقتی منابع عادلانه توزیع نمی‌شوند، وقتی نظارتی بر فروشگاه‌ها نیست، وقتی صدای معترضان شنیده نمی‌شود، گوشت دیگر فقط یک مادهٔ غذایی نیست؛ نشانه‌ای است از یک بحران ساختاری. بحرانی که مردم را نه‌فقط گرسنه، بلکه بی‌اعتماد، خسته و سرخورده کرده است.

مردم، عمرشان را در صف می‌گذرانند. اما آن‌چه از آنها گرفته می‌شود، فقط زمان نیست؛ عزت نفس است واحساس تعلق؛ و این شاید تلخ‌ترین کالای از دست‌رفته‌ی این روز‌ها باشد و با این حال، چیزی در این صحنه غایب است؛ آنچه یورگن هابرماس آن را کنش ارتباطی می‌نامد.

در صف گوشت، چیزی به نام تفاهم یا گفت‌و‌گو شکل نمی‌گیرد. آنچه هست، سکوتی مملو از سوء‌ظن، نگاه‌های پرتنش و گاه برخورد‌های پنهان یا آشکار است.

عقلانیت ابزاری، جای عقلانیت ارتباطی را گرفته است. دیگری نه یک انسان، بلکه مانعی است بر سر راه کالای ارزان‌تر.

منبع: عصر ایران
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
همایون
0
0
جمعه ۰۹ خرداد ۱۴۰۴
بابا‌ بخدا قسم‌ مردم‌ گرفتارن‌ فقیر‌ و زورشان‌ به‌ خرید‌ گوشت‌ گران‌ نمیرسد توده‌ مردم در سختی‌ زندگی‌ می کنند مسولین‌ باید‌ به‌ تعهدی‌‌ پیشگاه‌ خدا دادن‌ عمل‌ کنند و‌ در قیامت‌ شرمنده‌ نباشند
ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار