در سومین جلسه رسیدگی به اتهامات شبنم نعمت زاده چه گذشت؟
سومین جلسه رسیدگی به اتهامات شبنم نعمتزاده دختر وزیر سابق صمت، احمدرضا لشگریپور و شرکت توسعه دارویی رسا صبح امروز(شنبه) ۶ مهرماه در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی مسعودیمقام برگزار شد.
اقتصاد24- در ابتدای سومین جلسه رسیدگی به اتهامات شبنم نعمت زاده ، قاضی مسعودی مقام ضمن تذکر به متهمان، گفت: متاسفانه متهمان صداقت را رعایت نمیکنند و هم چنان به موارد به دور از حقیقت اصرار میورزند و به تازگی انباری در کرج از شما کشف و گزارش آن واصل شده است.
وی افزود: دفاعیاتی که به دور از واقعیت باشد قابل پذیرش نیست. هر یک از متهمان تقصیرات را به گردن دیگری میاندازند. حواشی مطرح شده هیچ تاثیری در مسئولیت کیفری شما متهمان ندارد. از شما میخواهم حقیقت را بگویید. ما واقعیت را کشف کردیم و بقیه متهمان نیز در حال تعقیب هستند و انبارها در حال کشف است و خروج کالاها از کشور رصد میشود.
وی از متهم لشگریپور خواست به ادامه دفاعیات خود بپردازد.
متهم لشگری پور دبا حضور در جایگاه و ضمن اظهار بیاطلاعی از انبارهای کشف شده گفت: تا پایان سال ۹۶ ما ۲۲ انبار داشتیم و چیز بیشتری نبود. صحبت این بود که انبارهای خصوصی گرفته شود اما من زیر بار آن نرفتم و از سال ۹۷ به بعد را مطلع نیستم.
قاضی پرسید: داروها را چه کسی جابهجا میکرد؟
لشگریپور پاسخ داد: من مطلع نیستم.
قاضی مسعودیمقام گفت: از مبلغ ۱۸۰ میلیارد فروش، چه میزان را شما فروختید؟
متهم گفت: عرض خواهم کرد.
قاضی پرسید: چه میزان تخفیف از داروسازها میگرفتید؟
متهم لشگری پور پاسخ داد: گاهی به صد در صد هم میرسید.
قاضی گفت: در این صورت چطور کسری کالا داشتید؟
متهم لشگریپور پاسخ داد: از سال ۸۰ که ویزیتور بودم این جوایز بود ولی خیلی کم. کم کم که تولیدات شرکتها و رقابت زیاد شد، شرکتها به سمت اعطای جوایز بالا رفتند. در سال ۸۹ میثاقنامهای ابتدا برای آنتیبیوتیکها ایجاد شد، مبنی بر اینکه به هیچ عنوان جایزه و تخفیف ندهند.
متهم لشگریپور با بیان اینکه ما مبتکر جوایز نبودیم بلکه این تخفیفات وجود داشت، گفت: نهایت استفاده از تخفیفات را داروخانهها میبردند. جنگی میان تولیدکنندهها وجود داشت و این جنگ به پخشیها رسید.
متهم لشگری پور با اشاره به شرکتهایی همچون جابربن حیان که از آنها خرید می کردند، گفت: بنده این صحبت ها را از باب طلبکار بودن بیان نمی کنم بلکه ما به این شرکت ها بدهکار هستیم. اگر مشخص شده که 180 میلیارد تومان تخفیف داده شده، این تخفیف از جیب داده نشده بلکه تخفیف گرفته شده و ما هم به مشتری های خود تخفیف داده ایم. اگر قرار بوده طی 10 ماه، 20 درصد تخفیف بدهیم این تخفیف را از ریال فاکتور کم نمی کردیم، بلکه از موجودی خود می دادیم و این شد که موجودی ما کاهش یافت. وقتی می خواستیم به داروخانهها جایزه مازاد دهیم باید از موجودی خود استفاده می کردیم و این شد که موجودی ما کم شد.
این متهم تصریح کرد: حال این که این عدد الان کجاست؟ این عدد در تخفیف داروخانه ها ایجاد شده و من پولی نبردم. آن بدهی هم که برای من زدند 3.5 میلیارد است که اسناد آن را هم خواستم. تخفیف دادن این شرکت ها به کانال های توزیع بنا به شرایط روز بازار صورت می گرفت و اینگونه نبود که فقط ما تخفیف گرفته باشیم.
وی با اشاره به دیگر شرکت هایی که از آنها دارو می گرفتند گفت: ما دارویی می گرفتیم که به ازای خرید هر عدد از آن، دو قلم از همان دارو به ما اضافه می دادند. یعنی 200 درصد تخفیف می دادند و باید طی 300 روز مبلغ را پرداخت می کردیم و ما این 300 روز را به جایزه تبدیل می کردیم. یا اینکه وقتی رانیتیدین را می خریدیم به ازای هر خرید یکی هم جایزه می دادند و باید مبلغ آن را طی 420 روز تسویه می کردیم. شرکت دیگری بود به نام راموفارمین که شرکتی شربت ساز بود و به ازای هر سه دارو یک جایزه می داد و بازپرداخت هم حداکثر 300 روزه بود. درنتیجه این جایزه ها چیزی نبود که ما اعطا کرده باشیم بلکه ما زمان را به جایزه تبدیل کردیم. ما باید چک این شرکت ها را پاس می کردیم اما این شرکت ها اگر خودشان دچار بحران بودند این جایزه ها را نمی دادند. می خواهم بگویم این شرایطی بوده که وجود داشته و ما به وجود آورنده این بحران نبودیم.
