
اقتصاد۲۴- احداث سد «ماندگان» در یکی از ارزشمندترین اکوسیستمهای ایران به دغدغهای برای فعالان محیطزیست و بهویژه مردم کهگیلویهوبویراحمد تبدیل شده است. در نشستی که بهتازگی برای بررسی چالشهای محیطزیستی و اجتماعی ساخت این سد در حوضه آبریز کارون برگزار شد، انتقال آب بینحوضهای راهکاری شکستخوره عنوان شد؛ چراکه وضعیت حوضه را بهبود نمیدهد، بهدلیل توسعه و ایجاد تقاضای جدید، کمبود آب را تشدید میکند و موجب تنش میان ذینفعان درون و میان دو حوضه آبریز خواهد شد.
اصفهان سالهاست با چالش کمآبی دستوپنجه نرم میکند. قرارگیری این شهر در منطقهای کمآب و کمبارش و توسعه نامتوازن صنعت و کشاورزی و بهتبع آن، افزایش جمعیت، مشکلات آبی این منطقه را دوچندان کرده است. طرحهای انتقال آب مختلف دیگر، مانند انتقال آب از خلیجفارس، حوضه آبریز کارون به زایندهرود، تونل بهشت و تونل کوهرنگ نیز برای رسیدن آب بیشتر به این استان تعریف شده است. اما حالا قرار است از سد ماندگان نیز آب به اصفهان منتقل شود؛ انتقال آبی که چالشهای محیطزیستی و اجتماعی بههمراه میآورد.
در همین راستا، روز یکشنبه، ۱۸ آبان، در امتداد سلسلهگفتوگوهای تعاملی کنشگران اجتماعی و مردم در مورد بحران آب، «کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان» با مشارکت تشکلهای مدنی، جلسهای با عنوان «چالشهای زیستمحیطی و اجتماعی سد ماندگان در حوضه آبریز کارون» برگزار کرد.
در این نشست «حمیدرضا یاقوتی»، کارشناس ژئوتکنیک، گفت: «در سالهای اخیر میزان بارندگی و جریانهای سطحی حوضههای آبریز ایران نسبت به نیمقرن گذشته بهشدت کاهش یافته است. میانگین حجم جریانهای تجدیدپذیر ۲۰ سال اخیر نیز نسبت به ۵۰ سال گذشته بین ۱۳ تا ۶۳ درصد کاهش داشته است. با روند روبهرشد مصرف، این روند کاهشی در دهههای آینده ادامه خواهد داشت و با ازبینرفتن پتانسیل مهمترین منابع تأمین آب تجدیدپذیر، پدیده شکست هیدرولیکی رخ خواهد داد.»
او انتقال آب به حوضه زایندهرود را از راهکارهای محکوم به شکست دانست؛ چراکه «انتقال نهتنها وضعیت حوضه را بهبود نمیدهد، بلکه بهدلیل توسعه و ایجاد تقاضای جدید، کمبود آب تشدید میشود. این کار از سویی نیز موجب تنش میان ذینفعان درون و میان دو حوضه آبریز شده است.»
یاقوتی با تأکید بر اینکه بدون اصلاح حکمرانی آب، هر راهحلی محکوم به شکست است، این پرسشها را درباره انتقال میانحوضهای آب مطرح کرد: «آیا نیاز آبی کنونی و آینده حوضه مبدأ بهطور کامل تأمین میشود و مازاد واقعی وجود دارد؟ حوضه دریافتکننده بهشکل کارآمد از آب استفاده میکند؟ آیا کسری داخلی وجود ندارد؟ حوضه دریافتکننده منبعی جایگزینی برای تأمین آب ندارد؟ منافع، عادلانه تقسیم میشود و هزینهها کاملاً جبران میشود؟ اثرات این انتقال بر محیطزیست به حداقل رسیده شده است؟ اثرات اجتماعی-فرهنگی به حداقل میرسد؟ پروژه انتقال، بر مبنای پایداری و تابآوری است و با تنشهای طبیعی و اجتماعی سازگار است؟ تصمیمگیری مشارکتی و پاسخگویی به مردم محلی وجود دارد؟ به حقوق و مسئولیتهای محلی، ملی و بینالمللی، احترام گذاشته میشود؟»
بیشتر بخوانید: نگاهی به دستور شتابزده پزشکیان برای سدسازی در دنا، بدون ارزیابی زیستمحیطی/ آزمونی سخت برای قانون
او معتقد است تاکنون هرگونه توسعه بهوسیله انتقال آب، نهتنها منجر به توسعه اقتصادی پایدار و متوازن نشده، بلکه با ایجاد توهم فراوانی آب، شکاف میان میزان آب موجود و میزان مصرف را افزایش داده است. «تجارب ۵۰ سال اخیر در این حوضه آبریز نشان داده است، با تأمین آب در هر مرحله از طرحهای انتقال آب، تقاضا برای مصرف به همان اندازه و حتی بیشتر، افزایش مییابد. بنابراین، قبل از وجود یک طرح مدیریت جامع، هرگونه انتقال آب میزان تنش آبی را بیشتر میکند. در این مورد دو گزینه انتقال آب از سد ماندگان و خرسان۳ مدنظر دستاندرکاران است. شنیدهها حاکی از آن است که گزینه خرسان۳ اولویت ندارد.»
