
اقتصاد۲۴- «ما راویان قصههای رفته از یادیم…» این را «فؤاد توحیدی»، موسیقیدان پژوهشگر موسیقی نواحی ایران، میگوید. او نزدیک به سه دهه روی موسیقی نواحی استان کرمان پژوهش و آلبومهایی، چون «صدا، صدای کویر» که ساز آواهای نواحی کرمان را دربرمیگیرد، منتشر کرده است. از دیگر کارهای او میتوان به کتاب «دوره عالی دفنوازی» و «نگاهی به موسیقی نواحی کرمان» که شامل ویژگیهای موسیقی محلی کرمان، سازها، آداب و رسوم و معرفی انواع موسیقی نواحی مختلف این استان است و مجموعه «کویرانه» که دربردارنده ۲۰ آلبوم جداگانه موسیقایی است، نام برد. این نوازنده و پژوهشگر موسیقی در گفتوگو با «پیام ما» از چالشهای پیش رو میگوید.
چه شد که به موسیقی نواحی مختلف کرمان پرداختید؟
سال ۱۳۷۸ اولین دوره موسیقی نواحی برگزار میشد و من عضو هیئتامنای انجمن موسیقی کرمان بودم و در کنار سازهای کلاسیک ایرانی، چون تار و سهتار، دف و تنبور را هم تدریس میکردم. آن زمان به پیشنهاد سیدجواد جعفری، مدیرکل ارشاد کرمان، مسئولیت دبیرخانه جشنواره را پذیرفتم. وقتی دیدم گروههای مختلف موسیقی بومی از تمام استانهای کشور به کرمان آمدهاند و فقط کرمانیها در این جشنواره حضور ندارند، بر آن شدم تا به پژوهش درباره موسیقی نواحی این استان بپردازم. کاری که از سه دهه پیش شروع شد و همچنان ادامه دارد. البته به موسیقی کردستان، کرمانشاه، قسمتهایی از فارس و سیستانوبلوچستان هم پرداختهام، اما همواره تمرکزم روی موسیقی نواحی کرمان بوده است.
خاطرم است در اوایل این کار، با استاد «محمدرضا درویشی» که حق بسیار بزرگی بر موسیقی نواحی ما دارد، تماس گرفتم و گفتم کرمان موسیقی ویژه خود را دارد و دلم میخواهد به آن بپردازم. درویشی پاسخ داد من موسیقی بم و بخشهایی از کهنوج را شنیدهام و تصور نمیکنم سایر نقاط استان، موسیقی ویژه خود را داشته باشد. خلاصه کلام اینکه با درویشی به کرمان آمدم و به جاهای مختلف استان سفر کردیم و نواهای مختلف را شنیدیم. من روش تحقیق را از او آموختم. پژوهشی که همچنان ادامه دارد.
موسیقی نواحی ایران و بهطور ویژه موسیقی کرمان، چه ویژگیهای منحصربهفردی دارند؟
موسیقی نواحی ایران، یک موسیقی چندهزارساله است. همانطورکه میدانید پسازاسلام موسیقی در ایران یعنی در شهرهای بزرگ و مراکز قدرت سرکوب شد، ولی موسیقی ما در روستاها به زندگی خود ادامه داد. این موسیقی، ریشهدار و متنوع است؛ چون گوناگونی اقلیمها و نژادها و اقوام، باعث تنوع آن شده تا جایی که نظیرش را در هیچ کجای دنیا نمیتوان یافت.
بیشتر بخوانید:هم نوایی ۷۰۰ بانوی هنرمند در کر مادران تهران
جالب اینکه موسیقی نواحی و کلاسیک ایرانی، تحتتأثیر شعر هستند. غزل بر موسیقی کلاسیک و دوبیتیها بر موسیقی نواحی اثر گذاشتهاند. حتی یک جاهایی، موسیقی ما تحتتأثیر فهلویات یا پهلویات یا نوخسروانیهای پیشازاسلام، چون خشتیها و لیکوها هستند.