متهم لشگری پور بیان کرد: همین شرکت در سمینار سال ۹۵ حضور پیدا کرد و مدیر این شرکت از ما تشکر کرد و تمام تعهدات خود را عمل کرده بودیم.
وی با اشاره به شرکت فارابی گفت: باید از این شرکت عذرخواهی کنیم زیرا بیشترین بدهی ما به این شرکت است و برای هر یک از قلم های دارویی میزان زیادی جایزه داده میشد و به همین دلیل مشکلات برای شرکت فارابی به وجود آمد.
قاضی مسعودی مقام گفت: از چه زمانی متوجه کسری بودجه شدید و چرا با وجود آنکه خود از کسری خبر داشتید اقدام به خرید و فروش دارو کردید؟
متهم لشگری پور بیان کرد: از سال ۹۵ متوجه کسری شرکت شدیم و در تاریخ ۲۰ بهمن سال ۹۶ خانم نعمتزاده نامه ای زدند و در آن نامه کمیته ویژه فروش را متشکل از مدیران ارشد سرپرستان کمیته فروش ویژه و کارشناسان کمیته ویژه ایجاد کردند که مدیریت کل تیم بر عهده خود خانم نعمت زاده بود. جذب سرمایه یکی دیگر از وظایف خانم نعمتزاده بود و این موضوع برای شرکت همیشه مشکل ساز می شد به دلیل آنکه این خانم همیشه در حال وام گرفتن روی زمین لواسان خود یا از دیگر بانک ها بود.
متهم لشگری پور با بیان اینکه خانم نعمتزاده همواره میگفت نگران نقدینگی نباشید گفت: هرگاه که صحبت از کمبود بودجه میشد خانم نعمتزاده میگفت نگران نباشید همه مشکلات حل میشود. شرکت دو وام ۴/۵ میلیارد تومانی از بانک شهر و بانک ملت دریافت کرد اما به دلیل آنکه به مشکل بر خورده بودیم دیگر بانکها به ما وام نمیدادند. ما دچار کمبود نقدینگی شده بودیم و به جای آن که چک تامین کننده را پاس کنیم باید چک خود را پاس می کردیم و به همین دلیل به مشکل بر خورده بودیم و علاوه بر آن اجاره محل و حقوق ها هم برای ما مشکل ساز شده بود.
متهم لشگری پور با اشاره به دیدگاه نعمتزاده نسبت به شرکت پخش و داروخانهها بیان کرد: نعمت زاده درباره شرکت دارو و داروخانه ها می گفت که آنها مانند کیف پول هستند و هر جایی که به مشکل بر بخوریم باید به سراغ این ها برویم زیرا در این دو مکان پول بسیار زیادی وجود دارد.
وی درباره شرکت فارماشیمی گفت: این شرکت خود به سراغ ما آمد و شرکت ما هیچ نقشی در مشکلات آن نداشته است.
متهم لشگری پور درباره شرکت اسوه اظهار کرد: اطلاعاتی که من درباره این شرکت دارم متعلق به انتهای سال ۹۶ است و این شرکت یک محصول خاص برای بیماران قلبی داشت که ۲۴ درصد سهم فروش را به خود اختصاص داده بود. قرار شد که با بازپرداخت ۳۰۰ روزه این دارو را از این شرکت خریداری کنیم اما شرط فروش این دارو هم خرید ۱۵۰ هزار جعبه از این دارو بود.
لشگری پور گفت: مدیران شرکتهای دارویی همه از شرایط موجود بازار خبر داشتند و خود هم به دنبال انحصار و قصد انجام این کار معامله می کردند.
متهم لشگری پور اظهار کرد: در کیفرخواست آمده است که ما به دنبال ایجاد انحصار در بازار بودیم اما شرکتهای پخش که تعداد آنها ۶٠ شرکت در بازار است، نمی توانند انحصار ایجاد کنند بلکه هریک به دنبال افزایش نقدینگی هستند.
وی درباره شرکت استراژن گفت: این شرکت داروهای ضد سرطان تولید می کند و محصولات را با جایزه می فروشد و بین ٣ تا ٧ درصد به ما تخفیف می داد تا کالاها را به مشتریان برسانیم.
این متهم درباره شرکت ایران سرنگ افزود: درست است که شرکت ما زمین خورده است و من هم بابت عدم پرداخت بدهی به این شرکت متاسفم اما توقع نداشتم که میزان طلب خود را دو برابر اعلام کند.
