
اقتصاد۲۴- در خانهای در زابل، «آناهیتا»ی سهساله در وان پلاستیکی نشسته تا سرمای آب، جبران کولر خاموش باشد. چند کوچه آنطرفتر، مادری با بیماری ریوی در گرمای خفه بدون برق، برای نفس کشیدن تقلا میکند. اینها فقط روایتهایی از سیستاناند؛ جایی که قطعی برق دیگر فقط خاموشی نیست، تهدیدی برای جان است. درحالیکه برخی شهرها مثل تهران از خاموشی مصون ماندهاند و یا سهم بسیار کمی از خاموشیها دارند و در اصفهان قطعیها منظم و پیشبینیپذیر است، در شهرهایی مثل زابل، فریدونکنار و مشهد، بیبرنامگی، نوسان شدید و قطع همزمان آب و برق زندگی را مختل کرده. نابرابری در توزیع خاموشی، به گلایه و اضطراب دامن زده و شکاف مناطق گرم و محروم با پایتخت را عمیقتر کرده است.
مادر همسرش سالهاست با بیماری ریوی و قلبی زندگی میکند؛ در خانهای کوچک در زابل که در گرمای تابستان، نفسکشیدن حتی برای سالمترین افراد هم دشوار است. حالا با گردوغبار، قطع برق و نبود آب، وضعیت او هر روز بحرانیتر میشود. «فرشید عابدی»، خبرنگار محلی سیستانوبلوچستان، روایت تلخی دارد: «من زابل بودم که خانوادهام با اضطراب تماس گرفتند. برق رفته بود، مادر همسرم حالش بد شده بود. در را که باز میکردیم، غبار بود و خاک، حالش بدتر میشد؛ در را که میبستیم، خانه شبیه گلخانه میشد، انگار در محفظهای پر از بخار و گرما گیر افتاده بودیم و او وسط این فشار، فقط تلاش میکرد نفس بکشد.»
دیگر در سیستان تنفس طبیعی نیست. این استان بالاترین آمار ابتلا به بیماری سل در کشور را دارد. بیش از ۱۰ سال پیش، دانشگاه علومپزشکی اعلام کرد هفت درصد مردم استان به آسم مبتلا هستند. امروز، آمار بیماریهای ریوی رو به افزایش است، بهویژه در نواحی مرزی که بیشتر درگیر طوفانهای گردوغبارند.
مرزنشینان، آنها که در دورافتادهترین روستاهای سیستانوبلوچستان زندگی میکنند، در برابر این وضعیت آسیبپذیرتر از همیشهاند. وقتی برق قطع میشود، نه وسیلهای برای تهویه باقی میماند، نه آبی برای شستوشو و خنککردن. حتی راهی هم نیست تا بیماران را به مراکز درمانی برسانند. بسیاری از روستاها راه آسفالته ندارند؛ برخی حتی از پوشش آنتندهی موبایل یا اینترنت محروماند.
در روزهایی که دماسنجها عدد ۵۰ درجه را نشان میدهند، زندگی در سیستان چیزی فراتر از طاقتفرسا است. «ما بچه سهساله را در تشت آب میگذاریم تا گرمازده نشود. ولی اگر آب قطع باشد، همان را هم نداریم»، این را عابدی در روایت روزمرهاش از زندگی در زابل میگوید. از طرف دیگر، باد سوزان و خشک محلی، معروف به «لَغار»، خانهها را پر از خاک میکند و نفس ساکنان را میبرد. عابدی میگوید: «در چنین هوایی مادر همسرم نمیتواند نفس بکشد. ماسک هم فایده ندارد، چون هوا اصلاً هوا نیست.»
بیشتر بخوانید:هیچ واحد صنعتی به دلیل کمبود برق تعطیل نمیشود
با شدت گرفتن گرمای تابستان، خاموشیهای برنامهریزیشده در مناطق مختلف کشور همچنان ادامه دارد؛ اما این خاموشیها نهتنها از الگویی مشخص و سراسری پیروی نمیکنند، بلکه بهگفته ساکنان مناطق مختلف، در برخی نقاط کشور این قطعیها عادلانه هم نیستند.
