
اقتصاد۲۴- در پی ۱۱ روز تجاوز بیرحمانه و وحشیانه اسرائیل و سپس ایالات متحده آمریکا به خاک ایران، سرانجام بامداد سهشنبه، با عملیات موفق و غرورآفرین «بشارت فتح» و ایستادگی بینظیر ملت ایران، دشمن تسلیم و مجبور به پذیرش آتشبس شد. این آتشبس نه نتیجه مذاکرات از موضع ضعف، بلکه ثمره دفاع مشروع نیروهای مسلح، همبستگی ملی و دیپلماسی هوشمندانه ایران بود که مثلثی محکم برای دفاع از کیان ایران تشکیل داد و دشمن را مجبور به طرح موضوع آتشبس کرد.
تجاوز نظامی علیه ایران، با حملات اسرائیل و سپس پیوستن مستقیم ایالات متحده آمریکا به این جنگ آغاز شد. هدف دشمن، آنگونه که از اظهارات مقامات آمریکایی و اسرائیلی برمیآمد، نه تنها تضعیف ایران، بلکه تغییر نظام و تجزیه کشور بود. اما آنچه در میدان عمل رخ داد، تصویری کاملاً متفاوت ارائه داد. ایران، نه تنها تسلیم نشد، بلکه با اتخاذ راهبرد دفاع مشروع، دشمن را غافلگیر کرد. عملیات موشکی به پایگاه «العدید» آمریکا در قطر، نقطه عطفی در این رویارویی بود. این حملات، که در پاسخ به تجاوز آمریکا به تأسیسات هستهای ایران صورت گرفت، نشان داد که ساختار دفاعی ایران، حتی پس از ترور فرماندهان عالی و حملات به مراکز حساس، همچنان توانمند است. پایگاه العدید در هم کوبیده شد و آسیبپذیری مراکز حساس دشمن به شدت افزایش یافت. سرتیپ «ناجی ملاعب» تحلیلگر نظامی، با اشاره به بهروزرسانی دکترین موشکی ایران، از شلیک موشکهایی خبر میدهد که طی ۷ دقیقه به هدف میرسد؛ این مسئله برای اسرائیل بهشدت نگرانکننده است. محمد هورامی، تحلیلگر سیاسی، نیز به این نکته اشاره میکند که هیچ کشوری بجز ایران به طور رسمی به آمریکا پاسخ نظامی نداده است. این توانمندی دفاعی، نه تنها اهداف نظامی دشمن را ناکام گذاشت، بلکه به سرعت معادلات میدانی را تغییر داد و پیام روشنی به متجاوزان ارسال کرد؛ ایران قادر به دفاع از خود و پاسخگویی قاطعانه به هرگونه تجاوز است.
همزمان با قدرتنمایی نظامی، همبستگی بینظیر ملت ایران در داخل و خارج از کشور، عاملی تعیینکننده در این پیروزی بود. مردم ایران نشان دادند، فارغ از هرگونه اختلاف سلیقه، در برابر تجاوز خارجی متحد و یکپارچه هستند. روزنامه اسرائیلی هاآرتص در تحلیلی با عنوان «جانسختهای پوستکلفت»، به مقاومت تاریخی ایران در برابر سختیها و تحریمها اشاره میکند. این تحلیل، در کنار اظهارات غلامحسین کرباسچی مبنی بر اینکه پدافند اصلی ما ایجاد وحدت ملی و حفظ یکپارچگی داخلی است، بر اهمیت سرمایه اجتماعی و همبستگی ملی در مواجهه با تهدیدات خارجی تأکید میکند. بیانیههای شخصیتهایی، چون سیدمحمد خاتمی و تلاشهای منتقدان داخلی برای ایجاد همبستگی ملی، نشان داد که در لحظات بحرانی، منافع ملی بر اختلافات سیاسی ارجحیت دارد. جلال ساداتیان، دیپلمات بازنشسته به درستی به این نکته اشاره میکند که بسیاری از مردم که منتقد حاکمیت بودند، در هنگامه جنگ دست به دست هم داده و از استقلال کشور حمایت کردند. این انسجام ملی، امید دشمن را برای تحریک مردم علیه نظام حکومتی به یأس تبدیل کرد و به یکی از مهمترین عوامل بازدارنده در برابر اهداف شوم آمریکا و اسرائیل بدل شد.