وی افزود: این شرکت فاکتورهای خود را با قیمت روز صادر کرده به طوری که بدهی ۵٠٠ میلیون تومانی اکنون ٩٠٠ میلیون تومان شده است و این کم لطفی است.
متهم لشگری پور درباره شرکت پارس دارو افزود: با این شرکت قرارداد داشتیم و ٣٣ درصد به ما تخفیف داده بودند ؛ من مدیران این شرکتها را می شناسم آنها قصد اخلال در بازار نداشتند. همچنین درست است که شرکت ما بدهی به آنها دارد اما ما و آنها هیچ کدام به وجود آورنده این شرایط نبودیم.
وی اضافه کرد: شرکتها برای بدست آوردن سهم بازار بیشتر تلاش می کنند و اینکه در کیفرخواست گفته شده که ما با کم کردن مشتریان درحال انحصار بودیم صحت ندارد.
متهم لشگری پور گفت: از سال ٩٣ تا ٩۶ مشتریان ما بیشتر شدند و اجاره انبار دومی دارو در شهرهای مختلف بیانگر افزایش تعداد مشتریان است.
این متهم درباره کشف انبارهای جدید گفت: باید بررسی کنید که اجاره نامه این انبارها به نام چه کسی است و من حتم دارم که به نام شخص است نه شرکت.
وی ادامه داد: من فروردین ماه ٩٧ اخراج شدم درحالی که تا پایان اسفند ٩۶ در شرکت فعالیت داشتم و همواره با اجاره انبارهای شخصی مخالفت کردم.
متهم در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه چرا انبارها شخصی اجاره شده است، گفت: چون انبار اصلی شرکت پلمب شده بود، شرکت انبارهای جدید اجاره کرد تا داروها را بفروشد.
وی با اشاره به قانون سازمان غذا و دارو گفت: اجاره انبار برای نگهداری داروهای تاریخ مصرف گذشته را نمی پذیرم زیرا طبق قانون این داروها باید در همان انبار با نوار زرد مشخص شود.
متهم لشگری پور افزود: مطرح شد که من چون مدیرعامل شرکت بودم در قاچاق دخالت داشتم در حالی که بی خبر بودم و از رسانه ها فهمیدم که این اتفاق افتاده است . پای من به وسط کشیده شد که با مدیرعاملی بنده و هیات مدیره خانم نعمت زاده انبار کشف شده؟ در حالی که انباری که جدیدا می گویید کشف شده در حسابرسی شرکت نیامده است.
وی افزود: در گزارش حسابرسی شرکت رساپخش موجودی نیامده است.
متهم لشگری پور تصریح کرد: از ابتدای دی ماه ۹۶ اقای فرجی بعنوان قایم مقام و از سوی اقای نعمت زاده امدند و کار ایشان فقط این بود که اختلاف ما را با رسافارمین پیدا کند. بعد که امد اختیارات مدیر عامل به او تفهیم شد. ایشان نامه ای برای همه مدیران زدند که لیست انبارها ارایه شود و مجموع انبارها با قیمت خوب بفروش برسد. در حالی که مشخص نیست وجه ان کجا رفته است؟
وی افزود: اقای فرجی نامه دیگری به مدیران شهرهای ارومیه و گرگان و رشت و شهر کرد و یزد در خصوص فروش محصولات زدند و امضای اقای فرجی بعنوان قایم مقامدر ابتدای این جلسه، قاضی مسعودی مقام ضمن تذکر به متهمان، گفت: متاسفانه متهمان صداقت را رعایت نمیکنند و هم چنان به موارد به دور از حقیقت اصرار میورزند و به تازگی انباری در کرج از شما کشف و گزارش آن واصل شده است.
وی افزود: دفاعیاتی که به دور از واقعیت باشد قابل پذیرش نیست. هر یک از متهمان تقصیرات را به گردن دیگری میاندازند. حواشی مطرح شده هیچ تاثیری در مسئولیت کیفری شما متهمان ندارد. از شما میخواهم حقیقت را بگویید. ما واقعیت را کشف کردیم و بقیه متهمان نیز در حال تعقیب هستند و انبارها در حال کشف است و خروج کالاها از کشور رصد میشود.
وی از متهم لشگریپور خواست به ادامه دفاعیات خود بپردازد.
متهم لشگری پور دبا حضور در جایگاه و ضمن اظهار بیاطلاعی از انبارهای کشف شده گفت: تا پایان سال ۹۶ ما ۲۲ انبار داشتیم و چیز بیشتری نبود. صحبت این بود که انبارهای خصوصی گرفته شود اما من زیر بار آن نرفتم و از سال ۹۷ به بعد را مطلع نیستم.
قاضی پرسید: داروها را چه کسی جابهجا میکرد؟
لشگریپور پاسخ داد: من مطلع نیستم.
قاضی مسعودیمقام گفت: از مبلغ ۱۸۰ میلیارد فروش، چه میزان را شما فروختید؟
متهم گفت: عرض خواهم کرد.