این تفاوت، بهویژه در استان اصفهان، برای بسیاری از ساکنان سؤالبرانگیز شده است. آنها میپرسند چرا گروهی از خانوادهها باید هر روز با قطعی برق و گرمای بالای ۴۵ درجه دستوپنجه نرم کنند، درحالیکه برخی دیگر عملاً هیچگاه با خاموشی مواجه نمیشوند؟
«امین محمدی»، خبرنگار محلی در «بادرود»، نکتهای مهم را نیز مطرح میکند: «برخی محلهها مثل گروه سه شاید هفتهای یکبار هم قطعی نداشته باشند، درحالیکه گروه یک تقریباً هر روز بدون برق است. همین تفاوت باعث شده است مردم احساس کنند قطعیها عادلانه توزیع نمیشود.»
این روزها با هوای بسیار گرم در مناطق مرکزی ایران، تحمل خاموشی برای خانوادههایی که کودک، سالمند یا بیمار دارند، دشوارتر شده است. بهگفته محمدی، برخی از خانوادهها ناچارند ساعتهایی را در خانه اقوامی بگذرانند که در آن ساعت برق دارند.
محمدی، اما به نظم نسبی در اطلاعرسانیها اشاره میکند و میگوید: «در منطقه ما برنامه خاموشیها از قبل اطلاعرسانی میشود. معمولاً بین ساعت ۹ تا ۱۱ یا ۱۱ تا ۱۳ برق میرود. البته امروز اعلام شده بود بازه ۱ تا ۳ قطعی ندارد. همین اطلاعرسانی از طریق کانال ایتا یا پیامک به مردم کمک میکند که برنامهریزی بهتری داشته باشند.»
در نطنز نیز شرایط نسبتاً باثباتتر گزارش شده است. «محمد پورحاجی»، خبرنگار محلی نطنز، توضیح میدهد: «برنامه خاموشیها شنبه هر هفته اعلام میشود و معمولاً طبق همان برنامه اجرا میشود. قطعیها حدود دو ساعت در روز است و اطلاعرسانی هم بموقع انجام میشود. موارد خارج از برنامه خیلی نادر است.»
او تأکید دارد که اصناف و مشاغل کوچک بیشترین آسیب را از قطعیها میبینند: «وقتی برق منطقهای قطع میشود، همه مغازهها با هم درگیر میشوند. برق اصناف از بخش خانگی جدا نیست، برای همین خاموشی، مستقیم روی کار روزانه تأثیر میگذارد.»
در استان اصفهان، شرکت توزیع برق هر هفته در روز شنبه برنامه قطعی برق برای کل هفته را از طریق سامانه «برق من» یا کانالهای خبری محلی منتشر میکند. این رویه به مردم کمک کرده است برای ساعات خاموشی آماده باشند و بتوانند کار و زندگی روزمره خود را با شرایط هماهنگ کنند. اما در استان مازندران، بهویژه در شهرهایی مانند فریدونکنار، وضعیت بهشکل دیگری پیش میرود.
«سمانه فریدونی»، خبرنگار محلی در فریدونکنار مازندران، از تجربه روزمره شهروندان این منطقه چنین روایت میکند: «در منطقه ما، تقریباً هر روز دو ساعت قطعی برق داریم. اگرچه اعلامهایی از روز قبل انجام میشود، اما بسیاری از مواقع برق دقیقاً در همان ساعاتی که اعلام شده، قطع نمیشود یا برعکس، ناگهانی قطع میشود. همین بینظمی باعث شده مردم نتوانند برای فعالیتهای روزمره، پختوپز یا حتی آبیاری مزارع برنامهریزی کنند.»
