
اقتصاد۲۴- احسان رفیعی / انتشار رسمی GPT-۵.۲ تنها یک بهروزرسانی معمولی در مسیر توسعه مدلهای زبانی نیست، بلکه نشانهای روشن از ورود رقابت هوش مصنوعی به مرحلهای جدید و عمیقتر است. مرحلهای که در آن دیگر صرفاً افزایش دانش، بزرگتر شدن مدل یا طولانیتر شدن حافظه متنی تعیینکننده نیست؛ بلکه «چگونگی فکر کردن مدل» به مهمترین معیار رقابت تبدیل شده است.
شرکت OpenAi با معرفی GPT-۵.۲ نشان داد که مسیر توسعه خود را بهطور جدی به سمت بهبود Reasoning (توانایی استدلال و تحلیل چندمرحلهای) سوق داده است. این نسخه با تمرکز بر تفکر عمیق، تحلیل ساختاریافته مسائل و کاهش پاسخهای سطحی منتشر شد؛ آن هم در فاصلهای بسیار کوتاه از نسخه قبلی است.
فاصله ۲۹ روزه میان GPT-۵.۱ و GPT-۵.۲، کوتاهترین بازه زمانی میان دو نسخه اصلی این شرکت محسوب میشود و همین موضوع، پیام مهمی در خود دارد.
در ماههای اخیر، انتشار نسخههای پیشرفته Gemini از سوی گوگل، به ویژه در حوزه تحلیل تصویری، پردازش چندرسانهای و برخی بنچمارکهای استدلالی، توجه زیادی را به خود جلب کرد. گزارشهای غیررسمی و تحلیلهای رسانهای نشان میدادند که Gemini در برخی سنجهها عملکردی نزدیک یا حتی بهتر از نسخههای پیشین GPT داشته است.
در همین فضا، اصطلاح «Code Red» در اخبار مرتبط با OpenAI مطرح شد؛ مفهومی که بهطور غیررسمی به معنای احساس خطر استراتژیک و نیاز به واکنش سریع در برابر رقبا تعبیر میشود. این وضعیت نشان میدهد OpenAI بهخوبی آگاه است که اگر گوگل یک نسخه بزرگ دیگر با تمرکز بر تفکر عمیق منتشر کند، تعادل رقابت میتواند بهسرعت پیچیدهتر شود.
انتشار GPT-۵.۲ را میتوان پاسخی مستقیم به همین شرایط دانست؛ پاسخی که نه با شعار، بلکه با تغییر تمرکز فنی همراه شده است.
تحلیل اخبار و روند بهروزرسانیها نشان میدهد که دلیل این تغییر تمرکز، ترکیبی از چند عامل مهم است.
نخست، مدلهای زبانی در تولید متن، پاسخ به سوالات عمومی و خلاصهسازی به سطحی از بلوغ رسیدهاند که تفاوتها در این حوزهها کمتر به چشم میآید. در چنین شرایطی، مزیت رقابتی واقعی در «فرآیند فکر کردن» مدل شکل میگیرد، نه صرفاً در پاسخ نهایی.
دوم، بنچمارکهای جدید (ابزارهای سنجش عملکرد مدلها) بهطور فزایندهای روی حل مسئله چندمرحلهای، استدلال منطقی و تصمیمگیری تمرکز دارند. این بنچمارکها دیگر فقط پاسخ درست یا غلط را نمیسنجند، بلکه توانایی مدل در تحلیل مسیر حل مسئله را بررسی میکنند.
سوم، نیاز بازار تغییر کرده است. شرکتها، توسعهدهندگان و حتی کاربران حرفهای، از هوش مصنوعی انتظار دارند در تحلیل مسائل پیچیده، تصمیمسازی و حل مشکلات واقعی نقش فعالتری ایفا کند. این سطح از کاربرد، بدون reasoning قوی عملاً ممکن نیست.
یکی از نشانههای مهم این تغییر مسیر، ارائه مدلها با نقشهای متفاوت است. OpenAI با معرفی نسخههایی مانند Thinking و Pro عملاً بین پاسخ سریع و تحلیل عمیق تفکیک قائل شده است. این یعنی شرکتها پذیرفتهاند که همه کاربردها به یک نوع مدل نیاز ندارند و «تفکر عمیق» هزینه، زمان و معماری متفاوتی میطلبد.
گوگل نیز در مسیر مشابهی حرکت میکند و تمرکز Gemini را به سمت مدلهایی با توان تحلیل بالاتر سوق داده است. این همگرایی استراتژیک نشان میدهد که مسیر آینده، حداقل در کوتاهمدت، برای هر دو بازیگر بزرگ تقریباً مشخص شده است.
جمعبندی: رقابت بر سر این است که «چه کسی بهتر فکر میکند»
در مجموع، بررسی اخبار، زمانبندی انتشارها و تمرکز فنی نسخههای جدید نشان میدهد که رقابت میان OpenAI و گوگل وارد فازی شده که میتوان آن را «رقابت تفکر» نامید. در این فاز، برنده شرکتی نیست که مدل بزرگتری دارد یا سریعتر پاسخ میدهد، بلکه شرکتی است که بتواند فرآیند تحلیل، استدلال و تصمیمگیری را به شکل دقیقتر و قابلاعتمادتر شبیهسازی کند.
به نظر میرسد در آینده نزدیک، اساس آپدیتهای Gemini و GPT بر همین محور باقی بماند و نسخههای بعدی بیش از هر چیز با بهبود reasoning معرفی شوند. رقابتی که اگرچه فنی به نظر میرسد، اما در عمل میتواند شکل استفاده ما از هوش مصنوعی را تغییر دهد.