
اقتصاد۲۴ ـ نرخ بهره یکی از متغیرهای کلیدی در اقتصاد کلان است که بر جریان نقدینگی، تمایل سرمایهگذاران و ارزش داراییها تأثیر میگذارد. این اثرگذاری تنها محدود به بازارهای مالی سنتی نیست و بهطور مستقیم به بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال نیز سرایت میکند. تغییر نرخهای بهره در آمریکا بهویژه اهمیت زیادی دارد، زیرا اقتصاد آمریکا نقش محوری در تعیین قیمت داراییهای جهانی دارد. با بررسی رفتار بیتکوین در دورههای مختلف، میتوان دید که هرچند این رمزارز همیشه مطابق الگوی داراییهای پرریسک رفتار نمیکند، اما همچنان تحتتأثیر سیاستهای فدرال رزرو قرار میگیرد.
نرخ بهره در سادهترین تعریف، هزینه وام گرفتن پول است. این نرخ در آمریکا توسط فدرال رزرو تعیین میشود و «نرخ وجوه فدرال» شناخته میشود. هر زمان این نرخ کاهش مییابد، وامگیری آسانتر میشود، نقدینگی بیشتری وارد اقتصاد میشود و جریان سرمایه حرکت سریعتری پیدا میکند. در چنین وضعیتی، سرمایهگذاران معمولاً به دنبال داراییهایی با بازده بالاتر میروند؛ از سهام گرفته تا ارزهای دیجیتال. اما زمانی که نرخ بهره افزایش مییابد، هزینه استقراض بالا میرود و سرمایهها به سمت داراییهای کمریسک مانند اوراق قرضه حرکت میکنند. به همین دلیل نرخ بهره در مرکز تصمیمگیریهای مالی قرار دارد و جهت حرکت بازارهای مختلف را تعیین میکند.
زمانی که نرخ بهره کاهش پیدا میکند، جذابیت داراییهای پرنوسان بیشتر میشود. سرمایهگذاران به دنبال فرصتهای بازدهی بالاتر وارد بازار رمزارزها میشوند و قیمتها افزایش مییابد. در مقابل، افزایش نرخ بهره باعث کاهش نقدینگی میشود و جریان سرمایه از داراییهای پرریسک خارج میشود. بیتکوین بهعنوان مهمترین دارایی بازار معمولاً واکنش مستقیمی به این تغییرات نشان میدهد، هرچند برخی دورهها ثابت کرده که رفتار آن گاهی مشابه سهام نیست و ممکن است بهعنوان یک دارایی مستقل عمل کند.
در دوران نرخ بهره پایین، هزینه وامگیری کاهش مییابد و نقدینگی بهطور قابلتوجهی افزایش پیدا میکند. همین موضوع موجب میشود سرمایه بیشتری به سمت بیتکوین، آلتکوینها و پروژههای دیفای وارد شود. ورود سرمایه باعث رشد قیمتی و تقویت فضای سفتهبازی در این بازار میشود. در طرف مقابل، افزایش نرخ بهره مسیر نقدینگی را کند میکند و بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند پول خود را در داراییهای کمریسک پارک کنند. این وضعیت میتواند باعث افت قیمتها و خروج سرمایه از پروژههای کوچکتر شود.
صندوقهای سرمایهگذاری و مؤسسات مالی زمانی به سراغ ارزهای دیجیتال میروند که بازار سنتی بازدهی قابل توجهی ارائه نکند. در شرایط نرخ بهره پایین این صندوقها برای جبران کاهش سود، بخشی از دارایی خود را وارد بازار بیتکوین میکنند. اما با افزایش نرخ بهره، اوراق قرضه و ابزارهای کمریسک سود بیشتری ارائه میدهند و جذابیت ارزهای دیجیتال کاهش مییابد. این تغییر میتواند فشار نزولی سنگینی بر بازار ایجاد کند، زیرا نقش سرمایه نهادی در تعیین جهت بازار بسیار پررنگ است.
بیتکوین جایگاه متفاوتی نسبت به سایر ارزهای دیجیتال دارد. عرضه محدود و ماهیت غیرمتمرکز آن باعث شده بسیاری از سرمایهگذاران آن را مشابه طلا بدانند. در دوران نرخ بهره پایین و زمانی که ارزش پول کاهش پیدا میکند، بیتکوین بهعنوان ابزار حفظ ارزش مورد توجه قرار میگیرد. اما با رشد نرخهای بهره و تقویت دلار، فشار فروشی روی بیتکوین ایجاد میشود؛ زیرا نگهداری پول نقد یا خرید اوراق قرضه سودآورتر میشود. با این حال، بیتکوین به دلیل پذیرش گستردهتر و نقدشوندگی بالا معمولاً کمتر از آلتکوینها تحتتأثیر قرار میگیرد.
در دوران نرخ بهره پایین، پلتفرمهای دیفای جایگزینی جذاب برای سیستم بانکی هستند، زیرا بازدهیهای بالاتری ارائه میدهند. اما زمانی که نرخهای بهره بالا میرود، کاربران ترجیح میدهند سرمایه خود را به بازارهای امنتر منتقل کنند. این رفتار باعث کاهش استقراض در دیفای و کاهش سود در پروتکلهای وامدهی میشود و در نهایت فشار فروش بر توکنهای مربوطه افزایش مییابد.
استیبلکوینهایی مانند USDT و USDC که پشتوانه دلاری دارند، در دورههای نرخ بهره پایین با رشد استفاده مواجه میشوند. اما زمانی که نرخ بهره بالا میرود، کاربران ممکن است به جای نگهداری استیبلکوین، سرمایه خود را به صندوقهای سودده منتقل کنند. افزایش ارزش دلار نیز میتواند قیمت رمزارزهای دیگر را کاهش دهد و فشار فروش ایجاد کند.
سال ۲۰۲۱ دوره اوج بازار بود؛ زمانی که نرخ بهره نزدیک صفر بود و نقدینگی فراوان به بیتکوین و آلتکوینها تزریق شد. اما در سال ۲۰۲۲ با افزایش شدید نرخهای بهره، بازار دچار سقوط شد و خروج گسترده سرمایه اتفاق افتاد. این دو دوره بهخوبی نشان میدهند که چگونه سیاست پولی میتواند بر رفتار بازار ارزهای دیجیتال تأثیر بگذارد.