
اقتصاد۲۴- پیشنهاد تعطیلات یکهفتهای در تابستان، در شرایطی مطرح شده که بخش بزرگی از جامعه با بسیاری از مشکلات پساجنگی دستوپنجه نرم میکنند. برخی از کارشناسان بر این باورند این تصمیم، بیش از آنکه به نشاط عمومی بینجامد، شکافهای اجتماعی را پررنگتر میکند و پوششی برای مشکلات دولت در مواجهه با بحرانهای جدیتر این سرزمین است. درحالیکه آمار مستند و دقیقی از فواید تعطیلی یکم مرداد (چهارشنبه هفته گذشته) در دست نیست، وزیر میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری از تعطیلات یکهفتهای در تابستان خبر داده است. لوایح و طرحهای دولت پس از جنگ، گواه تصمیمات غیرکارشناسی مشاوران رئیسجمهور است.
هم اکنون تعطیلات طبقاتی برگ دیگری از اقدامات دولت وفاق برای برونرفت جامعه از ناامیدی است! ایده تعطیلات تابستانی، بهنظر اقدامی پوپولیستی برای بازگرداندن نشاط اجتماعی به جامعهای است که درگیر اموری، چون تأمین آب و برق است. این طرح مصداق بارز ضربالمثل «آفتابه و لگن هفت دست، نهار و شام هیچی» در شرایط فعلی ایران است. مسئله مهمتر اینکه بسیاری از شهرهای مقصد گردشگری خود با چالش بیآبی و بی برقی روبهرو هستند؛ چنانکه برخی استانها همچون فارس، اصفهان و… دچار چالشهای جدی بیآبی هستند و ممکن است با افزایش گردشگران چالشهایشان عمیقتر شود.
«سیدرضا صالحی امیری» در گفتوگویی در پنجم مردادماه، سفر رفتن را راهی برای بازگرداندن نشاط اجتماعی به جامعه دانست و از طرحی پیشنهادی برای تعطیلات یک هفتهای در تابستان سخن گفت. «فاطمه مهاجرانی» نیز در حاشیه جلسه هیئت دولت از بررسی این پیشنهاد در جلسه روز چهارشنبه خبر داد. طرحی که بهگفته «حسین زندی»، فعال گردشگری، بدون بررسیهای کارشناسی، پیشنهاد شده و یادآور تصمیمات عوامفریبانه دولت نهم و دهم است: «تخصیص سهمیه بنزین سفر، اقدامی بود که در دولت احمدینژاد خیل گستردهای از مردم را راهی جادههای ناایمن کرد تا بهگمان دولتمردان گردشگری را متحول کند.» زندی معتقد است: «بنزین سهمیهای، بدعتگذاری شکل غیرحرفهای از سفر در تاریخ گردشگری ایران بود که تبعاتش هنوز هم جاری است.»
این فعال گردشگری با اشاره به سونامی تصادفات جادهای که در ایام پیک تعطیلات شاهد هستیم، سفر را نسخه فراگیری برای بازگرداندن نشاط اجتماعی برای تمامی مردم نمیداند. زندی با اشاره به شرایط فعلی جامعه و بحرانهای موجود معتقد است سفر، اولویت بخش بزرگی از مردم کشور نیست. او باور دارد که با ایجاد جاذبه در هر شهر میتوان نشاط و امید را نه در چند مقصد محدود گردشگری که در تمامی کشور ایجاد کرد. زندی نشاط اجتماعی را پدیدهای چندعاملی میداند که تحقق آن به همکاری میان سازمان بهزیستی، سازمان تأمین اجتماعی، شهرداری، وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت ورزش و جوانان و در آخر وزارت میراثفرهنگی و صنایعدستی و گردشگری وابسته است.
این فعال گردشگری سهولت برگزاری کنسرتهای موسیقی، تخصیص سالنهای دولتی به گروه نمایش و تئاتر، زدودن نگاه امنیتی به رویدادهای شهری و برگزاری فستیوالهای بومی هر منطقه را، راهی کمهزینه، اما مؤثر برای بازگرداندن نشاط اجتماعی به جامعه میداند. او به سازوکار نامشخص در جزئیات این طرح و ابهام در تأمین بودجه تعطیلات تابستانی اشاره میکند و معتقد است: «سناریوهای مختلفی برای تعطیلی یکهفتهای و دعوت به سفر توسط دولت مطرح است که در خوشبینانهترین حالت میتوان این اقدام را پوششی برای تعطیلی پایتخت و یا انحراف اذهان عمومی از موضوعی مهمتر دانست.»