قاضی پرسید: چه میزان تخفیف از داروسازها میگرفتید؟
متهم لشگری پور پاسخ داد: گاهی به صد در صد هم میرسید.
قاضی گفت: در این صورت چطور کسری کالا داشتید؟
متهم لشگریپور پاسخ داد: از سال ۸۰ که ویزیتور بودم این جوایز بود ولی خیلی کم. کم کم که تولیدات شرکتها و رقابت زیاد شد، شرکتها به سمت اعطای جوایز بالا رفتند. در سال ۸۹ میثاقنامهای ابتدا برای آنتیبیوتیکها ایجاد شد، مبنی بر اینکه به هیچ عنوان جایزه و تخفیف ندهند.
متهم لشگریپور با بیان اینکه ما مبتکر جوایز نبودیم بلکه این تخفیفات وجود داشت، گفت: نهایت استفاده از تخفیفات را داروخانهها میبردند. جنگی میان تولیدکنندهها وجود داشت و این جنگ به پخشیها رسید.
متهم لشگری پور با اشاره به شرکتهایی همچون جابربن حیان که از آنها خرید می کردند، گفت: بنده این صحبت ها را از باب طلبکار بودن بیان نمی کنم بلکه ما به این شرکت ها بدهکار هستیم. اگر مشخص شده که 180 میلیارد تومان تخفیف داده شده، این تخفیف از جیب داده نشده بلکه تخفیف گرفته شده و ما هم به مشتری های خود تخفیف داده ایم. اگر قرار بوده طی 10 ماه، 20 درصد تخفیف بدهیم این تخفیف را از ریال فاکتور کم نمی کردیم، بلکه از موجودی خود می دادیم و این شد که موجودی ما کاهش یافت. وقتی می خواستیم به داروخانهها جایزه مازاد دهیم باید از موجودی خود استفاده می کردیم و این شد که موجودی ما کم شد.
این متهم تصریح کرد: حال این که این عدد الان کجاست؟ این عدد در تخفیف داروخانه ها ایجاد شده و من پولی نبردم. آن بدهی هم که برای من زدند 3.5 میلیارد است که اسناد آن را هم خواستم. تخفیف دادن این شرکت ها به کانال های توزیع بنا به شرایط روز بازار صورت می گرفت و اینگونه نبود که فقط ما تخفیف گرفته باشیم.
وی با اشاره به دیگر شرکت هایی که از آنها دارو می گرفتند گفت: ما دارویی می گرفتیم که به ازای خرید هر عدد از آن، دو قلم از همان دارو به ما اضافه می دادند. یعنی 200 درصد تخفیف می دادند و باید طی 300 روز مبلغ را پرداخت می کردیم و ما این 300 روز را به جایزه تبدیل می کردیم. یا اینکه وقتی رانیتیدین را می خریدیم به ازای هر خرید یکی هم جایزه می دادند و باید مبلغ آن را طی 420 روز تسویه می کردیم. شرکت دیگری بود به نام راموفارمین که شرکتی شربت ساز بود و به ازای هر سه دارو یک جایزه می داد و بازپرداخت هم حداکثر 300 روزه بود. درنتیجه این جایزه ها چیزی نبود که ما اعطا کرده باشیم بلکه ما زمان را به جایزه تبدیل کردیم. ما باید چک این شرکت ها را پاس می کردیم اما این شرکت ها اگر خودشان دچار بحران بودند این جایزه ها را نمی دادند. می خواهم بگویم این شرایطی بوده که وجود داشته و ما به وجود آورنده این بحران نبودیم.
متهم لشگری پور بیان کرد: همین شرکت در سمینار سال ۹۵ حضور پیدا کرد و مدیر این شرکت از ما تشکر کرد و تمام تعهدات خود را عمل کرده بودیم.
وی با اشاره به شرکت فارابی گفت: باید از این شرکت عذرخواهی کنیم زیرا بیشترین بدهی ما به این شرکت است و برای هر یک از قلم های دارویی میزان زیادی جایزه داده میشد و به همین دلیل مشکلات برای شرکت فارابی به وجود آمد.
قاضی مسعودی مقام گفت: از چه زمانی متوجه کسری بودجه شدید و چرا با وجود آنکه خود از کسری خبر داشتید اقدام به خرید و فروش دارو کردید؟
متهم لشگری پور بیان کرد: از سال ۹۵ متوجه کسری شرکت شدیم و در تاریخ ۲۰ بهمن سال ۹۶ خانم نعمتزاده نامه ای زدند و در آن نامه کمیته ویژه فروش را متشکل از مدیران ارشد سرپرستان کمیته فروش ویژه و کارشناسان کمیته ویژه ایجاد کردند که مدیریت کل تیم بر عهده خود خانم نعمت زاده بود. جذب سرمایه یکی دیگر از وظایف خانم نعمتزاده بود و این موضوع برای شرکت همیشه مشکل ساز می شد به دلیل آنکه این خانم همیشه در حال وام گرفتن روی زمین لواسان خود یا از دیگر بانک ها بود.