یاقوتی با این گفتهها ادامه داد: «انتخاب محل احداث سد باید با دیدگاه افقمحور حوضه آبریز انجام شود. انتقال آب بدون درنظر گرفتن مدیریت مصرف آب در حوضه آبریز رودخانه زایندهرود، جوابگو نخواهد بود.»
او خلاصهای از سه دهه مطالعات در حوضه رودخانه خرسان ارائه داد: «احداث سدها موجب تقسیمبندی حوضهها به حوضههای مهندسی و طبیعی میشود. با توجه به تحقیقات صورتگرفته عدم تعادل بین میزان منابع و مصرف، بهویژه در سالهای اخیر خشکسالی را تشدید کرده است. بهعلاوه، میزان تخصیص آب به استان اصفهان در مطالعات حوضه خرسان با مطالعات اخیر سد ماندگان مغایرت دارد و از ۳۲ میلیون مترمکعب در سال به ۲۸۰ میلیون مترمکعب در سال رسیده است. در مطالعات انتقال آب از سد ماندگان میزان دبی ۱۰.۵ مترمکعب در ثانیه در نظر گفته شده است، درحالیکه براساس مطالعات هیدرومتری در دهههای پرآبی بیشترین میزان دبی ورودی پشت مخزن سد ۸.۴۵ مترمکعب بوده است.»
او ادامه داد: «تحلیل هیدرولیکی نیازمند آمار مناسب و وسیع است. هرچه دوره آماری موجود طولانیتر باشد، کیفیت آن بالاتر میرود. اما در محدوده مذکور آمار آبدهی موجود در ایستگاههای هیدرومتری مختلف است و گزارشات محدوده سد ماندگان بدون درنظرگرفتن تغییراقلیم، ذوب یخچالها و کاهش بارندگی نوشته شده است. آمارهای ایستگاه هیدرومتری نیز با استفاده از نسبت مساحت و بارش تخمین زده و بازسازی شده است.»
یاقوتی تأکید کرد با احداث سد ماندگان دبی رودخانه خرسان با افت روبهرو خواهد شد و با افت سطح آبخوانهای زیرزمینی، اکوسیستم منطقه و منابع آبی محلی بهشدت تهدید میشود.
یاقوتی در ادامه پیشنهاداتی برای جایگزینی انتقال آب و ساخت سد ماندگان ارائه کرد: «استفاده از اقتصاد چرخشی بهجای اقتصاد خطی برای رسیدن به توسعه پایدار و جلوگیری از هدررفت منابع آب، استفاده از مدلهای آب-اقتصاد که دهههاست مدیران آب کشورهای توسعهیافته از آن استفاده میکنند، شناخت محصولات دیم و تعیین دقیق اندازه زمین کشاورزی با کمک سنجش از دور، کاهش استفاده از آبهای زیرزمینی در کشاورزی، بهینهسازی مصرف آب در صنعت، کاهش و مدیریت مصرف آب در شهرها و جلوگیری از افزایش بیرویه جمعیت و ساختوساز.»
بازنگری در تمامی طرحهای بارگذاری و انتقال از زاینده رود، اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی در مناطق مؤثر بر تغذیه آبخوان، تبدیل مصالح تمامی آسفالتها و پیادهروها به مصالح متخلخل و نفوذپذیر، نصب کنتور برای تمام مصارف، شناسایی مقدار و توزیع زمانی مصارف و تعیین میزان آبهای بهحسابنیامده در مصارف مجاز و غیرمجاز، کمک به ایجاد سازمانهای مردمنهاد حامی محیطزیست، بازنگری هر نوع انتقال آب بینحوضهای به اصفهان، ایجاد کارگروه تخصصی برای استفاده عاجل از ظرفیتهای بانک جهانی، بانک توسعه اسلامی، صندوق یونسکو، سازمان ملل برای تخصیص بودجه و اعطای وام برای انجام اقدامات اصلاحی از دیگر اقداماتی بود که این کارشناس ژئوتکنیک پیشنهاد کرد.