سنگ بنای این آتشبس دیپلماسی فعال ایران بود. در حالی که عملیات نظامی نیروهای مسلح تا آخرین دقیقه ادامه داشت، دستگاه دیپلماسی کشور نیز به موازات آن، تحرکات گستردهای را در سطح منطقهای و بینالمللی آغاز کرد. سید عباس عراقچی، اظهارات وزیر امور خارجه، سید عباس عراقچی مبنی بر توقف حملات ایران در صورت توقف تجاوز اسرائیل، نشاندهنده موضع مسئولانه و دیپلماتیک ایران بود که به دنبال پایان دادن به درگیریها از طریق یک راهحل سیاسی بود، مشروط بر اینکه دشمن دست از تجاوز بردارد. این موضع، در حالی اتخاذ شد که ایران تأکید داشت آغازگر جنگ نبوده و حق دفاع مشروع خود را محفوظ میداند.
بیشتر بخوانید:فیلم/ وقتی خاورمیانه از ایران حمایت کرد
درخواست دونالد ترامپ برای آتشبس، تنها ساعاتی پس از حمله موفق موشکی سپاه به پایگاه العدید، گواه روشنی بر تأثیر مستقیم قدرت نظامی ایران بر تصمیمگیریهای دیپلماتیک دشمن بود. فشارهای دیپلماتیک از سوی آمریکا، نقش کلیدی در جلوگیری از تشدید بیشتر درگیریها ایفا کرد. در همین راستا آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشین آمریکا، حمله به ایران را اشتباه دانسته و بر وجود فرصت برای دیپلماسی تأکید کرده است. تحولات میدانی، اهرم فشار قدرتمندی را برای دیپلماسی ایران فراهم آورد. سید محمد صدر، معاون پیشین وزارت امور خارجه، به درستی اشاره کرد که فعالیتهای نظامی و دیپلماتیک باید به طور همزمان و با جدیت پیگیری شوند. وزیر خارجه ایران، همزمان با تداوم دفاع مشروع، در ژنو، استانبول و مسکو تحرکات دیپلماتیک خود را پیش برد تا حمایت بینالمللی را جلب کند و راه را برای پایان جنگ هموار سازد.
حمایتهای بینالمللی از موضع ایران نیز نقش بسزایی در این روند ایفا کرد. حضور عراقچی در اجلاس همکاریهای خلیج فارس در استانبول، اظهارات حاضرین این اجلاس در محکومیت تجاوز اسرائیل را در پی داشت. همچنین دیدار وی با رئیسجمهور روسیه، پیشنهاد پوتین به ترامپ برای کمک به مسئله ایران را به ارمغان آورد. همچنین محکومیت قاطع تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا از سوی اکثریت قاطع اعضای کنفرانس خلع سلاح سازمان ملل متحد، دستاوردی مهم برای دیپلماسی کشور محسوب میشود. حتی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نیز خواستار از سرگیری همکاریها برای یک راهحل دیپلماتیک شد.
وزارت خارجه مصر با استقبال از آتشبس، آن را فرصتی کلیدی برای بازگشت ثبات به منطقه توصیف کرد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نیز بر رعایت قوانین بینالمللی و اولویت دادن به دیپلماسی تأکید کرد. این موضعگیریها، نشاندهنده اجماع منطقهای بر لزوم حلوفصل بحران از طریق دیپلماسی است. در ادامه گفتوگوهای تلفنی رئیسجمهور پزشکیان با سلطان عمان و تاکید بر اینکه ایران همهٔ کشورهای منطقه را برادران خود میداند و بههیچوجه قصد رویارویی با آنها را ندارد، نشان از رویکرد دیپلماتیک ایران برای کاهش سوءتفاهمها و تقویت روابط با همسایگان دارد. سخنگوی وزارت خارجه نیز با تاکید بر اینکه اجازه نمیدهیم آمریکا و رژیم اسرائیل موجب فتنهانگیزی در روابط ما با برادران در منطقه شوند، بر حفظ انسجام منطقهای تاکید کرد. این تحرکات دیپلماتیک، در کنار قدرت دفاعی، دشمن را وادار به پذیرش آتشبس کرد.
با وجود برقراری آتشبس، جنگ تحمیلی علیه مردم ایران به ظاهر خاتمه یافته است و نه به طور کامل. اهداف بلندمدت دشمنان همچنان پابرجا هستند. کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این آتشبس را شکننده دانست ولی اشاره کرد که «زمان بازگشت به پای میز مذاکره است». از این رو، تداوم و تقویت دیپلماسی همهجانبه، حیاتیتر از همیشه به نظر میرسد. سیاست خارجی ایران باید در زمینههای مختلف، از اخذ محکومیت تجاوزات در سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی گرفته تا رایزنی با کشورهای منطقه، فعال شود.