موسیقی کرمان هم، یکی از بینظیرترین و بکرترین موسیقیهای نواحی کشور است. وسعت بسیار زیاد استان کرمان باعث تنوع بالای موسیقی در این منطقه و وجود گونههای مختلفی از موسیقی مذهبی، کار، شادیانهها و سوگآواها، صوفیانه، لالایی، روایی حماسی و موسیقی زورخانهای شده است. در کرمان بیش از ۳۵ نوع ساز وجود دارد که این تعداد ساز در سراسر ایران، کمنظیر است و به تنوع اقوام در این استان برمیگردد؛ چون کرمان «دارالامان» بوده و مردم از گوشه وکنار کشور با آداب و رسوم گوناگون خود به آن پناه میآوردهاند؛ بنابراین موسیقی نواحی مختلف ایران، نشاندهنده هویت مردم این سرزمین است…
موسیقی نواحی، آینهدار فرهنگ و نتیجه رویارویی هنرمند با اقلیم خود است. به همین دلیل، موسیقی گرمسیر با سردسیر تفاوت دارد؛ البته منظور از اقلیم، تنها جغرافیا نیست بلکه مجموعهای از باورها و فرهنگ شفاهی یک منطقه را نیز شامل میشود.
ما حتی برخی گرههای تاریخی را از طریق موسیقی نواحی گشودهایم. برای مثال بهوسیله منظومهها و تصنیفهایی که در روستاها خوانده میشده، به چگونگی کشتهشدن عبدالحسین کامران، حاکم جنوب کرمان پی بردهایم. پس موسیقی نواحی ما بیانگر تاریخ و حقایقی است که اتفاق افتاده و حتی ثبت نشده. علاوهبراین، یک سرنای گِلی چندهزارساله و تندیس سوارکاری در جیرفت یافت شده که در حال نواختن نی است؛ همه اینها به دیرینگی موسیقی در کرمان اشاره میکند.
البته موسیقی شهرهای بزرگ با روستاها تفاوت دارد. موسیقی شهرهایی، چون کرمان، سیرجان، رفسنجان، بم و جیرفت به موسیقی کلاسیک ایران نزدیک است. اصلاً هرجا مظاهر شهرنشینی پررنگتر باشد، موسیقی نواحی کمرنگ میشود؛ چون این نوع موسیقی از طبیعت الهام میگیرد و متأسفانه این سالها که آدمها از روستا و منبع الهام خود دور شدهاند، موسیقی بومی هم آن جنبه بکر و رمزآلود خود را از دست داده.
با توجه به اینکه در دهههای اخیر، بسیاری به شهر آمدهاند و تأثیر رسانهها بر زندگی مردم بیشتر شده، آینده موسیقی بومی چگونه خواهد بود؟
موسیقی نواحی امروز ایران با ۴۰ سال پیش تفاوت اساسی دارد. امسال که دبیر جشنواره موسیقی نواحی بودم، کسی گفت جشنوارهها در روزگار محمدرضا درویشی پربارتر بودند و من در جواب گفتم آن زمان، رنگینکمانی از هنرمندان بزرگ داشتیم که حالا از دستشان دادهایم؛ اگر هم زنده باشند، دیگر توان اجرا ندارند. بهجز این، مخاطب آن زمان هم، رابطهاش با فرهنگ قطع نشده بود، درحالیکه امروز، پیوندی میان نسل جدید و مفاهیم فرهنگی وجود ندارد.
بههرحال، موسیقی نواحی هم بهروز میشود و باید بپذیریم منبع الهام هنرمند امروز، بیشتر موبایل است تا طبیعت. دیگر آدمها، بهجای اینکه دور هم بنشینند و کشف و شهود اتفاق بیفتد، کارها را جداگانه در استودیو ضبط میکنند و اول از همه درباره مبلغ دریافتیشان میپرسند.
زمانی در بخشهایی از کرمان، نقارهزنی وجود داشت. رسمی که این روزها در بسیاری از نواحی ایران کمرنگ شده است.
هنوز هم مشهورترین مراسمی که هنگام تحویل سال در کرمان و در بارگاه امامزاده زید شهداد انجام میشود، نقارهنوازی است. درواقع، شهداد قدیمترین نقارهخانه ایران است و برخی از نقارههای آن به دوره صفویه برمیگردد. با اینکه امروزه بسیاری از نقارهخانهها از بین رفتهاند، اما نقارهنوازی در امیرآباد شول سیرجان، شهربابک و ارزوئیه همچنان وجود دارد، البته بسیار کمرنگ شده.