گردشگری یکی از بخشهای آسیبپذیر در مواجهه با بحرانهاست که پس از هر بحرانی دیرتر از سایر مشاغل، به حیات طبیعی خود بازمیگردد. «اشکان بروج»، مدرس و مشاور بازاریابی گردشگری، با اشاره به حلقه تأمین گسترده این بخش، طرح تعطیلات تابستانی را راهکار مناسبی برای احیا و سرپا نگهداشتن اجزای این چرخه نمیداند.
بیشتر بخوانید:دورخیز برای تعطیلی یک هفتهای کارمندان دولت
بروج معتقد است: «در شرایط پساجنگ و بحرانی امروز ایران، متقاضی سفر مشکل تعطیلی برای مسافرت ندارد. متقاضی سفر درگیر مسائل حیاتی نظیر خوراک، امنیت و بهداشت است و در یک سیاست انقباضی توان مالیاش را حفظ میکند.» بروج با اشاره به سخنان وزیر گردشگری گفت: «براساس گفتهها، این تعطیلات نظیر سایر تعطیلیهایی که بهدنبال آلودگی، گرمای هوا، ترافیک و جنگ رخ داد، در یک گفتمان طبقاتی به جامعه حدوداً پنج میلیونی دولت تعلق میگیرد.»
او کلیدواژه تعطیلات طبقاتی را مصداق اینترنت طبقاتی و تسهیلات طبقاتی میداند و معتقد است: «درصورت اجرایی شدن این طرح متوجه میشویم نشاط اجتماعی ۷۵ میلیون ایرانی غیردولتی برای دولت وفاق اهمیتی ندارد.» بروج نبود زیرساخت گردشگری متناسب و مناسب برای فصل تابستان را عامل دیگری در زیانده بودن این طرح میداند: «در شرایطی که مقصد اغلب سفرهای تابستانی به استانهای شمالی محدود شده است، ما شاهد تراکم جمعیت و تخریب این مقاصد در ایام پیک تعطیلات هستیم؛ لذا برای اجراییشدن چنین طرحی، بهتر است کارشناسان گردشگری هر استان به شناسایی و معرفی مناطق گردشگری خود بپردازند تا درصورت تحقق چنین برنامههایی آمادگی اسکان و پذیرفتن گردشگر را داشته باشند.»
در وضعیت اقتصادی ایران و با تورم ۳۵ درصدی، سفر به کالایی لوکس تبدیل شده است. حال با تخصیص تعطیلات تابستانی به بخش محدودی از جامعه، دسترسپذیری این کالا برای همگان زیر سؤال میرود. «مینا قربانی»، راهنمای گردشگری، با انحصاری کردن هر حق عمومی مخالف است و اختصاص تعطیلات تابستانی برای گروهی از جامعه را اقدامی خلاف منافع عموم مردم میداند. قربانی با اشاره به مشکلات متعدد حلقه تأمین گردشگری، تشویق مردم به سفر را تصمیمی سطحی و فاقد تحلیل ارزیابی میکند.
این راهنمای گردشگری معتقد است: «اساساً صنعت توریسم جایگاهی در تصمیمات کلان حاکمیتی ندارد. بهوضوح، پس از فاجعه هواپیمای اوکراین شاهد ضعف و تحلیل صنعت گردشگری بودیم و جنگ نیز تیر آخر را بر پیکره این بخش زد. بنابراین، بازسازی این چرخه با تعطیلات یکهفتهای محقق نمیشود.» این راهنمای گردشگری سفر را درمان و راهحل عقلانی برای بازگرداندن نشاط به جامعه نمیداند: «اعضای جامعه پس از تأمین امنیت جسمی، امنیت روانی و امنیت مالی، به سفر رفتن ترغیب میشوند.
در شرایطی که مردم بهتنهایی در حال تأمین این ارکان زیستی هستند، سفر و تعطیلات یکهفتهای دولت، حس ناامنی را در جامعه شدت میبخشد.» درنهایت، آنچه امروز از تعطیلات تابستانی در ذهن جامعه نقش میبندد، نه فرصتی برای نشاط، که نمادی از شکاف طبقاتی و بیعدالتی است. وقتی میلیونها نفر حتی امکان تأمین ضروریترین نیازهای زیستی را ندارند، تشویق آنها به سفر، توهینی نمادین است. فراموش نکنیم که شادی و امید، نه با جاده و بنزین و بخشنامه، که با عدالت، امنیت و امکان زیستن با کرامت به جامعه بازمیگردد.