متهم لشگری پور با بیان اینکه خانم نعمتزاده همواره میگفت نگران نقدینگی نباشید گفت: هرگاه که صحبت از کمبود بودجه میشد خانم نعمتزاده میگفت نگران نباشید همه مشکلات حل میشود. شرکت دو وام ۴/۵ میلیارد تومانی از بانک شهر و بانک ملت دریافت کرد اما به دلیل آنکه به مشکل بر خورده بودیم دیگر بانکها به ما وام نمیدادند. ما دچار کمبود نقدینگی شده بودیم و به جای آن که چک تامین کننده را پاس کنیم باید چک خود را پاس می کردیم و به همین دلیل به مشکل بر خورده بودیم و علاوه بر آن اجاره محل و حقوق ها هم برای ما مشکل ساز شده بود.
متهم لشگری پور با اشاره به دیدگاه نعمتزاده نسبت به شرکت پخش و داروخانهها بیان کرد: نعمت زاده درباره شرکت دارو و داروخانه ها می گفت که آنها مانند کیف پول هستند و هر جایی که به مشکل بر بخوریم باید به سراغ این ها برویم زیرا در این دو مکان پول بسیار زیادی وجود دارد.
وی درباره شرکت فارماشیمی گفت: این شرکت خود به سراغ ما آمد و شرکت ما هیچ نقشی در مشکلات آن نداشته است.
متهم لشگری پور درباره شرکت اسوه اظهار کرد: اطلاعاتی که من درباره این شرکت دارم متعلق به انتهای سال ۹۶ است و این شرکت یک محصول خاص برای بیماران قلبی داشت که ۲۴ درصد سهم فروش را به خود اختصاص داده بود. قرار شد که با بازپرداخت ۳۰۰ روزه این دارو را از این شرکت خریداری کنیم اما شرط فروش این دارو هم خرید ۱۵۰ هزار جعبه از این دارو بود.
لشگری پور گفت: مدیران شرکتهای دارویی همه از شرایط موجود بازار خبر داشتند و خود هم به دنبال انحصار و قصد انجام این کار معامله می کردند.
متهم لشگری پور اظهار کرد: در کیفرخواست آمده است که ما به دنبال ایجاد انحصار در بازار بودیم اما شرکتهای پخش که تعداد آنها ۶٠ شرکت در بازار است، نمی توانند انحصار ایجاد کنند بلکه هریک به دنبال افزایش نقدینگی هستند.
وی درباره شرکت استراژن گفت: این شرکت داروهای ضد سرطان تولید می کند و محصولات را با جایزه می فروشد و بین ٣ تا ٧ درصد به ما تخفیف می داد تا کالاها را به مشتریان برسانیم.
این متهم درباره شرکت ایران سرنگ افزود: درست است که شرکت ما زمین خورده است و من هم بابت عدم پرداخت بدهی به این شرکت متاسفم اما توقع نداشتم که میزان طلب خود را دو برابر اعلام کند.
وی افزود: این شرکت فاکتورهای خود را با قیمت روز صادر کرده به طوری که بدهی ۵٠٠ میلیون تومانی اکنون ٩٠٠ میلیون تومان شده است و این کم لطفی است.
متهم لشگری پور درباره شرکت پارس دارو افزود: با این شرکت قرارداد داشتیم و ٣٣ درصد به ما تخفیف داده بودند؛ من مدیران این شرکتها را می شناسم آنها قصد اخلال در بازار نداشتند. همچنین درست است که شرکت ما بدهی به آنها دارد اما ما و آنها هیچ کدام به وجود آورنده این شرایط نبودیم.
وی اضافه کرد: شرکتها برای بدست آوردن سهم بازار بیشتر تلاش می کنند و اینکه در کیفرخواست گفته شده که ما با کم کردن مشتریان درحال انحصار بودیم صحت ندارد.
متهم لشگری پور گفت: از سال ٩٣ تا ٩۶ مشتریان ما بیشتر شدند و اجاره انبار دومی دارو در شهرهای مختلف بیانگر افزایش تعداد مشتریان است.
این متهم درباره کشف انبارهای جدید گفت: باید بررسی کنید که اجاره نامه این انبارها به نام چه کسی است و من حتم دارم که به نام شخص است نه شرکت.
وی ادامه داد: من فروردین ماه ٩٧ اخراج شدم درحالی که تا پایان اسفند ٩۶ در شرکت فعالیت داشتم و همواره با اجاره انبارهای شخصی مخالفت کردم.
متهم در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه چرا انبارها شخصی اجاره شده است، گفت: چون انبار اصلی شرکت پلمب شده بود، شرکت انبارهای جدید اجاره کرد تا داروها را بفروشد.
وی با اشاره به قانون سازمان غذا و دارو گفت: اجاره انبار برای نگهداری داروهای تاریخ مصرف گذشته را نمی پذیرم زیرا طبق قانون این داروها باید در همان انبار با نوار زرد مشخص شود.