او میگوید: «وقتی برق قطع میشود، همزمان آب هم قطع میشود. کشاورزان واقعاً در مضیقهاند، چون موتورهای پمپ آب بدون برق نمیتوانند کار کنند. مغازهدارها هم با موتور برق دستساز سر میکنند. صدای این ژنراتورها در خیابانها معمول شده؛ چون کسی نمیداند امروز چه ساعتی برق هست یا نیست.»
مردم این شهر که با گرمای شرجی و رطوبت بالا روبهرو هستند، دغدغه نبود آب و برق را بیش از هر چیز در زندگی روزمره خود حس میکنند. فریدونی اضافه میکند: «گلایههای مردم کاملاً مشخص است. بعضیها حتی نمیدانند امروز برق خواهد رفت یا نه. این بیاطمینانی چیزی نیست که بتوان از کنار آن گذشت.»
بیشتر بخوانید:علت قطعی برق طولانی مدت غرب تهران چه بود؟
خاموشی و قطعی مکرر برق آزاردهنده است، اما بینظمی در آن آزاردهندهتر؛ نظم و اطلاعرسانی دقیق میتواند تا حدی به مردم امکان تطبیق دهد.
در مشهد اوضاع برق پیچیدهتر از آن است که در جدولهای خاموشی خلاصه شود. قطعیهای برق در این شهر حالا به سه نوبت در هفته رسیدهاند، اما آنچه بیش از خاموشیهای برنامهریزیشده ذهن ساکنان را درگیر کرده، نوسانات مکرر و پیشبینیناپذیر برق است؛ وضعیتی که بهگفته خبرنگاران محلی، در برخی مناطق حتی به تجهیزات الکتریکی آسیب زده است.
«مهدی صبوری»، خبرنگار محلی در مشهد، در گفتوگو با ما از وضعیت پرتلاطم این روزهای برق میگوید: «برق معمولاً سه روز در هفته قطع میشود، هر بار حدود دو ساعت. اما چیزی که مردم را کلافه کرده، قطعیهای ناگهانی ناشی از نوسانات شدید است. تقریباً هر روز یکبار برق برای چند دقیقه میپرد، بدون هشدار قبلی. در مناطقی مثل هاشمیه، بهدلیل اتوماتیک بودن درهای ساختمانها بسیاری از مردم در رفتوآمد دچار مشکل میشوند.»
در جزیره کیش، شرایط بهکلی متفاوت است؛ منطقهای که بهدلیل برخورداری از نیروگاه مستقل و عدم اتصال به شبکه برق سراسری، تاکنون با خاموشی برنامهریزیشده مواجه نبوده است.
«مرتضی رضایی»، کارشناس روابطعمومی اداره برق کیش، درباره شرایط خاص این جزیره میگوید: «ما از نیروگاه داخلی برق تأمین میکنیم و به شبکه سراسری وابسته نیستیم. خاموشی سراسری در کیش تا امروز نداشتهایم. اگر هم موردی پیش بیاید، بیشتر مربوط به نقص فنی محدود است و نیاز به اطلاعرسانی گسترده ندارد. در کل، ثبات شبکه برق در کیش بهخاطر جمعیت کمتر و زیرساخت متمرکزتر آن است.»
با واگذاری مسئولیت مدیریت قطعی برق به استانها، انتظار میرفت شیوه اطلاعرسانی و اجرای خاموشیها نظم و انسجام بیشتری پیدا کند. بااینحال، مقایسه تجربه ساکنان این پنج شهر نشان میدهد این واگذاری مدیریت منجر به تفاوتهای آشکار و نابرابری در اجرای خاموشیها شده است. مردم انتظار دارند اگر خاموشیها اجتنابناپذیر است، دستکم اطلاعرسانی دقیق، توزیع عادلانه و اجرای آن منظم باشد. قطع برق، بخشی از واقعیت تابستان شده، اما قطع امید از مدیریت شفاف، چیزی نیست که بهراحتی جبران شود.