بیشتر بخوانید:فیلم/ وقتی خاورمیانه از ایران حمایت کرد
تداوم دیپلماسی، نه تنها برای تثبیت آتشبس و جلوگیری از تجاوزات آتی ضروری است، بلکه برای مقابله با روایتسازیهای دروغین دشمن و تبیین حقایق برای جامعه جهانی نیز اهمیت دارد. آمریکا و اسرائیل خود دارای سلاح هستهای هستند، اما برنامه صلحآمیز هستهای ایران را هدف قرار میدهند. دیپلماسی ایران باید با جدیت این حقایق را تبیین کرده و بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای کشور تأکید کند. جان کری، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، میگوید که برای حل موضوع هستهای ایران، راهی جز گفتوگو و دیپلماسی وجود ندارد. وبگاه پولتیکو نیز با اشاره به اینکه ایران بهاحتمال زیاد میتواند در زمانی کمتر از یک سال، برنامهٔ خود را دوباره احیا کند، ناکارآمدی حملات نظامی در توقف برنامه هستهای را گوشزد میکند. تحلیلگران برجستهای، چون دیوید آلبرایت و جفری لوئیس نیز بر این باورند که برنامه هستهای ایران هنوز برقرار است و تنها بازرسی بیشتر آژانس و همکاری ایران میتواند در این زمینه اثرگذار باشد و این از طریق توافقی دیپلماتیک محقق میشود.
همچنین، دیپلماسی منطقهای، به ویژه با کشورهای دوست مانند قطر باید تداوم یابد. نفش قطر در این آتشبس بر تاریخ دیپلماسی ما نقش بسته است که حاصل همین دیپلماسی همسایگی بود. تداوم همکاری و تفاهم با کشورهای منطقه، میتواند به حراست از امنیت و ثبات منطقهای کمک شایانی کند و از تشدید ناامنیها جلوگیری نماید. بیانیه آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، نشاندهنده حمایت جامعه جهانی از راه حلهای مسالمتآمیز است. احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی، نیز به پیامدهای سیاسی بسیار گسترده پایان جنگ اشاره و لزوم بلوغ سیاسی در مرحله پس از جنگ را گوشزد میکند.
حسن روحانی، رئیسجمهور سابق، تاکید میکند که آمادگی کامل اطلاعاتی، دفاعی و امنیتی باید حفظ شود، زیرا دشمنان این ملت، در عمل نشان دادهاند که قابل اعتماد نیستند. این بحران باید دستورکاری بسازد برای تصحیح مسیر و بازسازی بنیادهای حکمرانی. حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور آتشبس را نه موقت و نه دایمی، بلکه مشروط به توانمندی در بازسازی توان دفاعی و اقتدار اقتصادی میداند. علی ربیعی دستیار رییسجمهور معتقد است باید سرمایه نهادی و اجتماعی بزرگی که حاصل این جنگ بود را قدر بدانیم. این انسجام داخلی، پشتوانه محکمی برای دیپلماسی خارجی ایران خواهد بود. بیاعتمادی به آنانی که در زبان، صلح میجویند، اما در عمل، تحریم و ترور را پیش میبرند، ضرورتی ملی است. مقامات مسئول باید به این نتیجه رسیده باشند که ترمیم و بازسازی استراتژی ملی، به ویژه در سایه تحولات اخیر منطقه، الزامی راهبردی و ضرورتی فوری است. ایران باید برای صلحی پایدار آماده باشد که با عقلانیت، بازدارندگی و جستجوی عمق استراتژیک در قلبها و ذهنهای ایرانیان حاصل میشود، نه با آرزواندیشیهای بیمبنا.
بحران اخیر، بار دیگر نشان داد که ایران در برابر تهدیدات، توان دفاع از خود را دارد و در عین حال، به دیپلماسی به عنوان راهکار اصلی حلوفصل اختلافات باور دارد. آتشبس کنونی، نه تنها نتیجه دفاع مشروع ایران، بلکه محصول تلاشهای دیپلماتیک گسترده در سطوح منطقهای و بینالمللی است. برای تضمین ثبات پایدار و جلوگیری از تکرار تنشها، ضروری است که ایران با اتکا به توانمندیهای دفاعی و انسجام داخلی خود، به تداوم و تقویت اقدامات دیپلماتیک در سطح بینالمللی بپردازد. این مسیر، تنها راه دستیابی به منطقهای سرشار از پیشرفت، آرامش و صلح، و به دور از جنگ و درگیری است. زمان آن فرا رسیده است که تمامی بازیگران، با درس گرفتن از این تجربه تلخ، به جای تقابل، به گفتوگو و همکاری روی آورند.
منبع: توسعه ایرانی