متهم لشگری پور افزود: مطرح شد که من چون مدیرعامل شرکت بودم در قاچاق دخالت داشتم در حالی که بی خبر بودم و از رسانه ها فهمیدم که این اتفاق افتاده است. پای من به وسط کشیده شد که با مدیرعاملی بنده و هیات مدیره خانم نعمت زاده انبار کشف شده؟ در حالی که انباری که جدیدا می گویید کشف شده در حسابرسی شرکت نیامده است.
وی افزود: در گزارش حسابرسی شرکت رساپخش موجودی نیامده است.
متهم لشگری پور تصریح کرد: از ابتدای دی ماه ۹۶ اقای فرجی بعنوان قایم مقام و از سوی اقای نعمت زاده امدند و کار ایشان فقط این بود که اختلاف ما را با رسافارمین پیدا کند. بعد که امد اختیارات مدیر عامل به او تفهیم شد. ایشان نامه ای برای همه مدیران زدند که لیست انبارها ارایه شود و مجموع انبارها با قیمت خوب بفروش برسد. در حالی که مشخص نیست وجه ان کجا رفته است؟
وی افزود: اقای فرجی نامه دیگری به مدیران شهرهای ارومیه و گرگان و رشت و شهر کرد و یزد در خصوص فروش محصولات زدند و امضای اقای فرجی بعنوان قایم مقام در این نامه هست و در تاریخ ۲۶ اسفند ۹۶ خانم نعمت زاده از طرف من نامه را امضا کرد، چون نامه مشکل دارو داشت و می خواستند انرا گردن من بیندازند و در نهایت اخراج شدم.
لشگری پور در ادامه دفاعیات خود با بیان اینکه یک ریال هم پولی نبرده ام، گفت: در یک ریال از اموال شرکت امضای من نبوده است و اگر این چنین بود اعدامم کنید، من هیچ پولی نبردم همین جا میگویم از این کارها هیچ وقت نکردم چراکه این مدل کار کردن را قبول نداشتم. هر کجا رفتم دعوت به کار شده بودم و اینطور کار کردن را هیچ وقت قبول نداشتم.
متهم ردیف دوم خطاب به قاضی مسعودی مقام گفت: در رابطه با جوایز باید مشخص شود که چه تخفیفی را شرکت ما داده است. کل فروش شرکت ما ۴۳۰ میلیارد بود و اگر ما بیش از ۲۰۰ میلیارد جایزه دادیم، پس یعنی هیچ پولی به شرکتهای تامین کننده ندادیم که این موضوع درست نیست چرا که ما به همه شرکتهای تامین کننده پرداخت هایی را داشتهایم. خانم نعمتزاده ماشین امضا بود وقتی موضوع پرداخت یک چک در شرکت مطرح میشد و دستور پرداخت می آمد و کارشناسان واحد بازرگانی آن را امضا می کرد.
وی افزود: نعمت زاده کوچکترین شکی که داشت چک را امضا نمی کرد ایشان معمولاً هم به دفتر من میآمد و چک ها را امضا میکرد؛ بنابراین گزارش اسناد هر روز در اختیار ایشان قرار میگرفت.
وی به محتویات صفحه ۳۰ کیفرخواست اشاره کرد و گفت: در کیفرخواست آمده است که اخلال در امر توزیع مایحتاج عمومی از طریق گرانفروشی احتکار و پیش خرید محصولات کشاورزی و غیره جرم است، آقای قاضی ما هیچ کدام از اینها را انجام نداده ایم و نه گران فروشی کردیم نه احتکار؛ البته گفته های من مربوط به زمانی است که در شرکت مشغول به کار بودم و بعد از آن را نمیدانم. در بند الف همین ماده آمده است که نگهداری و توزیع کالا از مسبب های اخلال در نظام اقتصادی است، آقای قاضی در رابطه با این مدل نگهداری در مرحله پخش من به هیچ عنوان تایید کننده نبودم چرا که این مدل را قبول نداشتم.
لشگری پور با بیان اینکه قصد سهامداران ایجاد شبکه توزیع دارو بوده است گفت: اینجرم نیست و تمام شرکتها برای این کار می کنند که سهم بیشتری از بازار را در اختیار خود بگیرند البته ما به هیچ عنوان به دنبال انحصار و احتکار دارو نبودیم.
لشگری پور به سهم شرکت از بازار دارویی اشاره کرد و گفت : در کل ۴ سال فعالیت یک درصد کل فروش پخش سهم ما بود، آیا با این درصد میتوانستیم سرنوشت کالایی را در دست بگیریم مسلما خیر چون اصلاً در آن حد و قواره نبودیم که سرنوشت کالایی را در دست بگیریم و یک سری از کانالهای توزیع می آمدند و جوایز را نگهداری می کردند. در رابطه با اینکه خانم نعمتزاده اعلام کرده بود که نرم افزار شرکت ما در اختیار یک نفر است، باید بگویم این طور نیست. شکایت ما را از خانم نعمتزاده ثبت کنید چرا که تهمت زدند و شرکت مذکور دارای مجوز شورای عالی انفورماتیک بوده و این طور نبوده که ما به بازار برویم و یک نرم افزار بیاوریم.
