
اقتصاد۲۴- ناصر مسعودی در میان نسلهای مختلف دوستداران موسیقی ایران، جایگاهی ویژه دارد؛ چهرهای که صدایش آینه جنگلهای مهآلود گیلان و روح شرجی شهرهای شمال شد. او از نخستین خوانندگان رادیو گیلان بود و با ورود به برنامه نامدار «گلها»، مسیر تازهای در زندگی هنری خود گشود. حاصل این مسیر، آفرینش مجموعهای گسترده از بیش از ۵۰۰ اثر موسیقایی است؛ آثاری که حتا امروز هم زنده و شنیدنیاند و بخش مهمی از حافظه موسیقایی مردم ایران را شکل میدهند.
ناصر مسعودی در ۵ فروردین ۱۳۱۴ در محله صیقلان رشت زاده شد؛ محلهای که آن روزها بخشی از روح شهر رشت را در خود داشت و فضای آن در شکلگیری ذوق هنری او نقشی پررنگ ایفا کرد. خانواده او در سال ۱۳۲۸ به تهران مهاجرت کردند و همین کوچ، مسیر آشنایی او با استادان بزرگ موسیقی ایرانی را فراهم کرد.
مسعودی در تهران مدتی نزد علیاکبرخان شهنازی، از چهرههای برجسته موسیقی، به فراگیری اصول ردیف دستگاهی پرداخت. این دوره آموزشی، پایهای محکم برای ادامه فعالیتهای او ایجاد کرد. با آنکه میتوانست در تهران بماند، اما در سال ۱۳۳۴ دوباره به گیلان بازگشت؛ جایی که ریشههایش عمیق بود و الهامهای موسیقایی او را شکل میداد.
هنگامیکه رادیو گیلان در سال ۱۳۳۶ تأسیس شد، نقطه عطف مهمی در زندگی مسعودی رقم خورد. او از نخستین خوانندگان این رادیو بود و بهسرعت به چهرهای شناختهشده تبدیل شد. اجرای ترانهها و آوازهای گیلکی با صدایی گرم و منعطف، او را در دل مخاطبان نشاند و رادیو گیلان به یکی از سکویهای مهم معرفی او تبدیل شد.
در همین سالها بود که مسعودی به تدریج به چهرهای تثبیتشده در موسیقی شمال تبدیل شد؛ هنرمندی که میتوانست با حس و حالت آوازی ویژه خود، لحنی تازه به موسیقی بومی گیلان ببخشد.

ریشههای شهرت سراسری مسعودی از سال ۱۳۳۹ آغاز شد؛ زمانی که با احمد عبادی و ملوک ضرابی آشنا شد. این آشنایی راه ورود او به «برنامه گلها» را هموار کرد؛ برنامهای فاخر که محلی برای حضور بزرگان موسیقی ایران بود.
مسعودی در مجموعههای مختلف گلها، از جمله «برگ سبز»، «شاخه گل»، «گلهای صحرایی» و «گلهای تازه»، نزدیک به ۵۰ آواز اجرا کرد. این حضور سبب شد تا او از مرز گیلان فراتر رود و در سطح ملی نیز به عنوان یکی از صداهای شاخص موسیقی ایرانی شناخته شود.
پیش از انقلاب، او برای معرفی موسیقی اصیل ایران و گیلان، کنسرتهای متعددی در کشورهای مختلف برگزار کرد؛ سفیر فرهنگی گیلان بود و آثار او به بسیاری از شنوندگان خارج از ایران صدای آشنا از سرزمین شمال را معرفی کرد.
با وجود آنکه مسعودی بیش از ۲۰۰ اثر فارسی در سبکهای گوناگون اجرا کرد، راز ماندگاری او را باید در اجرای بیش از ۲۵۰ ترانه گیلکی جستوجو کرد. بسیاری از این آثار با آهنگسازی خودش همراه بود و هریک به نوعی بخشی از فرهنگ شفاهی گیلان را حفظ و ثبت کرد.
بیشتر بخوانید: عاشیق محمدحسین دهقان کیست؟/ نگاهی به مسیر هنری و تاثیر او بر موسیقی نواحی ایران
ترانههای گیلکی او مانند «بنفشهگول»، «اللهتیتی»، «مسافر»، «دیوانهام» و «نفرین بر مستی»، نسلهای مختلف را به خود جذب کردهاند. بخشی از این استقبال به دلیل رنگآمیزی صدای اوست؛ صدایی که گویی رطوبت جنگل و خنکای بادهای خزری را در خود داشت.
در طول فعالیت هنری، مسعودی با هنرمندان بزرگی همکاری کرد. نامهای درخشانی همچون احمد عبادی، جلیل شهناز، اصغر بهاری، فرهنگ شریف، رضا ورزنده، منصور صارمی، محمد موسوی، امیرناصر افتتاح، مرتضی حنانه، مهدی خالدی، فریدون ناصری، فرهاد فخرالدینی، مجید درخشانی، اسفندیار منفردزاده و حسین صمدی در فهرست همکاران او دیده میشود.
افزونبر این همکاریهای موسیقایی، مسعودی با شاعران برجستهای همچون سیمین بهبهانی، نوذر پرنگ، تورج نگهبان، تیمور گورگین و شیون فومنی نیز آثاری مشترک خلق کرد. این همکاریها سبب شد آثار او نهتنها از لحاظ موسیقایی، بلکه از نظر ادبی نیز غنی و ماندگار باقی بمانند.

