
اقتصاد۲۴- ابوالفضل اقبالی، فعال تئوریک و مدرس پرحاشیه حوزه «زیست عفیفانه»، اخیراً نه تنها با طرح ادعاهایی مبنی بر نفی لزوم رضایت زن در تمکین جنسی و متهم کردن جامعه به گسترش «خودارضایی» خبرساز شده، بلکه با مدیریت مرکز مشاوره خانواده یارا، فعالیتهای خود را وارد مرحله جدیدی کرده است. این چهره اصولگرا که از طراحان و مدافعان قوانین سختگیرانه حجاب است، اکنون در تلاش است تا مدلهای فکری رادیکال خود را از سطح مناظرات سیاسی و قانونگذاری، به نهادهای تربیتی و مشاورهای تسری دهد. اما این فعال پرحاشیه که زن را به یک «کالای اقتصادی» در ازای نفقه تقلیل میدهد، در فضای فکری کشور چه مسیری را طی کرده اس.
ابوالفضل اقبالی بیش از آنکه یک سیاستمدار رسمی یا چهره آکادمیک در معنای مرسوم باشد، یک نظریهپرداز متمرکز بر ایدئولوژی و فرهنگ است. شغل اصلی و شناختهشده او، مدرس و پژوهشگر حوزه دین و خانواده است که تمرکزش بر ترویج یک مدل بسیار سنتی و سختگیرانه از روابط اجتماعی است.
این فعال رسانهای اخیراً فاز جدید فعالیتهای خود را با راهاندازی و مدیریت مرکز خانواده یارا کلید زده و در آنجا، کارگاههای «تربیت و زیست عفیفانه» را برای والدین و مربیان برگزار میکند. این حرکت، نشاندهنده تلاش سیستماتیک او برای نهادینهسازی عقاید رادیکال خود در قالب خدمات مشاوره و تربیت است.
حیطه فعالیتهای اقبالی محدود به آموزش نیست، بلکه او در طول سالها با ورود به مناظرات کلیدی، نقش سپر ایدئولوژیک جریانهای رادیکال را بازی کرده است. او در رویارویی با چهرههای برجستهای از جریانهای فکری مخالف، مواضع خود را تثبیت کرده است؛ به عنوان مثال، در مناظره با آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات بر سر مسائل حقوق زنان و آزادیهای مدنی به شدت از موضع رسمی طیف رادیکال دفاع کرده و در تقابل با محمد مهاجری، فعال اصولگرا، اما منتقد، نقش مدافع وضع موجود و توجیهگر سیاستهای جاری را ایفا کرده است.
وی در عین حال از ارائه پاسخهای شفاف و دقیق طفره میرود، مثلا وقتی حرف به مساله ازدواج زیر ۱۸ سال میرسد و آذر منصوری از او میپرسد، «آیا حاضر هستید دختر ۱۵ سالهتان ازدواج کند؟»؛ پاسخ میدهد: «سوالهای شخصی چرا میپرسید؟ من انتخاب خودش را به رسمیت میشناسم.»
علاوه بر این، او به عنوان یکی از طراحان و مدافعان اصلی قانون حجاب و عفاف شناخته میشود و همواره کوشیده تا ضرورت برخورد را با طرح ادعاهایی، چون این که این قانون تنها «دو تا سه درصد» از جامعه را هدف قرار میدهد، توجیه کند. این تلاش برای محدودسازی حقوق و آزادیهای زنان، در طول سالها یکی از خطوط قرمز فکری او بوده است.
مواضع تئوریک اقبالی در باب حقوق زنان و آسیبهای اجتماعی، در دو نقطه جنجالی به اوج خود رسیده است:
نخست، او در ادعایی بسیار حساس در مناظره با محمد مهاجری، اعلام کرد که مهسا امینی در زمان دستگیری پوشش عرفی جامعه را نداشته است. این اظهارنظر در تضاد با شواهد موجود، تلاشی آشکار برای مبرا ساختن نهادهای امنیتی از مسئولیت در آن رویداد پرحاشیه بود.
دوم و مهمتر آنکه، رویکرد فقهی-سیاسی او اخیراً به قلب نهاد خانواده نفوذ کرده است. اقبالی با طرح این دیدگاه که تمکین جنسی تنها وظیفه زن در ازای نفقه است و رضایت او در این میان «مهم نیست»، زن را به یک شی و رابطه جنسی و حتی ازدواج را به یک معامله اقتصادی تقلیل داده و کرامت انسانی را زیر سؤال برده است.
او این مبنای فکری رادیکال را با یک تئوری اجتماعی خطرناک تکمیل میکند و جامعه را متهم به غلبه «زیست اروتیک» میسازد؛ محیطی که به زعم او، نوجوانان را قربانی کرده و به خودارضایی گسترده سوق میدهد. اقبالی با استفاده از این دوگانه (تقلیل زن در خانواده + اتهام فساد به جامعه)، زمینهچینی میکند تا بر موضع خود مبنی بر لزوم کنترل کامل و اعمال قاطعانه قوانین سختگیرانه در تمام سطوح اجتماعی، اصرار ورزد.