متهم لشگری پور گفت: خانم نعمت زاده گفته اند که من با حضور فرجی در شرکت مخالف بودم اما من ایشان را نمی شناختم. در اسفند سال 96 وکیل خانم نعمت زاده به من زنگ زد و گفت جلسه ای سه نفره بگذاریم. در آن جلسه که در رستوران نایب ولی عصر برگزار شد، موضوع این بود که به من گفتند به شرکت برگرد و کارها را در دست بگیر و ما از پدر خانم نعمت زاده می خواهیم که عذر آقای فرجی را بخواهند، حال اگر من با فرجی مشکل داشتم چرا ایشان چنین حرفی زدند؟ خانم نعمت زاده می گویند هیچ مدیر دارویی را نمی شناسم اما ایشان مدیر بزرگترین هلدینگ دارویی کشور یعنی آقای شانه ساز را می شناختند که فرد بسیار شریفی هم هستند.
این متهم با اشاره به شرکت های تاسیس شده توسط شبنم نعمت زاده گفت: ایشان داروخانه ای در سال 95 یا 96 تاسیس می کند که شرکت پخش در آن دخالتی نداشت اما همه هزینه ها ازجمله حقوقها و اجاره را پخش می داد.
وی با بیان اینکه آن داروخانه تعطیل شد، گفت: ما کمتر داروخانه ای داریم که بدهی میلیاردی بیاورد و تعطیل شود. آیا آنجا هم من بودم؟ با این که روزانه بین سه تا هفت میلیون تومان فروش داشتند اما نمی توانستند چک ها را پاس کنند. شرکت اصالت پارسیان از دیگر شرکت های تاسیس شده بود که آقای سوادکویی را به عنوان مدیرعامل این شرکت گذاشتند اما این شرکت هم نتوانست کار کند و آخر سر تعطیل شد.
وی ادامه داد: شرکت رسپینا هم از دیگر شرکت های خانم نعمت زاده بود که در حسابرسی به آن اشاره ای نشده است. رسپینا یک شرکت مکمل بود. جلسه ای گذاشتند و خانم نعمت زاده طی دو ساعت 50 درصد آن را خرید که من و طاهرزاده و دیگران با این کار مخالف بودیم. سپس مابقی آن را هم خریدند و مطالبات آن به گردن پخش افتاد.
متهم لشگری پور خطاب به رئیس دادگاه گفت: اگر شرکت دیگری وجود داشته، دستگاه پوزی در میان بوده و انباری. این مسائل را بدهید پیدا کنند. اگر انباری بوده، کسی که آن انبار را گرفته را اعلام کنید. من بچه دارم نمی خواهم پایم گیر بیافتد. من این کار را نکردم. شما ببینید چه کسی امضا کرده است.
در ادامه جلسه دادگاه وکیل متهم لشگری پور با حضور در جایگاه گفت: حتماً باید کارشناسی لازم انجام می گرفت و از یک چارچوب روشنی برخوردار می بود، این در حالی است که کارشناس به خانم نعمت زاده دسترسی داشته و دفاعیات و اسناد وی را گرفته و بررسی کرده است و در متن گزارش هم قید شده که حسابهای بانکی بررسی شده است، اما مشکل موکل بنده این بوده که در آن زمان در زندان بوده و بازپرس زمینه را فراهم نکرده و کارشناس نیز مدارک را درخواست نکرده است.
وی ادامه داد: در حالی که باید موکل بنده به نرمافزار شرکت مرتبط و متصل می شد و به اسناد دسترسی پیدا می کرد تا بتواند دفاعیات لازم را از خود داشته باشد، در واقع اخذ دفاعیات، کارشناسی لازم را ندارد و این ایراد اساسی برای تعیین میزان بدهی و مسئولیت کیفری و حقوقی آقای لشگری پور وارد است.
وی گفت: شرکتهای دارویی شکایتی مطرح کردهاند و موکلم در طرح شکایت مطالب گوناگونی را مطرح کرده، تخفیفهای دادهاند که از دو ماهیت ریالی و زمانی برخوردار بوده است. در تخفیفهای ریالی مستقیم به دست داروخانه می رسیده و شرکت نفعی نمیبرده و در تخفیف زمانی، شرکت بازپخش بازپرداخت های ۲۰۰ یا ۳۰۰ روزه قرار میدادند و شرکت از این تخفیف ها استفاده میکرده، بطوری که پول نقد میگرفته و دارو را به داروخانه می رساند است.
وی گفت: اینکه گفته شده شرکت دارویی قصد انحصار داشته باید بگویم هر شرکت تامین و پخش دارو می خواهد در بازار رقابت داشته باشد و این به معنی انحصار نیست چون نمیخواست سایر شرکتها را بی بهره کند.