پس از انقلاب، مسعودی مانند بسیاری از هنرمندان، مدتی از فعالیتهای هنری دور شد. این دوره سکوت تا دهه ۱۳۶۰ ادامه یافت؛ دورهای که بازگشت او با اجرای تیتراژ سریال «کوچک جنگلی» همراه شد. این اثر بار دیگر او را به سطحی گسترده از مخاطبان معرفی کرد و آغازگر مرحله جدیدی در زندگی هنری او بود.
او بعدها یکی از نخستین هنرمندانی شد که در خارج از کشور کنسرت برگزار کرد. انتشار آلبومهایی، چون «قلندر»، «پرچین» و «کوراشیم» مسیر هنری او را تداوم بخشید و هر یک بخشی تازه از تواناییهای آوازی او را نشان دادند. آلبوم «حالا چرا» نیز با آهنگسازی مسعود لاهیجی و مجید درخشانی مورد توجه قرار گرفت و در جشنواره «موسیقی ما» عنوان بهترین آلبوم سنتی سال را به خود اختصاص داد.
یکی از مهمترین رخدادهای هنری مسعودی پس از انقلاب، برگزاری نخستین کنسرت رسمی او در ایران در اوایل دهه ۱۳۸۰ بود. این کنسرت با همراهی ارکستر ملی ایران و به رهبری فرهاد فخرالدینی برگزار شد و به یکی از کنسرتهای مهم آن دوران تبدیل شد.
آخرین کنسرت بزرگ مسعودی در سال ۱۳۹۵ در رشت، زادگاهش، اجرا شد. این کنسرت با استقبال گسترده مردم همراه بود و بسیاری از دوستدارانش آن را لحظهای نمادین در پایان یک دوره بلند فعالیت هنری میدانند.
ناصر مسعودی در سال ۱۳۴۲ با ناهید مهرنوش ازدواج کرد. حاصل این زندگی، دو دختر و یک پسر است. او در زندگی شخصی نیز به دور از هیاهوی رسانهای زندگی میکرد و بیشتر زمان خود را به خانواده و موسیقی اختصاص میداد.
زندگی او همواره با موسیقی گره خورده بود؛ موسیقیای که برایش نه فقط حرفه، که زبان زندگی و شیوه نگاه به جهان بود.

سرانجام پس از ماهها تحمل بیماری و در پی کهولت سن، ناصر مسعودی در بیمارستان آریای رشت چشم از جهان فروبست. مرگ او پایان یک عمر عشق به موسیقی و فرهنگ گیلان بود، اما میراث او همچنان زنده است؛ میراثی که شامل صدها اثر موسیقایی، دهها ترانه گیلکی جاودانه و نسلی از شنوندگان و هنرمندان است که با صدای او بزرگ شدهاند.
میراث مسعودی تنها مجموعهای از آوازها نیست؛ بلکه بخشی از هویت فرهنگی گیلان است که برای همیشه در حافظه موسیقی ایران باقی خواهد ماند.