
اقتصاد۲۴ ـ حاکمیت شرکتی (Corporate Governance) مجموعهای از روابط، قوانین و سازوکارهایی است که میان سهامداران، مدیران، کارکنان و سایر ذینفعان یک شرکت برقرار میشود. این مفهوم در واقع چارچوبی برای اداره صحیح و شفاف شرکتها است تا اطمینان حاصل شود که مدیریت سازمان در راستای منافع ذینفعان عمل میکند.
ریشه اصلی حاکمیت شرکتی از تضاد منافع میان مالکان و مدیران سرچشمه میگیرد. در بسیاری از کسبوکارها، سهامداران بهطور مستقیم در اداره امور دخالت ندارند و این وظیفه را به مدیران میسپارند. همین موضوع ممکن است زمینهساز مشکلاتی، چون سوءاستفاده، تصمیمگیریهای نادرست یا عدم شفافیت شود. حاکمیت شرکتی برای جلوگیری از چنین مشکلاتی ایجاد شده است.
یکی از مهمترین اهداف حاکمیت شرکتی، ایجاد اعتماد میان سرمایهگذاران و مدیران است. در بازارهای مالی، سرمایهگذاران زمانی حاضر به سرمایهگذاری میشوند که مطمئن باشند منافعشان حفظ خواهد شد؛ بنابراین وجود یک ساختار قوی حاکمیت شرکتی، میتواند جذابیت سرمایهگذاری در یک شرکت را افزایش دهد.
همچنین این چارچوب باعث ارتقای شفافیت در گزارشهای مالی، کاهش فساد سازمانی و افزایش پاسخگویی مدیران میشود. شرکتهایی که دارای حاکمیت شرکتی قوی هستند معمولاً در بازار سهام از ارزش بیشتری برخوردارند و اعتماد عمومی به آنها بالاتر است.
بیشتر بخوانید: معرفی بهترین شغل های میلیاردی در ایران
یکی از ابعاد مهم حاکمیت شرکتی، تأثیر مستقیم آن بر عملکرد مالی شرکتها است. پژوهشهای مختلف نشان دادهاند که شرکتهایی با ساختار حاکمیت شرکتی قوی، بازده بالاتر، ریسک کمتر و بهرهوری بیشتری دارند.
وقتی مدیران ملزم به ارائه گزارشهای شفاف و دقیق باشند، امکان سوءاستفادههای مالی کاهش پیدا میکند. از سوی دیگر، شفافیت موجب میشود سرمایهگذاران بیشتری جذب شوند و شرکت راحتتر بتواند منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین کند. این موضوع به رشد و توسعه سریعتر کسبوکار کمک میکند.
مدیریت ریسک یکی دیگر از حوزههایی است که حاکمیت شرکتی بر آن اثر جدی میگذارد. وجود سازوکارهای نظارتی باعث میشود ریسکهای احتمالی شناسایی و کنترل شوند. بهعنوان مثال، کمیتههای حسابرسی مستقل در بسیاری از شرکتها وظیفه دارند صورتهای مالی و فرآیندهای داخلی را بهطور مداوم بررسی کنند تا مشکلات احتمالی قبل از وقوع بحران آشکار شوند.
این رویکرد نه تنها از بروز خسارتهای مالی جلوگیری میکند بلکه به حفظ اعتبار و شهرت شرکت در بازار نیز کمک میکند. در دنیای امروز که اعتبار برند یکی از داراییهای مهم هر سازمان محسوب میشود، چنین نقشی بسیار حیاتی است.
یکی از ابعاد گسترده حاکمیت شرکتی، توجه به حقوق تمامی ذینفعان است. این ذینفعان شامل سهامداران، کارکنان، مشتریان، تأمینکنندگان و حتی جامعهای است که شرکت در آن فعالیت میکند.
زمانی که یک شرکت با شفافیت کامل فعالیت کند و منافع تمامی ذینفعان را در نظر بگیرد، اعتماد عمومی افزایش یافته و تصویر مثبتی از برند در ذهن جامعه شکل میگیرد. چنین نگرشی میتواند باعث افزایش وفاداری مشتریان و در نتیجه رشد پایدار کسبوکار شود.
امروزه حاکمیت شرکتی تنها به مسائل مالی محدود نمیشود، بلکه به مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی نیز گره خورده است. بسیاری از شرکتهای بینالمللی با تدوین سیاستهای پایدار در چارچوب حاکمیت شرکتی، به کاهش اثرات منفی فعالیتهای خود بر محیط زیست و جامعه کمک میکنند.
این موضوع باعث شده است که شرکتها علاوه بر سودآوری، به مسئولیتپذیری اجتماعی نیز توجه کنند. در نتیجه کسبوکارهایی که حاکمیت شرکتی را جدی میگیرند، در بلندمدت از جایگاه رقابتی بهتری برخوردار خواهند بود.
یکی از عواملی که سرمایهگذاران خارجی هنگام ورود به بازارهای جدید بررسی میکنند، وجود چارچوبهای قوی حاکمیت شرکتی است. کشورها و شرکتهایی که در این زمینه ضعف دارند، کمتر میتوانند اعتماد سرمایهگذاران خارجی را جلب کنند.
برعکس، وقتی یک شرکت از شفافیت بالا، حسابرسی دقیق و پاسخگویی منظم برخوردار باشد، احتمال جذب سرمایهگذاری خارجی بهطور چشمگیری افزایش مییابد. این امر نهتنها برای رشد خود شرکت، بلکه برای اقتصاد کلان کشور نیز اهمیت دارد.
در ایران نیز طی دو دهه اخیر توجه به موضوع حاکمیت شرکتی افزایش یافته است. با این حال، اجرای کامل این چارچوب هنوز با چالشهایی روبهرو است. نبود قوانین سختگیرانه، ضعف در اجرای استانداردهای حسابرسی و عدم استقلال هیئتمدیرهها از جمله مهمترین مشکلاتی هستند که روند استقرار حاکمیت شرکتی را کند کردهاند.
با وجود این، حرکت به سمت اصلاح ساختارهای نظارتی و افزایش شفافیت میتواند زمینهساز جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی بیشتر و بهبود عملکرد کلی کسبوکارها شود.