بیشتر بخوانید:بیانیه اداره ارشاد بوشهر درباره فستیوال کوچه
با کمرنگ شدن آیینها چه بر سر موسیقی نواحی میآید؟
آیینها برپایه باورها شکل میگیرند. اگر آیینی از باور خالی شود، یا تغییر شکل میدهد یا از بین میرود. ما نوبت و نقارهزنی بازار قدیم کرمان را داشتهایم. به این معنی که نوبت اول از پایان کار خبر میداده؛ نوبت دوم، یعنی همه از بازار بیرون رفتهاند و سومین نوبت بهمعنی ورود شحنهها بوده است. ما در یکی از دورههای جشنواره موسیقی بر آن شدیم از شهداد کرمان نقارهنواز بیاید و نوبتنوازی کنند؛ آنچه شاهدش بودیم اینکه نقارهنوازها به خواست مردم «شادش کرده بودند» تا آدمها بخوانند و برقصند. هیچکدام از ما، مخالف شادی نیستیم، اما باید بپذیریم برخی آداب و رسوم از بین رفتهاند و البته آیینهای جدیدی جایگزین شدهاند.
شما پژوهش میدانی را انتخاب کردهاید. چه چالشهایی در این روش وجود دارد؟
چالش اول من، جلب اعتماد بود. چون در یک دورهای، موسیقی را بد میدانستند و به نوازندگان محلی سخت میگرفتند. پس لازم میدیدم برای اینکه به من اعتماد کنند، به این نکته اشاره کنم که وابسته به هیچ سازمان دولتی نیستم. مشکل دیگرم، وسیله نقلیه بود. کرمان بسیار پهناور است و برای رسیدن به برخی مناطق، باید ساعتها رانندگی میکردم. چالش مهم دیگر این بود و همچنان وجود دارد که روایتها را که گردآوری میکنم، بودجهای برای انتشارشان ندارم. در حال حاضر، میتوانم ۱۰ کتاب یا بیش از ۲۰ آلبوم از موسیقی کرمان، حتی استانهای دیگر کشور منتشر کنم، اما توان مالی این کار را ندارم. بیگمان ثبت موسیقی نواحی به حمایتهای دولتی نیاز دارد.
ثبت موسیقی نواحی چه اندازه به زنده و جاری ماندن آن کمک میکند؟
ثبت موسیقی نواحی به کلیت موسیقی ما حتی به موسیقی کلاسیک، فیوژن و پاپ کمک میکند. بههرحال، ما یک منبع موسیقایی غنی در اختیار داریم. الان در کرمان گروهی شکل گرفته که با سازهای کلاسیک ایرانی، نواهای محلی را اجرا میکنند؛ شبیه کاری که «رستاک» کرد. موسیقی فیوژن برای مردم جذاب است؛ آنهم این روزها که آدمها از هویت خود دور شده و به زرقوبرق دل بستهاند.
موسیقی فیوژن با موسیقی بومی تفاوت دارد…
واقعیت اینکه نسل جوان، موسیقی محلی را نمیشناسد و گمان میکند این نوع موسیقی یک موسیقی بدوی تکراری است. اما وقتی با آن آشنا میشود و میبیند موسیقی محلی هم ساختار و ویژگیهای خاص خود را دارد، از شنیدنش لذت میبرد و در حفظ آن میکوشد.
باور من این است که موسیقی نواحی زنده میماند. چون در طول تاریخ، حکومتهای تندروتری هم بودهاند، اما این موسیقی همچنان نفس میکشد. البته اگر بخواهیم پویاتر باشد و بر اصالتهای خود تکیه کند، باید مخاطبی وجود داشته باشد که برای این هنر، هزینه کند. هنرمندان موسیقی بومی باید بتوانند امرار معاش کنند و موسیقی نواحی باید بر بستر خودش جریان داشته باشد.
این اتفاق چگونه رخ میدهد؟
اگر نتوانیم به بخش اقتصادی هنر توجه کنیم، به آن جنبه موزهای داده و از گردونه خارجش کردهایم. برای مثال، روزگاری، یکی دو آژانس گردشگری با ما قرارداد بسته بودند تا گردشگرانی که به کرمان میآیند، از آموزشگاه موسیقی من که شبیه به موزهای کوچک از آلات و ادوات موسیقایی بود، بازدید کنند و برایشان از نغمهها و سازهای ایرانی بگویم و دوستانم بنوازند و برنامه اجرا کنند. جالب اینکه گردشگران لذت میبرند و از موسیقی ایرانی استقبال میکردند. پس خوب است حداقل در مرکز هر استان فضایی وجود داشته باشد تا گردشگران به آنجا بروند و موسیقی محلی بشنوند. بیگمان این موسیقی میتواند جذاب باشد، به شرط اینکه درست معرفی شود. در آنصورت است که به درآمدزایی میرسد و میتواند روی پای خود بایستد.