وی با بیان اینکه بخشی از طلب حق است و باید بخش دیگر بررسی شود گفت: این که گفته شده جوایز شرکت را به اخلال در نظام اقتصادی برده باید بگویم اگر بنا به این هم باشد شرکت های تامین کننده و پخش هر دو باید پاسخگو باشند و شرکتپخش به تنهایی مقصر نیست. اگر اسناد شرکت های دارویی از قبل بررسی شود، این موضوع روشن خواهد شد. همچنین برخی شرکتها گفتند شرکتپخش باعث حیف و میل و تضعیف اموال عمومی شده، درحالی که گزارش کارشناسی نشان میدهد شرکت ها زیان دیده اند یعنی فقط تضعیف مال شده و استفاده شخصی و حیف و میل دیده نشده است.
وکیل متهم لشگری پور در مورد بدهی شرکت رسا به شرکت استراژن دارو گفت: در کیفرخواست آمده با واگذاری چک های غیر معتبر و کاهش سرمایه مبادرت به تحصیل مال نامشروع شده است. این در حالی است که چکها تا خرداد ۹۶ پرداخت شده و بعد با آغاز مشکلات شرکت پخش و عدم نقدینگی، چک ها با مشکل مواجه شده است و شرکت استراژن خودش خواسته چک های دیگری را بگیرد و جابجایی چک ها به این دلیل بوده است.
وکیل متهم لشگری پور بیان کرد: شرکتهایی که در کیفرخواست نام آنها آمده همگی متعلق به خانم نعمتزاده هستند و موکل من صاحب سهام و امضا در شرکت نبوده است. موکل من جایگاه خاصی برای سوء استفاده از نام شرکت ایران سرنگ نداشته است و این موضوع درباره شرکت فارماشیمی ریحانه اصفهان هم به همین منوال است. در کیفرخواست به موضوع خروج دارو از کشور اشاره شده اما آقای لشگری پور در این موضوع هیچ نقشی نداشته اند. مشکلات تنها برای شرکت پخش نبوده و شرکت تولیدی هم خود دارای مشکلات بسیاری بوده است.
وکیل متهم لشگری پور با اشاره به گزارش وزارت اطلاعات از انبار ها گفت: در کیفرخواست به انبار شهریار اشاره شده است اما نکته مهم آن جاست که موکل من هیچ نقشی در این انبار نداشته و اساساً زمانی که انبار شهریار خریداری شده در شرکت حضور نداشته و خانم نعمتزاده خود اتهام این انبار را پذیرفته است. خانم نعمت زاده خود اشاره کرد که به دلیل آگاه نبودن به موضوعات پخش به لشکری پور اعتماد کرده است اما باید به این موضوع توجه کنیم آیا بنا به دلایلی که مربوط به پخش هستند، مشکلات به وجود آمده اند یا خیر؟ شرکت توسعه دارویی رسا در سال ۹۲ تاسیس شد و سرمایه این شرکت تا پایان سال ۹۶ مبلغ ۲۹ میلیارد ریال بوده است که ۸۵ درصد آن متعلق به خانم نعمتزاده و ۱۵ درصد آن برای آقای لشگری پور بوده است.
وی ادامه داد: شرکت توسعه دارویی رسا دارای ۲۲ شعبه در سراسر کشور بود که فعالیت بازرگانی آن در سال ۹۷ به دلیل کمبود نقدینگی به اتمام رسید؛ البته موکل من در پایان سال ۹۶ از شرکت خارج شد.
وکیل مدافع متهم لشگری پور با اشاره به میزان زیان دهی شرکت گفت: بر اساس گزارش کارشناسان مشخص شد که زیان شرکت ۱۹۲ میلیارد تومان بوده؛ البته علت این زیان دهی را وکیل خانم شبنم زاده اعلام کرده است.
وی با اشاره به علت زیان دهی شرکت گفت: تخفیف پرداختی به مشتریان توسط شرکت پخش یکی از علتهای زیان دهی شرکت است اما موضوع مورد توجه آن است که تمام اعضای هیئت مدیره در جریان تخفیف ها بوده اند. یکی دیگر از علتهای زیان دهی شرکت هزینه های حاشیه ای بوده اند، اجاره ملک در زعفرانیه و تجهیزات شرکت همگی جزو هزینه های حاشیه ای بوده اند که همگی توسط خانم نعمت زاده انجام میشدند. واریز نکردن مبلغ سرمایه اولیه شرکت موضوع دیگری است اما موکل من در زمان تاسیس شرکت هیچ سمت و سهامی نداشته است. ثبت شرکت و تزریق منابع مالی اولیه در زمان تاسیس توسط خانم نعمتزاده انجام شده اند و از سوی دیگر کلیه شرکت هایی که کارشناسان آنها را اعلام کرده اند متعلق به خانم نعمت زاده و خانواده او هستند.
وکیل متهم لشگری پور گفت: در قانون مجازات اخلال گران تعریفی از اخلال نداریم و براساس تفسیر لازم است از گسترش شمول قانون امتناع شود.
وی ادامه داد: میزان مسئولیت کیفری موکلم باید در کیفرخواست محدودتر باشد. موکلم نه قصد اخلال در نظام تولیدی و توزیعی داشته و نه قصد انحصار و ایجاد کمبود دارو در جامعه.
در ادامه نیازآبادی نماینده دادستان گفت: متهم در دفاعیات خود گفته که به